۱٫ مقدمه
ناهمگونی و پیچیدگی تاریخی مداخلات در میراث ساخته شده با توسعه مداوم رشته حفاظتی، به دست آوردن مداوم ابعاد جدید، مانند ارتباط متقابل فزاینده با مزایای اجتماعی، مبارزه با تغییرات آب و هوایی [ ۱ ، ۲ ]، و پیشرفت های غیر قابل گواهی است. -تست مخرب [ ۳ ] و تشخیص ساختاری [ ۴ ]. به همین دلیل، رشته جدید “علوم میراث” در حال گسترش است که به عنوان ” یک زمینه بسیار گسترده و فرا رشته ای تعریف شده است که طیف گسترده ای از علوم (اجتماعی ، تجربی ، مهندسی ، دیجیتال ،علوم انسانی) که در شناسایی ، درک ، حفاظت ، مرمت و انتقال میراث ” توسط دستور کار تحقیقات استراتژیک به روز شده JPICH [ ۲ ] شرکت می کنند و امکان پذیر می سازند. این تلاش چند رشته ای مطالعه و تجزیه و تحلیل میراث فرهنگی نیازمند حمایت فناوری اطلاعات برای ایجاد اقدامات مناسب برای مستندسازی، حفاظت و ارزش گذاری با اجرای ابزارهای یکپارچه و متقابل برای امکان تبادل اطلاعات در دسترس و سریع است [ ۵ ].
در این چارچوب، انتشار فعلی مدل های دیجیتال سه بعدی برای مستندسازی و حفاظت از میراث ساخته شده [ ۶ ] را می توان از طریق یک رویکرد پارامتریک افزایش داد. مدلسازی پارامتری شامل استفاده از یک سری از پیش تنظیمشده از قوانین مرتبط (الگوریتمها) است که محدودیتهای رسمی و ابعادی و دادهها (پارامترها) را معرفی میکند، که دستکاری آنها امکان تغییر کنترلشده مدلها را فراهم میکند [ ۷ ]. هنگام مدلسازی معماری تاریخی، این رویکرد پارامتری با هدف ترکیب محدودیتها و معیارهای متغیر برای افزایش نمایش هندسی [ ۸ ، ۹ ] عناصر ساختمان، و همچنین در گسترش مرزهای چنین مدلهایی با یکپارچهسازی اطلاعات الفبایی انجام میشود. ۱۰ ] است.].
۱٫۱٫ مدلسازی پارامتریک
بسته به قابلیت استفاده ابزارها و دانش کامپیوتری مورد نیاز کاربر، می توانیم سه نوع مدل سازی پارامتریک را شناسایی کنیم:
-
سطح ۱: مدل سازی پارامتریک از طریق یک رابط ساده.
-
سطح ۲: مدل سازی پارامتریک از طریق یک زبان برنامه نویسی متنی.
-
سطح ۳: مدل سازی پارامتریک از طریق یک زبان برنامه نویسی بصری.
سطح ۱ شامل استفاده از نرم افزار مدل سازی خاص مجهز به یک رابط کاربری گرافیکی (GUI) است که به صراحت برای راهنمایی کاربر در ساخت عناصر ساختمانی تولید شده از طریق پارامترهای از پیش تعیین شده طراحی شده است. این نوع مدل سازی پارامتریک به سطح پایینی از دانش کامپیوتر نیاز دارد [ ۱۱ ].
در سطح ۲، کاربر از زبان برنامه نویسی متنی (TPL) برای نوشتن برنامه های اجرایی، پیروی از قوانین زبان انتخابی (C#، Python، VBScript، و غیره)، برای انجام یک کار معین و به دست آوردن خروجی مدل هندسی استفاده می کند. این نوع مدل سازی پارامتریک به دانش کامپیوتری نیاز دارد [ ۱۱ ].
سطح ۳ از زبان برنامه نویسی بصری (VPL) متشکل از گره های گرافیکی استفاده می کند که برای افراد حرفه ای (مانند معماران، مهندسان و غیره) که با طراحی و مدل سازی بصری آشنا هستند از TPL در دسترس تر است، اما در دسترسی کامل به پتانسیل محدود است. از نرم افزار مورد استفاده این نوع مدلسازی پارامتریک به سطح متوسطی از دانش کامپیوتر نیاز دارد [ ۱۲ ].
از دهه ۱۹۵۰، دیجیتالی شدن بخش ساختمان به کارگیری تدریجی نرم افزار پارامتری سطح ۱ برای مدل های معماری [ ۱۳ ]، به عنوان مثال، طراحی به کمک کامپیوتر (CAD) و اخیراً، مدل سازی اطلاعات ساختمان (BIM) را مشخص کرده است. در ساخت و به روز رسانی یک نمایش دیجیتال سه بعدی مشترک از یک دارایی ساخته شده که اطلاعات هندسی، الفبایی و اسنادی را ترکیب می کند [ ۱۴ ، ۱۵ ]. با توجه به اینکه BIM چارچوبی را برای سازماندهی داده های هندسی و غیر هندسی در یک سلسله مراتب فضایی ارائه می دهد، بنابراین یک هاب متمرکز برای تمام اطلاعات مربوط به یک ساختمان فراهم می کند [ ۱۶ ، ۱۷ ]]، کاربرد فرآیندهای BIM برای میراث ساخته شده، معروف به Heritage BIM (HBIM)، برای پشتیبانی از مستندسازی، حفاظت، مدیریت، طراحی و فعالیتهای نگهداری در ساختمانهای تاریخی، تضمین ماندگاری، دسترسی و اجرای دادهها در حال رشد است [ ۹ ، ۱۸ ]. ، ۱۹ ].
دهه اول قرن بیست و یکم شاهد گسترش رویکرد پارامتری سطح ۳ از طریق استفاده از زبان های برنامه نویسی بصری (VPL) برای حل مسائل پیچیده در معماری بود [ ۷ ، ۲۰ ].
مدلسازی پارامتریک از طریق VPL همچنین در چندین راهحل نرمافزاری، توسط کتابخانههای برنامهنویسی خاص که به مدلسازی معماری اختصاص داده شدهاند، پشتیبانی میشود و قابلیت همکاری بین ابزارهای مختلف برای بخش ساختمان را تقویت میکند. استفاده از TPL، زمانی که توسط نرم افزار مجاز باشد، می تواند حتی در سفارشی سازی فرآیندها موثرتر باشد. با این حال، کاربرد گسترده آن مانع می شود زیرا سطح دانش کامپیوتر مورد نیاز هنوز بخشی از آموزش اولیه متخصصان AEC (معماری، مهندسی، ساخت و ساز) نیست [ ۲۱ ].
امکان زبانهای برنامهنویسی برای آشکار کردن این موضوع که ساختار الگوریتم پشت یک فرآیند پارامتری معین، طبقهبندی بیشتری را امکانپذیر میکند: مدلسازی پارامتری ضمنی و مدلسازی پارامتری صریح. در مدلسازی پارامتری ضمنی، تمرکز بر روی مدل حاصل در یک محیط دیجیتال است [ ۲۲ ]. فرآیندهای پارامتری از طریق رابط های از پیش تنظیم شده مدیریت می شوند که قادر به تغییر هندسه و اطلاعات اشیاء مدل از طریق محدودیت های عددی و داده هستند [ ۲۳ ].]. پارامترها همچنین برای غنیسازی اشیا با ویژگیهای اطلاعاتی از حوزههای مختلف دانش، به منظور قرار دادن مدل کلی در یک زمینه اطلاعاتی بزرگتر، استفاده میشوند. امکان تجسم اشیاء مدل در نماهای سه بعدی و دوبعدی و تغییر ویژگیهای آنها در داخل پنجرههای ویژگی، که با انتخاب شی فعال میشود، غنیسازی اطلاعات را بسیار ساده میکند: بنابراین، مدلساز میتواند روی نمایش اشیاء مدل در سطح مورد نیاز از هندسه و جزئیات اطلاعات تمرکز کند. ۱۳ ].
