سیستم‌های اطلاعات جغرافیایی برای تصمیم‌گیری گروهی (به سمت GIS مشارکتی) قسمت ۲


«ماکرو میکرو» چارچوبی برای موقعیت‌های تصمیم‌گیری مشارکتی

این فصل، خواننده را با رویکرد کلان_ خرد به فرایندهای تصمیم‌گیری آشنا می‌سازد. این یک رویکرد سیستماتیک و در عین حال انعطاف‌پذیر برای توصیف تصمیم‌گیری پیچیدة جغرافیایی و یکی از راه‌های ایجاد پایه‌ای برای درک ویژگی پیچیدة فرصت‌های پشتیبانی تصمیم است. ما نمونه‌ای از استراتژی تصمیم‌گیری کلان خرد را به‌عنوان راهی برای بیان مسائل اصلی در رویکرد کلان خرد ارائه می‌دهیم. هنگامی که رویکرد کلان پایه ارائه شد، در مورد جنبة خرد درک موقعیت‌های تصمیم‌گیری پیچیده از نظر نسخة تجدیدنظر‌شدة نظریة ساختار تطبیقی پیشرفته (EAST) – چیزی که ما اکنون EAST2 می‌نامیم، توضیح می‌دهیم. EAST2 از بیست‌وپنج جنبه تشکیل شده که در هشت ساختار جمع‌آوری شده است. روابط بین هشت سازه در قالب هفت فرض توصیف شده و هریک از این ساختارها و جنبه‌های مربوطه در زیر مورد بحث قرار گرفته است. ما نشان می‌دهیم که پیش‌فرض‌ها چگونه می‌توانند سؤالات تحقیق را برای تمرکز بر مطالعات تجربی در مورد استفاده از سیستم‌های اطلاعات جغرافیایی مشارکتی برانگیزند. همان‌طور که در فصل‌های ۵-۷ گزارش شده است، از EAST2 استفاده کرده‌ایم تا ما را در تحقیقات تجربی خود که شامل تصمیم‌گیری مشترک با پشتیبانی GIS است، راهنمایی کند.

رویکرد کلان_خرد به موقعیت‌های تصمیم‌گیری، به ما کمک می‌کند تصمیم‌گیری پیچیدة جغرافیایی را درک کنیم و راهی برای توصیف فرصت‌های پشتیبانی تصمیم ارائه می‌کند. در این فصل، مثالی از استراتژی تصمیم‌گیری کلان_خرد به‌عنوان راهی برای بیان مسائل اصلی در رویکرد کلان خرد ارائه می‌دهیم. روابط بین سازه‌ها و از این‌رو جنبه‌ها در قالب هفت مقدمه به عنوان پایه‌ای برای انگیزش سؤالات تحقیق در مورد تعامل انسان-رایانه-انسان در طول استفاده از PGIS توصیف می‌شوند.

