۷٫۱طرح پژوهش
همانطور که در فصل ۴ ذکر شد، مراحل طراحی تحقیق شامل انتخاب در مورد درمان، استراتژی داده (محیط رفتاری اجتماعی و ابزار جمعآوری دادهها) و استراتژی تجزیه و تحلیل است. با این حال، هستة طراحی شامل انتخابهایی در مورد تنظیمات اجتماعی- رفتاری، موضوعات، وظایف تصمیمگیری بهعنوان درمان و ابزار تحقیقاتی برای جمعآوری دادهها است؛ زیرا این هستة محدودیتهایی را برای دادههای مورد تجزیه و تحلیل ایجاد میکند.
محیط اجتماعی- رفتاری، شامل گروههای پنجنفره از شرکتکنندگان، همراه با یک تسهیلگر/ شوفر با استفاده از نرمافزار گروهافزاری ویژة توسعهیافتة CSDM در آزمایشگاه تصمیمگیری بود. انتخاب ما از گروههای پنجنفره از بررسی Vogel (1993) در مورد آزمایشهای متعدد در تحقیقات GSS نشئت میگیرد که نتایج متفاوتی را با گروههای سه یا چهارنفره نشان میدهد و با دنبال آن، نتایج مفیدی با اندازة گروه پنجنفره شروع میشود. تسهیلگر/ شوفر نسبت به یک تسهیلگر در گروه بزرگ، میانجیگری کمتری را ارائه میکند و پشتیبانی نرمافزاری (فنی) بیشتری را برای مشکل کلی، مانند یک راننده ارائه میدهد. ما اصطلاحات خود را در ادامة مقاله با استفاده از «تسهیلکننده» برای توصیف این نقش ساده میکنیم.
نرمافزار CSDM به نام Spatial Group Choice میباشد که یک نمونة اولیة تحقیقاتی است که در جای دیگر با جزئیات بیشتر توضیح داده شده است (Jankowski et al. 1997). بهطور خلاصه، نرمافزار دارای دو ماژول میباشد. جزء فضایی یک ماژول نقشهبرداری GIS است که از نرمافزار ArcView 2.1™ از مؤسسة تحقیقات سیستمهای محیطی (ESRI) تشکیل شده و همچنین با یک رابط کاربری ساده پیکربندی شده و مجموعهای از عملکردها که با کمک زبان برنامهنویسی Avenue™ ESRI توسعه یافته است. مؤلفة مدلسازی تصمیمگیری که «انتخاب گروه» نامیده میشود، از راهحل چندمعیاره برای اولویتبندی گزینهها با استفاده از طرحهای وزندهی و تجمیع مختلف، همراه با قابلیت رأیگیری گروهی استفاده میکند.
آزمایشگاه تصمیم مورد استفاده برای آزمایش، واقع در گروه جغرافیا در دانشگاه واشنگتن، شامل ۶ ۴۸۶ ایستگاه رایانة شخصی با نمایشگرهای گرافیکی هفدهاینچی متصل به شبکة محلی (LAN) بود. شش رایانة شخصی در طرح Uشکل پیکربندی شدند؛ بهطوری که پنج شرکتکننده و تسهیلکننده/ شوفر (که دومی توسط همان دستیار پژوهشی در طول مطالعه بازی میکرد) میتوانستند یکدیگر و صفحهنمایش عمومی را با سهولت نسبی ببینند. یک ایستگاه، بهخصوص برای استفاده توسط تسهیلگر/ شوفر برای راندن مردم پیکربندی شده بود.
صفحهنمایش. نرمافزار Spatial Group Choice نصبشده بر روی ایستگاه تسهیلگر/ شوفر دارای چندین ویژگی متمایز برای تسهیل تعامل گروهی است.
