۸٫۲چشمانداز برای تحقیقات آینده در مورد استفاده از PGIS در رابطه با کار فعلی
EAST2 در این مرحله، بیشتر یک چارچوب نظری است تا یک نظریة کاملاً تأییدشده. برای اینکه این نظریه بتواند به نظریهای تبدیل شود که بتواند سیستمهای پشتیبانی تصمیمگیری فضایی آینده را برای گروهها روشن کند، باید در معرض تأیید تجربی قرار گیرد که با گروههای مختلفی از شرکتکنندگان به نمایندگی از انواع مختلف گروههای بینسازمانی و درونسازمانی سروکار دارد. ما رویکردهای مختلف برای انجام مطالعات تجربی گروهها را در زمینة GIS مشارکتی در فصل ۴ بیان کردیم. از آنجا که تجزیه و تحلیل همة ترکیبهای ممکن از وظایف تصمیمگیری گروهی و فضایی، نه عملی و نه امکانپذیر است، یک سؤال مهم باید پرسیده شود: «شرایط تعمیم یافتههای تحقیقات تجربی، بهطوری که تعداد محدودی از مطالعات تجربی بتوانند بهطور همافزایی به درک ما از روشهای مؤثر استفاده از فناوری رایانه برای حمایت از تصمیمگیری فضایی مشارکتی کمک کنند، چیست؟» ما به این سؤال بهعنوان گامهای بعدی خود برای چشمانداز آیندة تحقیق میپردازیم. ما این کار را با ارائة ایده به خواننده در مورد چگونگی انتخاب راهبردهای تحقیقاتی تکمیلی در دستورکار تحقیقاتی با تمرکز بر تعادل اساسی در بین سه حوزة تحقیقاتی رفتاری اجتماعی انجام میدهیم.
همانطور که در فصل ۲ و ۴ بیان کردیم و در فصلهای ۵ تا ۷ نشان دادیم، علایق محققان در تأکید بر حوزههای تحقیقاتی، ویژگی مطالعة تحقیقاتی را تعیین میکند؛ یعنی انتخاب یک محقق از حوزة مفهومی، روششناختی یا محتوایی بهعنوان انتخاب اول، دوم یا سوم، تأکید بر حوزه را در مطالعه دیکته میکند. درنتیجه، ترتیب متفاوت برای سه حوزه، اصل اساسی استراتژی تحقیق است که منجر به نوع متفاوتی از مطالعة پژوهشی میشود (جدول ۸٫۱ را ببینید). انتخاب دامنة سرب، یک جهتگیری تحقیقاتی را ایجاد میکند. انتخاب دامنة مفهومی برای رهبری، به این معنی است که تحقیقات شما احتمالاً «تحقیق پایه» است. انتخاب دامنة اساسی برای رهبری، به این معنی است که تحقیقات شما احتمالاً «تحقیق کاربردی» است. انتخاب حوزة روششناختی برای رهبری، به این معنی است که تحقیقات شما احتمالاً «تحقیق روشها» است. با این حال، بسیار مهم است که
جدول ۸٫۱ مطالعات تحقیقاتی در مورد استفاده از PGIS: کار فعلی و چشمانداز آینده
اقتباس از برینبرگ و مک گراث (۱۹۸۵)، جدول ۳٫۱
درک کنید که یک مطالعة تحقیقاتی کاملاً آگاهانه، از هر سه حوزه استفاده میکند؛ همانطور که با تأکید مرتب شدهاند. این نکته را قبلاً بیان کردیم، وقتی گفتیم که فصلهای ۵-۷ مطالعاتی هستند که از دامنهها با تأکید متفاوتی استفاده میکنند. در عین حال انتخاب تأکید، همان چیزی است که منجر به انتخاب استراتژی تحقیق خاص متشکل از مراحل میشود؛ یعنی بیان سؤال تحقیق، انتخاب حالت درمان، استراتژی جمعآوری دادهها (تنظیم و جمعآوری دادهها)، استراتژی تجزیه و تحلیل دادهها و استراتژی گزارش.