مدلسازی پارامتری صریح نه تنها به نتیجه نهایی (مدل) بلکه به رویههایی که آن را ایجاد کردهاند، تمرکز میکند. این رویههای صریح (یعنی قابل مشاهده) پارامترها و محدودیتهای رابطهای را برای ایجاد یک کد باز و قابل تغییر به هم متصل میکنند. ماهیت نمونه اولیه این فرآیند یک محیط تحقیقاتی مناسب را فراهم میکند، جایی که تحقیقات شامل تعاملات مداوم با زبان برنامهنویسی میشود که منجر به بازخورد فوری در مدل میشود.
در این زمینه، VPL یک ابزار معتبر برای مدلسازی پارامتری صریح است، زیرا بر اساس یک سیستم فلوچارت است که فرآیند الگوریتمی را در یک اسکریپت بصری از گرهها و اتصالات که به صراحت تاریخ ساخت کل فرآیند پارامتری را روایت میکند، ثابت میکند (شکل ۴). ). توانایی ایجاد روابط کارآمد بین داده ها و هندسه در یک مدل یکی از بزرگترین پتانسیل های مدل سازی پارامتری صریح است.
تحقیق حاضر به بررسی رابطه سیستمهای مدلسازی پارامتریک در فرآیندهای BIM (مدلسازی پارامتری ضمنی) با زبان برنامهنویسی بصری (مدلسازی پارامتریک صریح)، با هدف گسترش مرزهای BIM برای مدلسازی معماری تاریخی (HBIM) میپردازد. برای این منظور، مفهوم VPL به طور خلاصه تشریح خواهد شد و پتانسیل و محدودیت های آن را برجسته می کند. نمونه ای از یک گردش کار نوآورانه برای دیجیتالی کردن شاخص کیفیت سنگ تراشی [ ۲۴ ] پتانسیل هم افزایی بین BIM و VPL را برای بهبود مدیریت اطلاعات میراث ساخته شده نشان می دهد.
۱٫۲٫ VPL به عنوان زبانی برای نوشتن فرآیندهای دیجیتال
در دهه ۱۹۷۰ در دانشگاه استنفورد، دیوید کانفیلد اسمیت یک زبان برنامه نویسی را آزمایش کرد که نحو آن متنی نبود بلکه شمایل نگارانه بود و پایان نامه دکترای او هم محتوای بصری و هم ارتباط بین طراحی گرافیک و برنامه نویسی کامپیوتر را بررسی کرد [ ۲۵ ].
زمانهای واکنش بین کنش گرافیکی و واکنش برنامهریزیشده در ابتدا کارآمد نبودند، به دلیل منابع سختافزاری محدود در دسترس، بنابراین محدودیتهای قوی مربوط به زمانهای اجرای دستورالعملها وجود داشت که در دهه ۱۹۹۰ با پیشرفت پردازندهها برطرف شد [ ۲۶ ، ۲۷ ]. بیست سال گذشته VPL را به عنوان یک زبان برنامه نویسی پرکاربرد تجمیع کرده است [ ۷ ].
تعریف رایج برای توصیف یک سیستم VPL به شرح زیر است: ” در محاسبات ، یک زبان برنامه نویسی بصری (VPL) هر زبان برنامه نویسی است که به کاربران اجازه می دهد برنامه ها را با دستکاری عناصر برنامه به صورت گرافیکی و نه با تعیین متنی آنها ایجاد کنند. یک VPL اجازه می دهد تا برنامه نویسی با عبارات بصری ، ترتیبات فضایی متن و نمادهای گرافیکی ، به عنوان عناصر نحو یا نمادهای ثانویه مورد استفاده قرار گیرد . » [ ۲۸ ].
همانطور که در شکل ۴ نشان داده شده است، گسترده ترین زبان های بصری مبتنی بر رابط های گرافیکی کاربر پسند هستند تا فرآیند را با استفاده از هندسه های گرافیکی ساده “نوشتن” کنند: مستطیل ها (گره ها) و منحنی های جهت دار (اتصال). گرهها خوشهها (حداقل بخش کدی که توسط نرمافزار برای انجام یک عمل استفاده میشود. بخش در یک گره با ورودی و خروجی تودرتو است.) ورودی و خروجی را شناسایی میکنند که اطلاعات را جمعآوری، پردازش و ارسال میکند. جریان داده با استفاده از اتصالات نشان داده شده توسط موجودیت های یک بعدی (فلش ها، خطوط، کمان ها و غیره) سازماندهی می شود. ۲۹ ]]. VPL در حال حاضر در بسیاری از زمینههای حوزه دیجیتال استفاده میشود: آموزشی، چند رسانهای، بازیهای ویدیویی، اتوماسیون، مدلسازی سه بعدی و غیره. محیطهای VPL میتوانند بخشی از نرمافزارهای تخصصی (مانند یک نرمافزار مدلسازی سه بعدی، نرمافزار رندر و غیره) برای دسترسی باشند. و منابع و ابزارهای بومی خود را (مثلاً نقاط، منحنیها، سطوح و تبدیلها) پیادهسازی کند، یا میتوانند محیطهای مستقلی باشند که رابط آسانتری برای برنامهنویسی همه منظوره، به عنوان مثال در زمینه آموزش، فراهم میکنند [ ۳۰ ].
مزایای VPL را می توان با در نظر گرفتن ویژگی هایی که همه زبان ها را متمایز می کند ارزیابی کرد: نحو، معناشناسی و عمل شناسی [ ۳۱ ]، و همچنین افزودن ویژگی پیاده سازی:
-
نحو – VPL دارای یک نحو ساده شده است زیرا روابط بین علائم (گره ها) به اتصالات یک بعدی ساده (منحنی) که جریان اطلاعات را در داخل و خارج از گره ها کنترل می کنند، واگذار می شود.
-
Semantics- VPL به لطف اطلاعات ابرداده در گره ها، امکان ابهام زدایی معنایی را فراهم می کند. به طور کلی، هر مؤلفه گرافیکی با اطلاعات یا پیوندهایی به اسناد غنی شده است که نحوه عملکرد مؤلفه را توضیح می دهد.
-
عمل شناسی – هر گره گرافیکی در زبان یک عمل درون برنامه است: بنابراین، رابطه مستقیمی بین زبان و نتایج آن وجود دارد. چندین گره متصل یک سری از عناصر محاسباتی را فعال می کنند که بر کارایی رابطه بین عمل (که توسط برنامه نویس انجام می شود) و واکنش (پاسخ دستگاه در حال برنامه ریزی) تأثیر می گذارد.
-
پیاده سازی – زبان های برنامه نویسی باید به راحتی اصلاح شوند، همچنین در طول زمان و با رعایت قوانین معنایی. این شرایط امکان غنی سازی عملگرایانه زبان و افزایش خلاقیت در الگوریتم را فراهم می کند.
مکاتبات مستقیم بین VPL و فلوچارت ها، یادگیری سریع نحو را افزایش می دهد. با این وجود، این طرحوارهسازی شدید اغلب منجر به منسوخ شدن زودهنگام کدها میشود. تعداد محدود علائم موجود برای یک VPL، اجرای مداوم گرهها را تحمیل میکند و باعث میشود قدیمیترین کدها توسط جدیدترین نسخههای پلتفرمهای برنامهنویسی بصری قابل اجرا نباشند. وجود یک چارچوب معنایی قوی، با ابزارهایی برای حاشیه نویسی کدهای در حال پیشرفت، مفید است، زیرا خواندن و نوشتن کد توسط کاربران مختلف و در فازهای زمانی مختلف را تسهیل می کند.
