۲٫۳٫۱٫۳ ساختارها و جنبههای مربوط به نتایج مشارکتی
دو سازه بخشی از پیامدهای مشارکتی در EAST2، نتایج کار و پیامدهای اجتماعی هستند.
ساختار ۷: نتایج کار دو جنبه ظاهر میشود در رابطه با نتایج کار اساسی باشد . یک جنبه، ویژگی نتیجة تصمیم است (کوئنن، هویتما و اوتول ۱۹۹۸، کووی و اوتول ۱۹۹۸، دیسانکتیس و پول ۱۹۹۴، دیکنسون ۱۹۹۰، هیلی ۱۹۹۵، مک کارت و روهربا، اوبرمیر و پینتو،۱۹۹۴، آستروم،۱۹۹۱،ام سی گرس، ۱۹۹۵، گاردنر و والکر،۱۹۹۴ ، پستمن ، ۱۹۹۸،ریگن و روهربا،۱۹۹۰).
گزارشهایی دربارة نتایج کار در مطالعات اولیة سیستمهای پشتیبانی گروهی ارائه شده است (چون و پارک ۱۹۹۸، جساپ و والاسیچ ۱۹۹۳). از آنجایی که نتایج تصمیمگیری بسته به شرایط تلاش همکاری بسیار پراکنده است، برخی از محققان تأکید کمی بر آن دارند (وود و گری ۱۹۹۱، وبلر ۱۹۹۵)؛ درنتیجه، بسیاری از محققان، از جمله آنهایی که استفاده از سیستمهای پشتیبانی گروهی را بررسی میکنند، تمرکز بر فرایند را بهجای نتیجه توصیه میکنند. از منظری متفاوت، دافی، روزلندو گانتون (۱۹۹۶) ،جسوپ و والاکیچ،۱۹۹۳،رن، وبلرو ویدمن،۱۹۹۵).
به نکتة خوبی در مورد انتظارات از نتایج که احتمالاً متفاوت با نتایج واقعی هستند، اشاره میکنند؛ بنابراین، لازم است بدانیم که چه نتایجی وجود دارد. پرسمن و ویلداوسکی (۱۹۸۴) به مجموعة نتایج تصمیمگیری در اجرای برنامة فدرال نگاه کردهاند و افزایش پیشرفت را برحسب نقاط تصمیم و به دنبال آن، نقاط ترخیص مشخص میکنند. نقاط ترخیص، توافقنامة «خرید» برای ادامة مراحل بعدی است. باز کردن فرایندهای تصمیمگیری طولانی بهعنوان زنجیرههای تصمیم متشکل از نقاط تصمیم به اضافة نقاط ترخیص، درک ویژگی افزایشی را که نتایج تصمیم میانی در یک فرایند بازی میکنند، فراهم میکند. اخیراً، چندین محقق شروع به بررسی اثربخشی تصمیمگیریها در محیطهای واقعی کردهاند(اوتول و هویتما،کوئنن،۱۹۹۸، اوتول ۱۹۹۸، کاوی و اوتول ۱۹۹۸). که نشان میدهد حتی وبلر (۱۹۹۵) پیشنهاد میکند که ایدة خوبی است؛ اگرچه دنبال نشده است. به دلیل عدم وجود یک چارچوب خوب بهبود نتیجه در مشکلات زیستمحیطی کاوی و اوتول ۱۹۹۸بهتفصیل در مورد اثربخشی تصمیمگیری بهعنوان راهی برای ارزیابی کیفیت تصمیمگیری با بیان اینکه ویژگیهای چندگانة فرایندهای تصمیمگیری میتواند به اثربخشی تصمیمات زیستمحیطی کمک کند، توضیح میدهند.
جنبة دوم مرتبط با نتیجة کار مربوط به نتیجة تصمیم و وابستگی ساختاری شرکتکننده است (مک گرات ۱۹۹۰، ۱۹۹۱، رایفا ۱۹۸۲، ساسکیند ووفیلد،۱۹۹۶، وود و گری، ۱۹۹۱،کریوکشانک،۱۹۸۷).
نگرانی اصلی، پایداری یک نتیجه بر اساس این است که آیا فراتر از گروهی است که تشکیل شده است یا نه (ساسکیند ووفیلد،۱۹۹۶، وود و گری، ۱۹۹۱،کریوکشانک،۱۹۸۷).
چندین محقق پیشنهاد میکنند که «پایداری تصمیمگیری» یک معیار عملی و اساسی است که میتواند برای ارزیابی کیفیت نتایج تصمیمگیری استفاده شود (برنز و اوبرهورست ۱۹۸۸، کوئنن، هویتما و اوتول ۱۹۹۸). پایداری تصمیم، شامل توانایی مدیریت رویدادهای دنیوی بهگونهای است که «اعتبار» تصمیم را بدون نیاز به لغو اقدامی که تصمیم گرفته شده، حفظ کند. پایداری تصمیم را میتوان در سه سطح پارادایمیک، ابزاری و ملموس به ترتیب درازمدت، میانمدت و کوتاهمدت در نظر گرفت.