در این کتاب، هریک از فصلهای ۵ تا ۷، سه حوزة تحقیقاتی را به روشهای مختلف گرد هم میآورد که منجر به انواع مختلفی از مطالعات تحقیقاتی میشود. انواع مختلف مطالعات پژوهشی، اساساً مبتنی بر راهبردهای پژوهشی متفاوتی است؛ یعنی روشهای مختلف پرسیدن سؤالات تحقیق، روشهای مختلف جمعآوری دادهها و روشهای مختلف تجزیه و تحلیل دادهها. استراتژیهای تحقیقاتی مختلف، بهعنوان طرحها استفاده شده و سپس بهعنوان مطالعات تحقیقاتی در راستای جهتگیریهای پژوهشی اجرا میشوند (جدول ۸٫۱ را ببینید). فصلهای ۵ و ۶، هر دو دارای جهتگیری تحقیقات کاربردی هستند؛ زیرا تأکید اصلی از حوزة اصلی است؛ همانطور که در ستون با عنوان «مسیر دامنه» نشان داده شده است. فصل ۷، دارای جهتگیری تحقیقاتی اساسی است؛ زیرا دامنة سرب «مفهومی» است؛ همانطور که در ابتدا با «C» در زیر ستون با عنوان «مسیر دامنه» فهرست شده است.
برای سه مطالعة گزارششده در اینجا، هدف کلی ما ایجاد یافتههایی است که میتواند برای مقایسه با یافتههای فعلی استفاده شود. یافتهها و درنتیجه دانش بالقوه در مورد GIS مشارکتی را میتوان برای هریک از این سه مطالعه با انتخاب یکی از پنج مسیر دامنة دیگر برای هر موضوع گسترش داد. اگر بخواهیم همان دامنه لید را انتخاب کنیم، اما یک دامنة دوم جایگزین، گسترش یافته افزایشی رخ میدهد. بهعنوان مثال، برای مسیر دامنه در فصل ۵ که SMC است، ممکن است SCM را انتخاب کنیم. در آن صورت، ما از استراتژی کاربردی- تجربی به استراتژی کاربردی- نظری تغییر جهت میدهیم تا در مورد درونیات فرایند تصمیمگیری در وزارت بهداشت و رفاه آیداهو بیشتر بدانیم. از طرف دیگر، انتخاب یک مسیر متفاوت، مانند CMS بهطور بالقوه یافتههایی را از دیدگاه تجربی ارائه میکند؛ بهعنوان مثال، یافتههایی که جزئیاتی در مورد تعامل انسان- رایانه- انسان در فرایندهای تصمیمگیری که از کمکهای پشتیبانی تصمیمگیری استفاده میکنند، ارائه میدهد.
در حال گسترش بیشتر فرصتها، از ترکیبی از سه حوزة پژوهشی- مفهومی، روششناختی و محتوایی- استفاده میکنیم. بهطور کلی، شش مسیر برای مطالعات پژوهشی وجود دارد. سه مسیر دیگر که در این کتاب پوشش داده نشدهاند، بهعنوان مطالعات X، Y و Z در جدول ذکر شدهاند.
۸٫۱٫ ما در پیگیری مسیرهای دیگر در آینده برای افزایش دیدگاه خود در مورد تحقیق دربارة استفاده از PGIS، زمانی که تحقیقات بر پایة تعادل در سه حوزه استوار است، سود فوقالعادهای میبینیم . با وجود چشمانداز سه مسیر اضافی که هنوز مورد استفاده قرار نگرفتهاند، سیستم اطلاعات جغرافیایی برای تصمیمگیری گروهی
چشمانداز مطالعات تحقیقاتی، درواقع بسیار بیشتر از آن چیزی است که نشان داده شده است. شش مسیر و ۱۸ استراتژی تحقیقاتی شرح دادهشده در فصل ۴، نشان میدهد که انتخابهای بسیار بیشتری برای طراحی مطالعات نسبت به شش مسیر وجود دارد. برای هریک از مسیرها، انتخابهایی برای مراحل تحقیق وجود دارد، از جمله: بیان سؤال تحقیق، انتخاب حالت درمان، استراتژی جمعآوری دادهها (تنظیم و جمعآوری دادهها)، استراتژی تجزیه و تحلیل دادهها و استراتژی گزارش. با این حال، آنچه جدول ۸٫۱ نشان میدهد، این است که چشمانداز مطالعات تحقیقاتی را میتوان