سیستم‌های اطلاعات جغرافیایی برای تصمیم‌گیری گروهی (به سمت GIS مشارکتی) قسمت ۱۴


در مرحلة فعالیت ۳C، «انتخاب یک انتخاب» را می‌توان از طریق ارزیابی گزینه با استفاده از مدل‌های انتخاب، رأی‌گیری، اجماع  و مذاکره انجام داد. میانجیگری و/ یا داوری، رأی‌گیری و اجماع می‌تواند با ترکیب لیست‌های اولویت‌بندی‌شدة همة گروه‌های ذی‌نفع جداگانه انجام شود. چنین رأی‌گیری و اجماعی ممکن است شروع روند مذاکره باشد. مذاکره ممکن است شامل در نظر گرفتن فهرست کلی اولویت‌ها به‌عنوان شروع و سپس بحث در مورد این باشد که در صورتی که معیارها وزن داده شوند، چگونه ممکن است یک سایت بالاتر از سایت دیگر قرار گیرد؟

به روشی متفاوت، ممکن است مجموعه گزینه‌هایی برای کمک به این مذاکره ابداع شود. چنین مجموعه‌هایی را می‌توان به‌عنوان «توافقنامة سهام» ایجاد کرد که به موجب آن، مشخص است گزینه‌های یک منطقة معین در رابطه با یکدیگر مورد بحث قرار می‌گیرند، اما گزینه‌های موجود در مجموعه‌های مختلف در رابطه با یکدیگر مورد بحث قرار نمی‌گیرند؛ یعنی «اگر تو یکی بگیری، من هم یکی می‌گیرم، او هم همین‌طور». از طرف دیگر، ممکن است شرکت‌کنندگان برای تصمیم‌گیری به میانجیگری یا داوری روی آورند. زمانی که مذاکره جواب نمی‌دهد، ممکن است میانجیگری با استفاده از طرف ثالث سودمند باشد. شخص ثالث کمک می‌کند تا معمولاً احساسات منفی بین دو دیدگاه (طرف) متعادل شود. داشتن دیدگاه‌های بیشتر، فرایند میانجی‌گری را پیچیده‌تر می‌کند. بحث در مورد تفاوت‌ها با استفاده از «دستگاه‌های کمکی تصمیم‌گیری» می‌تواند به بیرونی کردن اختلافات کمک کند. در شرایط تضاد شدیدتر، ممکن است به داوری نیاز باشد.

داوری به یک معنا، میانجیگری اجباری است؛ یعنی معمولاً لازم است حکم دادگاه به نفع همة طرف‌های مربوطه باشد. تفاسیر قانونی به‌طور کلی، برای روشن شدن آنچه واقعاً در خطر است و آنچه ممکن است اتفاق بیفتد (در صورت عدم توافق، به‌عنوان مثال جریمه)، مورد نیاز است. اگر همة این فرایندها در تلاش برای رسیدن به یک توصیه شکست بخورند، دادگاه معمولاً به‌عنوان آخرین راه‌حل، برای ایجاد نتیجة تصمیم‌گیری تلاش می‌کند. صرف نظر از اینکه چه طرفی نتیجة تصمیم‌گیری توصیه‌شده را تعیین می‌کند، بازنگری صورت می‌گیرد. چنین بررسی را می‌توان با تکنیک‌های پالایش قضاوت پشتیبانی کرد. در طول بررسی انتخاب(های) توصیه‌شده در مرحلة فعالیت ۳ بعدی، گزینه‌ها برحسب مقادیر اولیة ابداع‌شده از فاز ۱ مورد بحث قرار می‌گیرند. بازگشت ذهنی به اهداف اولیه، می‌تواند «بررسی راحتی» نهایی باشد که آیا کل فرایند انجام شده است یا خیر. به روشی عادلانه، نوشتن گزارش (نهایی) برای مستند کردن آنچه برای اجرا توصیه می‌شود، آخرین فعالیت در فرایند تصمیم‌گیری است. از آنجایی که گام بعدی، پیاده‌سازی برای اقدام است، فرایند تصمیم‌گیری و به دنبال آن اجرا و نظارت، هر سه با هم به‌عنوان مراحل کلان فرایند حل مسئله در نظر گرفته می‌شوند.

فرایند تصمیم‌گیری فوق، تنها یکی از بسیار فرایند هنجاری است که می‌تواند به‌عنوان دستورکار مورد توافق شرکت‌کنندگان – یا حداقل برگزارکننده و مسئولان فرایند – ایجاد شود. مجموعة متفاوتی از مراحل کلان، ممکن است دستورکار فرایند را در شرایط مختلف کوتاه یا طولانی کند. در هر صورت، مهم نیست که ممکن است چند مرحلة کلان فاز وجود داشته باشد، میکروفعالیت‌ها برای هر مرحله، زمینه را برای تجزیه و تحلیل نیازمندی‌ها فراهم می‌کند.

