۲٫۳مبانی مفهومی – تقویتشدة نظریة ساختار تطبیقی ۲
ما وجه اشتراک بین یک چارچوب مفهومی و یک نظریه را در بخش ۲٫۱ شرح دادیم. هر دو شامل مجموعهای از مفاهیم و روابط بین آن مفاهیم برای سازماندهی افکارمان در مورد جهان است؛ با این حال، تفاوت بین آنها این است که روابط در یک نظریه به جای توصیف عادلانه، سطح معنایی «تبیینی» به خود می گیرند. با این حال، چنین روابطی بهعنوان توضیحات ممکن نیاز دارند برای توسعة یافتههای تجربی در مشاهدة اینکه آیا این نظریه «سازماندهی مفیدی» از ایدهها را برای افزایش درک ما از جهان ارائه میدهد یا خیر، آزمایش شوند.
از دیدگاه نظری، انتخاب یک نظریه (یا ساختن یک نظریه) برای بیان آنچه در طول انسان-رایانه-انسان تعامل راهی برای تفسیر “سیستماتیک” نحوه استفاده مردم از GIS در زمینه حل مشکل انتظار می رود.
ما در کار خود با تئوری ساختار تطبیقی (AST) شروع کردیم تا چارچوبی برای مطالعة تصمیمگیری گروهی در زمینة سازمانی فراهم کنیم(پوول و دسانکتیس،۱۹۹۴) .AST برای توضیح تعامل انسان- رایانه- انسان که فنآوری اطلاعات پیشرفته، بهویژه سیستمهای پشتیبانی تصمیمگیری گروهی را در محیط شبکة کامپیوتری رودررو دربرمیگیرد، توسعه داده شد. AST شامل مجموعهای از هشت سازه، بهعنوان عناصر اساسی تئوری و هفت مقدمهـ که روابط بین هشت سازه را توصیف میکندـ است که مسائل مهمی را برای توصیف تصمیمگیری گروهی ترسیم میکند. نیرگس و یانکوفسکی (۱۹۹۷) در بخشی از تحقیق دریافتند که توسعة AST پیشرفته (EAST) برای چارچوببندی بررسیهای سیستماتیک فرایندهای مشارکتی پیچیده و بینسازمانی که از فنآوری PGIS استفاده میکنند، ضروری است (شکل ۲٫۱). EAST درمجموع ۲۱ جنبه را بررسی میکند (که با * در جدول ۲٫۲ نشان داده شده است). این جنبهها از میان AST (دسانکتیس و پول ۱۹۹۴) و چندین چارچوب در مورد استفاده از GIS (کالکینز و اوبرمایر ۱۹۹۱، کمپبل و ماسر ۱۹۹۵، دیکینسون ۱۹۹۰، اوبرمایر و پینتو ۱۹۹۴، پینتو و آزاد ۱۹۹۴، وان در اسکانس) جمعآوری شدند.
شکل ۲٫۱ تئوری ساختار تطبیقی پیشرفته ۲ (EAST2) ساختارهای فراخوانی، فرایند و نتیجه را به همراه مقدمات مربوطه برای ارائة یک نقشة مفهومی برای درک وضعیت پشتیبانی تصمیم گروهی تشکیل میدهد.
