مدل سازی به عنوان یک فرآیند بحرانی دانش: بررسی ساختمان ها در وضعیت ویران

مدل سازی HBIM بسته به نوع بنای تاریخی مورد بررسی، مجموعه ای از سوالات روش شناختی و محتوایی را پیش فرض می گیرد. یک مورد خاص به انبوهی از ساختمان‌ها، مجزا یا انباشته، اشاره دارد که قلمرو ما را می‌پاشند که به دلیل ویژگی‌های معماری ارزشمندشان که به دلایل مختلف رها شده و به ویرانه تبدیل شده‌اند، متمایز نیستند. این مقوله ساختمان زمانی قضاوت ارزشمندی را حفظ می‌کند که ویژگی‌های ساختاری گونه‌شناختی به‌عنوان توضیحاتی درباره «معماری ساختن» شناخته شود، که به شدت به مکان و زمان مرتبط است و ارزش حفظ کردن را دارد. مطالعه یک خرابه به عنوان یک نوع شناسی ساختمان شامل مسائل مختلفی است که از بررسی شروع می شود، هم از نظر پایداری سازه و هم از نظر دسترسی به اتاق، و از نظر تکنیک های بررسی برای به دست آوردن هندسه هایی که ترکیب اولیه خود را از دست داده اند استفاده شود. بنابراین، از دست دادن و تغییر شکل شکل، موانع اصلی در بازسازی مراحل تکاملی تاریخی است که برای تعریف یک پروژه بازیابی که به ماهیت ساختمان احترام می‌گذارد، که اکنون در وضعیت ناپایداری قرار دارد، اساسی است. مدل‌های دیجیتالی آگاهانه، که به زودی توسط قانون در اکثر فرآیندهای ساختمانی اجباری می‌شوند، بر روی خرابه‌ها اعمال می‌شوند، بنابراین نه تنها به ابزاری برای مستندسازی، فهرست‌نویسی، و ارتباط میراث ساخته‌شده، بلکه بیش از همه، به ابزاری تبدیل می‌شوند که در خدمت پروژه است. برای تعریف پروژه بازیابی که به ماهیت ساختمان احترام می گذارد، که اکنون در وضعیت ناپایداری قرار دارد، اساسی است. مدل‌های دیجیتالی آگاهانه، که به زودی توسط قانون در اکثر فرآیندهای ساختمانی اجباری می‌شوند، بر روی خرابه‌ها اعمال می‌شوند، بنابراین نه تنها به ابزاری برای مستندسازی، فهرست‌نویسی، و ارتباط میراث ساخته‌شده، بلکه بیش از همه، به ابزاری تبدیل می‌شوند که در خدمت پروژه است. برای تعریف پروژه بازیابی که به ماهیت ساختمان احترام می گذارد، که اکنون در وضعیت ناپایداری قرار دارد، اساسی است. مدل‌های دیجیتالی آگاهانه، که به زودی توسط قانون در اکثر فرآیندهای ساختمانی اجباری می‌شوند، بر روی خرابه‌ها اعمال می‌شوند، بنابراین نه تنها به ابزاری برای مستندسازی، فهرست‌نویسی، و ارتباط میراث ساخته‌شده، بلکه بیش از همه، به ابزاری تبدیل می‌شوند که در خدمت پروژه است.

کلید واژه ها:

