سیستم‌های اطلاعات جغرافیایی برای تصمیم‌گیری گروهی (به سمت GIS مشارکتی) قسمت۵۲


نتیجه‌گیری و چشم‌انداز تحقیقات آتی

مقدمه

در فصل آخر، ما نتایج خود را در مورد یافته‌های تحقیق در مورد استفاده از اطلاعات جغرافیایی مشارکتی که در هریک از فصل‌های جداگانه انجام دادیم، خلاصه می‌کنیم. ما پیامدهای یافته‌ها را به‌عنوان کمک به علم اطلاعات جغرافیایی مشارکتی تفسیر می‌کنیم. ما در مورد چشم‌انداز تحقیقات آینده دربارة تصمیم‌گیری مشارکتی و فضایی که از سیستم‌های اطلاعات جغرافیایی استفاده می‌کند، با تأمل در چارچوب تحقیقاتی که در سراسر کتاب استفاده کرده‌ایم، بحث می‌کنیم. به‌عنوان چارچوب مورد استفاده در این کتاب، در مطالعات خود در مورد استفاده از سیستم‌های اطلاعات جغرافیایی مشارکتی بر تعادل بین نظریه، روش‌ها و ماهیت تأکید می‌کنیم. ادعا می‌کنیم که چارچوب پیشنهادی و مطالعات، اساس علم اطلاعات جغرافیایی مشارکتی را تشکیل می‌دهند. این رویکرد، تئوری استفاده از روش‌هایی را راهنمایی می‌کند که برای حل مسائل تصمیم‌گیری اساسی، شامل ویژگی‌های مکانی (مکانی) به‌کار می‌روند. این رویکرد، هم به توسعة فناوری پشتیبانی تصمیم گروهی مانند GIS مشارکتی و هم به تحقیق در مورد استفاده از GIS مشارکتی کمک می‌کند. «تئوری ساختار تطبیقی پیشرفتة ۲» (EAST2)، یک نقشة مفهومی برای درک وضعیت حمایت از تصمیم گروهی ارائه می‌دهد؛ بنابراین مبنایی را برای انتخاب روش‌ها و ابزارهای پشتیبانی تصمیم مناسب برای کار مشارکتی فعلی فراهم می‌کند. EAST2 علاوه بر این، رهنمودهایی را برای تحقیقات تجربی، شامل GIS مشارکتی ارائه می‌دهد. تحقیقات تجربی در مورد استفاده از ابزارها و روش‌های پشتیبانی تصمیم‌گیری مشارکتی جغرافیایی در موقعیت‌های تصمیم‌گیری اساسی، به ما امکان می‌دهد EAST2 را تأیید کنیم. همچنین، درک ما از ابزارها و روش‌ها را افزایش داده و به نوبة خود، ما را به سمت توسعة روش‌های بهتر GIS مشارکتی سوق می‌دهد. این فصل با بحث در مورد چشم‌اندازهای تحقیقات آتی در مورد استفادة مشارکتی GIS که می‌تواند پایگاه دانش مرتبط با حوزة فرعی علم اطلاعات جغرافیایی مشارکتی را گسترش دهد و عمیق‌تر کند، به پایان می‌رسد.

این فصل از دو بخش تشکیل شده است. در بخش اول، ما نتیجه‌گیری‌های مربوط به یافته‌های تحقیق را که مربوط به استفاده از آن است، خلاصه می‌کنیم.

سیستم‌های اطلاعات جغرافیایی مشارکتی، به‌عنوان کمک به علم اطلاعات جغرافیایی مشارکتی. یافته‌ها از تعادل بین سه حوزة- نظریه، روش‌ها و ماهوی- به دست می‌آیند که از طریق آن، محقق می‌تواند به مسائل تحقیقاتی دربارة تصمیم‌گیری مشارکتی و فضایی بپردازد. از آنجایی که یافته‌های ما فقط به تعداد محدودی از مطالعات و روش‌های به‌کار گرفته‌شده مربوط می‌شود، در بخش دوم، چشم‌اندازهایی برای تحقیق در مورد تصمیم‌گیری مشارکتی، فضایی و توسعة GIS مشارکتی ارائه می‌کنیم.