۳٫۲تجزیه و تحلیل سیستم مورد نیاز برای پشتیبانی تصمیم‌گیری فضایی مشترک

الزامات سیستم برای پشتیبانی کامپیوتری از فضای مشترک تصمیم‌گیری به ۲۵ جنبة EAST2 به‌عنوان مبنای نیازسنجی جامع که در بخش ۲٫۲ ارائه شده است، بستگی دارد. از جمله جنبه‌های مهم‌تر این نیازها برای پشتیبانی تصمیم‌گیری، درک نوع شرکت‌کنندگان، به‌عنوان مثال تازه‌کاران یا متخصصان و ترتیبات جلسه برای کار مشترک، مانند ملاقات حضوری،

کنفرانس از راه دور و مکان‌های مختلف/ زمان‌های مختلف کار گروهی است. با این حال، به اندازة کافی وظایف مشترک وجود دارد؛ مانند تصمیم‌گیری کامپیوتری. ابزارهای پشتیبانی را می‌توان برای حمایت از طیف وسیعی از شرکت‌کنندگان در فازهای مختلف در استراتژی تصمیم‌گیری در زمینة مکان‌های مختلف جلسات توسعه داد. شرکت‌کنندگان در جلسه می‌توانند در طراحی و ساخت جایگزین‌های جغرافیایی مختلف و به اشتراک گذاشتن ابزارهای نقشه‌برداری تعاملی در یک شبکة محلی با یکدیگر همکاری کنند (فابر، والاس و کاتبرتسون، ۱۹۹۵).

ارزیابی جایگزین‌های طراحی‌شدة مشترک، می‌تواند با تکنیک‌های ارزیابی معیارهای چندگانه که با ابزارهای رأی‌گیری تقویت شده‌اند، انجام شود(ملزسکی،۱۹۹۶) . نتایج ارزیابی را می‌توان بر روی نقشه‌های با هدف خاص که قادر به ارائة راه‌حل‌های اجماع جغرافیایی هستند، تجسم کرد (جانکوفسکی و استاسیک ۱۹۹۷، آرمسترانگ و دنشم،  ۱۹۹۵ و جانکوسکی و استاسیک،۱۹۹۷).

بر اساس توانایی‌های دانش شرکت‌کنندگان در تصمیم‌گیری (به‌عنوان محدودة آن‌ها در میان کارشناسان برای مبتدیان در استفاده از ابزارهای پشتیبانی تصمیم‌گیری فضایی) و مکان‌های ملاقات (از آنجایی که در مکان‌ها و زمان‌ها قرار دارند)، الزامات طراحی زیر رایج است:

۱٫یک سیستم پشتیبانی تصمیم فضایی برای کار مشترک باید ارائه شود. راهنمایی تصمیم‌گیری برای کاربران در قالب یک دستورکار (مانند آنچه در ۱۲ مرحلة فعالیت در جدول ۳٫۱ ارائه شده است) آمده است.

  1. یک سیستم نباید محدودکننده باشد. سیستم باید امکان انتخاب ابزار را به کاربران بدهد و مراحل به هر ترتیب.
  2. یک سیستم باید در حوزة مسائل تصمیم‌گیری فضایی جامع باشد و درنتیجه، تعدادی از ابزارهای اکتشاف فضای تصمیم‌گیری و تکنیک‌های ارزیابی را ارائه دهد.
  3. رابط کاربری باید هم فرایندگرا و هم داده‌گرا باشد تا امکان دسترسی به همان اندازه آسان به تکنیک‌های حل کار و همچنین، نقشه‌ها و ابزارهای تجسم داده‌ها وجود داشته باشد.
  4. یک سیستم باید بتواند از جلسات تسهیل‌شده پشتیبانی کند و از این‌رو، اجازه دهد تا تبادل اطلاعات بین اعضای گروه و بین اعضای گروه و تسهیل‌کننده انجام شود. همچنین، باید از کار مشترک توزیع‌شده در فضا و زمان با تسهیل تبادل اطلاعات و ارسال الکترونیکی راه‌حل حمایت کند. گزینه‌ها و رأی دادن از طریق اینترنت.
  5. عملکرد سیستم باید شامل قابلیت‌های ارزیابی چندمعیارة گسترده، تجزیه و تحلیل حساسیت و نقشه‌های تخصصی باشد که شامل پشتیبانی از شمارش ترجیحات و مقایسة عملکرد جایگزین، رأی‌گیری و ابزارهای ایجاد اجماع است.
  6. یک سیستم باید عملکردهای لازم را برای پشتیبانی از نیازها فراهم کند. یک کاربر پیشرفته بدون اینکه یک مبتدی را تحت تأثیر قرار دهد که نیاز به یک رابط کاربری راهنمای کاربر دارد.

موارد زیر را در سه بخش فرعی بعد، ارائه می‌دهیم:

a مختلف جلسات به‌عنوان «تنظیمات تصمیم‌گیری»؛

bپیکربندی‌های سخت‌افزاری خاصی که شاید مفیدتر از دیگران در تنظیمات مربوطه باشد و

cعملکرد از طیف گسترده‌ای از ابزارهای نرم‌افزاری و روش‌های پشتیبانی تصمیم‌گیری اساسی آن‌ها.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خانهدربارهتماسارتباط با ما