۲٫۱رویکرد کلان خرد به موقعیت‌های تصمیم‌گیری

افرادی که داخل و بین اداره‌ها، سازمان‌ها، آژانس‌ها، دولت‌ها و غیره در تعامل هستند، یکدیگر را به موقعیت‌های تصمیم‌گیری پیچیده، عمومی- خصوصی جغرافیایی، همان‌طور که در فصل ۱ معرفی شد تشویق ‌کنند. ادامة آن از آنچه قبلاً برایشان مؤثر یا بی‌تأثیر بوده و از طریق افراد و گزارش‌هایی که ارتباط برقرار می‌کنند، ناشی می‌شود. روشی که افراد اطلاعات را گرد هم می‌آورند (یا به‌صورتی که ممکن است، انجام نمی‌دهند)، ممکن است «آزمایش‌شده و واقعی» یا چیزی «بدیع» باشد. چنین استراتژی‌هایی ممکن است از یک دستور کار اندیشیده‌شده پیروی کنند یا ممکن است به‌طور موقت پیش بروند – حتی رویکردهای موقتی نیز استراتژی‌های ضمنی هستند. این فرآیند از آنچه هست یا نیست کار کردن، آنچه که کار کرده است یا کار نکرده است را می توان در یک موقعیت تصمیم “استراتژی کلان” نامید.به‌عنوان پایة یک چارچوب مفهومی، چنین استراتژی ممکن است به شیوه‌ای هنجاری مشخص شده باشد؛ یعنی چه اتفاقی باید بیفتد. شاید این استراتژی در طول زمان به صورت تدریجی توسعه یابد و از طریق تجزیه و تحلیل زنجیرة تصمیم ردیابی شده (پرسمن و ویلداوسکی ۱۹۸۴) و اکنون به‌عنوان یک توالی غیرزائد از مراحل بیان شود. منطق پشت استراتژی ممکن است مبتنی بر انواع ارزش‌های اجتماعی برای اثربخشی فرایند باشد تا یک یا چند دیدگاه – توافقی، تجربی، سیاسی و/ یا عقلانی – را برای غالب شدن تشویق کند (ریگان و روهربا، ۱۹۹۰). چارچوب‌بندی بسیاری از جنبه‌های چنین موقعیت‌های تصمیم‌گیری از طریق استراتژی‌های خرد کلان، همان‌طور که استفاده از سیستم‌های اطلاعات جغرافیایی مشارکتی (PGIS) را برجسته می‌کنیم، موضوع این فصل است. بعد از سی سال، اشتاینیتز (۱۹۹۰) در مورد کار در GIS برای طراحی و برنامه‌ریزی منظر توضیح می‌دهد که چگونه می‌توان از یک چارچوب مفهومی برای پیوند دادن شش سطح تحقیق به هم استفاده کرد. هر سطح با یک نوع (فاز) مدل‌سازی با GIS همراه است تا بیان جامعی از استراتژی پشتیبانی تصمیم برای برنامه‌ریزی و طراحی منظر را تشکیل دهد. اشتاینیتز (۱۹۹۰) تشخیص می‌دهد که چارچوب مفهومی می‌تواند نه‌تنها مدل‌سازی، بلکه تئوری‌هایی را که زیربنای مدل‌ها هستند، به هم پیوند دهد؛ زیرا هر مدل «تئوری‌محور» است. ما از همان چارچوب مفهومی به‌عنوان راهی برای بیان یک استراتژی کلان خرد برای موقعیت تصمیم‌گیری استفاده می‌کنیم که می‌تواند از هر تعداد فاز کلان تشکیل شده باشد.

علاوه بر وظایف سطح کلان یک موقعیت تصمیم‌گیری، بسیاری از «جزئیات کار تعبیه‌شده» وجود دارد که به نظر می‌رسد تقریباً برای همة تصمیمات مشخص باشد. با توجه به موقعیت‌هایی که با آن مواجه شده‌ایم، برای کمک به توضیح روابط بین جزئیات موقعیت‌های تصمیم‌گیری، از نظریة ساختار تطبیقی پیشرفتة (EAST) توسعه‌یافته توسط نییرجس و جانکوسکی (۱۹۹۷) و نسخة به‌روزشدة آن، EAST2ـ همان‌طور که در بخش ۲٫۳ توسعه یافته است ـ استفاده می‌کنیم. ما از EAST2 برای توصیف مراحل کلان یک موقعیت تصمیم‌گیری (یعنی از یک فاز کلان به فاز کلان دیگر)، اما با نمونه‌های متفاوتی از مفاهیم برای هر فاز استفاده می‌کنیم. به این ترتیب، توصیفی از موقعیت‌های تصمیم‌گیری را با استفاده از جزئیات «استراتژی خرد» مرتبط با استراتژی کلان ارائه می‌کنیم؛ بنابراین ما یک چارچوب مفهومی کلان خرد را بیان می‌کنیم. این رویکرد کلان خرد با EAST2، پیامدهای رفتاری اجتماعی استفاده از PGIS در جامعه را بیشتر توضیح می‌دهد. به این ترتیب، رویکرد کلان خرد بیشتر به «ایجاد چرخش نظری» در علم اطلاعات جغرافیایی به‌عنوان چرخشی از تمرکز بر فناوری صرف به تمرکز بر فناوری در زمینة اجتماعی کمک می‌کند (پیکلس،۱۹۹۷).