استفاده GIS (دسانکتیس و پول ۱۹۹۴) چندین مورد در چارچوب جمع آوری شد ASTاین جنبه ها از
می شود(کالکینز و اوبرمایر ۱۹۹۱، کمپبل و ماسر ۱۹۹۵، دیکنسون)
(دیکنسون ۱۹۹۰،اوبرمیر و پینتو۱۹۹۴،پینتو وآزاد ۱۹۹۴،واردر شانس،۱۹۹۰)، نظریه همکاری(وود و گری،۱۹۹۱)، نظریه مذاکره مشارکتی (سوسکیند و فیلد،۱۹۹۶)، نظریه مذاکره سیاسی (کانروتر وهمکاران،۱۹۸۳) و نظریه کنش ارتباطی (هابرماس،۱۹۸۴، هیلی،۱۹۹۵ )
با چرخش نظری ما به یک زمینة اجتماعی برای استفاده از فناوری PGIS در جامعه (پیکلس،۱۹۹۷)
EAST2 با پرداختن به ۲۵ جنبه از تصمیمگیری گروهی، ماهیت فرایندهای تصمیمگیری بینسازمانی را برای زمینههای عمومی- خصوصی بیشتر توضیح میدهد. ۲۱ اصلی از شرق، بهعلاوه چهار مورد دیگر. در اینجا، ما ۲۱ جنبه را دوباره ترکیب کرده و چهار جنبة اضافی از ادبیات را معرفی کردهایم که در کار قبلیمان در نظر گرفته نشده است؛ از جمله مفاهیم نظریة انتخاب عقلانی (گاردنر و والکر،۱۹۹۴، آستروم،آستروم ،۱۹۹۲)،
نظریة ارزشهای رقیب(ام سی کارت و روهربا ،۱۹۹۵، ریگان و روهرباگ۱۹۹۰) (ریگان و روهرباگ۱۹۹۰) فرایندهای تصمیمگیری تحلیلی – مشورتی مبتنی بر ریسک که به استفاده از GIS ارجاع میدهند (استرن و فاینبرگ ۱۹۹۶)، فرایندهای مشارکت شهروندان (رن، وبلر و ویدمن،۱۹۹۵) و همچنین متونی در مورد استفاده ازمشارکتعمومیGIS (اوبرمایر،۱۹۹۸،لایتنروهمکاران،۱۹۹۸،وینروهریس،۱۹۹۸) (شیفر،۱۹۹۸).
EAST2 همچنان همان هفت محل AST را حفظ کرده است (P در شکل۲٫۱ شرح دادهشده در بخش ۲٫۳٫۲). از آنجا که ما هیچ ساختار جدیدی اضافه نکردهایم. همانطور که در AST، هریک از هفت مقدمه در EAST2 بیانگر یک بیانیة اساسی در مورد چگونگی تأثیر سازهها (و بنابراین جنبهها) بر یکدیگر است؛ بنابراین «قدرت توضیحی» مورد انتظار را در نظریه ارائه میدهد. با این حال، ما رفتار خود را با این محل گسترش دادهایم تا هشت جنبة دیگر را نیز دربرگیرد. علاوه بر این، ظاهر سازهها را در چارچوب مرتب کردهایم؛ بهطوری که فنآوری اطلاعات پیشرفته، اکنون تنها یکی از هشت ساختاری است که تعادل متفاوتی از رفتار را برای سازهها فراهم میکند. در هر موقعیت تصمیمگیری، در نظر گرفتن نگرانیهای اجتماعی- نهادی و مشارکت مردم، عموماً مقدم بر توجه به فن اوری ترتیببندی مجدد است. با توجه به معرفی هشت جنبة دیگر، رابطههای دیگری بین جفت جنبهها نیاز به کاوش تجربی دارند که در مورد جلسات پیچیده، بینسازمانی، جغرافیایی، حل مسئله و تصمیمگیری در هر مکان و هر زمان در موقعیتهای تصمیمگیری چندوظیفهای صحبت میشود. همة این سازهها و مکانها با هم، بافت ساختاری EAST2 را تشکیل میدهند.
