نمادشناسی
هدف یادگیری
هدف این پست، درک نحوه استفاده از نمادهای نقطه، خط و چندضلعی برای کمک به تفسیر نقشه و ویژگیهای آن است.
در حالی که رنگ یک متغیر جداییناپذیر در انتخاب نحوه نمایش دادههای مکانی است، تصمیمگیری آگاهانه در مورد اندازه، شکل و نوع نمادها نیز به همان اندازه اهمیت دارد. اگرچه دادههای رستری محدود به نمادگذاری ویژگیها بهعنوان یک سلول منفرد یا گروهبندی سلولی هستند، دادههای برداری امکان استفاده از طیف وسیعی از گزینهها برای نمادگذاری نقاط، خطوط و چندضلعیها را فراهم میکنند. مانند رنگ، نقشهنگاران باید با دقت و هوشیاری از نمادها استفاده کنند تا بهترین معنا و هدف نقشه را به بیننده منتقل کنند.
راهنمای نمادهای اساسی
نقاط برداری، خطوط و چندضلعیها را میتوان به روشهای متنوعی نمادگذاری کرد. دستورالعملهای ارائهشده در این بخش به شما کمک میکنند تا تصمیمات آگاهانهای در مورد بهترین روش نمایش ویژگیها در نقشه خود اتخاذ کنید. متغیرهای بصری اولیه مرتبط با نمادگذاری شامل اندازه، بافت، الگو و شکل هستند (شکل ۹٫۱۲ “متغیرهای بصری”). تغییرات در اندازه نماد و بافت بهطور مؤثر در ارتباط با دادههای ترتیبی، فاصلهای و نسبی استفاده میشود، در حالی که تغییرات در الگوی نماد و شکل معمولاً در ارتباط با دادههای اسمی ترجیح داده میشود.
شکل ۹٫۱۲ متغیرهای بصری
تغییرات در اندازه نمادها میتواند شاخصهای قدرتمندی از اهمیت ویژگیها باشد. بهطور شهودی فرض میشود که نمادهای بزرگتر از نمادهای کوچکتر مهمتر هستند. اگرچه اندازه نماد معمولاً با ویژگیهای نقطهای مرتبط است، نمادهای خطی نیز میتوانند با تنظیم عرض خط، اندازه را تغییر دهند. ویژگیهای چندضلعی نیز میتوانند از تغییر اندازه بهرهمند شوند. علیرغم این که مساحت چندضلعی قابل تغییر نیست، میتوان نقطهای را در مرکز چندضلعی در نقشه قرار داد که اندازه آن قابل تغییر و نماد آن نیز قابل تنظیم است، مشابه ویژگیهای نقطهای دیگر. تغییر اندازه نمادها زمانی که برای دادههای ترتیبی یا عددی اعمال میشود، مؤثر است، اما برای دادههای اسمی بیاثر است.
بافت نماد، که به آن فاصله نیز گفته میشود، به فشردگی علائم تشکیلدهنده نماد اشاره دارد. بهعنوان مثال، نقاط، خطوط و چندضلعیها میتوانند با علائم کاهش افقی پر شوند. هرچه فاصله این علامتها در نماد ویژگی نزدیکتر باشد، ویژگی از نظر سلسلهمراتبی مهمتر به نظر میآید. تغییر بافت نماد زمانی مؤثر است که برای دادههای ترتیبی یا عددی بهکار رود، اما در ارتباط با دادههای اسمی بیاثر است.
مانند بافت، نمادها را میتوان با الگوهای مختلف پر کرد. این الگوها معمولاً نوعی انتزاع هنری هستند که ممکن است سعی در تجسم پدیدههای دنیای واقعی داشته باشند یا نداشته باشند. بهعنوان مثال، در نقشههای کاربری زمین، ممکن است الگوهای پرشده برای نمایش انواع مختلف زمین تغییر کنند تا گیاهان غالب در هر جامعه گیاهی را نشان دهند. تغییرات در الگوهای نماد اغلب برای ویژگیهای چندضلعی کاربرد دارند، هرچند که در تغییر الگوهای پر کردن نقاط و خطوط نیز محدودیتهایی وجود دارد. تغییرات در الگوهای نماد زمانی که برای دادههای ترتیبی یا عددی اعمال میشود، مؤثر است، ولی برای دادههای اسمی بیاثر است.