خرابه ها ؛ مدل سازی ; HBIM ; نظرسنجی دیجیتال ؛ VPL _ پایگاه داده

۱٫ مقدمه

قلمرو ما مملو از ساختمان هایی است که در حالت ویران هستند. ساختمان‌هایی که ارزش باستان‌شناختی مشخص و قابل تشخیصی ندارند، «تاریخ اصیل» یا شأن گونه‌شناختی بالایی ندارند، اما در هر حال، جامعه آن‌ها را جزء لاینفک میراث ساخته شده می‌شناسد. اگر قرار گرفتن در این وضعیت از یک سو ضامن ماندگاری آن است، از سوی دیگر به معنای از دست دادن ناگزیر بنا به دلایل طبیعی نیز می باشد. بخش قابل توجهی از میراث ساختمانی در حالت ویران، میراثی است که از رها شدن تدریجی ناشی از دگرگونی‌های اجتماعی و فرهنگی ناشی می‌شود تا بلایای طبیعی. کل مناطق ساختمانی متروکه را می توان در قلمرو ما شناسایی کرد، همچنین تعداد زیادی از ساختمان های فردی که به دلایل مختلف به بخشی جدایی ناپذیر از چشم انداز تبدیل شده اند.۱ ] (ص ۱۰۹) ( شکل ۱ ).
بنابراین، اگر بخواهیم این اتصال کوتاه بین ماندگاری ارزش هویت و نیاز به تبدیل/استفاده مجدد (با توجه به برگشت ناپذیری جهش‌های فرهنگی-اجتماعی که وضعیت یک خرابه را تعیین می‌کنند) باز کنیم، یک نقطه شروع می‌تواند نقطه شروع باشد. ارائه شده توسط فرآیندهای مدل سازی دانش جدید قادر به اتصال در یک مدل واحد اطلاعات متعدد لازم برای تعریف بازیابی احتمالی و مداخلات صلاحیت مجدد است. در این مورد، ابر نقطه به عنوان یک «مدل» نه به معنای توپولوژیکی، بلکه در معنای ریشه‌شناختی تعریف می‌شود: به یک زمینه علمی اشاره می‌شود که در آن از یک مدل برای شبیه‌سازی یک پدیده استفاده می‌شود. در این حالت، ابر نقطه، هر چند به صورت غیر پیوسته، شکل شی واقعی را شبیه سازی می کند.
دوره تاریخی که ما تجربه می کنیم شاهد فعالیت های تحقیقاتی پرشور در زمینه BIM به کار رفته برای ساخت میراث (H-BIM) است [ ۲ , ۳ , ۴ , ۵] (HBIM: مخفف اولین بار در سال ۲۰۰۹ استفاده شد (Murhpy et al., 2009)). در طول سال ها، حوزه کاربرد از ساختمان های “تاریخی” به کل بنای تاریخی “میراث” گسترش یافته است). مطالعات در مورد این موضوع همچنین توسط مقررات قانونی اخیر تشویق می شود که نشان می دهد استفاده از روش BIM برای قراردادهای عمومی بزرگ از اول ژانویه ۲۰۱۹ و برای مبالغ کمتر از یک میلیون یورو از سال ۲۰۲۵ اجباری شد (در ایتالیا، فرمان وزیر ۵۶۰). از ۱ دسامبر ۲۰۱۷ (منتشر شده در وب سایت MIT در ۱۲ ژانویه ۲۰۱۸ و کد تدارکات L. شماره ۱۲۰ del 11 سپتامبر ۲۰۲۰ و شماره DM بعدی ۳۱۲ del 2 اوت ۲۰۲۱). اگرچه این روش کاملاً عملیاتی است، بسیاری از آنها تردید در مورد اثربخشی واقعی آن. مشکلات اصلی مربوط به استفاده از عناصر استاندارد معماری است. که عمدتاً در طراحی ساختمان‌های جدید استفاده می‌شوند که تغییرات پارامتری آنها بی‌نهایتی از عناصر مختلف را ایجاد می‌کند که با این حال، به منحصربه‌فرد بودن ماتریس رسمی که آنها را ایجاد می‌کند، مرتبط است. این مفهوم کاملاً در تضاد با آنچه که بیشتر میراث بناهای تاریخی را مشخص می‌کند، یعنی اشکال نامنظم و پیچیده‌ای است که ابتدا با مهارت این فرآیند و سپس با گذشت زمان منحصربه‌فرد شده‌اند.۶ ]. برخورد با بناهای تاریخی مشکلات دیگری را نیز به همراه دارد و می تواند منجر به برخی مسائل حیاتی شود که فرآیندهای BIM اعمال شده در ساختمان های جدید در نظر نمی گیرند. آنچه فرآیندهای BIM قطعاً در نظر نمی‌گیرند، مرحله دانش است، که در عوض برای هر رویکردی به یک بنای تاریخی اساسی است و شامل تجزیه و تحلیل منابع کتاب‌شناختی و آرشیوی، اجرای بررسی‌ها، بررسی‌های تشخیصی تخصصی است. و غیره، با درگیری متعاقباً اپراتورهای حرفه ای اضافی و مشکلات بیشتر در اجرای یک فرآیند کاملاً متقابل [ ۷ ].
اگر همه دشواری‌های فوق‌الذکر را قابل رفع فرض کنیم، سؤالی که در این مورد خاص، یعنی ساختمان‌های در حال ویرانی مطرح می‌شود، این است که چگونه می‌توان با بی‌نظمی و منحصربه‌فرد بودن شکل مقابله کرد. نحوه برخورد با تنوع اطلاعات، پلتفرم‌های دیجیتال و مهارت‌های مرتبط. آیا ممکن است و مهمتر از همه، آیا این کار منطقی است که با عدم وجود یک شکل یا اعوجاج آن به گونه ای برخورد کنیم که تشخیص خود شکل، اگر نگوییم غیرممکن، بسیار دشوار باشد؟ پاسخ مثبت به این سوال آخر از شناخت ارزش خاصی که ویرانه شهادت آن است، ناشی می شود، مانند استفاده از یک تکنیک خاص ساختمانی یا وجود عناصر رسمی و سبک.
در این مورد، یک سوال بیشتر مطرح می‌شود که چگونه می‌توان مدل‌های دانش یک خرابه را به بهترین شکل تعریف کرد، با در نظر گرفتن این که مشکلات در HBIM، در این مورد، هم از نظر مدل‌سازی هندسی-پارامتری و هم از نظر اطلاعات به شدت تشدید می‌شوند.
اول از همه، باید از خود بپرسیم که چگونه و چه چیزی را مدل کنیم. سازه‌های معماری باقی‌مانده که باید به فرم‌های ساده ترجمه شوند، ماهیت بسیار پیچیده‌ای دارند که به دنبال فعال‌سازی سینماتیک، به‌طور قابل‌توجهی از هندسه پلان منحرف می‌شوند. با این حال، اگر موضوع ساده‌سازی فرم دشوار باشد، بحث‌برانگیزتر، موضوع الگوبرداری از تفاوت و عدم وجود کلی برخی از اجزای معماری است.
در زمینه کامپیوتری شدن این هندسه ها، باید در نظر داشت که یک ساختمان فراموش شده و متروک که اغلب ماهیت ایستایی آن به شدت به خطر می افتد، امکان محدودی برای تعاملات به ویژه از نظر دسترسی اتاق های داخلی به آشکارساز می دهد. بررسی‌های مستقیم روی مصنوع عمدتاً جزئی بوده و در هر صورت به جنبه سطحی اشاره دارد، زیرا بررسی‌های تهاجمی‌تر حتی پایداری شکننده سازه‌های موجود را به خطر می‌اندازد. در نتیجه، همانطور که اغلب در فرآیندهای HBIM اتفاق می‌افتد، اطلاعات مربوط به هسته‌های دیوار کم و جزئی خواهد بود، بنابراین مدل‌سازی چینه‌نگاری بنایی بر اساس اطلاعات عمومی یا در مواقعی فقط فرضی مشروط می‌شود [ ۸ ].
در نهایت، BIM یک ابزار چند بعدی است که هدف آن مدیریت فرآیند ساخت و ساز در طول چرخه عمر ساختمان است. این با مرتبط کردن یک دستگاه اطلاعات ناهمگن غنی به عناصر سه بعدی رخ می دهد. با این حال، همبستگی متغیر این دو جنبه، هندسه و اطلاعات، مشکلات قابل توجهی را در شناسایی و ارزیابی به اصطلاح “سطوح” داده های دیجیتالی تعیین می کند: LoD، LoG، و LoI. LoD (سطح توسعه) وظیفه تعیین دقیق عمق اطلاعات مختلف موجود در مدل را دارد. در زمینه آمریکایی، موسسه معماران آمریکا (AIA) یک چارچوب LoD برای پروتکل BIM G202-2013 AIA منتشر کرده است. تعریف مقیاسی از مقادیر از ۱۰۰ (مدل مفهومی که می تواند با مرحله مقدماتی پروژه مرتبط شود) تا ۵۰۰ (مدل “به عنوان ساخته شده”). قانون ایتالیا که به LoD به عنوان UNI11337-4:2017 اشاره می کند و از مقیاسی از مقادیر استفاده می کند که از A (مدل نمادین هندسی) به G (مدل به روز شده به وضعیت فعلی) می رسد. اطلاعات مورد نیاز برای تعریف LoD یک شی دو نوع است: هندسی (سطح هندسه) و غیر هندسی (سطح اطلاعات)، بسته به عمق بررسی انجام شده بر روی ساختمان، و بنابراین از یک جزء معماری متفاوت است. به دیگری. بنابراین، قابل قبول است که فکر کنیم، برای مثال، شناسایی یک مقدار LoD منحصر به فرد از مدل کلی امکان پذیر نخواهد بود. ۲۰۱۷ و از مقیاسی از مقادیر استفاده می‌کند که از A (مدل نمادین هندسی) به G (مدل به‌روزرسانی شده به وضعیت فعلی) می‌رود. اطلاعات مورد نیاز برای تعریف LoD یک شی دو نوع است: هندسی (سطح هندسه) و غیر هندسی (سطح اطلاعات)، بسته به عمق بررسی انجام شده بر روی ساختمان، و بنابراین از یک جزء معماری متفاوت است. به دیگری. بنابراین، قابل قبول است که فکر کنیم، برای مثال، شناسایی یک مقدار LoD منحصر به فرد از مدل کلی امکان پذیر نخواهد بود. ۲۰۱۷ و از مقیاسی از مقادیر استفاده می‌کند که از A (مدل نمادین هندسی) به G (مدل به‌روزرسانی شده به وضعیت فعلی) می‌رود. اطلاعات مورد نیاز برای تعریف LoD یک شی دو نوع است: هندسی (سطح هندسه) و غیر هندسی (سطح اطلاعات)، بسته به عمق بررسی انجام شده بر روی ساختمان، و بنابراین از یک جزء معماری متفاوت است. به دیگری. بنابراین، قابل قبول است که فکر کنیم، برای مثال، شناسایی یک مقدار LoD منحصر به فرد از مدل کلی امکان پذیر نخواهد بود. بسته به عمق بررسی انجام شده بر روی ساختمان، و بنابراین از یک جزء معماری به دیگری متفاوت است. بنابراین، قابل قبول است که فکر کنیم، برای مثال، شناسایی یک مقدار LoD منحصر به فرد از مدل کلی امکان پذیر نخواهد بود. بسته به عمق بررسی انجام شده بر روی ساختمان، و بنابراین از یک جزء معماری به دیگری متفاوت است. بنابراین، قابل قبول است که فکر کنیم، برای مثال، شناسایی یک مقدار LoD منحصر به فرد از مدل کلی امکان پذیر نخواهد بود.

