۲٫۳٫۲٫۱ مقدمات در مورد جنبههای دعوت یک کار تصمیمگیری فاز کلان
سه فرضیه (P1، P2 و P3) بر جنبههای تشکیل یک موقعیت تصمیمگیری مشارکتی تمرکز دارند.
فرض ۱: تأثیرات اجتماعی – نهادی بر تخصیص تأثیرات شرکتکنندگان گروه و/ یا تأثیرات اجتماعی – فنی تأثیر میگذارد. هدف از تکلیف تصمیم، ممکن است با دستور و/ یا هدف مشترک تعیین شود. گفته میشود که اهداف مشترک مبنای اصلی تلاشهای مشترک در یک محیط بینسازمانی است (وود و گری ۱۹۹۱). دستورات و/ یا اهداف بر انواع اطلاعاتی که تصور میشود مربوط به بحث هستند، تأثیر گذاشته و از اینرو، بر انواع ساختارهای اطلاعاتی که در ارائة اطلاعات مفیدند، تأثیر میگذارند. هنجارهای تعامل رهبری، خود را از انواع تنظیمات سازمانی شرکتکنندگان میگیرند. روابط کاری بین شرکتکنندگان طی یک دورة زمانی مشخص میشود؛ زیرا هر شرکتکننده از قوانین سازمانی آشناتر خود وام گرفته است (ساسکیند و فیلد ۱۹۹۶، وود و گری ۱۹۹۱). از آنجایی که تأثیرات نهادی- اجتماعی مانند دستورات و/ یا اهداف از سازمانهای مختلف وام گرفته شدهاند؛ بنابراین، انواع ساختارهای اطلاعاتی که تصور میشود در ارائة اطلاعات در مورد فعالیت تصمیمگیری مرتبط با آن وظایف و/ یا اهداف مفید هستند، هستند . با در نظر گرفتن موارد فوق، سؤالات تحقیقی مناسب ممکن است موارد زیر باشد. هدف از کار تصمیمگیری از چه طریقی بر آن تأثیر میگذارد؟
انواع ساختارهای اطلاعات جغرافیایی، بهعنوان مثال نقشهها، جداول، نمودارها و… توسط شرکتکنندگان اختصاص داده شده است. این سازمان از چه طریق بر تشکیل وضعیت تصمیم در ترکیب با تنوع از شرکتکنندگان بر نوع ساختار گروهی شرکتکنندگان تأثیر میگذارند؟
فرض ۲: تأثیرات مشارکتکنندگان گروه بر تخصیص تأثیرات اجتماعی- نهادی و/ یا تأثیرات اجتماعی- فنی تأثیر میگذارد.
گروهها بر اساس دانستههای شرکتکنندگان، دارای شخصیتهای متفاوتی هستند. آنها چگونه به جهان نگاه میکنند؟ دیدگاههای گروهی اغلب به دلیل انگیزهها، ارزشها و علایق آنها در موضوعات موضوعی متفاوت است. سندمن (۱۹۹۳) طی چندین سال کار در تلاش برای شفافسازی ارتباطات ریسک در جوامع، ۹ گروه از مردم را که نگران مشکلات مربوط به خطرات جامعه هستند، شناسایی کرد: همسایگان، شهروندان نگران، کارشناسان فنی، رسانهها، فعالان، مقامات منتخب، تجارت و صنعت، محلی، تنظیمکنندههای دولت ایالتی و فدرال. با این حال، دیگران در توضیح بیشتر ماهیت دیدگاهها در مورد موضوعات بحثبرانگیز و آگاه به ریسک، پیشنهاد کردهاند که دیدگاهها بر اساس سه خردهفرهنگ اصلی دستهبندی شوند: طرفهای ذینفع و متأثر، سیاستگذاران/ تصمیمگیرندگان و متخصصان فنی (رجسکی ۱۹۹۳، استرن و فاینبرگ ۱۹۹۶). شاید این سه خردهفرهنگ هستند که بیشترین تمایز را در نگرانیها در مورد موضوعات مرتبط با ریسک با خطرات و عدم قطعیتهای زیاد دارند (رزا ۱۹۹۸). اینکه عدد جادویی سه باشد یا نه یا چیزی متفاوت، موضوعی برای تحقیقات تجربی بیشتر است. صرف نظر از تعداد، ما انتظار داریم که دیدگاههای خاصی درک اطلاعات را به روشهای مختلف ارتقا دهند. اگر شرکتکنندگان با دیدگاههای متفاوت بیشتر تمایل دارند که انواع مختلف ساختارهای اطلاعات جغرافیایی را برای تخصیص اختصاص دهند، چرا چنین است؟
انواع مختلف ساختار گروهی شرکتکننده، امکان متفاوتی از استراتژیهای مشارکت (تعامل اجتماعی) در یک گروه (رن، وبلر و ویدمن ۱۹۹۵) را فراهم میکنند. این تفاوتها مربوط به صدا، ارتباطی است شایستگی و انصاف با در نظر گرفتن این یافتهها، مناسب است . سؤالات تحقیق ممکن است به شرح زیر باشد: دیدگاههای مختلف از جمله دیدگاههای معطوف به سیاستگذار/ تصمیمگیرنده، متخصص فنی/ علمی و طرف علاقهمند و متأثر، چگونه بر انواع ساختارهای اطلاعات جغرافیایی تخصیصیافته تأثیر میگذارند؟ با توجه به اینکه انواع مختلف ساختاردهی مشارکتکنندگان گروهی، یعنی استراتژیهای مشارکت، تفاوت در تعامل اجتماعی را تشویق میکند، به نظر میرسد چه نوع ساختارهای اجتماعی- فنی به تفاوت در ساختار شرکتکنندگان مرتبط است؟
فرض ۳: تأثیرات مشارکتی GIS بر تخصیص ابزارهای اجتماعی تأثیر میگذارد. تأثیرات نهادی و/ یا تأثیرات مشارکتکنندگان گروهی.