۸٫۱خلاصة نتیجه‌گیری برای یافته‌های تحقیق در مورد استفاده از PGIS

این کتاب با این مشاهدات آغاز شد که بیشتر تحقیقات مربوط به تصمیم‌گیری مشارکتی و فضایی در مورد توسعة GIS به‌جای استفاده از GIS بوده است؛ بدون اینکه ارتباط نظری قوی بین این دو وجود داشته باشد. این شکاف بین تئوری و برنامه‌های کاربردی، نیاز به توسعة درک چگونگی استفادة نرم‌افزار GIS با تکنیک‌های پشتیبانی تصمیم یکپارچه در فرایندهای تصمیم‌گیری گروهی را ایجاد کرد؛ به‌عنوان مثال، کدام مؤلفه‌های فناوری رایانه وظایف پشتیبانی تصمیم را انجام می‌دهند و کدام‌ها انجام نمی‌دهند؟ برای ارائة پایه‌ای برای بستن شکاف، رویکردی را پیشنهاد کردیم که تئوری، روش‌ها و ماهیت را متعادل می‌کند.

برای شروع، با چارچوبی که پل بین نظریه و کاربردهای تصمیم‌گیری فضایی مشارکتی را فراهم می‌کند، یک استراتژی کلان خرد برای تجزیه و تحلیل موقعیت‌های تصمیم‌گیری فرموله کردیم. رویکرد کلان خرد به ما اجازه می‌دهد تا درک کنیم که هر مرحلة کلان در یک استراتژی کلان، می‌تواند مجموعة متفاوتی از نیازهای اطلاعاتی را بر اساس نیازهای جمعی فعالیت‌های گام خرد داشته باشد. درنتیجه، استراتژی تصمیم‌گیری کلان خرد (تا حد زیادی) الزامات ابزارهای پشتیبانی تصمیم را تحریک می‌کند. چنین نیازهای اطلاعاتی و الزامات ابزار پشتیبانی تصمیم مرتبط، تنها با درک خوب موقعیت تصمیم در زمان و مکان (زمینه) که در آن اتفاق می‌افتد، قابل رسیدگی است. فقدان چنین درکی، مانع اصلی در پشتیبانی تصمیم‌گیری مبتنی بر گروه بوده است. قبلاً، چارچوب منعطف و کاملی برای بازگشایی پیچیدگی نیازها از منظر کلان خرد پیشنهاد نشده است. به‌عنوان مثالی از استراتژی خرد کلان برای تجزیه و تحلیل موقعیت‌های تصمیم مشارکتی، ما از یک ماتریس متشکل از سه ستون که مراحل کلان را نشان می‌دهند (هوشمندی، طراحی و انتخاب) و چهار ردیف که نشان‌دهندة فعالیت‌های خرد هستند، استفاده کردیم (جمع‌آوری، سازمان‌دهی، انتخاب، بررسی). چهار فعالیت خرد همراه با سه مرحلة کلان فرایند تصمیم‌گیری، دوازده «فعالیت فاز» نسخة خاصی از چارچوب کلان خرد ارائه‌شده در کتاب را تشکیل می‌دهند. اهمیت برچسب‌گذاری «فاز- فعالیت» در این است که یک مرحله به این موضوع می‌پردازد که چه چیزی به‌عنوان یک نتیجه در استراتژی کلی مورد انتظار است؛ در حالی که یک فعالیت، اقدامی است که برای تسهیل ایجاد نتیجه انجام می‌شود.

به‌منظور ارائة بیان عمیق‌تری از آنچه می‌تواند در طول یک فرایند تصمیم‌گیری مشارکتی رخ دهد که شامل استفاده از GIS و سایر فناوری‌های پشتیبانی تصمیم می‌شود، نظریة ساختار تطبیقی پیشرفتة ۲ (EAST2) را توسعه دادیم. EAST2 شبکه‌ای از سازه‌ها و روابط آن‌هاست که چارچوبی نظری برای سازماندهی و متعاقباً کمک به توضیح فرایند تصمیم‌گیری مشارکتی فراهم می‌کند. به این ترتیب، EAST2 دارای ارزش تحقیقاتی و عملی است. از دیدگاه تحقیق، EAST2 به توضیح تحقیق‌های مورد انتظار و مشاهده‌شدة فرایندهای تصمیم‌گیری مشارکتی که شامل گروه‌های درون‌سازمانی و تعامل انسان- رایانه- انسان است، کمک می‌کند. از منظر عملی/ کاربردی EAST2 به راه‌اندازی سیستم‌های پشتیبانی تصمیم‌گیری گروهی برای موقعیت‌های تصمیم‌گیری خاص کمک می‌کند.