۲٫ مواد و روشها

برای کاربردهای پیش‌بینی‌شده در مقاله زیر، ویرانه‌ای واقع در شهرداری سن جمینی (TR، شهر اومبریا ایتالیا) در منطقه‌ای به نام «Località Valleantica» به عنوان موضوع مطالعه استفاده می‌شود. این مصنوع در حال حاضر به دلیل از دست دادن عملکرد آن در حالت ویران است. در طی چند دهه، وضعیت بی‌توجهی منجر به زوال شدید عناصر ساختمانی، با ریزش‌های کم و بیش گسترده، تشدید حالت‌های تغییر شکل سازه‌های دیوار و وجود پوشش گیاهی متراکم روییده هر دو در داخل دیوار شده است. اتاق ها و نزدیک به اکثر دیوارها. با این وجود، از تحلیل بصری عناصر ساختمانی و از مطالعه پیکربندی کلی هسته دیوار، مشخص است که بنا بر اساس طبقه بندی های تاریخی و با سطوح مختلف تغییرات تعیین شده است. متأسفانه، در این مورد خاص، تحقیقات اسنادی ناموفق بود، تنها با داشتن چند نقشه و غیر جامع که نه انطباق کلی ساختمان و نه تاریخچه تکاملی آن را روشن نمی‌کند. همانطور که توسط کاداستر گریگوری نشان داده شده است، قبلاً در دهه ۱۸۰۰ با ترکیب فعلی پوشش ساختمان ظاهر می شود، واقعیتی که ریشه های تاریخی آن را برجسته نمی کند (شکل ۲ ).
در مقایسه با سایر ساختمان های منفرد که در منطقه وسیع کشاورزی اطراف پراکنده شده اند، نمی توان بنا را به عنوان معماری ارزشمند توصیف کرد. با این حال، مقایسه ای بین عناصر ساختمانی شناسایی شده و اطلاعات ارائه شده توسط فهرست دستی انواع و عناصر تکرار شونده در یک ساختمان سنتی (ضمیمه معمولی شماره ۱ به “بولتن رسمی”، سری عمومی، شماره ۴۰ از ۱۲ اوت ۲۰۱۵ متنی که ویژگی‌های کلی و گونه‌شناختی ساختمان‌های سنتی، ساخت‌وسازهای تکرارشونده و عناصر معماری و تزئینی را که معمولاً در برخی از انواع ساختمان‌های سنتی محلی یافت می‌شود فهرست و توصیف می‌کند) نشان می‌دهد که چگونه ساختمان فرم‌ها و عناصر معمولی یک سنت معماری محلی را نشان می‌دهد. این “دانش معماری” به لطف وجود کتابچه‌هایی که سعی می‌کنند تکنیک‌های کاغذی و عناصر معماری معمول آن دوره را پارامترسازی کنند، حتی ملموس‌تر است. این عوامل اعتبار محصول را افزایش می دهد و علاقه آن را به عنوان یک هدف آزمایش در زمینه دیجیتال BIM تحریک می کند.
برای بررسی مصنوعات، از تکنیک‌های ابزاری به‌طور گسترده تلفیقی استفاده شد که پس از ادغام، منجر به توضیح ابر نقطه‌ای شد: اولین مدل دیجیتالی گسسته، که با درمان و تجزیه و تحلیل مناسب، امکان بسط مدل‌های گرافیکی اصلی دو بعدی مفید برای تجزیه و تحلیل و پیاده سازی مدل HBIM [ ۹ ، ۱۰ ].

در این مورد، ادغام تکنیک‌ها برای داشتن یک ابر نقطه‌ای که بتواند بیشتر سطوح را بپوشاند، اساسی بود، زیرا، همانطور که قبلاً ذکر شد، این نوع مصنوع مشکلات دسترسی و دید عینی را ارائه می‌دهد. اولین اکتساب هندسی با استفاده از TLS (اسکنر لیزری زمینی: اکتساب با Faro C130X ارائه شده به CRITEVAT (مرکز تحقیقات مهندسی برای حفاظت و ارتقای محیط و قلمرو) Rieti و پیش پردازش داده ها با استفاده از نرم افزار SCENE) انجام شد. مکان ابزاری که امکان به دست آوردن کل محیط خارجی و برخی از مناطق سرپوشیده در طبقه همکف را می دهد. برخی از اتاق ها فقط تا حدی شناسایی شدند، زیرا از بیرون قابل مشاهده هستند،شکل ۳ ).