ملاقات حضوری، یک مکان معمول برای حمایت از تلاش مشترک است (وود و گری ۱۹۹۱). با این حال، پیشرفتهای گروهافزار اکنون امکان برگزاری جلسات را در مکانهای مختلف، نه فقط در داخل، فراهم میکند.
برای جلسات سنتی و حضوری درواقع، چهار نوع مکان ملاقات در فضا- زمان امکانپذیر است: ملاقات در یک مکان و یک زمان (سنتی رودررو)، ملاقات در مکانها و زمانهای مختلف (توزیعشده)، یک مکان و زمان متفاوت (استوری بورد)، جلسه و نشست در مکانهای مختلف و همزمان (تماس کنفرانس) (جارک،۱۹۸۶) جلسة معین محیطها احتمالاً برای انواع مختلف ساختارهای اطلاعاتی مساعدتر هستند؛ زیرا سه مورد اخیر نسبتاً جدیدتر و در انتقال اطلاعات محدودترند. ما هنوز در حال بررسی نحوة استفاده از آنها هستیم. دلیل اینکه این مکانها احتمالاً مفیدتر میشوند، این است که هرکدام در زمان و انرژی صرفهجویی میکنند. درنتیجه، یک سؤال اساسی در هنگام ایجاد اهداف برای برنامهریزی زمین این خواهد بود: «هریک از چهار مکان ملاقات، چگونه بر تولید تعداد و نوع ساختارهای اطلاعاتی مفید برای درک معیارهای فضایی که میتوانند با PGIS پردازش شوند، تأثیر میگذارند؟»
در فنآوری گروهافزار، «روح» یک فناوری میتواند بر تخصیصها و درنتیجه تعامل اجتماعی تأثیر بگذارد (دسانستیس و پول ، ۱۹۹۴). روح «شخصیت مورد نظر» فناوری است؛ یعنی تأثیر فرهنگی زیربنایی که باید تقویت شود و نه طراحی فنی اساسی. روح یک قابلیت اجتماعی- فنی ممکن است ارتباطات و/ یا تجزیه و تحلیل را در طول تعامل اجتماعی تقویت کند یا مانع آنها شود. فناوری گروهافزار معمولاً دارای روحی «مشارکتآمیز» و «دموکراتیک» است که در کاربرد مورد نظر خود نهفته است، اما گروهها ممکن است از فناوری به روشهای طعنهآمیز (ناخواسته) استفاده کنند و تنها به شرکتکنندگان خاصی اجازه دهند از ویژگیهای خاص استفاده کنند و جنبة مشارکتی را سرکوب کنند. موضوعات فوق در کنار هم، سؤالات پژوهشی را تشویق میکنند: «چگونه دیدگاههای مختلف، از جمله دیدگاههایی که به سیاستگذاری/ تصمیمگیری گرایش دارند،
بدانید که مراحل مختلف یک موقعیت تصمیمگیری بر تخصیص ساختارهای اطلاعات جغرافیایی تأثیر میگذارد؛ بهطوری که نقشهها تمایل به اکتشاف و جداول تمایل به تحلیل دارند (جانکوسکی،نییرجس،۲۰۰۱) با توجه به اینکه انواع مختلف ساختاربندی مشارکتکنندگان گروهی، یعنی استراتژیهای مشارکت، تفاوتها را در تعامل اجتماعی تشویق میکنند، سؤال پژوهشی مرتبط ممکن است این باشد: «به نظر میرسد چه نوع ساختارهای اجتماعی- فنی بهعنوان کمک اطلاعاتی با تفاوتها در ساختار مشارکتکنندگان مرتبط است؟»