سیستم‌های اطلاعات جغرافیایی برای تصمیم‌گیری گروهی (به سمت GIS مشارکتی) قسمت ۲۷


برای هر مطالعة معین، سؤالات پژوهشی را می‌توان با نگرانی در هر یک یا چند حوزه از سه حوزة تحقیق محتوایی، مفهومی و روش‌شناختی برانگیخت. یکی از آن حوزه‌ها، معمولاً به «حوزة اصلی» تبدیل می‌شود؛ یعنی دیدگاهی که از طریق آن به سؤالات پرداخته می‌شود. برینبرگ و مک گراث (۱۹۸۵)، حوزة رهبری را به‌عنوان حوزه‌ای که «جهت‌گیری» تحقیق را ارائه می‌دهد، توصیف می‌کنند. اگر سؤالات ماهیت دارند، دامنة سرب حوزة ماهوی است. اگر سؤالات از لحاظ نظری انگیزه دارند، حوزة هدایت به حوزة مفهومی تبدیل می‌شود. اگر سؤالات ماهیت روش‌شناختی دارند، حوزة اصلی، حوزة روش‌شناختی است. با این حال، هر سه حوزه بخشی از فعالیت‌های تحقیقاتی هستند؛ بنابراین جهت‌گیری تحقیق به این بستگی دارد که کدام دامنه منجر می‌شود، کدام دامنه پشتیبانی می‌کند و کدام دامنه محدودیت دارد.

عناصر حوزة روش‌شناختی را متغیر می‌نامند. متغیرهای موجود در سؤالات مورد توجه تحقیق، از نظر آنچه «حالت‌های درمانی» نامیده می‌شود، در مرحلة بعدی بررسی می‌شوند. انتخاب یک یا چند حالت درمان برای متغیرهای بیان‌شده برحسب واحد مشاهده، باید از ماهیت سؤالات پرسیده‌شده ناشی شود. حالت‌های درمان بین واحدهای مشاهده ارتباط برقرار کرده و برخی یا همه اندازه‌گیری می‌شوند؛ در حالی که برخی دیگر کنترل می‌شوند.

استراتژی جمع‌آوری داده‌ها، اجرای حالت درمان را از طریق جمع‌آوری داده‌ها در یک محیط معین امکان‌پذیر می‌سازد. استراتژی جمع‌آوری داده‌ها روشی برای جمع‌آوری داده‌ها است که توسط انتخاب‌های محقق در محیطی که شرکت‌کنندگان در آن قرار دارند، فعال/ محدود شده است؛ بنابراین، ابزار جمع‌آوری داده‌ها برای ثبت مشاهدات از تنظیمات استفاده می‌شود. ترکیب معینی از ابزارهای جمع‌آوری داده‌ها و تنظیمات مطالعه، شرایطی را ایجاد می‌کند که انواع خاصی از داده‌ها را برای تجزیه و تحلیل در دسترس و/ یا منع می‌کند. به این ترتیب، استراتژی جمع‌آوری داده، زمینة تعبیه داده‌ها را ایجاد می‌کند. در ادامة این فصل، اهداف مختلفی را برای راهبردهای جمع‌آوری داده‌ها ارائه می‌کنیم که می‌توان از آن‌ها برای مقایسة یک استراتژی با استراتژی دیگر استفاده کرد. این به نوبة خود به ما کمک می‌کند تا مفاهیم کیفیت تحقیق را از دیدگاه‌های مختلف درک کنیم.

پس از ایجاد استراتژی جمع‌آوری داده‌ها، مهم است که استراتژی تجزیه و تحلیل داده‌ها را در نظر بگیرید. استراتژی تحلیل، روشی است که سعی در بررسی روابط بین مشاهدات دارد. این روابط بازتابی است از آنچه در یک سؤال تحقیقی به‌خوبی بیان شده است. استراتژی تجزیه و تحلیل داده‌ها از مشخصات حالت درمان پیروی می‌کند و با استراتژی جمع‌آوری داده‌ها، با در نظر گرفتن سطوح اندازه‌گیری داده‌ها بر اساس حالت، محدود می‌شود. استراتژی تجزیه و تحلیل داده‌ها از مجموعه‌ای از رویه‌ها تشکیل شده است که معمولاً «تکنیک‌ها» نامیده می‌شوند؛ اگرچه برخی از محققان ترجیح می‌دهند آن‌ها را «روش» بنامند. تکنیک‌های تجزیه و تحلیل، مجموعه‌ای از روابط را که باید با دو حوزة دیگر تطابق داشته باشند، بررسی می‌کنند. وقتی تکنیک‌های حوزة روش‌شناختی همان مقایسه‌های رابطه‌ای مورد نظر را در حوزه‌های مفهومی و محتوایی اجرا نمی‌کنند،

آخرین مرحلة استراتژی تحقیق، استراتژی گزارش است. استراتژی گزارش‌دهی، نحوة گزارش یافته‌های خاص را مشخص می‌کند. برخی از مسائل اساسی در مورد گزارش‌ها، برنامة زمان‌بندی گزارش‌ها، یعنی گزارش‌های موقت، گزارش نهایی است. مخاطب مورد نظر؛ از چه نوع ساختارهای اطلاعاتی برای جذب مخاطب استفاده می‌شود و توزیع مورد انتظار یافته‌ها. بخش مهمی از استراتژی گزارش‌دهی، پیوندی است که محقق برای ایجاد فرصتی برای تأیید یافته‌ها ایجاد می‌کند. یک محقق باید بخواهد که مخاطب قبل از انتقاد، از محدودیت‌ها و سوگیری نتایج آگاه باشد. به دلیل عدم معرفی آن‌ها بی‌اعتبار شده است.