در این مطالعه از ۱۰۹ شرکتکننده استفاده شد که از ۲۲ گروه تشکیل شده بودند (یک گروه، تنها چهار عضو داشت). آنها از سراسر محوطة دانشگاه واشنگتن و تعدادی از خارج از محوطة دانشگاه، از طریق اطلاعیههایی در کلاسها و آگهیهایی که بر روی تابلوهای اعلانات در اطراف محوطة دانشگاه نصب شده بود، استخدام شدند. هیچ صلاحیت خاصی به دنبال آن نبود؛ فقط علاقه به کار تصمیمگیری زیستمحیطی مورد توجه بود.
از ۱۰۹ شرکتکننده، ۱۰۴ نفر مطالعه را به پایان رساندند. میانگین سنی شرکتکنندگان ۲۸ سال بود. میانگین دستیابی به تحصیلات، نزدیک به اتمام مدرک کارشناسی بود ؛ اگرچه چندین دانشجوی فارغالتحصیل و شرکتکنندگان خارج از دانشگاه با علاقه به GIS و بازسازی زیستگاه وجود داشتند. با توجه به رتبهبندی «نگرش نسبت به کار در گروه» در مقیاس پنجدرجهای لیکرت (۲-= دوست نداشتن شدید، ۰= بیتفاوت و ۲= پسند قوی)، شرکتکنندگان بهطور میانگین ۷۲/۰ امتیاز دادند. با توجه به رتبهبندی «تجربة قبلی در گروه کاری» در مقیاس چهار درجهای لیکرت (۰= هیچکدام، ۱= فقط گروه آزمایش، ۲= مقداری تجربة کاری و ۳= مدیریت)، شرکتکنندگان بهطور متوسط ۲٫۱۲ امتیاز دادند. با توجه به رتبهبندی «کار با رایانه به صورت هفتگی» در مقیاس چهار درجهای لیکرت (۰= هیچ، ۱= ۱-۵ ساعت در هفته، ۲= ۶-۲۰ ساعت در هفته، ۳= بیشتر از ۲۰ ساعت در هفته)، شرکتکنندگان بهطور متوسط ۲٫۰۲ امتیاز دادند. با توجه به رتبهبندی «تجربه در استفاده از نقشههای GIS» در مقیاس چهار درجهای لیکرت (۰= نمیدانم، ۱= شنیدهام و امتحان کردهام، ۲= استفاده از مقداری، ۳= استفادة مکرر)، شرکتکنندگان بهطور میانگین ۱٫۲۱ امتیاز دادند که بهطور کلی، نشان میدهد که شرکتکنندگان تازهکار بودند. با توجه به رتبهبندی «تجربه در استفاده از مدلهای تصمیمگیری چندمعیاره» در مقیاس چهار درجهای لیکرت (۰= نمیدانم، ۱= شنیدهام و امتحان کردهام، ۲= استفاده از مقداری، ۳= استفادة مکرر)، شرکتکنندگان بهطور میانگین ۰٫۹۰ امتیاز دادند که بهطور کلی، نشان میدهد که شرکتکنندگان تازهکار بودند. با توجه به رتبهبندی «تجربه با احیای زیستگاه» در مقیاس چهار درجهای لیکرت (۰= هیچکدام، ۱= فقط آموزش، ۲= فقط کار، ۳= تحصیلات و تجربة کاری)، شرکتکنندگان بهطور میانگین ۰٫۹۵ امتیاز دادند که بهطور کلی، نشان میدهد که اکثریت قریب به اتفاق افراد تازهکار بودند. اگرچه شرکتکنندگان هم در استفاده از ابزار و هم در تجربة مشکل مبتدی بودند، انگیزة آنها برای مشارکت بسیار بالا بود؛ زیرا علاقة آنها به یادگیری نحوة استفاده از نرمافزار پشتیبانی تصمیم مبتنی بر GIS در چارچوب وظیفة تصمیمگیری زیستمحیطی بود.