ما در بالا، مجدداً بیان کردیم که بیشتر تحقیقات مربوط به استفاده از GIS برای حمایت از تصمیم‌گیری، به‌جای استفاده از GIS، در مورد توسعة GIS بوده است؛ بدون اینکه ارتباط نظری قوی بین این دو وجود داشته باشد. ما همچنین بیان کردیم که شکاف در درک اینکه نرم‌افزار GIS، چگونه همراه با سایر ابزارهای پشتیبانی تصمیم در فرایندهای تصمیم‌گیری گروهی استفاده می‌شود و کدام مؤلفه‌های فناوری رایانه وظایف پشتیبانی تصمیم را انجام می‌دهند و کدام‌‌یک انجام نمی‌دهند، می‌تواند با یک نظریة مناسب بسته شود. چنین نظریه‌ای به‌جای اینکه صرفاً آن را توصیف کند، تعامل انسان- رایانه- انسان را در چارچوب GIS مشارکتی توضیح می‌دهد. به‌علاوه، چنین نظریه‌ای باید با یافته‌های تجربی تأیید شود تا ببینیم که آیا «سازماندهی مفید» از ایده‌ها به معنای روشن کردن ارتباط بین فناوری پشتیبانی تصمیم‌گیری گروهی و استفاده از آن است یا خیر. ما استدلال کردیم که اگر نظریه‌ای وجود داشته باشد که به ما کمک کند پیش‌بینی کنیم که چگونه (به چه شیوه‌ای) گروه‌ها از ابزارهای پشتیبانی تصمیم‌گیری رایانه‌ای در وظایف مختلف تصمیم‌گیری مشارکتی استفاده می‌کنند، می‌توانیم راه‌حل‌های قوی‌تری برای GIS مشارکتی نسبت به راه‌حل‌های موجود پیشنهاد کنیم. ما EAST2 را چنین نظریه‌ای می‌دانیم. EAST2 به دلیل ویژگی جامع آن، مبنایی را برای توسعة GIS مشارکتی و انتخاب ابزارهای مناسب برای کار معین فراهم می‌کند. این شامل مجموعه‌ای از هشت سازه، با ۲۵ جنبه به‌عنوان عناصر اساسی نظریه است که مسائل مهمی را برای توصیف تصمیم‌گیری گروهی ترسیم می‌کند و مجموعه‌ای از هفت فرض که روابط بین هشت سازه را توصیف می‌کند. ۲۵ جنبه در ترکیب‌های مختلف برای هر فرض، می‌تواند روابط مختلفی را که ممکن است در طول فرایند تصمیم‌گیری گروهی که شامل تعاملات انسان- رایانه- انسان رخ دهد، «نقشه‌برداری» کند. جنبه‌ها در ارتباط با مقدمات به ما اجازه می‌دهند تا نه‌تنها فرضیه‌های پژوهشی در مورد استفاده از GIS مشارکتی و نتایج احتمالی آن را تدوین کنیم، بلکه به ما کمک می‌کنند تا ارزیابی کنیم که کدام روش‌ها و ابزارهای پشتیبانی تصمیم، احتمالاً نیازهای پشتیبانی تصمیم را برطرف می‌کنند.

ما کاربرد تحلیل نیازهای کاربر (وظیفه) را با هدایت نشان داد EAST2 در فصل ۵٫ تجزیه و تحلیل وظیفه تخصیص بودجة مراقبت‌های بهداشتی اولیه در آیداهو با بررسی تشکیل جلسه، فرایند تصمیم‌گیری، و ساختارهای نتیجة تصمیم چارچوب EAST2. تجزیه و تحلیل ساختارهای فراخوانی، به ما اجازه داد تا آنچه بود، بیان کنیم. در تنظیم یک کار تصمیم‌گیری مهم است.  سازه‌های فراخوان، شامل شناسایی ارزش‌ها، اهداف و معیارهای مشترک توسط شرکت‌کنندگان و شناسایی ابزارهای پشتیبانی تصمیم که احتمالاً به نفع تلاش مشترک است، می‌باشد. تجزیه و تحلیل ساختارهای فرایند، به ما اجازه داد تا پویایی فراخوانی کمک‌های تصمیم‌گیری و مدیریت وظایف تصمیم را در نظر بگیریم. در مورد موقعیت تصمیم تحلیل‌شده، دو حالت تسهیل‌شدة تعامل مشارکت‌کننده- خصوصی/ عمومی و عمومی- به‌عنوان امکان‌پذیر تعیین شد. سازه‌های نتیجه، شامل انتخاب معیارهای ارزیابی جامع و کارآمد و رتبه‌بندی مبتنی بر اجماع شهرستان‌های آیداهو بر اساس نیاز به خدمات مراقبت‌های بهداشتی اولیه بود.