تغییر شکل نماد میتواند تأثیرات چشمگیری بر ظاهر ویژگیهای نقشه داشته باشد. نمادهای نقطهای معمولاً با دایرهها نمایش داده میشوند. دایرهها به دلیل جهتگیری ثابت، شکل فشرده و ترجیح بیننده، نماد پیشفرض برای نقاط هستند. سایر اشکال هندسی نیز به دلیل ثبات بصری و حفظ فضای نقشه میتوانند نمادهای مؤثری ایجاد کنند. مگر اینکه شرایط خاصی ایجاب کند، استفاده از نمادهای حجمی (مانند کرهها و مکعبها) باید محدود باشد زیرا بهندرت نقش بیشتری نسبت به نمادهای ساده و دوبعدی دارند. علاوه بر نمادهای هندسی، پیکتوگرامها نیز نمایشهای مفیدی از ویژگیهای نقطهای هستند و میتوانند به افزودن جذابیت هنری به نقشه کمک کنند. پیکتوگرامها باید بهطور واضح ویژگیهای مورد نظر را نشان دهند و نیازی به تفسیر اضافی توسط بیننده نداشته باشند (شکل ۹٫۱۳ “Pictograms”). مکانهایی که معمولاً از پیکتوگرامها استفاده میکنند عبارتند از مناطق پیکنیک، مکانهای کمپینگ، علائم جاده، حمامها، فرودگاهها و غیره. تغییر شکل نماد زمانی که روی دادههای اسمی اعمال میشود، بیشترین تأثیر را دارد و در دادههای ترتیبی و عددی نیز نسبتاً مؤثر است.
در نهایت، اعمال تغییرات در روشنایی و تاریکی نماد، تأثیر زیادی بر ارزش سلسلهمراتبی آن دارد. هرچه نماد تیرهتر باشد، در بین ویژگیهای روشنتر برجستهتر میشود. تغییرات در روشنایی و تاریکی نماد زمانی که روی دادههای ترتیبی اعمال میشود، بسیار مؤثر است، زمانی که روی دادههای عددی بهکار میرود نسبتاً مؤثر است و در دادههای اسمی بیاثر است.
شکل ۹٫۱۳ پیکتوگرام ها
به خاطر داشته باشید که بسته به نرمافزار نقشهکشی مورد استفاده، متغیرهای بصری بسیاری نیز وجود دارند که میتوانند در نقشه بهکار روند. صرفنظر از نوع نمادشناسی انتخابشده، حفظ رابطه منطقی بین نماد و دادهها اهمیت زیادی دارد. همچنین، کنتراست بصری میان متغیرهای مختلف نقشهبرداری شده باید حفظ گردد. در واقع، اگر اطمینان ندارید که نمادها بهراحتی قابل شناسایی هستند و بهطور قابلتوجهی از یکدیگر متمایز به نظر میرسند، کارایی نقشه شما بهطور چشمگیری کاهش خواهد یافت.
نمادسازی متناسب
علاوه بر نمادهای یکنواخت که در بخش قبل معرفی شدند، نمادهای متناسب با مقادیر داده نیز میتوانند برای نمایش دادههای کمی استفاده شوند. این نمادهای متناسب برای ارائه درک نسبتاً دقیقی از تفاوتهای مقادیر در یک مجموعه داده مفید هستند. با افزایش مقادیر عددی برای هر کلاس، اندازه نماد مربوط به آن کلاس نیز افزایش مییابد. این امکان را فراهم میآورد که اندازه نماد ویژگیها بهطور مستقیم با مقادیر دادهای که نمایانگر آنها هستند، مرتبط باشد؛ بهطوری که نقاط کوچک نمایانگر مقادیر کم و نقاط بزرگ نمایانگر مقادیر بیشتر باشند.