بهطور سیستماتیک ترسیم کرد. یک دستورکار تحقیقاتی سیستماتیک، میتواند برای هر موضوع اساسی، مفهومسازی نظری و رویکرد روششناختی ایجاد شود؛ زیرا محققان بر اساس علایق خود انتخاب میکنند. چیزی که در یک زمان به نظر میرسد، مجموعهای از موضوعات تحقیق، روشها، طرحها، نظریهها و غیره است که میتواند به طرق مختلف به ترویج دستورکار تحقیقاتی آگاهانه مرتبط باشد. این بر عهدة محققان است که در رابطه با شش مسیر و ۱۸ استراتژی، عاقلانه انتخاب کنند. با استفاده از ایدههای سه جهتگیری، سه مسیر و سه حوزه که شش مسیر را تشکیل میدهند، انعطافپذیری قابل توجهی برای مقایسة یافتههای پژوهش وجود دارد: جوهر دانشسازی. به روشی سیستماتیک، بهجای محدود کردن چشماندازها، چشماندازهای تحقیق را گسترش میدهیم. چشمانداز تحقیق در مورد سیستمهای اطلاعات جغرافیایی مشارکتی، بهعنوان کمکی به علم اطلاعات جغرافیایی مشارکتی به شمار میآید.
این چشماندازها به رشد خود ادامه خواهند داد؛ زیرا ما بهتر میدانیم که چگونه در پرتو تکثیر فناوری در زندگی حرفهای و روزمره، تحقیقات معناداری انجام دهیم. زمانی میتوان تحقیقات معنیداری انجام داد که محقق در مورد روابط بین سه حوزة تحقیقاتی، از جمله انتخابهای بیشماری که در میان مؤلفههای استراتژیهای تحقیق ممکن است، آگاه باشد. گسترش فناوری و دانستن تأثیرات استفاده از PGIS در جامعه، میتواند به تشویق/ ممانعت از تکثیر فناوری به روشهای خاص کمک کند. تغییرات در نحوة تعامل ما با دسترسی به تغییرات در روش استفاده از فناوریهای ارتباطات داده، تشویق یا دلسرد میشود؛
مانند اینترنت که حجم داده روی خطوط تلفن، اکنون از انتقال صدا عبور کرده است. البته ارتباطات داده، تنها یکی از تعداد زیادی از فناوری است، اما از نظر علم اطلاعات جغرافیایی مشارکتی، یکی از جنبههای اصلی تغییرات تکنولوژیکی است. از آنجا که فرصتها برای تغییرات تکنولوژیک بسیار زیاد است، فرصتها برای تحقیقاتی که بر درک بهتر اینکه چگونه این تغییر بر تعامل انسان- رایانه- انسان و همچنین، کامپیوتر- انسان-کامپیوتر در جامعه تأثیر میگذارد، افزایش مییابد. برخی افراد میگویند که فناوریهای ارتباطی مدرن، اندازة جهان را کاهش داده است؛ با این حال، معنای واقعی آن، این است که فضای جغرافیایی جهان، در مقیاسهای متعدد در هر روز، در حال تبدیل شدن به بخش بسیار صمیمیتری از زندگی همه است.
محیط و محیط بر روی انسان، بیش از هر زمان دیگری در هم تنیده شدهاند. استفاده از PGIS، تنها با گسترش فناوری ارتباطات دادههای بیسیم تا حدی اهمیت پیدا میکند که میلیونها نفر در آینده از «GIS در تلفن» استفاده خواهند کرد؛ همانطور که کامپیوترها کوچک و متحرکتر میشوند.
امیدواریم مطالب این کتاب به دیگران در تحقیقاتشان کمک کند. پیگیری برای بررسی استفاده از PGIS در جامعه، زیرا تاکنون به ما کمک کرده است. از آنجا که فناوری اطلاعات جغرافیایی، همچنان در تمام جنبههای زندگی نفوذ میکند، امیدواریم این کتاب به دیگران کمک کند تا درک بهتری از هنر تحقیق از منظر علمی، بهویژه در رابطه با مشارکت در علم اطلاعات جغرافیایی مشارکتی، بهعنوان یکی از راههای تقویت دانش در مورد دنیای پیرامونشان داشته باشند.