ما یک کار تصمیمگیری واقعبینانه برای ساختار درمانمان در مورد انتخاب مکان برای بازسازی (توسعه) زیستگاه در آبراه Duwamish در سیاتل، واشنگتن اتخاذ کردیم. وظیفة تصمیمگیری در حال انجام بود توسط پنل بازسازی زیستگاه ادارة ملی اقیانوسی و جوّی (NOAA، ۱۹۹۳) به دلیل طرح دعوی حقوقی علیه شهر سیاتل و شهرستان کینگ به دلیل مدیریت نامناسب زهکشی فاضلاب طوفان. سالها، زهکشهای فاضلاب طوفان، آب طوفان تصفیهنشده حاوی بنزین و آلایندههای نفتی بزرگراه را در Puget تخلیه میکردند.
صدا (خلیج الیوت)، زیستگاه ماهی و حیاتوحش را تخریب میکند. پایگاه دادة GIS برای مسئلة انتخاب مکان از منابع شهر سیاتل و کینگ کانتی گردآوری شد. انتظار میرفت که فرایند تصمیمگیری انتخاب سایت، شامل مدیریت تعارض در طول تعامل اجتماعی به دلیل دیدگاههای متفاوت ذاتی در نظرات اعضای شرکتکننده باشد؛ بنابراین، فعالیتهای انتخاب سایت از دیدگاه استفاده از ابزار نرمافزار و تعامل آن با تعامل گروهی بسیار جالب هستند.
هر گروه تصمیمگیری به مدت پنج جلسه، یکی از هر پنج جلسه تشکیل جلسه داد هفتههای متوالی (یا تا حد امکان نزدیک به آن برنامه) و روی آن کار کرد نسخة متفاوتی از کار انتخاب محل زیستگاه. در هریک از پنج جلسه در هر گروه، از آنها خواستیم تا در مورد انتخاب سه سایت ترجیحی (یا به اندازة بودجة ۱۲ میلیون دلاری اجازه میدهد) از مجموع تعداد سایتهای ارائهشده به آنها، به توافق برسند (شکل ۷٫۱ را ببینید). تعداد کل سایتها از هشت تا بیست متغیر بود. در پایان هر جلسه، از گروهی خواستیم تا پرسشنامهای را پر کنند که ابزاری برای ارزیابی استفادة گروهی از ابزار، تعامل گروهی و میزان رضایت از انتخاب کلی گروه در اختیار افراد قرار میدهد.
ما از طرح اندازهگیری مکرر متوازن برای درمانها استفاده کردیم (گیردن۱۹۹۲). درمانها شامل پیچیدگی کار بهعنوان تعداد سایتها (هشت در مقابل بیست)، تعارض شناختی بهعنوان تعداد معیارها (سه در مقابل یازده در هر سایت) و دسترسی به فناوری (دسترسی گروهی و فردی در مقابل دسترسی فقط گروهی) متفاوت بود. با دسترسی گروهی به فناوری، تعداد سایتها بیست و معیارها یازده تعیین شد؛ از اینرو، در مجموع پنج وظیفه ساخته شد. گروهها بهطور تصادفی برای شروع با یک کار از ۱ تا ۵ در اولین جلسة خود تعیین شدند. در ابتدای هریک از پنج جلسه، برگة وظایف جدیدی به ترتیب وظایف به آنها داده شد؛ بنابراین تا جلسة پنجم، تمام پنج کار را سپری کردند. اگرچه ما آزمایش را برای بررسی تعارض شناختی با معیارهای مختلف تنظیم کردیم، بعداً نتیجه گرفتیم که این درواقع، تغییری در پیچیدگی کار نیز بوده است. درنتیجه، ما زحمت بررسی تعارض شناختی را به خود ندادیم، اما در عوض به پیچیدگی کار بهعنوان یک تغییر در تعداد سایتها و تعداد معیارها نگاه کردیم. بهطور کلی، انتظار داشتیم که با افزایش پیچیدگی کار، فناوری اطلاعات تأثیرات مثبت بیشتری داشته باشد.