شکل ۲٫ ( الف ) گزیده ای از کاداستر گریگوری، ۱۸۱۹٫ ( ب ) عصاره بزرگ شده یک عکس هوایی، در مقیاس ۱:۲۰٫۰۰۰، از سال ۱۹۴۰، برگرفته از آرشیو نیروی هوایی ایتالیا. ( ج ، د ) نماهای عکاسی از ساختمان.
شکل ۳٫ ( الف ) پروژه مکان ابزار برای اکتساب عظیم با اسکنر لیزری. ( ب ) نمای ابر نقطه تراز شده.
برای غلبه بر این محدودیت‌ها، ما از یک رویکرد فتوگرامتری از طریق یک پهپاد (وسایل نقلیه هوایی بدون سرنشین: به دست آوردن با پهپاد Anafi Parrot و پردازش داده‌ها با Agisoft Metashape برای فتوگرامتری (تصاویر ۴۶۰۸ × ۳۴۵۶ پیکسل) برای به دست آوردن تصاویر در هر دو حالت اوج و شیب استفاده کردیم. بنابراین امکان نمایش تمام قسمت های غیرقابل دسترسی را فراهم می کند ( شکل ۴ ).
ادغام (ادغام مدل‌ها با استفاده از نرم‌افزار CloudCompare) مدل عددی TLS با مدل به‌دست‌آمده از پهپاد، به دست آوردن یک ابر نقطه کلی با ضریب پوشش بسیار بالا از سطوح بررسی‌شده را ممکن کرد. همچنین باید به خاطر داشت که اگرچه داده‌های دیجیتالی پایه همیشه از نقطه در مختصات دکارتی آن و مقدار RGB مربوطه تشکیل شده‌اند، اما دو ابر نقطه ویژگی‌های ناهمگنی را در وضوح‌های واقعی مربوطه خود نشان می‌دهند (یعنی در کمیت نقاط در واحد فضایی) که توسط حالت های مختلف اکتساب تعیین می شود. در حالت اول، TLS، وضوح نقطه، با تنظیم وضوح ابزاری (بر اساس یک شبکه کروی)، با موقعیت ابزار نسبت به ساختمان تعیین می شود.۱۱ ]; در مورد دوم، پهپاد، وضوح نقطه با ویژگی‌های تصویر عکاسی تعیین می‌شود، اما مهم‌تر از همه، با ویژگی‌های ماده سطح شناسایی‌شده که بافت آن ممکن است الگوریتم‌های پردازش جهت نسبی عکس‌های مختلف را تسهیل کند یا نکند، در نتیجه، از توسعه ابر متراکم. در ساختمان‌هایی مانند ساختمان مورد مطالعه، سطوح معمولاً چنان حالت‌های زوالی را نشان می‌دهند که فرآیند فتوگرامتری را تسهیل می‌کند، بنابراین مدل‌های مؤثری به‌دست می‌آید.
با این حال، رویکرد مدل‌سازی در یک محیط BIM دیجیتال ساختمان مورد مطالعه در این مرحله می‌تواند دو مسیر متمایز و متضاد را دنبال کند: اولی شامل ساخت و ساز موقت خانواده‌های ناپارامتریک است که تمایل به انطباق با اشکال پیچیده و مخدوش دارند. اغلب خارج از تراز، به طرز بردگانانه ای از مدل ابر نقطه ای پیروی می کند. از سوی دیگر، مسیر دوم و مسیری که در این آزمایش دنبال شد، این حق را برای خود محفوظ می دارد که ساختمان را به طور انتقادی تجزیه و تحلیل کند، آن را به قطعات تقسیم کند و عناصر اصلی ساختمان را تجزیه و تحلیل کند تا خود عناصر را به یک مسیر برگرداند. پیکربندی منظم نسبت به مرحله زمانی قبل از فروپاشی و تخریب موجود امروزی.
بازسازی شکل اصلی از مطالعه تبدیل آن می گذرد، و ابر نقطه را نه به عنوان یک مدل ناپیوسته که باید در یک محیط ریاضی پیوسته تکرار شود، بلکه به عنوان آخرین مرحله از دگردیسی شکل که به طور کامل بازسازی می شود، تجزیه و تحلیل می کند. به این معنا، به جای وارد کردن ابر نقطه به مدل سازی (نرم افزار Autodesk Revit نسخه ۲۰۱۹ برای مدل سازی در محیط BIM استفاده شد، در حالی که نرم افزار Dynamo for Revit برای برنامه نویسی بصری (صفحه ۱۱)) نرم افزار و کار به سمت سه بعدی استفاده شد. ایجاد مدلی که بتواند خود را با آن تطبیق دهد، مراحل میانی دو بعدی را پیش بردیم که هدف آن شناسایی دستورالعمل های مدل بود. ابر نقطه ای با صفحات افقی و عمودی برش داده می شود تا برش های نازکی به دست آید که برخی استدلال های اساسی بر روی آنها ایجاد شود:شکل ۵ ).
مهم است که تاکید کنیم که تنها این رویکرد دوم اجازه می دهد تا مدل سازی را به عنوان یک فرآیند مهم دانش تعریف کنیم که در آن ساخت یک مدل هندسی-پارامتری قطعا ساده سازی حالت واقعی است، اما در عین حال، یک پیش بینی است. پروژه بازیابی (این جنبه در بخش ۴ متن بهتر توضیح داده خواهد شد).
پس از تنظیم دستورالعمل های ساخت سازه های عمودی و افقی، به بررسی اجزای معماری مربوط به بازشوهای روی دیوارها و تحلیل جنبه های مادی پرداختیم [ ۱۲ ].
با توجه به این نکته آخر، مشخص است که ابر نقطه یک مدل دیجیتالی است که نشان دهنده وضعیت واقعی است نه تنها از نقطه نظر هندسی بلکه از نقطه نظر مادی. با این حال، تنها به جنبه سطحی آن اشاره می کند و به هیچ وجه ترکیب چینه شناسی عناصر را بررسی نمی کند.
بنابراین، به جز آن دسته از قطعات ناایمن یا نیمه فروریخته که سازه را در معرض دید قرار می دهند، در بسیاری از موارد، هسته دیوار باید فرضیه شود. بنابراین، در طول فرآیند مدل‌سازی، تعیین دقت ویژگی‌های اختصاص داده شده به عناصر مختلف بسیار مهم است. بر اساس تجزیه و تحلیل بصری اجزا، می توان ارزش خاصی را در ساختمان تشخیص داد، هم برای تکنیک های ساخت و ساز استفاده شده و هم برای وجود عناصری که می توان آنها را در کتابچه راهنمای ساختمان قرون وسطایی اومبریا ردیابی کرد. چنین کتابچه‌هایی را می‌توان مجموعه‌ای از قوانین و پارامترهایی در نظر گرفت که مؤلفه معماری را در کلی‌ترین شکل آن توصیف می‌کند، که از طریق تغییرات پارامتریک، تمایل به خاص‌تر شدن دارد و با مورد مورد نظر سازگار می‌شود. چنین بازخوردی ارزش مصنوع را افزایش می دهد، که بخشی از مقوله Heritage و نه تنها تعریف تاریخی است. به جز برخی از چینه نگاری هایی که در کتابچه راهنما ذکر شد، که در فرآیند بازسازی برای فرضیه انطباق دال های مفقود شده استفاده شد، ما بیشتر بر مدل سازی عناصر نقطه ای با اعمال پارامترهای پایداری برای ابعاد، پارتیشن ها و کمیت تمرکز کردیم. عناصر فرعی برای هندسه های پیشنهادی (شکل ۶ ).
در مورد نمای دیوار، تجزیه و تحلیل بصری اجزای مختلف منجر به شناسایی حداقل ۶ نمونه دیوار شد که برای راحتی به صورت جدولی در برگه‌های محاسبات الکترونیکی مستند شده‌اند ( شکل ۷ ). این ساختار ناهمگون، به طور منسجم با ضخامت‌ها و ترازهای دیواره‌های مختلف و با حضور کانتونال‌ها در امتداد روکش‌های یکسان، به نوعی لایه‌بندی خاصی را پیشنهاد می‌کند که در طول زمان اتفاق افتاده است. بنابراین، با قرار دادن اطلاعات جمع‌آوری‌شده در یک سیستم، می‌توان یک توالی زمانی را ساختار داد که بتواند تکامل ساختمان را توصیف کند.

به موازات فرآیند مدل‌سازی، یک مجموعه داده منحصراً آموزنده و غیر هندسی ایجاد شد که در آن داده‌های متنی و الفبایی فهرست‌بندی شدند. این عملیات به منظور مدیریت بیشتر این اطلاعات از طریق ابزارها و نرم‌افزارهای رایج، برای استفاده گسترده و که لزوماً استفاده از برنامه‌های مدل‌سازی BIM را مجبور نمی‌کنند، انجام شد. به عنوان مثال، صفحات گسترده الکترونیکی در اکسل راه اندازی شد تا بتواند داده های جمع آوری شده در طول تجزیه و تحلیل نمونه های مختلف دیوار را به صورت جدولی مدیریت کند و بنابراین اطلاعات را به شیوه ای کارآمدتر فهرست بندی کند. بنابراین اطلاعات مربوط به نمونه ها با استفاده از برنامه نویسی بصری به اجزای مختلف سه بعدی مرتبط شد. یک الگوریتم به عنوان پیوندی بین اطلاعات الفبایی عددی مستقل از محیط BIM و خود مدل ها عمل می کند. از این نظر، استفاده از زبان برنامه‌نویسی بصری (VPL)، که امکان بهره‌برداری از مزایای برنامه‌نویسی رایانه را نه از طریق نحو، بلکه از دستکاری گرافیکی عناصر (جعبه‌ها و فلش‌ها) به عاریت می‌دهد، همه چیز را آسان‌تر می‌کند، به‌ویژه برای کسانی که چنین نیستند. خودی ها، نیازی به کسب مهارت های برنامه نویس کامپیوتر ندارند. مجموعه داده های اطلاعاتی یا داده های ورودی توسط الگوریتم بصری پردازش شده و به عنوان پارامترهای خروجی اجزای مختلف معماری صادر می شوند. از آنجایی که یک رابطه یک به یک بین طرفین وجود دارد، با تغییر اطلاعات پارامتر در برنامه BIM، همیشه می توان جریان الگوریتم را معکوس کرد و بنابراین داده های متنی را به روز کرد. که امکان بهره برداری از مزایای برنامه نویسی کامپیوتر را نه از طریق نحو بلکه به عاریت گرفته شده از دستکاری گرافیکی عناصر: جعبه ها و فلش ها می دهد، همه چیز را آسان تر می کند، به خصوص برای کسانی که خودی نیستند و نیازی به کسب مهارت های برنامه نویس کامپیوتر ندارند. مجموعه داده های اطلاعاتی یا داده های ورودی توسط الگوریتم بصری پردازش شده و به عنوان پارامترهای خروجی اجزای مختلف معماری صادر می شوند. از آنجایی که یک رابطه یک به یک بین طرفین وجود دارد، با تغییر اطلاعات پارامتر در برنامه BIM، همیشه می توان جریان الگوریتم را معکوس کرد و بنابراین داده های متنی را به روز کرد. که امکان بهره برداری از مزایای برنامه نویسی کامپیوتر را نه از طریق نحو بلکه به عاریت گرفته شده از دستکاری گرافیکی عناصر: جعبه ها و فلش ها می دهد، همه چیز را آسان تر می کند، به خصوص برای کسانی که خودی نیستند و نیازی به کسب مهارت های برنامه نویس کامپیوتر ندارند. مجموعه داده های اطلاعاتی یا داده های ورودی توسط الگوریتم بصری پردازش شده و به عنوان پارامترهای خروجی اجزای مختلف معماری صادر می شوند. از آنجایی که یک رابطه یک به یک بین طرفین وجود دارد، با تغییر اطلاعات پارامتر در برنامه BIM، همیشه می توان جریان الگوریتم را معکوس کرد و بنابراین داده های متنی را به روز کرد. مجموعه داده های اطلاعاتی یا داده های ورودی توسط الگوریتم بصری پردازش شده و به عنوان پارامترهای خروجی اجزای مختلف معماری صادر می شوند. از آنجایی که یک رابطه یک به یک بین طرفین وجود دارد، با تغییر اطلاعات پارامتر در برنامه BIM، همیشه می توان جریان الگوریتم را معکوس کرد و بنابراین داده های متنی را به روز کرد. مجموعه داده های اطلاعاتی یا داده های ورودی توسط الگوریتم بصری پردازش شده و به عنوان پارامترهای خروجی اجزای مختلف معماری صادر می شوند. از آنجایی که یک رابطه یک به یک بین طرفین وجود دارد، با تغییر اطلاعات پارامتر در برنامه BIM، همیشه می توان جریان الگوریتم را معکوس کرد و بنابراین داده های متنی را به روز کرد.شکل ۷ ).