توسعه اجزای جدید در زمینه معماری رایج است [ ۳۲]، که در آن سیستمهای VPL اغلب با نرمافزار مدلسازی عمومی (CAD) یا نرمافزار خاص معماری (BIM) مرتبط هستند. این راه حل های نرم افزاری رویه های دیجیتال را در حوزه های دانش درگیر در بخش ساخت و ساز مدیریت می کنند. هنگامی که نیاز به یکپارچه سازی اطلاعات از رشته های مختلف است، اغلب ممکن است (بسته به نرم افزار) برای توسعه گره های موضوعی اضافی توسط بخش های سوم در نحو VPL، بنابراین امکان همکاری با سایر نرم افزارهای خارجی تخصصی (مثلا نرم افزار برای تجزیه و تحلیل ساختاری) فراهم شود. ، شبیه سازی انرژی، GIS و غیره). رابط VPL، در حالی که پیچیده و بسیار در دسترس است، ابزاری برای کامپایل یک برنامه نرم افزاری مستقل ندارد، زیرا محدود به پشتیبانی از نرم افزارهای دیگر یا یک فاز نمونه اولیه است.
ارتباط بین محیطهای دیجیتال مختلف به گرههای اضافی نیاز دارد تا اطلاعاتی را که از کد اصلی VPL بهعنوان ورودی برای نرمافزار خارجی به دست میآید، دوباره نقشهبرداری کرده و تغذیه کنند. دو پردازش داده اصلی از این اتصال پشتیبانی می کنند ( شکل ۱ ):
-
یک فرآیند دووجهی، که در آن نتایج (خروجیهای) عملیات در نرمافزار خارجی، بهطور مناسب دوباره نقشهبرداری میشوند، سپس به عنوان ورودیهای جدید به کد اصلی بازگردانده میشوند و اطلاعات تخصصی را ارائه میدهند. این فرآیند پاسخگو است: تغییر در جریان اطلاعات کد اصلی بر ورودیها و متعاقباً خروجیهای نرمافزار خارجی تأثیر میگذارد که بهطور خودکار بهروزرسانی و نقشهبرداری میشوند. این طرح در صورتی معتبر است که اطلاعات نه توسط نرم افزار خارجی، بلکه توسط افزونه هایی که قابلیت های محاسباتی پلت فرم برنامه نویسی اصلی را گسترش می دهند، پردازش شود.
-
یک فرآیند یکسان، که در آن نتایج عملیات نرم افزار خارجی به کد اصلی بازگردانده نمی شود. این به طور کلی شامل کامپایل در VPL فایل های سازگار با سیستم عامل های خارجی است. این فرآیند مانع از کنترل پاسخگوی کد اصلی بر روی جریان اطلاعات خارجی می شود.
در هر دو فرآیند، یکی از چالشهای اصلی، نگاشت صحیح اطلاعات از خروجی کد اصلی تا ورودی نرمافزار خارجی و بالعکس است، زیرا ساختار دادهها باید بر اساس قوانین خاص محیطهای دیجیتال درگیر بازآرایی شوند. این فرآیند حل مسائل مربوط به سازگاری داده ها به عنوان “شیمینگ” [ ۳۳ ] شناخته می شود و می تواند منجر به جریان های کاری درهم ریخته شود که استفاده مجدد از آنها سخت می شود [ ۳۴ ]. در انتهای VPL، این اتصال، اگرچه بسیار سازنده است، اما تکثیر اجزای اضافی را افزایش میدهد و در برخی موارد، منجر به افزونگی قطعات تکراری میشود و طرح بصری را کمتر خوانا و کارآمد میکند.
۱٫۳٫ HBIM به عنوان یک روش برای مدیریت اطلاعات میراث ساخته شده
در مدلسازی اطلاعات ساختمان (BIM)، یک ساختمان به عنوان مجموعهای از اجزا [ ۲۱ ] مدلسازی میشود که هر کدام با یک معادل دیجیتال (شیء) نشان داده میشوند، که پارامترهای آن اجازه میدهند تا نمایش هندسی سهبعدی آن، ویژگیهای داده مرتبط با آن (به شکل جفت های کلید-مقدار، به عنوان مثال، نام ویژگی و محتوای مربوطه) و قوانین و روابط با اشیاء دیگر [ ۱۳ ]]. در حالی که در ۳D CAD سنتی، هندسه یک عنصر باید به صورت دستی توسط کاربران ویرایش شود، در مدلساز پارامتری، شکل و ویژگیهای عناصر را میتوان با تغییر پارامترهای مربوطه تغییر داد (به عنوان مثال، تغییر طول یا عرض یک پنجره با تغییر ابعاد عددی آن). )، یا می توانند به طور خودکار تغییرات عناصر نسبی را تنظیم کنند (به عنوان مثال، موقعیت یک پنجره به طور خودکار در صورت جابجایی دیوار مربوطه تغییر می کند) [ ۱۶ ، ۱۸ ].
بسته به نرمافزار تألیف BIM مورد استفاده، هر شی (نمونه) در مدل در سلسله مراتبی از سطوح (کلاسها) تعریف میشود، یعنی مجموعهای از روابط و قوانین برای کنترل پارامترهای مربوط به هندسه، هویت، ظاهر، عملکرد و استفاده توسط که می توان نمونه ها را با توجه به زمینه آنها تولید و اصلاح کرد. اطلاعات در هر سطح توسط سطوح زیر به اشتراک گذاشته می شود. سطح بالاتر (به طور کلی دسته نامیده می شود) گروهی از اجزا را نشان می دهد که عملکرد فنی، شکل و/یا موقعیت (مثلاً دیوارها، پنجره ها، سقف ها) را با ویژگی های خاص اعمال شده برای کل گروه به اشتراک می گذارند. گروههای فرعی از اجزا (به طور کلی خانواده و/یا انواع نامیده میشوند) میتوانند مقادیر مشترکی را برای برخی از ویژگیها، مطابق با ویژگیهای مشترک (مثلا سقفهایی با ضخامت یا چینهشناسی لایهای معین) مشخص کنند.۳۵ ].
برخی از پارامترهای درون سلسله مراتب به مقادیر تعریف شده توسط کاربر بستگی دارد. برخی دیگر به مقادیر ثابت بستگی دارند و برخی دیگر از اشیاء دیگر گرفته شده یا نسبت به آنها هستند. این سیستم داده با توجه به تغییرات در سلسله مراتب اشیا یا روابط آنها به صورت پویا به روز می شود [ ۱۶ ]. نحوه تغییر هر نمونه بسته به تغییرات بافت آن، «رفتار» نامیده می شود.