دادهها به صورت جلسهای (تکلیفی) با استفاده از پرسشنامه و تعامل کدگذاری نوارهای ویدیویی جمعآوری شد. هریک از شرکتکنندگان، یک پرسشنامة پیشینه (تحصیلات، جنس، سن و غیره) را پر کرده و در جلسة آموزش نرمافزار CSDM دوساعته شرکت کردند. در آن زمان، مطالبی را منتشر کردیم که وظیفة کلی انتخاب مکان زیستگاه را معرفی میکرد. ما شرکتکنندگان را بر اساس زمانبندی در دسترس به گروههایی اختصاص دادیم و نقشهای ذینفعی را که میتوانستند تا زمان تشکیل اولین جلسة تصمیمگیری خود اتخاذ کنند، به آنها واگذار کردیم. بر اساس مصاحبههای تکمیلشده توسط پانل بازسازی NOAA (NOAA 1993)،
شکل ۷٫۱ شهر سیاتل و مکانهای بازسازی زیستگاه در امتداد آبراه Duwamish
شرکتکنندگان میتوانند نقش رهبر کسبوکار/ جامعه (۲۰ نفر آن را پذیرفتهاند)، مقام منتخب (۱۰)، کارمند سازمان نظارتی/ منابع (۲۲)، مشاور فنی/ آکادمیک (۲۳) یا نمایندة گروه محیطزیست (۲۹) را انتخاب کنند. نقشها برای تشویق آزمودنیها به مشارکت بر اساس منافع ذاتی آنها انتخاب شدند. ما مطمئن شدیم که کمتر از سه نقش ذینفع متفاوت در هریک از گروهها وجود ندارد.
تعامل گروهی در هر جلسه فیلمبرداری شد. درمجموع، ۷۴ جلسه به دلیل ساییدگی شرکتکنندگان در گروه برای کدگذاری استفاده شد. الزام ما برای جلسات تصمیمگیری پنجنفرة منابع داده، برای تجزیه و تحلیل نهایی دادهها، رکورد ضبطشده و پرسشنامههای جلسه است. از آنجا که هم به استفاده از ابزار نرمافزاری و هم به تعامل کلی گروه علاقهمند بودیم، یک دوربین فیلمبرداری ویدیویی را روی عموم متمرکز کردیم.
صفحهنمایش و یک دوربین فیلمبرداری دیگر (با یک میکروفون از راه دور که بالای سر در وسط شرکتکنندگان آویزان بود) در تعامل گروهی. ما از مجموعهای از سیستمهای کدگذاری تعامل برای انجام شدن دادهها از نوارهای ویدیویی استفاده کرده و استفاده از نرمافزار CSDM را بهعنوان فرایند تعامل گروهی روی آنها ضبط کردیم. سیستم کدگذاری تعاملی، مجموعهای از کلمات کلیدی است که بهطور قابل اعتماد، ویژگی یک فرایند را از منظر موضوعی خلاصه میکند. ما در این تحقیق، از سه سیستم کدگذاری استفاده میکنیم: یک سیستم کدگذاری کمک تصمیم برای توصیف اینکه چه ابزارهای کمکی تصمیمگیری استفاده میشوند، یک سیستم کدگذاری توابع تصمیم برای توصیف فعالیت تصمیمگیری و یک سیستم کدگذاری روابط کاری گروهی برای توصیف گروه.
تعارض (نییرجس و همکاران ۱۹۹۸). سیستم کدگذاری کمک تصمیم، شامل چهار کد اصلی بود: «MAPS»، «TABT»، «MCDM» و «CONS». این کدها و زیرکدهای آنها که در زیر توضیح داده شده است، بهطور خاص برای این پروژه بر اساس طراحی نرمافزار ابداع شدهاند. از نظر مفهومی، کدها نشاندهندة تفاوتهای عمده در «ساختار اطلاعات» هستند که کاربر را به سمت اطلاعات به روشی خاص هدایت میکنند. ساختارهای اطلاعاتی، راهبردهای اساسی مردم برای سازماندهی به تصویر کشیدن اطلاعات هستند؛ چه برای ارائه و چه برای اهداف تحلیلی (نییرجس،۱۹۹۱).