مراحل «هنجاری» یک استراتژی تحقیقاتی که در بالا توضیح داده شد، چارچوبی برای فهرست کردن مجموعه‌ای از گزینه‌های استراتژی تحقیق همراه با اجزای مشخصة آن‌ها فراهم می‌کند (جدول ۴٫۴ را ببینید). یک لیست جامع‌تر

 

 

 

جدول ۴٫۴ مؤلفه‌های مشخصة مراحل استراتژی تحقیق

کلید:

یک متغیر به روش‌های زیر رفتار می‌شود:

K: ثابت (ثابت)

X: پارتیشن Y: (کنترل‌شده)        مشاهده‌شده (اندازه‌گیری‌شده)

M: مطابق طرح (کنترل ثانویه) R: بر اساس طرح تصادفی شده است.

من : نادیده گرفتم توسط طرح

استراتژی‌ها، پرداختن به تمام تحقیقات علمی رفتار اجتماعی، فراتر از این است محدودة این کتاب  با این حال، فهرستی که ما ارائه می‌دهیم، در مقایسه با آنچه دیگر کتاب‌های درسی و تک‌نگاری ارائه کرده‌اند، سهم نسبتاً قابل توجهی دارد. یک خوانندة ناظر در این زمان، ممکن است متوجه شود که برچسب‌های استراتژی‌های تحقیق در ستون سمت چپ، مشابه برچسب‌های اجزای مختلف یک استراتژی است؛ به‌عنوان مثال، استراتژی جمع‌آوری داده یا استراتژی تجزیه و تحلیل داده، همان‌طور که در ادبیات یافت می‌شود. برچسب‌ها برای استراتژی تحقیق، معمولاً از استراتژی جمع‌آوری داده یا استراتژی تجزیه و تحلیل داده‌ها هدایت می‌شوند، اما به‌ندرت ترکیبی از هر دو هستند؛ به همین دلیل است که اصطلاحات در روش‌های تحقیق بسیار گیج‌کننده هستند و از این‌رو، درک آن بدون کارآموزی دشوار است. اگرچه ما برای مرتب کردن آن با سردرگمی در اصطلاحات دست و پنجه نرم می‌کنیم،

و همچنین شباهت‌ها و تفاوت‌های میان اصطلاحات پرکاربرد ارائه‌شده توسط فاز در یک استراتژی.  فهرست راهبردها در جدول ۴٫۴ تلاش می‌کند «ترکیب‌های سودمند» اجزا را از فازی به فاز دیگر ترتیب دهد. انتخاب از بین راهبردها به درک مزایا و معایب هر مرحله بستگی دارد؛ زیرا هریک دارای فرصت‌ها و محدودیت‌های ذاتی هستند که بر اجزای مشخصة دقیق در میان مراحل تأثیر می‌گذارند تا به سؤالات تحقیق به بهترین شکل ممکن پاسخ دهند. ما اجزای تفصیلی را برای هر مرحله از استراتژی‌ها (در جدول ۴٫۴ فهرست شده) در بخش زیر، توضیح می‌دهیم تا مبادلات بین استراتژی‌ها را برجسته کنیم.

اگر بتوانیم خصوصیات تفصیلی هر مرحله را مستقل از فاز دیگر تعیین کنیم، ترکیب استراتژی تحقیق ساده خواهد بود فاز. اگر چنین بود، حدس می‌زنیم که درجة آشفتگی و سردرگمی در اصطلاحات زیاد نبود و تا به امروز، کتاب‌های کمتری در مورد روش‌های تحقیق نوشته می‌شد. معضل این است که اثرات متقابلی وجود دارد که بین (مؤلفه‌های خاص) فازها رخ می‌دهد؛ از این‌رو، برخی از ترکیبات اجزای مشخصه از فازی به فاز دیگر بهتر از دیگران با هم کار می‌کنند. به همین دلیل است که ما سعی کرده‌ایم اصطلاح «استراتژی تحقیق» را به‌عنوان مجموعه‌ای از مراحل توضیح دهیم؛ اگرچه کاملاً تشخیص می‌دهیم که چنین مراحلی ممکن است به‌عنوان فعالیت‌های تعاملی و دایره‌ای بر اساس درک فزایندة مبادلات تکامل یابند. برای مرتب کردن این مشکل، اکنون هریک از مراحل استراتژی تحقیق و ویژگی‌های مرتبط با هریک را در نظر می‌گیریم تا مبادلات را بهتر روشن کنیم.


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خانهدربارهتماسارتباط با ما