شکل ۶٫ مقایسه بین مرجع کتابشناختی دوبعدی، فهرست دستی اومبریای قرون وسطی از انواع، و عناصر تکرار شونده در یک ساختمان سنتی، و عناصر پارامتری سه بعدی ساخته شده بر اساس تشخیص گونه شناسی: ( الف ) محفظه بیرون زده با سنگ تراشی ناتمام. پایه‌ها (ناتمام) و یک قوس آجری ناهموار، ( ب ) محفظه با قاب همسطح در آجر نمایان، با پایه‌ها و نوارها در آجر معمولی یا برای اتصال، و ( ج ) طاق همسطح در آجر نمایان با قوس پایین‌تر و متصل نشده است.

به این ترتیب الگوریتم‌های بصری مدیریت بار اطلاعاتی را تسهیل می‌کنند که به دلیل فرآیند تحلیل و دانش ساختمان موجود که برای ساخت‌وسازهای جدید پیش‌بینی نشده است، در فرآیندهای HBIM به طور قابل‌توجهی از آنچه در یک مورد انتظار می‌رود فراتر می‌رود. فرآیند BIM همچنین می توان بیان کرد که در مورد ساختمان های آسیب دیده یا فرسوده، مدیریت بار اطلاعاتی نیز دارای ارزش پیش طراحی است، زیرا تدوین پارامترهای مداخله در ساختمان در پاسخ به اعلام فرسودگی همان ساختمان است. . یک پارامتر به هر عنصر اختصاص داده می شود که قادر به توصیف وضعیت حفاظتی آن باشد، توضیحاتی که در کاربرگ اکسل توسط کسانی که مسئول انجام این نوع تجزیه و تحلیل هستند موجود است. در صورت وجود این پارامتر، طراح باید مداخلاتی را پیشنهاد کند که قادر به حذف یا محدود کردن نیازهای بیان شده در وضعیت فعلی باشد. ارزشی که باید به این دو پارامتر نسبت داد: «تخریب» و «مداخله» چیزی است که فراتر از مدل‌سازی در یک محیط BIM است که مدیریت آن را توسط کاربران چابک و آسان می‌کند، اما در عین حال، اطلاعات قابل اتصال با هندسه آن، بنابراین قابلیت همکاری بین اشکال حرفه ای و برنامه های دیجیتال را تضمین می کند (شکل ۸ ).

شکل ۷٫ سوابق مربوط به نمونه های دیوار، که به طور مناسب در صفحات گسترده الفبایی ( a ) فهرست بندی شده اند، از طریق برنامه ریزی بصری ( b ) به مدل سه بعدی پیوسته مرتبط می شوند . در مدل ساز، می توان از همان اطلاعات به شکل جدول ( ج ) استفاده کرد و در عین حال سهولت اصلاح پلت فرم اصلی را حفظ کرد. کدهای (قرمز) اختصاص داده شده به عناصر دیوار در تصاویر نسبی (سبز) قابل مشاهده است (شکل ۱۰ را ببینید).
شکل ۸٫ تجسم در مدل پیوسته یک عنصر ساختمان و خواص آن. از طریق ایجاد پارامترهای متنی مرتبط با اطلاعات با VPL، می توان عناصر سه بعدی را هم از نظر وضعیت واقعی و هم با پاسخ های طراحی به اعلام پوسیدگی مشخص کرد. علاوه بر این، از طریق پارامترهای روشن/خاموش، می توان ماهیت واقعی یا فرضی خود عنصر را اعلام کرد ( شکل ۹ را ببینید ).

۳٫ نتایج

پنج مرحله ساخت و ساز شناسایی شده است که از هسته اصلی شروع می شود و در طول زمان بلوک های ساختمانی اضافه می شود که هم پیکربندی کلی و هم مسیرها و روش های استفاده از فضاها را تغییر داده است. به لطف ابزار BIM، می‌توان ردپایی از این تجزیه و تحلیل را به جای گذاشت و می‌توان پیکربندی‌های مختلف را به‌عنوان توالی حالت‌های طراحی فرضی که در گذشته دنبال می‌کردند، بازنویسی کرد. آخرین پیکربندی بازسازی شده در واقع ایده آل است، زیرا نتیجه فرضیه ها و استنتاجات است، اما همچنین ایده آل است زیرا یکپارچه است. نه تحریف عناصر و نه فروپاشی آنها را در نظر نمی گیرد. گذار بین آخرین مرحله طراحی و وضعیت فعلی خرابی، همه آن رویدادهای پوسیدگی، بی ثباتی، و فقدانی که مشخصه این ساختمان است که امروز آن را می بینیم. بنابراین، در این مورد، ما انتخاب کرده‌ایم که پارامترهای دید را ایجاد کنیم که اجازه می‌دهد کل پیکربندی ساختمان یا فقط سازه‌های موجود را مشاهده کنیم.
استفاده از این پارامترها به طور همزمان امکان افزودن ویژگی های اطلاعاتی به اجزا و پرس و جو از مدل برای به دست آوردن نماهای موضوعی را فراهم می کند. به عنوان مثال، با اختصاص پارامترهای رویت روشن/خاموش، می توان قطعات واقعی و قطعات فرضی را در همان مدل مشاهده و تشخیص داد.
از مدل ساده شده حالت واقعی شروع می‌شود که فرآیند HBIM – تجزیه و تحلیل، تفسیر انتقادی، سنتز، ساخت و اطلاعات – قطع می‌شود و فرآیند کلاسیک BIM می‌تواند اتفاق بیفتد، که شامل مجموعه‌ای از اقدامات طراحی در ساختمان موجود با هدف زمان آینده ( شکل ۹ ).

در مورد اسناد و ارتباطات وضعیت فعلی، مشخص است که نرم افزار BIM جنبه های مادی عناصر را به عنوان پارامترهای ثابت همان (با بافت) یا حداکثر، عملیات دوخت ساده مجاز است. گزینه دوم برای مدل هایی که با استفاده از روشی ساده ساخته شده اند در نظر گرفته نمی شود، زیرا هیچ تناسبی بین تصویر و سطح وجود ندارد. برای ساختمان هایی مانند ساختمان مورد مطالعه که به دلیل تغییرات در طول زمان دارای چینه شناسی های مختلف (دیوارهای گونی، آجر آجری یکپارچه، سنگ های مخلوط و غیره) و پرداخت های متفاوت دیوار است، مدیریت سطحی ترین جنبه های عناصر تقریبا غیرممکن به نظر می رسد. “به روش BIM”.