این نوع ساختار دقیق، بهینهسازی شده برای بخشهای ساختمانی فعلی، هنگام اعمال بر ساختمانهای تاریخی، با پیروی از رویکرد HBIM، دارای اشکالاتی است. ۱۸ ].]. به عنوان مثال، برای نشان دادن متداولترین ویژگیها و تعاملات بین اجزای ساختمان، نمونهای از سیستمهای ساختمانی صنعتی، دستهها و پارامترهای ثابت و مجموعهای از قوانین رفتاری از پیش تعریفشده در تمام سطوح سلسله مراتب اعمال میشوند: برای مثال، طبقات به طور خودکار به دیوارها متصل میشوند. برای نشان دادن پیوند ساختاری آنها. این پیشتنظیمات یک سادهسازی ضروری هستند که به خوبی با موارد مشخص کار میکنند، اما اغلب با ساختمانها و اجزای پیچیدهتر، غیر استاندارد و رایجتر در میراث ساخته شده سازگاری ندارند. از سوی دیگر، مدلسازی پارامتریک BIM میتواند از ایجاد سفارشی عناصر معماری تاریخی، که معمولاً منحصر به یک ساختمان هستند، اما اغلب تابع دستور زبان شکل و تکنیکهای ساخت و ساز خاص هستند، بسته به دوره تاریخی، مکان، پشتیبانی میکند.۳۶ ]. پارامترها همچنین می توانند ادغام و هماهنگی اطلاعات چند رشته ای از حوزه های مختلف دانش را ساده کنند [ ۳۷ ]. با این وجود، روشهای BIM فعلی همیشه برای انتقال صحیح پیچیدگی رسمی و فنی و ناهمگونی اطلاعات ساختمانهای تاریخی مناسب نیستند [ ۳۸ ].]. به عنوان مثال، عناصر معمولی میراث ساخته شده، مانند طاق ها، عموماً بخشی از دسته بندی های داخلی نیستند، یا قوانین از پیش تعریف شده این دسته بندی ها، جنبه های خاصی را که در اجزای تاریخی مشترک است، مانند نمایش دیوارهای خارج از لوله را حذف می کند. یا الگوهای پوسیدگی و ترک ها. راهحلها و استراتژیهای مدلسازی ویژه میتوانند به حل مسائل خاص کمک کنند، اما اغلب منجر به کاهش رفتار پارامتری اشیا میشوند: برای مثال، دیوارهای خارج از لوله را میتوان به عنوان عناصر موقت مدلسازی کرد، اما نمایش چینهشناسی و صادرات به فرمت های باز به شدت کاهش می یابد [ ۳۹ ].
۲٫ VPL برای یکپارچه سازی فرآیند HBIM
ارتباط بین VPL و BIM امکان غلبه بر سختی دومی را در نمایش ساختمانهای تاریخی فراهم میکند و استفاده از رویکرد پارامتریک را به حداکثر میرساند. چندین روش و زمینه مداخله وجود دارد که در آنها می توان این ارتباط را اتخاذ کرد. در این بخش عمدتاً بر حل دو موضوع تمرکز خواهیم کرد:
-
مدلسازی هندسی اشکال پیچیده نمونهای از میراث ساخته شده (به عنوان مثال، طاقها) در محیط BIM.
-
جمعآوری، دستکاری و جمعآوری اطلاعات در محیط BIM بهویژه اطلاعات حوزههای مختلف رشتهای مرتبط با بناهای تاریخی.
پژوهش حاضر یک مطالعه موردی در مورد اجرای محاسبه شاخص کیفیت بنایی (IQM) [ ۴۰ ] برای یک ساختمان تاریخی در محیط BIM ارائه میکند.
۲٫۱٫ پیاده سازی هندسه ها و اطلاعات در یک محیط HBIM
امروزه، اجرای اشکال پیچیده در نرم افزارهای پارامتریک برای مدل سازی معماری می تواند از برنامه های کاربردی VPL متعددی بهره مند شود که می تواند پلی بین منابع CAD و BIM ایجاد کند (مثلا McNeel، خانه نرم افزار Rhinoceros (نرم افزار CAD) و Grasshopper (برنامه نویسی بصری). زبان)، از توسعه برنامه هایی پشتیبانی می کند که منابع CAD Rhinoceros را به Archicad (نرم افزار Graphisoft BIM) و Revit (نرم افزار Autodesk BIM) متصل می کند. به ترتیب برای Archicad ما پلاگین Grasshopper—Archicad Live Connection ( https://graphisoft) را داریم. .com/downloads/addons/interoperability/rhino ، تاریخ دسترسی: ۱۵ نوامبر ۲۰۲۱)، برای Revit Rhino.Inside.Revit داریم ( https://www.rhino3d.com/inside/revit/1.0/تاریخ دسترسی: ۱۵ نوامبر ۲۰۲۱)، که مورد دوم فناوری مورد استفاده در کار ما است)، بنابراین مدلسازی هندسی و غنیسازی اطلاعات عناصر پیچیده معماری را افزایش میدهد. بنابراین، می توان یک گردش کار کلی برای توسعه یک مدل پارامتریک بر اساس اطلاعات دیجیتالی از حوزه های مختلف دانش ترسیم کرد، بنابراین از گفتگو بین کارشناسان میراث ساخته شده حمایت کرد. شکل ۲).). منابع خارجی ذاتاً ناهمگن هستند (رستر، ابرهای نقطه، صفحات گسترده و غیره) و از اطلاعات ریخت شناسی، تاریخی، زبان شناختی، ایستا، فیزیکی، تشخیصی و غیره پشتیبانی می کنند. از طریق رویه های برنامه ریزی شده، داده ها مرتب شده و به سمت فرآیندهای موازی و هم افزایی هدایت می شوند که از یک سو قادر به توصیف و توسعه اشکال هندسی و از سوی دیگر، تولید اطلاعات برای غنی سازی خود اشکال هستند. بنابراین، مؤلفههای اولیه کد VPL پیوندی به اطلاعات «خام» دیجیتالی ایجاد میکنند که سپس توسط یک سری مؤلفههای دیگر نقشهبرداری میشود تا دادهها به سمت فرآیندهای مناسب جریان یابد (مدیریت جریان داده).
نمودار در شکل ۲ این دو فرآیند موازی را نشان می دهد. در سمت چپ، داده های فیلتر شده هندسه اشکال جدید را تعریف می کنند: کد ساخت این اشکال چندین پارامتر عددی و متنی را برای انطباق انعطاف پذیر با ابعاد و محدودیت های مختلف ایجاد می کند. پارامترها اجازه کنترل ثابت نتایج را می دهند و پاسخگویی مدل را که در رابطه با واریانس (و دقت) داده های ورودی تغییر می کند، تعیین می کنند.
فرآیند سمت راست بخشی از همان داده ها را برای تعریف اطلاعات برای غنی سازی اشکال هندسی به کار می گیرد. اجزای دیگر این اشکال را با دسته بندی های معماری مربوطه (طاق ها، پنجره ها، عناصر تزئینی و غیره) و سطوح سلسله مراتبی (خانواده ها و انواع)، در صورت وجود، و اطلاعات مربوطه مرتبط می کنند. همه آنها با هم به ترکیب یک پایگاه داده سه بعدی چند رشته ای اصلی کمک می کنند که قادر به توصیف عمیق مصنوعات فرهنگی در هنگام پرس و جو باشد.
۲٫۲٫ مدیریت داده های خارجی در یک محیط HBIM
نمودار در شکل ۳ به طور خاص ساختار الگوریتمی را برای دستکاری و جمع آوری اطلاعات از رشته های مختلف در محیط BIM شرح می دهد. هدف این بخش از فرآیند پیاده سازی اطلاعات جدید و تعریف عملیات ریاضی در محیط BIM برای رفع برخی از شکاف های اطلاعاتی و مسائل نرم افزاری در مدیریت بناهای تاریخی است. این فرآیند بر دو اصل استوار است: پر کردن ویژگی های موجود با اطلاعات جدید و افزودن ویژگی های جدید برای حاوی اطلاعات جدید.
با توجه به تعریف عملیات ریاضی در بین ویژگیها، هدف برنامهریزی روابط اصلی در VPL است که با آن میتوان ویژگیهای مختلف شی (اعم از موجود یا جدید) را با آن مرتبط کرد، و کیفیتهای تحلیلی را ارائه داد که توسط اکثر نرمافزارهای BIM پیشبینی نشدهاند، اما برای توصیف اضافی مهم هستند. ویژگی هایی که با آن می توان مدل را در محیط HBIM توصیف کرد. بسته به نرم افزار مورد استفاده، این مدل غنی سازی با اطلاعات از حوزه های مختلف دانش می تواند در سطوح مختلف سلسله مراتب شی، به عنوان مثال، دسته، خانواده، نوع و نمونه رخ دهد.