کد MAPS، مجموعهای از کدهای نقشههای پیادهسازیشده با ArcView 2.1 بهعنوان جزء فضایی انتخاب گروه فضایی است. ما از کدهای زیر برای توصیف نقشههای موجود برای شرکتکنندگان استفاده کردیم:
BM (نقشة میلهای) نمایش مقادیر ویژگی سایت با استفاده از میلهها، مانند نمودار میلهای؛
سانتیمتر (نقشة رتبة اجماع) نمایش رتبهبندی اجماع سایتها با استفاده از حلقهها؛
جنرال موتورز (نقشة رتبة دایرة فارغالتحصیل) نمایش رتبة سایت استفاده از حلقههای مدرج؛
LM (سایت نقشة موقعیت مکانی) مکانها و نامهای سایت فقط؛ OI (تصویر Orthophoto) منطقه را با استفاده از تصویر عکس نشان میدهد.
PMنمایش (نقشة رتبة قبلی) رتبة سایت فعلی و قبلی با استفاده از نوارها؛
اس ام (موقعیت/ نقشة زمینه) ویژگیهای موقعیتی/ زمینهای برای سایتها
دومین کد اصلی، «TABT» است. این کد، کدهایی را برای نمایش جدول دادهها نشان میدهد؛ یعنی نمایش دادهها از ویژگی مدیریت دادة ArcView 2.1 بهعنوان بخشی از مؤلفة فضایی Spatial Group Choice. این قابلیت با وضوحی بیشتر از TABT کدگذاری نشده بود.
سومین کد اصلی در سیستم کدگذاری کمک تصمیم، مدلهای تصمیمگیری چندمعیاره (MCDM) است که نشاندهندة کمکهایی است که بهعنوان بخش انتخابی انتخاب گروه فضایی توسعه یافتهاند.
ما از کدهای زیر برای توصیف کمکهای MCDM در دسترس شرکتکنندگان استفاده کردیم:
SC (Select Criteria) کادر محاورهای مورد استفاده برای انتخاب معیارها که گروه برای مدلسازی تصمیم استفاده میکند.
CV (معیارها Valuation) کادر محاورهای که برای ارزشگذاری معیارها استفاده میشود.
کامپیوتر (مقایسة زوجی) روش وزندهی که در آن، هر یک معیار برای اولویت با سایر معیارها مقایسه میشود.
RKروش وزندهی (رتبهبندی) که به هرکدام رتبههایی (معیار یک مقیاس از ۱ تا ۹) اختصاص میدهد.
RT (رتبهبندی) روش وزندهی با نسبت ۱۰۰ امتیاز در همة معیارها؛
SAکادر محاورهای (انتخاب گزینههای جایگزین) که تعداد گزینههای در نظر گرفتهشده در مدلسازی تصمیم را کاهش میدهد.
مگاوات (MCDM پنجره) استفاده از وزنها یا نمرات ارزیابی مدل تصمیمگیری و فهرست رتبهها؛
SNS (Sensitivity Analysis Window) استفاده از پنجرة تحلیل حساسیت.
چهارمین کد اصلی، «CONS»، مجموعهای از کدهای مورد استفاده برای توصیف قابلیتهای موجود در ماژول گروهی Spatial Group Choice است. کد CONS برای تجزیه و تحلیل بیشتر تقسیم نشد؛ زیرا شامل یک جدول واحد از سایتهای رتبهبندیشده بود.
دومین طرح کدگذاری مورد استفاده در این مطالعه، طرح کدگذاری تابع تصمیم، در اصل بر اساس کار پول و راث (۱۹۸۹a) بود. با این حال، از طریق آزمایشهای اولیة کدگذاری متوجه شدیم که آن کدها به اندازة کافی فعالیت انجامشده را توصیف نمیکنند؛ بنابراین، سیستم کدگذاری را اصلاح کردیم. کدهای زیر را برای تشریح فعالیت تابع تصمیم در نظر بگیرید:
FUNCS (ساختار کارکرد) فعالیت گروهی و/ یا تسهیلگر با تمرکز بر «چه چیزی در آینده است؟»، «چگونه میخواهیم این کار را انجام دهیم؟»، با توجه به اینکه کدام تابع تصمیم را وارد کنیم. این، شامل دورههایی میشود که گروه در آن، روشهای ممکن را برای پیمایش در توابع تصمیمگیری یا تصمیمگیری در مورد اینکه کدام تابع باید در مرحلة بعدی بازدید شود، توسعه میدهد.