در حالی که از رویکرد خرد کلان برای بررسی موقعیت‌های تصمیم‌گیری استفاده می‌کنیم، می‌خواهیم توجه داشته باشیم که تفاوتی بین چارچوب مفهومی و نظریه مشاهده می‌کنیم. این تمایز در نمایش تصمیم‌گیری مشارکتی ما اهمیت دارد. هنگامی که مفاهیم و روابط در یک چارچوب مفهومی، به حدی اصلاح شود که به آن روابط به‌عنوان مقدمات (سؤالات و گزاره‌ها/ فرضیه‌های محرک تحقیق) نگاه شود، آنگاه چارچوب مفهومی را نظریه می‌نامند. در نتیجه، تفاوت بین چارچوب مفهومی و نظریه این است که روابط در چارچوب‌های مفهومی نقش توصیفی داشته، اما در یک نظریه نقش تبیینی دارند.

برخی از نظریه‌ها ممکن است فقط یک فرض را شامل شوند، در حالی که بیشتر نظریه‌های جامع ممکن است شامل پیش‌فرض‌های متعدد باشند. برای مراحل کلان یک موقعیت تصمیم گیری، که به نظر می رسد به “برنامه های خاص” برای آنچه کار می کند، وابسته است، ما (هنوز) ادعا نمی کنیم که نظریه ای را برای سطح کلان تصمیم گیری، یعنی نظریه ای برای توضیح مراحل تصمیم گیری در سطح کلان (پروژه) توضیح داده ایم.

همان‌طور که برای توضیحاتی که باید ارائه شود، به‌وضوح درک شده است، اما EAST2 یک چارچوب مفهومی قوی برای آن سطح است. ما در این زمینه، صرفاً با ادعاهای خود محافظه‌کار هستیم؛ با این وجود، از آنجایی که از EAST2 در سطح خرد برای درک تصمیم‌گیری «وظیفه‌گرا» بر اساس پیش‌فرض‌های متعدد استفاده می‌کنیم، چیزی که ایجاد کرده‌ایم، یک چارچوب کلان خرد بسیار قدرتمند است؛ بنابراین، کل چارچوبی که توضیح می‌دهیم، «چارچوب مفهومی برای موقعیت‌های تصمیم‌گیری کلان خرد» نامیده می‌شود. این چارچوب، بینش قابل توجهی را در مورد نظم و ویژگی‌های خاص تعدادی از موقعیت‌های تصمیم‌گیری پیچیده و جغرافیایی به ما ارائه کرده است. مطمئناً این تنها چارچوبی نیست که می‌تواند برای توضیح پیچیدگی موقعیت‌های تصمیم‌گیری مشارکتی استفاده شود، اما نشان خواهیم داد که یکی از جامع‌ترین‌هاست.

چارچوب EAST2 به ما این درک را می‌دهد که حداقل هشت دیدگاه اصلی در مورد چگونگی تفسیر شخصیت یک تصمیم وجود دارد. وضعیت. برای هریک از ساختارهای EAST2 یکی وجود دارد که شامل موارد زیر هستند:

  • تأثیرات اجتماعی – نهادی که به مردم و/ یا سازمان‌ها برای رسیدگی به یک نگرانی انگیزه می‌دهد.
  • تأثیر شرکت‌کنندگان گروه در گروهی از افراد که در یک موقعیت گرد هم می‌آیند.
  • نفوذ مشارکتی GIS به‌عنوان ابزاری که می‌تواند برای رفع نگرانی مورد استفاده قرار گیرد.
  • تخصیص واقعی ابزارها در فعالیت وظیفه؛
  • فرایند گروهی از نظر مدیریت وظیفه و تعارض.
  • ظهور ساختار اطلاعات در طی فرایندهای گروهی؛
  • نتایج کار برای یک تصمیم(ها)؛
  • نتایج اجتماعی از پرداختن به یک کار.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خانهدربارهتماسارتباط با ما