۳٫ روش ها: VPL دیجیتالی کردن شاخص کیفیت سنگ تراشی در HBIM
به عنوان نمونه ای از چگونگی استفاده از VPL در یک گردش کار HBIM، تحقیق حاضر روشی را برای دیجیتالی کردن شاخص کیفیت سنگ تراشی (IQM) در HBIM ارائه می کند. علیرغم پیشرفتهای تکنیکهای تشخیصی، ارزیابی وضعیت ساختاری فعلی میراث ساخته شده همچنان یک کار چالش برانگیز است، که عمدتاً به دلیل تعداد زیاد عدم قطعیتهای مربوط به هندسه سازهها، برهمکنشهای بین قطعات غیرهمگن و مکانیکی، شیمیایی و تفاوت های فیزیکی مواد [ ۴]. در حالی که سطح مورد نیاز از جزئیات و دقت برای تجزیه و تحلیل عمیق خاص اغلب از نظر اقتصادی غیرممکن و وقت گیر است، روش های تجزیه و تحلیل کم هزینه و سریع به طور فزاینده ای در بخش های بزرگی از سکونتگاه های تاریخی شهری برای افزایش اقدامات پیشگیری و حفاظت اعمال می شود [ ۴۱ ] . به عنوان مثال، IQM به متخصصان اجازه میدهد تا برای سازههای بنایی، وجود (هم کامل و هم جزئی) یا عدم وجود پارامترهای خاصی را که ساخت کارانه آن را تعریف میکنند (“regola d’arte”)، فشرده بودن و یکپارچگی آن ارزیابی کنند. محاسبه IQM برای اقدامات عمودی، اقدامات افقی و اقدامات متعامد به صفحه میانه دیوار بنایی، به ترتیب IQM V ، IQM FP ، IQM متمایز می شود.NP . برای سنگ تراشی، مقادیر IQM با توجه به توابع زیر محاسبه می شود:
برای سنگ تراشی آجر جامد، مقادیر اصلاحی r و g معرفی می شوند:
هر پارامتر یک مقدار عددی مربوط به ارزیابی بصری یک دیوار بنایی معین را نشان می دهد. به عنوان مثال: MA با کیفیت خوب ملات/تماس موثر بین عناصر مطابقت دارد. PD به مفصل عرضی/وجود دیاتون. FEL به عناصر باربر مربع شکل. DEL به عناصر باربر با اندازه بزرگ در مقایسه با ضخامت دیوار. SG به افست بین مفاصل عمودی. یا به وجود پیوندهای برانکارد افقی. حلقه به کیفیت خوب عناصر باربر. متر به ملات بی کیفیت. g به وجود اتصالات گسترده برای سنگ تراشی آجر یا بلوک جامد. و r به یک فاکتور اصلاحی برای سنگ تراشی آجری.
نتایج توابع دیوار مورد تجزیه و تحلیل را به یکی از سه دسته IQM (A، B و C) با کیفیت بنایی، از بهترین تا بدترین اختصاص میدهند (برای تعریف دقیق روش، لطفاً به [ ۲۴ ، ۴۰ ] مراجعه کنید).
اگرچه امکان ادغام جزئی محاسبه IQM در رایج ترین نرم افزار BIM وجود دارد، تصمیم گرفته شد از VPL برای غلبه بر برخی سختی های نرم افزار مربوط به دستکاری و محاسبه مقادیر پارامترها استفاده شود. علاوه بر این، VPL امکان ایجاد یک گردش کار اصلی را با هدف گسترده تر بررسی و پیشنهاد پروتکل های دیجیتالی جدید برای جامعه علمی فراهم می کند. آزمایش این فرآیند با نرمافزارهای پارامتریک CAD و BIM، که در زمینه معماری محبوب هستند، انجام شد که امکان ادغام عملیات از طریق VPL را فراهم میکند: به عنوان مثال، Autodesk Revit برای مدلسازی BIM، Grasshopper توسط McNeel به عنوان رابط برای VPL و Rhino. .Inside.Revit افزونه برای دستکاری Revit با Grasshopper.
۳٫۱٫ پیاده سازی دیجیتالی IQM در Revit: افزودن پارامترهای نمونه جدید
در VPL (Grasshopper)، ما یک الگوی Revit را تعریف می کنیم که ویژگی های جدیدی را به نمونه های دیوار برای دسته های بنایی (پارامترهای IQM) و همچنین توابع محاسباتی جدید اضافه می کند ( شکل ۴ ). با شروع از مقادیر معرفی شده در ویژگی های جدید (ورودی)، توابع مذکور به طور خودکار کلاس کیفیت سنگ تراشی (دسته های IQM) را به عنوان ارزش ویژگی های اضافی (خروجی) از طریق برچسب گذاری استاندارد (A, B, C) برمی گرداند. دیوارهای موجود در تجزیه و تحلیل IQM نیز به طور خودکار با رنگ های استاندارد (به ترتیب سبز، زرد و قرمز برای دیوارهای دسته A، B و C) در نماهای سه بعدی خاص رنگ می شوند.
قطعات مناسب برای اتصال Grasshopper به Revit عمدتا توسط اپلیکیشن Rhino.Inside.Revit ارائه شده است. گره Define Parameter به عنوان ورودی نام ویژگی های اضافه شده جدید یا کلید ( نام ) را می خواهد که به پارامترهای IQM اشاره دارد: OR_Presenza filari orizzontali , PD_Presenza di diatoni , FEL_Forma degli elementi resistenti , SG_Sfalsamento dei giunteELi عنصر مقاومتی ، MA_Qualità della malta ، REEL_Resistenza degli elementi ، r_Tipologia Muraria(نام ایتالیایی پارامترها به ترتیب مطابقت دارد: OR_وجود باندهای برانکارد افقی، PD_/وجود دیاتون، FEL_شکل عناصر باربر، SG_offset بین اتصالات عمودی، DEL_ابعاد عناصر باربر، MA_کیفیت ملات، مقاومت عناصر REEL. و r_typology دیوار.)، با آخرین مورد اشاره به گونه شناسی سنگ تراشی، سنگ یا آجر توپر. مقدار این ویژگی ها همیشه یک رشته متنی است، مشخصه ای که از طریق ورودی Type تعریف می شود. در نهایت، برای مرتب کردن این ویژگی ها در داخل ویژگی های نمونه دیوارها، گروهی که اطلاعات جدید به آن تعلق دارد به عنوان داده های هویتی تعریف می شود . ویژگی ها از طریق به قالب Revit اضافه می شوندویژگی ها از طریق Add Parameterجزء، مشخص می کند که آنها به کدام دسته از اشیاء مدل ارجاع می دهند، در این مورد، به دسته دیوار، با استفاده از مولفه متوالی Project Parameter .
تعریفی که در بالا توضیح داده شد اجازه می دهد تا رشته های ورودی جدیدی در مدل درج شود، که متعاقباً توسط یک اپراتور، به دنبال مشاهده تحلیلی و ارزیابی گرافیکی سطوح دیوارها ( پارامترو ریسپتاتو، پارامتر parzialmente rispettato ، parametro non rispettato ، به عنوان مثال، به ترتیب عدم انطباق، انطباق جزئی یا انطباق با پارامتر). با همین روش، ویژگیهای IQM در سه جهت صفحه دیوار، که به طور خودکار در نتیجه محاسبات IQM به دست میآیند (به بخش ۳ مراجعه کنید )، نیز به پنجره ویژگیهای نمونه دیوار اضافه میشوند ( شکل ۵ ).