ساختار زمینه تعبیهشده برای EAST2 است، اما از دیدگاه پساساختارگرایی، ساختار فرایندی است که در درون و در میان وظایف، افراد و تأثیرات اجتماعی- فنی موجود در حال بازی است که فعالیت (بینسازمانی) را به طرق مختلف سازماندهی میکند (گیدنز ۱۹۸۴، اورلیکوفسکی ۱۹۹۲). انگیزة اساسی برای شرکتکنندگان در فرایند ساختار، تلاشهای عمدی آنها برای درک نادرست یکدیگر از طریق کنش ارتباطی است (هابرماس ۱۹۸۴). «عاملیت عمدی» شرکتکنندگان یک گروه میتواند بر تغییرات در روابط ساختاری در هر زمانی که متناسب با موقعیت باشد، تأثیر بگذارد. عوامل تغییر بهعنوان افراد، گروهها، سازمانها یا ائتلافها، تلاشهای انسانی را با ابزارهای مختلف به دلایل متفاوت به سمت اهداف مختلف هدایت میکنند. چنین عواملی نیز توسط شرایط مختلف «ساختیافته» در زندگی کمک شده و/ یا مانع میشوند. ساختارها روابط درون و بین گروههای شرکتکننده، جامعه، فناوری و محیط اجتماعی/ فیزیکی هستند. ما فرض میکنیم که نه ویژگی تکنولوژیکی و نه اجتماعی یک موقعیت، در رابطة ساختاری غالب نیست؛ یعنی مصنوعات فنی- اجتماعی و افرادی که انتخاب میکنند، میتوانند تغییر در ساختار را تشویق کنند. با نظم و انضباط، روابط ساختاری را میتوان بهعنوان اجتماعی ، اقتصادی، سیاسی، فیزیکی و غیره توصیف کرد. با این حال، رشتهها، بهویژه رشتههای دانشگاهی، بهسادگی لنزهای مناسبی هستند که مردم برای ایجاد/ تفسیر/ تغییر جهت روابط ذاتی در قوانین و بوروکراسیها (بهعنوان اطلاعات ریشهدار) استفاده میکنند. جریان، هنجارهای تعامل اجتماعی، راحت روشهای ارائة اطلاعات با استفاده از زبانهای مختلف (گرافیک، شفاهی، نوشتاری)، دلبستگیهای عاطفی و فرایندهای طبیعی محیطی صورت میگیرد.
مانند ابزاری برای توضیح بیشتر خصوصیات تأثیرات ساختاری در EAST2 و در عین حال، بهبود خوانایی شکل ۲٫۱، ما طرح سه دستة گری و وود (۱۹۹۱) را برای سازماندهی عناصر تشکیل جلسه، فرایند و نتیجة یک همکاری پذیرفتهایم. برای کمک به خواننده برای عبور از آنچه ممکن است تصویر پیچیدهای از جنبهها به نظر برسد، او را تشویق میکنیم که تصویر EAST2 در شکل ۲٫۱ را بهعنوان یک «شرح وظیفه» (با قدرت توضیحی بالقوه) در راستای کلان در فاز کلان مشاهده کند. شرح استراتژی خرد در بخش ۲٫۲ (نییرجس،۱۹۹۳) . از این نمودار میتوان برای توسعة شرح وظایف جامع برای تکالیف فاز کلان استفاده کرد (بهعنوان مثال ۱٫ هوش در جدول ۲٫ ۱). با توصیف ۲۵ جنبة مرتبط با آن، تکلیف فاز کلان در هر سطحی از جزئیات برای درک اساسی موقعیت مناسب است. اساساً، هر جنبه به سؤالی در مورد ماهیت موقعیت تبدیل میشود. از فاز کلان به فاز کلان، هریک، چندین یا همة ۲۵ جنبه ممکن است ثابت بماند یا تغییر کند. تغییر جنبه(ها) از یک فاز کلان به مرحلة بعدی، تفاوتهای کلان- ریز وضعیت را روشن میکند. درنتیجه، چارچوب مفهومی «کلان خرد» که EAST2 را تعبیه میکند، یک مکانیسم سازماندهی قدرتمند و در عین حال انعطافپذیر برای چارچوببندی فعالیتهای تحقیقاتی در مورد موقعیتهای تصمیمگیری پیچیده و «واقعبینانه» است. برای جزئیات بیشتر قدرت توصیفی EAST2 در بخش بعدی، هریک از ساختارها و جنبههای مربوطه را شرح میدهیم.
بدون دیدگاه