شکل ۹٫ تکامل تاریخی ساختمان از طریق بازنویسی مراحل زمانی مدل به صراحت بیان شده است. هر مرحله بعدی خاطره ای از حالت قبلی نگه می دارد و تغییر را برجسته می کند. ( الف – ه ) مراحل تکاملی ساختمان در طول زمان، و ( f ) نمایش قسمت‌های فرضی که از طریق پارامترهای فیلتر روشن/خاموش، امکان تجسم حالت واقعی ( g ) را فراهم می‌کند. ( ز ) از مدل اخیر شروع می شود که طراح، در مرحله زمانی آینده، راه حل های طراحی را با هدف بازسازی ساختمان پیشنهاد می کند.
مدل‌سازی گچ‌های باقی‌مانده و نمایش زوال روی عناصر مختلف، مدل را مجبور می‌کند تا خود را از فرآیند بهینه‌سازی و ساده‌سازی که تاکنون به نفع راه‌حل‌های مدل‌سازی موقتی پیچیده رها کند.

با این حال، همانطور که گفته شد، هندسه‌هایی که اشکال بسیار پیچیده و جنبه‌های مادی را ارائه می‌دهند، باعث می‌شوند که روش اکتساب فتوگرامتری، مدل‌های عددی بسیار مؤثری تولید کند. از اینها، می‌توان عکس‌های ارتوفتویی را برون‌یابی کرد که پس از اتصال مستقیم به مدل در برنامه یا از طریق پیوندها، می‌توانند به عنوان مبنایی برای نگاشت موضوعی استفاده شوند. خود تصویر می تواند به پارامتر یک عنصر تبدیل شود و به همین ترتیب پارامترها، کدها و علائم دیگری نیز به تصویر اختصاص داده شود. به این ترتیب، یک مکانیسم دو طرفه بین مدل سه بعدی و اطلاعات ۲ بعدی/۱ بعدی (گرافیک/الفبایی) ایجاد می شود که قادر به ارتباط هندسه ها، تصاویر و چرتکه های متنی در یک پایگاه داده واحد است ( شکل ۱۰ ).

شکل ۱۰٫ نماهایی از نرم افزار BIM Revit که در آن می توان به رویکرد میان رشته ای بین داده های الفبایی عددی توصیفی، داده های هندسی سه بعدی در پیکربندی های مختلف و داده های عمودی دو بعدی اشاره کرد. داده ها به هم مرتبط هستند و اطلاعات یکسانی را می توان در هر پیکربندی یافت. کدها و تصاویر پارامترهای یک به یک هستند ( شکل ۷ را ببینید ).

در نهایت، اگر از مدل بررسی برای استخراج اطلاعات منتخب مفید برای ساختاربندی مدل BIM استفاده شده باشد، در نهایت مناسب است انحراف ابر نقطه‌ای را با مدل پیوسته ارزیابی کنیم. تفاوت بین دو مدل دیجیتال نه تنها نشان دهنده دقت مدل BIM است، بلکه در رابطه با دگرگونی هایی که هندسه ها در طول زمان داشته اند، خوراکی برای تفکر فراهم می کند، به عنوان مثال، بازتاب های ایستا-ساختاری مربوط به سینماتیک را پیشنهاد می کند. که هنوز فعال هستند ( شکل ۱۱ ).

شکل ۱۱٫ محاسبه انحراف بین مدل BIM پیوسته ایده آل و مدل عددی به دست آمده از بررسی. مقادیر بر حسب متر بیان می شوند.