۳٫۲٫ پیاده سازی دیجیتالی IQM در Revit: افزودن توابع جدید
دیجیتالی شدن IQM، علاوه بر افزودن پارامترهای جدید به نمونههایی که مدل معماری را تشکیل میدهند، استفاده از توابع ( IQM V ، IQM FP ، IQM NP ) را پیشنهاد میکند که دادهها را برای غنیسازی بیشتر عناصر معماری تحلیلشده برمیگرداند. این پارامترهای جدید همچنین به پر کردن شکاف های اطلاعاتی که مدل سازان BIM در توصیف میراث فرهنگی دارند کمک می کند. توابع محاسبه IQM در Revit با Grasshopper و Rhino.Inside.Revit طبق روش IQM [ ۴۰ ] اضافه می شوند.
سه جزء اول ( دستههای داخلی ، فیلتر دسته ، عناصر پرس و جو ) کد در شکل ۶ برای درج تمام دیوارهای داخل مدل در یک لیست استفاده میشوند. پارامتر عنصر مقادیر نوشته شده در ویژگی های ایجاد شده قبلی ( OR ، PD ، FEL ، SG ، DEL ، MA ، REEL ) را می خواند. دادههای خروجی دنبالهای از کاراکترها هستند که مقادیر ویژگیها را با اطلاعات دیگر مانند شناسه هر شی دیوار ترکیب میکنند. عنصر را بازرسی کنیداجازه می دهد تا مقادیر دارایی از اطلاعات غیر ضروری جدا شوند. رابه منظور سهولت رویه، یک عدد برای اطلاعات متنی (parametero non rispettato = 0، parametro parzialmente rispettato = 1، parametro rispettato = 2) به همراه مؤلفههای شاخص اعضا، برای راحتی رویهای ، همراه است . در نهایت، Shift Paths و Flip Matrix دادهها را در دنبالهای از لیستهای تودرتو مرتب میکنند که در آن هر فهرست به یک پارامتر مرتبط است ( OR ، PD ، FEL ، SG ، DEL ، MA ، REEL .)، و در هر یک از آنها فهرستی از مقادیر متنی را فهرست میکند. دیوار به دیوار به صورت عددی بازسازی شده است.
متعاقباً، امتیازهایی که باید به پارامترهای “regola d’arte” برای محاسبه IQM V , IQM FP و IQM N نسبت داده شوند، با در نظر گرفتن الزامات مقررات ایتالیایی در مورد تجزیه و تحلیل ساختاری میراث ساخته شده در محاسبه معرفی می شوند. بخشنامه شماره ۷/۲۰۱۹ [ ۴۰ ]). جدول در داخل خوشه IQM_params_19 قرار داردو جزء آیتم لیست مقادیر عدم انطباق (۰)، انطباق جزئی (۱) یا انطباق (۲) را با پارامترهای تعیین شده توسط محاسبه IQM برای دیوارهای تجزیه و تحلیل شده استخراج می کند. جدول به عنوان یک خوشه تعریف شده است تا به سادگی با تغییر یک جزء امکان به روز رسانی آسان کد را با توجه به پیشرفت های آتی قانون فراهم کند. سه جزء بعدی ( Flip Matrix ، Text Split ، Path Mapper ) به ساختار خوشه اجازه می دهد تا به یک لیست تودرتو برای شبیه سازی ماتریس مقادیر استخراج شده برای هر دیوار تبدیل شود ( شکل ۷ ).
بخش بعدی کد بر روی نوشتن توابع برای محاسبه IQM ( IQM V , IQM FP , IQM NP ) برای تمام دیوارهای تحلیل شده متمرکز است. محاسبه با توجه به نوع شناسی دیوارها (سنگ یا آجر جامد) متفاوت است. شکل ۸ (زیر) بخشی از کد را نشان میدهد که مقادیر مربوط به نوع شناسی هر نمونه دیوار را میخواند (شناسایی شده توسط ID)، با مولفه Element Parameter . نمایه اعضا که مقادیر متنی را به اعدادی که در یک لیست با اجزای Shift Paths و Flatten Tree فهرست شده اند، بازنگری می کند . به طور مشابه، پارامترهای mو g (کیفیت ملات و عرض درز) خوانده و نوشته می شود.
هفت پارامتر مربوط به هر دیوار و بیان شده برای سه درخواست در سه جهت صفحه دیوار (V، FP، NP)، که از خصوصیات ورودی تنظیم شده در ابتدای فرآیند به دست میآیند، به بخشی از کد برای محاسبه سرازیر میشوند. . کد به موازات محاسبه دو شرایط تیپولوژیکی دیوار، سنگ و آجر جامد تنظیم می شود ( شکل ۹ )، تنها در پایان فرآیند مقداری را انتخاب می کند که با نوع نمونه مدل شده مطابقت دارد. هر دو شاخه محاسباتی شامل جمعبندی شش پارامتر از هفت پارامتر (REEL حذف میشود) با استفاده از مؤلفههای زیر است: فهرست جمعآوری برای حذف پارامتر REEL، جمع جرم برای مجموع شش پارامتر باقیمانده و Shift Paths .برای ساختار داده هایی که باید با بخش های دیگر کد محاسبه ترکیب شوند.
در تابع، پارامتر REEL یکی از عوامل محصول جدا شده از لیست پارامترها با استفاده از مؤلفه List Item است که برای هر دیوار، پارامتر REEL V ، REEL FP ، REEL NP را انتخاب می کند. Shift Paths ساختار داده ها را سازماندهی می کند تا با بقیه محاسبات مطابقت داشته باشد. مرحله بعدی محاسبه واقعی است، با استفاده از اجزای Expression برای نوشتن توابع نسبت به دو نوع دیوار مختلف (به بخش ۳ مراجعه کنید.). در پایان محاسبه، سه مقدار مقوله IQM برای هر دیوار با در نظر گرفتن هر دو نوع احتمالی دیوار به دست میآید. برای راحتی کدنویسی، این سه مقدار در یک رشته متنی با جزء Text Join به هم متصل می شوند. این کار نقش مؤلفه بعدی، Pick’n’Choose را تسهیل می کند ، که بسته به نوع دیوار، مقدار محاسبه صحیح را انتخاب می کند. Text Split و Flip Matrix دادهها را به اعدادی بازنگری میکنند که میتوانند متعاقباً با محدودههای عددی تعریفشده توسط Circolare شماره ۷/۲۰۱۹ [ ۴۰ ] برای برونیابی برچسبگذاری استاندارد IQM (A، B و C) مقایسه شوند.
آخرین بخش کد به نوشتن خروجی دسته IQM به عنوان مقادیر متنی در خصوصیات نمونه ایجاد شده، همانطور که در بخش ۳٫۱ توضیح داده شده است، اختصاص داده شده است . مولفه های Categorie_19 و Consecutive Domains محدوده های عددی را در VPL تکرار می کنند. سپس سه مقدار IQM با پارامترهای جدول بندی شده با استفاده از مولفه های مرجع متقاطع و شامل مقایسه می شوند. مؤلفههای بعدی، الگوی حذف و مسیرهای تغییر ، امکان جایگزینی مقادیر عددی را با ارزیابیهای متنی میدهند. Flip Matrix دادههایی را که قرار است در رشتهها درج شود دوباره نقشهبرداری میکند. Category Muraria Azioni Verticali (v )Categoria Muraria Azioni Ortogonali (fp) , Categoria Muraria Azioni Complanari (np) که توسط مؤلفه Element Parameter برای پر کردن خصوصیات نمونه های دیوار مربوطه استفاده می شود ( شکل ۱۰ ).