ساختار ۸: نتایج اجتماعی: نتایج اجتماعی، یکی از جنبههایی است که مربوط به نهادی- اجتماعی است و به این میپردازد که آیا فرصتی برای به چالش کشیدن نتیجه وجود دارد یا خیر (هابرماس ۱۹۸۴، هیلی ۱۹۹۵، رن، وبلر و ویدمن ۱۹۹۵، استرن و فاینبرگ ۱۹۹۶، ساسکیند و فیلد ۱۹۹۶). میزان نهایی بودن هر موضوع تصمیمگیری و اینکه آیا میتوان آن را از طریق ملاحظات بیشتر تغییر داد یا نه، برای ارتقای نتایج یک فرایند بسیار مهم است (هابرماس ۱۹۸۴، هیلی ۱۹۹۵). برخی از فرایندهای مشارکت، فرصت را برای چالش تسهیل کرده، در حالی که برخی دیگر آن را کاملاً ممنوع میکنند (رن، وبلر و ویدمان، ۱۹۹۵). اگر اطلاعات جدید و بهتری به دست آمد، تصمیمات مخاطرهآمیز همیشه باید قابل چالش باشند (استرن و فاینبرگ ۱۹۹۶). هریک از این چالشها را میتوان بهعنوان نقطهای برای ادامة مرحلة بعدی فعالیت در نظر گرفت؛ به همان روشی که پرسمن و ویلداوسکی (۱۹۸۴) برای نقاط تصمیمگیری پیشنهاد کردند.
جنبة دوم این سازه، مربوط به بازتولید موقتی ساختار گروهی شرکتکننده است (دیسانکتیس و پول ۱۹۹۴، هابرماس ۱۹۸۴، مک گراث ۱۹۹۰، ۱۹۹۱، رابرتز و بردلی ۱۹۹۱، ساسکیند و کرویکشانک ۱۹۸۷، وود و گری،۱۹۹۱و ساسکیند و فیلد ۱۹۹۶). این جنبه با ثبات و طول عمر روابط اجتماعی در میان شرکتکنندگان در گروه، بهویژه همانطور که در جلسات متعدد ترویج میشود، سروکار دارد (دیسانکتیس و پول ۱۹۹۴) موقعیت تصمیمگیری موفق از مرحلهای به مرحلة بعد، روابط کاری را تشویق و تحکیم میکند (وود و گری ۱۹۹۱). پستمن (۱۹۹۸) مثالی ارائه میدهد که نشان میدهد مشارکتهای مشارکتی میتوانند از طریق فرایندهای تصمیمگیری بسیار فراتر از فوری و مستقیم گسترش یابند. این جایی است که امکان یادگیری مبتنی بر مشارکت در آن معرفی میشود؛ موضوعی که به موازات پرتی (۱۹۹۸) نیز توسعه یافته است. چنین تأثیرات ظریفی در تصمیمگیری خواهد بود به نظر میرسد موضوعی مناسب برای تحقیقات عمیقتر باشد (کوئنن، هویتما و اوتول ۱۹۹۸).
سومین جنبه از این نگرانی، ساختار تولیدمثل و موقتی بودن ساختار نهادی اجتماعی است (دسانستیس و پول ۱۹۹۴، هابرماس ۱۹۸۴، مک گراث ۱۹۹۰، ۱۹۹۱، استروم ۱۹۹۲، استرم، گاردنر و واکر ۱۹۹۴، رابرتز و بردلی ۱۹۹۱، ساسکیند و کرویکشانک ۱۹۸۷ ،ساسکیند و فیلد ۱۹۹۶، وود و گری ۱۹۹۱). چنین ساختاری در رابطه با تغییر دستورات قدرت یا کنترل، تنها در پروژههای مکرر رخ میدهد – اعم از موفقیت یا شکست. با این حال، موفقیتهای مستمر با پروژهها، پروژههای مشابه را تشویق میکند که به همان شیوه مورد بررسی قرار گیرند؛ خواه این شامل حوزة کار و/ یا روشی باشد که شرکتکنندگان در آن شرکت میکنند.
هشت ساختار با ۲۵ جنبة مربوطة ارائهشده در بالا، احتمالاً بزرگترین شمارش مسائل مربوط به تصمیم را تشکیل میدهند. علاوه بر این ساخت در یک بافت جغرافیایی، هر جنبه میتواند چندین متغیر را هنگام عملیاتی کردن EAST2 ایجاد کند که به ماهیت جامع EAST2 کمک میکند. سازهها و جنبههای فوق همراه با متغیرهای مربوطه، تنها مفاهیمی هستند که به خودی خود فقط میتوانند برای توسعة «شرح وظیفة» هر مرحلة کلان در یک موقعیت تصمیمگیری استفاده شوند. این پیشفرضهایی است که سازهها، جنبهها و متغیرها را به هم متصل کرده و یک چارچوب مفهومی را به یک نظریه تبدیل میکند.
بدون دیدگاه