۴٫ بحث

بکارگیری فرآیندهای HBIM بر روی ساختمان هایی که در وضعیت خرابی خاصی هستند، یک سری سوالات را هم از نظر روش و هم از نظر محتوا ایجاد می کند. اول از همه، سودمندی روش های بررسی دیجیتال یکپارچه (اسکنر لیزری زمینی و فتوگرامتری) زمانی مشهود است که دسترسی و ایمنی در بسیاری از موارد به شدت مشروط باشد.
علاوه بر این، از آنجایی که این یک ساختمان تاریخی با ویژگی‌های گونه‌شناختی و/یا ساختاری است که باید حفاظت شود، اجرای تحقیقات بر روی عناصر ساختمانی از طریق ارتباط و مقایسه با منابع مستند تاریخی و جنبه‌های کتابچه راهنمای کاربر که مشخصه فرآیندهای HBIM است، عنصر مهم دیگری را نشان می‌دهد، همانطور که نشان داده شد. توسط آزمایش انجام شده بر روی مطالعه موردی. از سوی دیگر، انتقادات عمده در این موارد خاص مربوط به همبستگی‌های بین مدل‌های معرف متفاوت شی معماری در رابطه با لایه‌بندی‌های آن با افزودن و/یا جایگزینی قطعات است، اما مهم‌تر از همه، در رابطه بین حضور و غیاب. ، بین چیزی که اغلب در شرایط ناپایدار نزدیک به فروپاشی قابل مشاهده است و آنچه دیگر قابل مشاهده نیست. بنابراین، مدل‌سازی غیبت به لحظه‌ای خاص در فرآیندهای شناخت این مصنوعات تبدیل می‌شود، زمانی که انتخاب‌هایی تحمیل می‌شوند که در غیاب منابع مستند، در برخی موارد، امکان بازسازی فرم با قیاس یا استنتاج فراهم می‌شود، در حالی که، در موارد دیگر، آنها فقط فرضیه ها را فرض می کنند. آزمایش تحقیق بر این جنبه‌های آخر با سناریوهایی متمرکز شده است که هنوز باید تا حدی مورد بررسی قرار گیرند و از نظر اثربخشی و اعتبار روش‌ها ارزیابی شوند. همچنین برای مقاصد یک مقایسه بین‌رشته‌ای ضروری، پیشنهاد برخی بازتاب‌های انتقادی اولیه با توجه به منطق تجربی تلفیقی از نوع قیاسی به جامعه علمی مفید است. در برخی موارد، اجازه می دهد تا فرم را با قیاس یا استنتاج بازسازی کند، در حالی که در برخی دیگر، آنها فقط فرضیه ها را پیش فرض می گیرند. آزمایش تحقیق بر این جنبه‌های آخر با سناریوهایی متمرکز شده است که هنوز باید تا حدی مورد بررسی قرار گیرند و از نظر اثربخشی و اعتبار روش‌ها ارزیابی شوند. همچنین برای مقاصد یک مقایسه بین‌رشته‌ای ضروری، پیشنهاد برخی بازتاب‌های انتقادی اولیه با توجه به منطق تجربی تلفیقی از نوع قیاسی به جامعه علمی مفید است. در برخی موارد، اجازه می دهد تا فرم را با قیاس یا استنتاج بازسازی کند، در حالی که در برخی دیگر، آنها فقط فرضیه ها را پیش فرض می گیرند. آزمایش تحقیق بر این جنبه‌های آخر با سناریوهایی متمرکز شده است که هنوز باید تا حدی مورد بررسی قرار گیرند و از نظر اثربخشی و اعتبار روش‌ها ارزیابی شوند. همچنین برای مقاصد یک مقایسه بین‌رشته‌ای ضروری، پیشنهاد برخی بازتاب‌های انتقادی اولیه با توجه به منطق تجربی تلفیقی از نوع قیاسی به جامعه علمی مفید است. آزمایش تحقیق بر این جنبه‌های آخر با سناریوهایی متمرکز شده است که هنوز باید تا حدی مورد بررسی قرار گیرند و از نظر اثربخشی و اعتبار روش‌ها ارزیابی شوند. همچنین برای مقاصد یک مقایسه بین‌رشته‌ای ضروری، پیشنهاد برخی بازتاب‌های انتقادی اولیه با توجه به منطق تجربی تلفیقی از نوع قیاسی به جامعه علمی مفید است. آزمایش تحقیق بر این جنبه‌های آخر با سناریوهایی متمرکز شده است که هنوز باید تا حدی مورد بررسی قرار گیرند و از نظر اثربخشی و اعتبار روش‌ها ارزیابی شوند. همچنین برای مقاصد یک مقایسه بین‌رشته‌ای ضروری، پیشنهاد برخی بازتاب‌های انتقادی اولیه با توجه به منطق تجربی تلفیقی از نوع قیاسی به جامعه علمی مفید است.
مدل‌سازی برای اشیاء دیجیتال BIM یک مصنوع معماری موجود باید لزوماً با فرآیند ساده‌سازی هندسی فرم‌های واقعی سروکار داشته باشد. این تا حدی رخ می‌دهد که جستجوی دیوانه‌کننده برای مطابقت کامل مدل ریاضی با حالت واقعی، یعنی ابر نقطه، تأثیری بر اثربخشی فرآیند مدل‌سازی ندارد. بارها اتفاق می‌افتد که اجسام ظاهراً مشابهی را می‌بینیم که در محیط BIM مدل‌سازی شده‌اند، با ساختار، مواد و پارتیشن‌های یکسان، که بر اساس اصل ترکیبی یکسان طراحی شده‌اند، اما در مدل‌ساز نسبت به انواع مختلف اشیاء آوران هستند. مطلوب است که آن چند میلی‌متر که آنها را متمایز می‌کند، میلی‌متر نباشد که به یک قصد طراحی مرتبط نیست، بلکه قطعاً به فرآیند صنعت‌کاری چیدن خود عناصر مرتبط است.
بنابراین، سؤالات اصلی عبارتند از: آیا منطقی است که اعلام کنیم که انواع مختلفی از یک عنصر وجود دارد، فقط به این دلیل که «ابر چنین می‌گوید»؟ حتی بیشتر، آیا استفاده از یک ابزار پارامتریک که برای بهینه سازی فرآیندها ایجاد شده است، برای ایجاد منحصر به فرد بودن، حتی اگر وجود نداشته باشد، منطقی است؟ در نهایت، اگر این واقعیت قطعی باشد که اندازه‌گیری انحراف تنها راه علمی برای اعلام دقت یک مدل ریاضی است، به همان اندازه درست است که مدل ریاضی که به ابر نزدیک‌تر است و بنابراین از یکتایی تشکیل شده است، آیا معتبرتر از مواردی است که بیشتر از آن انحراف داشته باشد، اما می تواند تاریخچه و اهداف طراحی ساختمان را به صورت پارامتریک بیان کند؟
باید در نظر داشت که برای یک ساختمان در وضعیت ویران، ساده‌سازی هندسی برخی از عناصر که به دلیل پوسیدگی یا ناپایداری شکل اولیه خود را از دست داده‌اند، می‌تواند حتی بیشتر از سایر بناهای تاریخی مشخص و مشهود باشد، به‌ویژه در هنگام برخورد. با موضوع غیبت: بازسازی یک جزء گمشده بر اساس یک فرآیند قیاسی است. در نتیجه، فرم ساده شده با ماهیت فرضی و ایده آل سازگار است. برای چنین ساختمان‌هایی، ساده‌سازی در فرآیند مدل‌سازی می‌تواند معنای عمیق‌تری پیدا کند. همانطور که گفته شد، اینها ساختمان هایی با ارزش معماری ضعیف هستند که نیازی به حفظ در وضعیتی که در آن یافت می شوند، ندارند. دور از آن. پروژه احیای این ساختمانها در هر صورت باید شامل اقداماتی برای ادغام و بازیابی خواص استاتیک اصلی عناصر است. بنابراین، ساده‌سازی هندسی در مدل خرابه BIM نه تنها فرآیند ساخت خود مدل را تسهیل می‌کند، بلکه می‌تواند به یک اقدام پیش از پروژه نیز تبدیل شود.
با توجه به این استثنائات هندسی، رویکرد مدل‌سازی چنین ساختمانی در یک محیط دیجیتالی ریاضی پارامتریک یک واقعیت بسیار دشوار است، زیرا هندسه‌ها محصول تحقیقات و مطالعات انجام‌شده هستند. مدل معرف وضعیت کنونی، همانطور که ذکر شد، ردیابی صرف مدل پیمایشی نیست، بلکه ترکیبی از رویدادهایی است که در طول زمان رخ داده اند که از مطالعه کتابشناختی و از تحلیل انتقادی خود مدل نظرسنجی به دست آمده است.
مرحله دانش اولیه برای مدل‌سازی و مدیریت بار اطلاعات چیزی است که یک HBIM را از یک BIM کلاسیک متمایز می‌کند. با این حال، به طور کلی می توان تأیید کرد که هیچ پروژه بازیابی هرگز معتبر نخواهد بود اگر ریشه های خود را بر یک مطالعه تاریخی دقیق استوار نکند، فرآیندی که معمولاً اطلاعات ناهمگون زیادی تولید می کند (عکاسی، کارتوگرافی، متنی و غیره). ). استراتژی پیاده‌سازی شده توسط آزمایش انجام‌شده بر روی خرابه Vallantica برای محافظت از ماهیت اطلاعات با عدم سپردن آن‌ها به نرم‌افزار مدل‌سازی سه‌بعدی به منظور اطمینان از چابکی در فرآیند و استقلال برای متخصصان، در نظر گرفته شده است. این محیط کار، اگرچه مستقل و بخشی است، اگر امکان اتصال به صورت نیمه خودکار اطلاعات مختلف و پایگاه های داده سه بعدی با یکدیگر را در نظر بگیریم، از نظر قابلیت همکاری، پیامدهای مثبتی دارد، به طوری که می توان یک جریان اطلاعات پشتیبانی شده پیوسته با یک اتصال دو طرفه برقرار کرد. شرط لازم برای قابلیت همکاری این است که داده ها در طول این جریان از بین نرود یا تحریف نشود.
استفاده از زبان‌های بصری کل فرآیند را کاملاً واضح می‌سازد و سهم بزرگی در “جنبه شفافیت” دارد [ ۱۳ ]. همچنین اجازه می دهد تا ماهیت اطلاعات حفظ شود و در عین حال سهولت مدیریت و اصلاح در نرم افزار متنی توسط اپراتورها حفظ شود، روند پیوند داده ها به مدل را کاهش دهد و بر ویژگی اصلی بازبینی فوری تغییرات تأثیری نگذارد. یک مدل BIM