۴٫ نتایج: گردش کار برای غنی سازی IQM در مدل HBIM
روشی که در بالا توضیح داده شد یک فایل الگوی خاص IQM Revit را تنظیم میکند که میتواند توسط اپراتورهای IQM، حتی با تجربه کم یا بدون تجربه با VPL، در یک گردش کار کلی دیجیتالیسازی IQM در محیط HBIM استفاده شود. فایل الگو ویژگی های از پیش تنظیم شده را برای پشتیبانی از ارزیابی IQM در HBIM ارائه می دهد. استفاده از VPL، ادغام شده در باطن در قالب، تمام محاسبات را خودکار می کند، روند را سرعت می بخشد و احتمال خطا را کاهش می دهد، بنابراین به اپراتورها اجازه می دهد تا بتوانند به جای آن بر تجزیه و تحلیل فنی و ارزیابی سنگ تراشی تمرکز کنند.
دیجیتالی کردن IQM در HBIM، بر اساس استفاده از الگوی IQM Revit، یک گردش کار گستردهتر است که تحت تأثیر نوع ساختمان، جمعآوری دادهها، تشخیصهای موجود و غیره است. [ ۱۷ ، ۱۸ ]، با ویژگی های خاص بسته به محاسبه IQM ( شکل ۱۱ ):
-
بررسی فتوگرامتری ساختمان مورد تجزیه و تحلیل؛
-
تعریف ابر نقطه از فتوگرامتری (اختیاری)؛
-
مدل سازی HBIM از نظرسنجی (در قالب IQM Revit)؛
-
ارزیابی انتقادی از انطباق هفت پارامتر IQM، سرمایه گذاری بر روی اتوماسیون VPL برای به دست آوردن نتایج IQM مربوطه.
کاربرد گردش کار در مطالعه موردی Cornillo Nuovo
برای تأیید این گردش کار و استفاده خاص از VPL برای محاسبه IQM، از آن برای تحقیقات [ ۴۱ ] در مورد میراث ساخته شده بومی استفاده شد، که شامل بخش مربوطه از منطقه ساخته شده در ایتالیا، با خطر لرزه ای قابل توجه [ ۴۲ ] است. و اغلب با سادگی ساختاری نسبی، کیفیت متوسط مصالح و عناصر ساختمانی، فقدان یا فقر نگهداری و رها شدن موقت یا دائم مشخص می شود. تحلیلهای کمهزینه، سریع و مؤثر برای ارزیابی شرایط ساختمانها، مانند دیجیتالیسازی IQM در HBIM، برای تقویت فعالیتهای پیشگیری و حفاظت از اهمیت بالایی برخوردار است.
این تحقیق بر روی ساختمانی در Cornillo Nuovo ( شکل ۱۲ )، در منطقه Amatrice متمرکز شد، منطقه ای که به شدت توسط زلزله ۲۰۱۶ آسیب دیده است [ ۴۳ ]. این ساختمان که هنوز دست نخورده است، نمونه ای معمولی از سنگ تراشی آماتریک است: دیوار قلوه سنگ های نامنظم، استفاده مجدد از بلوک های ماسه سنگ قرمز شده در اثر آتش، قطعات آجر و ملات اخرایی زرد با محتوای آهک کم و کیفیت مکانیکی ضعیف.
ارزیابی سنگ تراشی برای دیجیتالی شدن IQM در HBIM نیازمند بررسی دقیق عکاسی از ساختمان در Cornillo Nuovo بود ( شکل ۱۲ ). فتوگرامتری دیجیتال روش مناسبی برای ادغام وضوح بالا و کیفیت رنگ مجموعه داده و نمایش سه بعدی نقطه-ابر برای مدلسازی HBIM با هزینه و زمان محدود در مقایسه با سایر تکنیکهای بررسی مانند اسکنر لیزری در نظر گرفته میشود [ ۴۴ ]. . دوربین Canon EOS 750 D استفاده شد. عکاسی در بلوک های همگرا با پوشش تقریباً ۳۰ درصدی بین فریم ها. علاوه بر این، وضعیت نامطمئن ساختمانهای مجاور امکان مشاهده بهتر بخشهای بنایی، تکنیکهای ساخت آنها و کیفیت اجزا را فراهم میکرد.
ساختاری از فرآیند حرکت [ ۴۵] یک ابر نقطه بافت سه بعدی از فتوگرامتری دیجیتال تولید کرد که به طور مشخص ویژگی های بیرونی سطوح دیوار را منتقل می کند و خطوط کلی انواع مختلف سنگ تراشی را شناسایی می کند. سپس ابر نقطه در قالب IQM Revit برای پشتیبانی از مدلسازی HBIM وارد شد، در حالی که نماهای دو بعدی (ارتفاعات) هر نما میتوانند برای ارزیابی گرافیکی از راه دور پارامترهای IQM استفاده شوند. این ارزیابی به صورت دستی و با پیروی از روش IQM، بر روی نمای جزئیات یک بخش همگن ۱ متر × ۱ متر از سنگ تراشی، با ترسیم دوبعدی و اندازه گیری ویژگی های بنایی به طور مستقیم بر روی ابر نقطه بافت سه بعدی انجام می شود و با استاندارد قابل مقایسه است. رویه ای که عموماً روی عکس ها یا از طریق نرم افزار CAD 2D انجام می شود. با این حال،
ساختمان به اجزای ساختمان و سیستمهای سازنده [ ۱۴ ] تقسیم شد تا مدلسازی شود ( شکل ۱۳ ) از طریق روش Scan-to-BIM ، که در آن ابر نقطه وارد شده به عنوان یک “داربست” برای مدلسازی دستی و قرار دادن اشیاء BIM متناظر استفاده میشود. به اجزای ساختمان تعریف شده [ ۱۸ ]. برای تقسیم بندی اجزای دیوار، سطح نیاز به اطلاعات مدل HBIM (یعنی الزامات هندسه، اسناد و جزئیات اطلاعات) [ ۱۵ ]] باید از ارزیابی IQM پشتیبانی کند، بنابراین مدلسازی هر بخش از سنگتراشی بهعنوان یک شی جداگانه BIM برای تطبیق مقادیر متناظر پارامترهای IQM بسیار مهم است. سایر اجزای ساختمان، به دنبال رویکرد سازنده ای که توسط تجزیه و تحلیل IQM ترویج می شود، به این موارد تقسیم شدند: ساخت سقف و کف (قاب ساختاری تیرهای اصلی و ثانویه، عرشه ها و دال ها). پنجره ها؛ درها؛ و لوله کشی برای به تصویر کشیدن مواد و اتصالات دقت ویژه ای انجام شد. پنجره ها و درها اشیاء پارامتری هستند و به طور دقیق برای نشان دادن ویژگی های ساختاری و تزئینی آنها (درگاه های سنگی، طاق های تخلیه آجری) مدل سازی شده اند. آنها را می توان برای مدل سازی ساختمان های دیگر با همان گونه شناسی در منطقه، با تغییرات اندکی در پارامترهای آنها، مورد استفاده مجدد قرار داد و تطبیق داد. در صورت نیاز،
در قالب IQM Revit، زمانی که مدل HBIM و ارزیابی گرافیکی پارامترهای IQM نتیجهگیری شد، اپراتور IQM برای هر دیوار، گونهشناسی مربوط به بنایی (سنگ یا آجر توپر)، ویژگیهای HBIM پارامترهای IQM را پر کرد. OR، PD، FEL، SG، DEL، MA، REL) و ضرایب اصلاحی (r، m، g) برای محاسبه IQM [ ۴۰ ]. پس از آن، اتصال بین BIM و VPL به طور خودکار پارامترهای IQM را به عنوان ورودی دریافت کرد، محاسبه IQM مورد نیاز را انجام داد و مقادیر خروجی IQM V , IQM FP , IQM NP (A, B, C) را برای هر دیوار برگرداند و قسمت اضافی را پر کرد. ویژگی های HBIM از پیش تنظیم شده الگو ( شکل ۱۴ ).