ما مجدد از چارچوب EAST2 در فصل ۶ استفاده کردیم، البته به روشی متفاوت با فصل ۵؛ به این خاطر که ما را در تحلیل پیشنهادی برنامة بهبود حمل‌ونقل در منطقة مرکزی Puget Sound راهنمایی کند. گزاره‌های EAST2، روابط بین جفت سازه‌ها را بیان می‌کند. با تجزیه و تحلیل روابط بین سازه‌ها و متغیرهای ساختاری فرایند بهبود حمل‌ونقل، توانستیم تا حدی نیازها، فرایندها و نتایج را در محیط چند شرکت‌کننده بازسازی کنیم که وضعیت استفاده از PGIS را برجسته می‌کند. وضعیت استفاده از GIS در موقعیت تصمیم‌گیری، نشان می‌دهد که پتانسیل زیادی برای پشتیبانی تصمیم در آینده وجود دارد. درواقع، تنها دو ماه پس از تکمیل اولین پیش‌نویس این فصل، ما در این فصل، انواعی از استراتژی‌های تحقیقاتی رفتاری اجتماعی را برای انجام مطالعات استفاده از PGIS ارائه کردیم تا نشان دهیم که فرصت‌ها برای رویکردهای ترکیبی جهت تحقیق در حال گسترش است؛ اما در فصل ۷، استفاده از روش‌های ترکیبی را نشان داده و سپس ارزیابی کردیم.

در فصل ۷، اگر از پرسش‌های پژوهشی و استراتژی‌های داده‌های مختلف استفاده می‌کردیم، نشان دادن اینکه روش‌های ترکیبی به یافته‌های گسترده‌تر کمک می‌کنند، آسان بود. در عوض، تصمیم گرفتیم نشان دهیم که دو استراتژی تجزیه و تحلیل داده‌های مختلف- تکنیک‌های تجزیه و تحلیل سنتی و تکنیک متوالی تأخیر- که به مجموعة یکسانی از سؤالات تحقیق و داده‌های تجربی می‌پردازند، چگونه می‌توانند یافته‌های متفاوتی ایجاد کنند؛ بنابراین، ترجیح دادیم روش‌های تحلیل را با هم ترکیب کرده و سؤالات تحقیق را کنترل کنیم، نه اینکه اجازه دهیم سؤالات تحقیق و استراتژی‌های تجزیه و تحلیل متفاوت باشند. با انجام ارزیابی تطبیقی از استراتژی‌های تحلیل با استفاده از روابط ویژگی مطابقت معرفی‌شده در فصل ۴، می‌خواستیم فراتر از ارائة نتایج تجزیه و تحلیل ترکیبی پیش برویم و شواهد ملموسی برای اینکه چرا تحلیل روش ترکیبی مفید است، ارائه دهیم. تفاوت در استفاده از کمک‌های نقشه و جداول تصمیم را می‌توان با هر دو استراتژی تشخیص داد. پیچیدگی کار در تمایز استفاده از نقشه‌ها و/ یا کمک‌های تصمیم‌گیری اهمیت چندانی نداشت؛ با این حال، پیچیدگی کار و تعارض گروهی پیچیدگی کار در تمایز استفاده از نقشه‌ها و/ یا کمک‌های تصمیم‌گیری اهمیت چندانی نداشت. با این حال، پیچیدگی کار و تعارض گروهی پیچیدگی کار در تمایز استفاده از نقشه‌ها و/ یا کمک‌های تصمیم‌گیری اهمیت چندانی نداشت. با این حال، پیچیدگی کار و تعارض گروهی با  هم تفاوتی در میزان استفاده از نقشه‌ها و جداول تصمیم ایجاد کردند- با استفاده از جداول تصمیم، زمانی که قرار بود رتبه‌بندی تجزیه و تحلیل دقیق انجام شود. به‌عنوان ارزیابی اعتبار آن یافته‌ها، دیدیم که کسب اطلاعات در بین استراتژی‌ها متفاوت است. تکنیک‌های آماری سنتی، تمایل به تناظر بیشتری بین روابط ویژگی‌ها نسبت به ترتیب تأخیر داشتند. با این حال، ترتیب تأخیر می‌تواند ملاحظات زمانی را به دلیل مؤلفة ذاتی زمان در معنای «متوالی» بهتر بررسی کند. علی‌رغم سودمندی هر دو استراتژی، ما همچنین به این نتیجه رسیدیم که هیچ‌یک از این استراتژی‌ها، «رویکرد پایان همه در این تحلیل» را نشان نمی‌دهد؛ زیرا هرکدام دارای مزایا و معایبی هستند. این نکته‌ای است که در فصل ۴ به آن اشاره کردیم و سپس در فصل ۷ نشان دادیم.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خانهدربارهتماسارتباط با ما