۵٫ نتیجه گیری ها

همانطور که قبلاً در مقدمه پیش‌بینی شد، این آزمایش اجازه نمی‌دهد نتیجه‌گیری واقعی شود، اما اجازه می‌دهد تا برخی از ویژگی‌ها و مشکلات HBIM را با توجه به ویژگی‌های مطالعه موردی برجسته کند. در میان مقوله‌هایی که میراث بناهای تاریخی را متمایز می‌کند، ساختمان‌های در حالت ویران بی‌تردید ویژگی‌هایی را ارائه می‌دهند که رویکرد BIM نیازمند برخی انتخاب‌های روش‌شناختی و عملیاتی است. دانش چند رشته ای که اساس هر پروژه ای برای بازیابی و ارتقای میراث ساختمانی است، از طریق به اشتراک گذاری مدل به BIM وارد می شود که نه تنها “مواد” هندسی کاملاً ملموس است، بلکه در در عین حال، انتزاعی، غیر مادی، نامرئی و ناملموس. ویژگی این فرآیند در توانایی ارتقای قابلیت همکاری واقعی از طریق اجرای الگوریتم های اشتراک گذاری از طریق VPL و امکان قابل مشاهده کردن نامرئی از طریق، به عنوان مثال، نقشه های همبستگی بین مدل ها یا از طریق تبدیل داده های عددی در نمایشگرهای گرافیکی مناسب است. . بنابراین، مدل سازی دانش به معنای معمولی علم و فناوری، تفسیر پدیده (در مورد ما، یک ساختمان) با تعریف ساختار منطقی سازماندهی داده ها، مادی و غیر مادی است که قادر به تسهیل، و همچنین تغذیه فرآیندهای با فضیلت بهبود است. از میراث فرهنگی عظیم و متنوع ما. نقشه های همبستگی بین مدل ها یا از طریق تبدیل داده های عددی در نمایشگرهای گرافیکی مناسب. بنابراین، مدل سازی دانش به معنای معمولی علم و فناوری، تفسیر پدیده (در مورد ما، یک ساختمان) با تعریف ساختار منطقی سازماندهی داده ها، مادی و غیر مادی است که قادر به تسهیل، و همچنین تغذیه فرآیندهای با فضیلت بهبود است. از میراث فرهنگی عظیم و متنوع ما. نقشه های همبستگی بین مدل ها یا از طریق تبدیل داده های عددی در نمایشگرهای گرافیکی مناسب. بنابراین، مدل سازی دانش به معنای معمولی علم و فناوری، تفسیر پدیده (در مورد ما، یک ساختمان) با تعریف ساختار منطقی سازماندهی داده ها، مادی و غیر مادی است که قادر به تسهیل، و همچنین تغذیه فرآیندهای با فضیلت بهبود است. از میراث فرهنگی عظیم و متنوع ما.

منابع

  1. فیورینو، DR; Pilia، E. Il rudere come-time-landmark del paesaggio storico. آگریبوس. Paesaggio Ambiente ۲۰۱۴ ، ۱۷ ، ۱۰۸–۱۱۴٫ [ Google Scholar ]
  2. مورفی، ام. مک گاورن، ای. پاویا، S. مدل سازی اطلاعات ساختمان تاریخی (HBIM). افزودن هوشمندی به بررسی های لیزری و تصویری معماری کلاسیک اروپا. ساختار. Surv. ۲۰۰۹ ، ۲۷ ، ۳۱۱-۳۲۷٫ [ Google Scholar ] [ CrossRef ][ نسخه سبز ]
  3. لوپز، FJ; Lerones، PM; لاماس، ج. گومز-گارسیا-برمخو، جی. Zalama، E. مروری بر مدل‌سازی اطلاعات ساختمان میراث (H-BIM). فناوری چند وجهی تعامل داشتن. ۲۰۱۸ ، ۲ ، ۲۱٫ [ Google Scholar ] [ CrossRef ] [ نسخه سبز ]
  4. دور، سی. مورفی، ام. وضعیت فعلی هنر مدل سازی اطلاعات ساختمان تاریخی. بین المللی قوس. فتوگرام حسگر از راه دور اسپات. Inf. علمی ۲۰۱۷ ، XLII-2/W5 ، ۱۸۵–۱۹۲٫ [ Google Scholar ] [ CrossRef ][ نسخه سبز ]
  5. بیانچینی، سی. اینگلز، سی. Ippolito، A. Il Il Dilla Rappresentazione nel Building Information Modeling (BIM) به ازای هر هزینه‌ای. Disegnarecon ۲۰۱۶ ، ۹ ، ۱۰٫۱–۱۰٫۹٫ [ Google Scholar ]
  6. Quintilla-Castán، M. HBIM برای el inventario del patrimonio arquitectónico. در مجموعه مقالات EUBIM 2021 — کنفرانس بین المللی BIM/10 Encuentro de Usuarios BIM، والنسیا، اسپانیا، ۲۹ سپتامبر تا ۲ اکتبر ۲۰۲۱؛ Universitat Politècnica de València: والنسیا، اسپانیا، ۲۰۲۱٫ [ Google Scholar ]
  7. پوکوبلی، DP; بوهم، جی. برایان، پی. با این حال، J. BIM برای علم میراث: یک بررسی. میراث. علمی ۲۰۱۸ ، ۶ ، ۳۰٫ [ Google Scholar ] [ CrossRef ] [ نسخه سبز ]
  8. رادانوویچ، م. فریزر، سی. خوشلهام، ک. دقت هندسی و غنای معنایی در میراث BIM: مروری. رقم. Appl. آرکائول. فرقه میراث. ۲۰۲۰ ، ۱۹ ، e00166. [ Google Scholar ] [ CrossRef ]
  9. اوزرن، او. کوروماز، ام. لیدار به HBIM برای تحلیل بناهای تاریخی. Adv. LiDAR ۲۰۲۱ ، ۱ ، ۲۷-۳۱٫ [ Google Scholar ]
  10. باریل، وی. فوتیا، ع. کاندلا، جی. Bernardo, E. ادغام مدل سه بعدی از بررسی پهپاد در BIM. بین المللی قوس. فتوگرام حسگر از راه دور اسپات. Inf. علمی ۲۰۱۹ ، XLII-2/W11 ، ۱۹۵–۱۹۹٫ [ Google Scholar ] [ CrossRef ][ نسخه سبز ]
  11. پاریس، L. اسکنر لیزری سه بعدی با کیفیت و با کیفیت. در مجموعه مقالات X Congreso International Espresiòn Gràfica Aplicada a la Edificaciòn، آلیکانته، اسپانیا، ۲-۴ دسامبر ۲۰۱۰; جلد ۱، ص ۲۷۹–۲۸۹٫ [ Google Scholar ]
  12. بروساپورچی، اس. Maiezza، P. تاتا، A. Prime riflessioni sulla rappresentazione e parametrizzazione HBIM dell’apparecchiatura costruttiva storica. در مدل سازی سه بعدی و مدل BIM و راهکارهای دیجیتالی ; DEI srl Tipografia del Genio Civile: رم، ایتالیا، ۲۰۱۹؛ ص ۱۸۲-۱۹۷٫ [ Google Scholar ]
  13. Brusaporci, S. اهمیت صادق بودن: مسائل شفافیت در تجسم دیجیتال میراث معماری. در کتابچه راهنمای تحقیق در مورد فن آوری های نوظهور برای میراث معماری و باستان شناسی ; Ippolito، A.، Ed. IGI Global: Hershey, PA, USA, 2017; صص ۶۸-۹۶٫ [ Google Scholar ]
شکل ۱٫ چند نمونه از ساختمان های منزوی و تجمیعی در حالت ویران.
شکل ۴٫ ( الف ) ابر پراکنده ایجاد شده برای امکان جهت گیری نسبی تصاویر تا حدی در هوا و بخشی از زمین. ( ب ) نمای پرسپکتیو ابر متراکم. ( ج ) نمای بالای سقف ها در ابر متراکم قابل مشاهده است.
شکل ۵٫ ( الف ) فرآیند تقسیم‌بندی ابر نقطه‌ای به برش‌هایی به منظور استخراج اطلاعات دو بعدی، ( ب ، د ) یکی از برش‌هایی که ضخامت‌ها و ترازها به ترتیب روی آن تجزیه و تحلیل شدند. ( ج ) نمای طرح موضوعی مدل BIM که در آن یک سیستم رنگی مرتبط با پارامتر دیوار “ضخامت” برای هر مقدار به دست آمده از بررسی. این فرآیند پارتیشن های ساختمان را با ویژگی های مشابه برجسته می کند. ( ه ) نمای ساده از مدل BIM که در آن ترازهای استنتاج شده از تجزیه و تحلیل ابر پارامتری از عنصر نیست، بلکه دستورالعملی است که بر اساس آن ساخته شده است.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خانهدربارهتماسارتباط با ما