مشابه نمادهای متناسب، نمادهای درجهبندی شده در محدوده دادههای خام را به کلاسهایی گروهبندی میکنند که هر کدام با نمادهایی با اندازههای متفاوت نمایش داده میشوند. هر دو نوع نماد (متناسب و درجهبندی شده) بیشتر برای دادههای نقطهای استفاده میشوند، اما خطوط و چندضلعیها نیز میتوانند از نمادسازی متناسب بهرهمند شوند. در مجموعه دادههای خطی، عرض خط معمولاً بهعنوان متغیر بصری متناسب به کار میرود. در مورد مجموعه دادههای چندضلعی، معمولاً یک متغیر کمی در هر چندضلعی خلاصه میشود، سپس یک مرکز در آن قرار میگیرد و نماد نقطهای مرتبط به آن مرکز اختصاص داده میشود. اگر محدوده داده برای یک متغیر خاص کوچک باشد، استفاده از درجهبندی محدوده توصیه نمیشود، زیرا در این صورت درجهبندی دامنه میتواند تفاوتهای بزرگتری در مقادیر دادهها نسبت به آنچه که مناسب است، نشان دهد.
مزیت اصلی نمادسازی متناسب، سهولت در تشخیص اندازه نمادها توسط بیننده است که به درک تغییرات در مقادیر دادهها در سطح نقشه کمک میکند. از سوی دیگر، اگر بینندگان به راهنما (legend) توجه زیادی نکنند، ممکن است قادر به ارزیابی دقیق اندازه نمادهای متناسب نباشند. علاوه بر این، چشم انسان اندازه نمادها را بهصورت مطلق نمیبیند و تفسیر نمیکند. بهعنوان مثال، زمانی که از دایرههای متناسب در نقشهها استفاده میشود، معمول است که بیننده دایرههای بزرگتر را نسبت به دایرههای کوچکتر دستکم میگیرد. برای مقابله با این مشکل بالقوه، نمادهای درجهبندی شده میتوانند بر اساس مقیاسبندی ریاضی یا ادراکی طراحی شوند. مقیاسبندی ریاضی بهطور مستقیم اندازه نماد را با مقدار داده مرتبط میکند؛ بهطوری که اگر یک مقدار دو برابر بزرگتر از مقدار دیگر باشد، نماد آن نیز دو برابر بزرگتر خواهد بود (شکل ۹٫۱۴ “مقیاسبندی ریاضی در مقابل ادراکی”).
شکل ۹٫۱۴ مقیاس بندی ریاضی در مقابل ادراکی
نقطه ضعف نمادسازی متناسب این است که اندازه نمادها ممکن است بسته به نمادهای اطراف، بهطور نسبی و متغیر به نظر برسد. این مسئله بهخوبی از طریق توهم ابینگهاوس (که همچنین به عنوان حلقههای تیچنر شناخته میشود) قابل مشاهده است. همانطور که در شکل ۹٫۱۵ “توهم ابینگهاوس” مشاهده میکنید، دایرههای مرکزی هر دو به یک اندازه هستند، اما به دلیل تأثیر بصری دایرههای اطراف، اندازه آنها متفاوت به نظر میآید. اگر در حال طراحی یک گرافیک با نمادهای مختلف هستید، این توهم میتواند تفسیرپذیری نقشه شما را مختل کند.
شکل ۹٫۱۵ توهم ابینگهاوس
خوراکی های کلیدی
نقاط برداری، خطوط و چند ضلعی ها را می توان به روش های مختلفی نماد کرد. متغیرهای نماد شامل اندازه، بافت، الگو و شکل هستند.
نمادهای متناسب، که می توانند از نظر ریاضی یا ادراکی مقیاس شوند، برای نشان دادن تفاوت های کمی در یک مجموعه داده مفید هستند.
تمرینات
نقشه یا نقشه هایی را پیدا کنید که از تفاوت در اندازه نماد، بافت، الگو و شکل برای انتقال معنی استفاده می کنند.
ده ویژگی نقشه را که معمولاً با یک پیکتوگرام نشان داده می شوند، فهرست کنید.