پلی اتیلن (کاوش مسئله) دورههایی که در آن، گروه تلاش میکند تا درک بهتری از مشکل کلی به دست آورد. تمرکز بحث بر سر یادگیری یا بررسی مشکل است.
CI (شناسایی معیار) فعالیت گروهی و/ یا تسهیلگر با تمرکز بر شناسایی، بحث و انتخاب معیارهایی که بهطور بالقوه برای مشکل تصمیمگیری مهماند.
CV (ارزشگذاری معیارها) فعالیت گروهی و/ یا تسهیلگر با تمرکز بر انتخاب روش ترجیحی برای ارزشگذاری معیارها؛
CP (اولویتبندی معیارها) فعالیت گروهی و/ یا تسهیلگر با تمرکز بر تمایز معیارها برای تعیین اهمیت نسبی معیارها جهت مشکل تصمیمگیری یا به دست آوردن درک بهتر اولویتهای فردی؛
EA (Evaluate Alternatives) فعالیت گروهی و/ یا تسهیلگر با تمرکز بر مقایسه و تقابل گزینهها؛
SA (انتخاب گزینههای جایگزین) گروه و/ یا فعالیت تسهیلکننده، شامل اظهاراتی در مورد اقدامات گروه که صریحاً به انتخاب گزینهها، رأیگیری یا کاهش مجموعه اشاره دارد. گزینههای جایگزین برای انتخاب تصمیم در طرح کدگذاری سوم، مورد استفاده در مطالعه . ما از دو کد برای توصیف استفاده کردیم: روابط کاری گروهی، روابطی که کار گروهی را بدون تعارض کدگذاری میکند (GW) و دیگری که گروه کدگذاریشده با تضاد کار میکند (GWC). تضاد کار گروهی (GWC) بهعنوان دورههایی شناسایی شد که گروه سازماندهی شده و با هم کار میکنند، اما اعضا با یکدیگر اختلاف نظر دارند یا دیدگاه متفاوتی در مورد موضوع بیان میکنند. این، شامل تلاشهای اعضای گروه برای مدیریت یا پراکنده کردن تعارض یا دورههایی بود که گروه به دلیل سوءتفاهم با هم اختلاف دارند. تلاش برای پراکنده کردن تعارض از کار، انجامشده توسط پول و راث (۱۹۸۹a) به شرح زیر تفسیر شد:
- مخالفت- دورههایی که در آن، اختلاف نظرها بیان میشودـ تشکیل طرفهای متضاد؛
- انطباق- شیوة حل مخالفت که در آن، یک طرف تسلیم میشود.
- جدولگذاری- حالتی برای حل مخالفت که در آن، سوژه مطرح شده یا حذف میشود.
- مذاکره- شیوهای از حل و فصل که در آن، گروه برای مدیریت تعارض مذاکره میکند.
- سازش- روشی برای حل تعارض که در آن، گروه مصالحه
- توجیه- دورههایی که دلیل حمایتی برای یک مورد خاص موقعیت برای بررسی در اختیار گروه قرار میگیرد.