این الگو همچنین یک فیلتر مبتنی بر قانون از دید گرافیکی در نماهای سه بعدی خاص از مدل BIM ( شکل ۱۵ )، بر اساس مقادیر خروجی IQM، که به طور خودکار دیوارهای دسته A را سبز و دیوارهای دسته B را به رنگ زرد رنگ می کند، معرفی کرد. و با رنگ قرمز آن دسته از C.
۵٫ بحث
این مقاله نمونهای از یک فرآیند نمونه اولیه اشتراکگذاری را ارائه میکند که هدف آن آزمایش زبان برنامهنویسی بصری برای بهبود فرآیندهای BIM میراث است، که نمونه آن با جابجایی دیجیتالی یک عملیات (شاخص محاسبه کیفیت سنگتراشی) است که به طور کلی یا بهطور کامل بهطور قیاسی انجام میشود. فضای زیادی برای توسعه این نوع از تحقیقات کاربردی در چندین حوزه دانش وجود دارد. به عنوان مثال، ادغام گزارش های تحلیلی خاص از متخصصان منفرد در یک پلت فرم اطلاعات جامع در یک ساختمان تاریخی معین. علاوه بر ابرداده های مدل، روی هم قرار دادن، یا بهتر، ادغام سطوح اطلاعاتی جدید می تواند به فرضیه های نوآورانه مدیریت و تشخیص میراث ساخته شده منجر شود.۴۳ ] که در آن عملیات آنالوگ با استفاده از یک فرآیند پارامتری سطح ۱ (BIM) “بازنویسی” شدند که، علیرغم کارایی محاسباتی آن، با این وجود محدودیت هایی را به دلیل مشکلات قابلیت همکاری داخلی در نرم افزار BIM مورد استفاده ارائه کرد. این محدودیتها منجر به توسعه نسخهای شد که با جزئیات در مقاله فعلی توضیح داده شده است، که به طور کامل با فرآیندهای پارامتری سطح ۲ با استفاده از VPL نوشته شده است.
همانطور که در پایان بخش ۱٫۲ توضیح داده شد ، VPL همچنین دارای اشکالاتی است، اغلب به دلیل به روز رسانی اجزا، که منجر به منسوخ شدن فرآیندهای خودکار می شود، که باید به طور دوره ای، اغلب با آخرین نسخه نرم افزار، به روز شوند. برعکس، در یک فرآیند صریح و “خوانا”، شناسایی گره های قدیمی و به روز رسانی آنها بدون نیاز به بازنویسی کامل کد آسان است: نمونه ای در تحقیق فعلی طراحی اجزای خوشه ای از اطلاعات قانونی است که اگر به سادگی به روز شود. تغییرات مقررات فعلی
بنابراین، توسعه آینده این تحقیق میتواند شامل انتشار نسخههای کد مختلف فرآیندهای دیجیتالی شده در پورتالهای وب با دسترسی باز و قابل دسترسی توسط جامعه علمی و متخصصان، به منظور اشتراکگذاری، به دنبال FAIR ( https://www.force11) باشد. org/fairprinciples ، تاریخ دسترسی: ۱۵ نوامبر ۲۰۲۱) اصول. همراه با افزایش آگاهی از VPL و BIM در بخش AEC، این نشریه امکان تکرار و اجرای فرآیند را به یک ابزار تحقیقاتی عمومی میدهد. توسعه بعدی فرآیند از طریق زبان های سطح ۳ پارامتری (TPL) می تواند آن را به محصولی تبدیل کند که بر اساس سطح آمادگی فناوری مترقی (TRL) اندازه گیری می شود.https://www.nasa.gov/directorates/heo/scan/engineering/technology/technology_readiness_level ، تاریخ دسترسی: ۱۵ نوامبر ۲۰۲۱).
با توجه به دیجیتالی شدن IQM، استفاده از VPL همراه با BIM فرآیند را سرعت بخشیده و ساده می کند و از انباشتگی خطاهای انسانی معمول چنین رویه های پیچیده ای که به صورت دستی اجرا می شوند جلوگیری می کند. بنابراین، کارشناس می تواند تنها بر مراحل ارزیابی تمرکز کند و مشارکت خود را کارآمدتر کند. علاوه بر این، کل گردش کار آن در یک فضای کاری واحد پیاده سازی می شود و از افزونگی و ناهماهنگی جلوگیری می کند.
دیجیتالی کردن ابزارها برای تجزیه و تحلیل، مستندسازی و حفاظت از میراث ساخته شده، هزینه ها و زمان را کاهش می دهد و امکان استفاده از آنها را در مقیاس شهری در مراکز کوچک تاریخی فراهم می کند.
۶٫ نتیجه گیری
در سال های اخیر، زبان برنامه نویسی بصری (VPL) به طور فزاینده ای به موضوع مطالعه در معماری، مهندسی و طراحی تبدیل شده است [ ۴۶ ] و تبدیل به یک ابزار راه حل محور برای موضوعات مختلف شده است. استفاده از VPL در تحقیقات کاربردی، فرآیند اساسی تبلور رویهها را برای پیادهسازی صحیح این زبان برای دستکاری هندسی، غنیسازی اطلاعات و قابلیت همکاری مدلهای HBIM افزایش میدهد.
فرآیندی که در مقاله توضیح داده شده است، برای درک منطق مدل نیاز به عملیات “شکن کردن” مدل آگاهانه دارد. متعاقباً، دیجیتالی کردن فرآیندهای آنالوگ یا دستی (به عنوان مثال، شاخص IQM کیفیت سنگ تراشی) از طریق VPL امکان توسعه ابزارهای نوآورانه ای را فراهم می کند که هدف آنها بررسی عمیق، ارتباط و بایگانی ساختمان های تاریخی در حوزه های مختلف دانش است. علاوه بر این، مثال IQM نشان می دهد که چگونه می توان بر برخی مشکلات در مدیریت داده های نرم افزار BIM موجود، با سفارشی سازی پارامترها و فرآیندهای جدید در VPL غلبه کرد.
دانش و اجرای زبان و رویههای ارائه شده میتواند پیشرفتها را در سایر زمینههای تحقیقاتی، با احتمالات جدید ناشی از رابطه بین VPL و BIM در زمینه میراث فرهنگی، ارتقا دهد. برای مثال، از نظر دیجیتالی کردن عناصر مدولار و مکرر ساختمانهای تاریخی، رویکرد VPL-BIM میتواند ساخت سهبعدی گونهشناسیها را با پارامترهای ابعادی متغیر تسهیل کند [ ۲۰ ]. هر زمان که جنبه اطلاعاتی مهم باشد، فرآیندهای VPL یک روش قوی برای غنی سازی اطلاعات دقیق عناصر ساختمان ارائه می دهند. امکان دستکاری مدلهای BIM از طریق VPL همچنین میتواند از فرآیند قابلیت همکاری و فرمتهای تبادل باز، مانند فرمت تبادل IFC (کلاسهای بنیاد صنعت) پشتیبانی کند [ ۴۷ ].]، برای همکاری میان حوزه های مختلف دانش. در واقع، VPL میتواند رمزگذاری داده، انتقال داده و مدیریت دادهها را در پایگاههای اطلاعاتی متمرکز یا پیوندی تقویت کند [ ۴۸ ].
بینشهای موجود در مقاله، یک رابطه جدید BIM-VPL را نشان میدهد که نه تنها ابزارهای دیجیتالی اصلی را برای فرآیند HBIM فراهم میکند، بلکه مبنای مفیدی برای نزدیک شدن به این مسائل مشخص شده نیز ایجاد میکند.