همانطور که در فصل ۴ بحث شد، کدگذاری دادهها را میتوان در انواع «واحدهای مشاهده» در رابطه با جزئیات تعامل پیادهسازی کرد. در این پژوهش، کدگذاری دادهها در سطح «توجه گروهی» اجرا شد. توجه گروهی، سطحی از توجه است که در آن، حداقل چهار نفر از پنج شرکتکننده، آگاهی هدایتشده از یک مکالمه/ بحث گروهمحور را بهعنوان فعالیت غالب در سلول زمانی مشخص نشان میدهند. سلول زمانی، یک فاصلة زمانی یکدقیقهای است (که شمارش نامیده میشود) که در آن، فعالیت غالبی که رخ میدهد، توسط کدگذار از مشاهدة فیلم ضبطشده و کدگذاری مشاهده در پایگاه داده دیده میشود؛ بنابراین، برای هر سیستم کدگذاری، یک مسیر توالی رویداد/ فعالیت ایجاد کردیم. مشاهدة نوار ویدیویی سه بار برای کدگذاری سه مسیر (سیستم کدگذاری) (کمک تصمیمگیری، توابع تصمیمگیری، به ایجاد پایگاه داده، یک ضبطکنندة ویدیویی SVHS به یک کامپیوتر مکینتاش که نرمافزار MacSHAPA را اجرا میکند، متصل شد (ساندرسون و همکاران ۱۹۹۴). MacSHAPA مجموعهای برجسته از قابلیتها را برای جمعآوری متوالی دادهها از نوار ویدیویی فراهم میکند. مشاهدة دادة تفسیرشده که توسط MacSHAPA ثبت شده و بهعنوان مبنای تجزیه و تحلیل استفاده میشود، یک «سلول زمانی» رمزگذاریشده است. ما با سلولهای زمان ثابت با مدتزمان یک دقیقه کار کرده و دادهها را برای تجزیه و تحلیل به سه روش آماده کردیم. یکی از راههایی که دادهها را آماده میکردیم، استفاده از سلول زمان بهعنوان واحد فعالیت یکدقیقهای بود و به مجموع سلولها بهعنوان «شمارش سلول» یا فقط «شمارش» اشاره میکردیم. راه دوم این بود که فعالیت یکدقیقهای را به «رویدادهایی» تبدیل کنیم که برای تعداد متوالی سلولهای زمانی به طول میانجامد- صرف نظر از اینکه چند سلول در یک دنباله اتفاق افتاده است؛ یعنی رویداد مشاهدة پیوستهای از کدهای مشابه است. برای مثال، اگر مشاهده شد که «نقشة مکان سایت» در سه سلول زمانی بههمپیوسته (یعنی سه دقیقه) استفاده میشود، گروه سهدقیقهای سلولها را میتوان «رویداد» استفاده از نقشة مکان سایت نامید. با این حال، بهجای ارجاع به رویداد بهعنوان مبنای تحلیل، به «حرکت» مربوط به یک رویداد بهعنوان مبنای تحلیل اشاره میکنیم. «حرکت»، تغییری از یک رویداد به رویداد بعدی است؛ یعنی زمانی که کد از یک مقدار ثبتشده با هر طول مشخص به مقدار متفاوتی در مرز سلول تغییر میکند، آنگاه یک حرکت وجود دارد. اصطلاح «حرکت» از نظریة ساختار تطبیقی که توسط دسانتیس و پول (۱۹۹۴) ارائه شده، اقتباس شده است؛ بنابراین، یک حرکت شروع یک رویداد است و میتوان آن را در مورد تجزیه و تحلیل یکسان تصور کرد. سومین رویکرد برای آمادهسازی دادهها، ایجاد تعداد زوج یا حرکتهای زوجی است. از آنجا که کدگذار میتواند تنها یک مشاهده (رویداد) را در سلول زمانی معینی کدنویسی کند و هر طرح کدگذاری از چندین نوع فعالیت تشکیل شده است، مجبور شدیم سلولهای یکدقیقهای را به سلولهای دو دقیقهای کاهش داده تا استفادة همزمان از دو تصمیم را نشان دهیم. کمکها، بهعنوان مثال، جداول تصمیمگیری و نقشهها. در قسمت فرعی که به رویکرد کدگذاری مرتبط است، در این مورد بیشتر بحث میکنیم.
[۱] Girden
بدون دیدگاه