در بسیاری از کشورهای غربی، فعالیتهای نقشهبرداری و ثبت اطلاعات قطعات زمین و ساختمانها و حقوق، محدودیتها و مسئولیتهای مرتبط، نقش خود را به عنوان ستونهای مهم یک جامعه کارآمد تثبیت کردهاند. مقامات نقشه برداری ملی، کاداستر و ثبت زمین به عنوان سازمان های عمومی مسئول انجام این وظایف در شکل گیری توسعه کل بخش اداره زمین در یک موقعیت کلیدی هستند. بیشتر این مراجع، اهداف، جهتگیریها و اهداف خود را در قالب راهبردهایی تدوین کردهاند. با این حال، درک درستی از نوع اهدافی که این مقامات از طریق استراتژی های خود دنبال می کنند و چرایی آن وجود ندارد. این مطالعه با استفاده از یک پرسشنامه آنلاین به عنوان روش، اهداف استراتژی و همچنین محرک های استراتژی نقشه برداری ملی، کاداستر، و مراجع ثبت اسناد و املاک ما متوجه شدیم که اهداف استراتژی تا حد زیادی همگرا هستند و به ویژه به دیجیتالی شدن، ویژگی های داده، مشتریان و نیازهای جامعه و توسعه سازمانی مربوط می شوند. علاوه بر این، مشاهده می کنیم که کار استراتژی این مقامات اغلب با تغییر در نیازهای مشتری و تغییر در سیاست های دولت هدایت می شود. سهم این مطالعه در ارائه یک نمای کلی از چگونگی ترسیم نقشههای ملی، کاداستر و سازمانهای ثبت اسناد و املاک در توسعه آینده نزدیک و برجسته کردن این موضوع است که اگرچه اهداف، در بیشتر موارد، با کیفیت یک زمین خوب و بیطرف همسو هستند. در سیستم اداری، مقامات تمایل کمی برای پیگیری تغییرات دگرگون کننده یا پارادایمیک از طریق استراتژی های خود نشان می دهند. ما متوجه شدیم که اهداف استراتژی تا حد زیادی همگرا هستند و به ویژه به دیجیتالی شدن، ویژگی های داده، مشتریان و نیازهای جامعه و توسعه سازمانی مربوط می شوند. علاوه بر این، مشاهده می کنیم که کار استراتژی این مقامات اغلب با تغییر در نیازهای مشتری و تغییر در سیاست های دولت هدایت می شود. سهم این مطالعه در ارائه یک نمای کلی از چگونگی ترسیم نقشههای ملی، کاداستر و سازمانهای ثبت اسناد و املاک در توسعه آینده نزدیک و برجسته کردن این موضوع است که اگرچه اهداف، در بیشتر موارد، با کیفیت یک زمین خوب و بیطرف همسو هستند. در سیستم اداری، مقامات تمایل کمی برای پیگیری تغییرات دگرگون کننده یا پارادایمیک از طریق استراتژی های خود نشان می دهند. ما متوجه شدیم که اهداف استراتژی تا حد زیادی همگرا هستند و به ویژه به دیجیتالی شدن، ویژگی های داده، مشتریان و نیازهای جامعه و توسعه سازمانی مربوط می شوند. علاوه بر این، مشاهده می کنیم که کار استراتژی این مقامات اغلب با تغییر در نیازهای مشتری و تغییر در سیاست های دولت هدایت می شود. سهم این مطالعه در ارائه یک نمای کلی از چگونگی ترسیم نقشههای ملی، کاداستر و سازمانهای ثبت اسناد و املاک در توسعه آینده نزدیک و برجسته کردن این موضوع است که اگرچه اهداف، در بیشتر موارد، با کیفیت یک زمین خوب و بیطرف همسو هستند. در سیستم اداری، مقامات تمایل کمی برای پیگیری تغییرات دگرگون کننده یا پارادایمیک از طریق استراتژی های خود نشان می دهند. مشتریان و نیازهای جامعه و توسعه سازمانی. علاوه بر این، مشاهده می کنیم که کار استراتژی این مقامات اغلب با تغییر در نیازهای مشتری و تغییر در سیاست های دولت هدایت می شود. سهم این مطالعه در ارائه یک نمای کلی از چگونگی ترسیم نقشههای ملی، کاداستر و سازمانهای ثبت اسناد و املاک در توسعه آینده نزدیک و برجسته کردن این موضوع است که اگرچه اهداف، در بیشتر موارد، با کیفیت یک زمین خوب و بیطرف همسو هستند. در سیستم اداری، مقامات تمایل کمی برای پیگیری تغییرات دگرگون کننده یا پارادایمیک از طریق استراتژی های خود نشان می دهند. مشتریان و نیازهای جامعه و توسعه سازمانی. علاوه بر این، مشاهده می کنیم که کار استراتژی این مقامات اغلب با تغییر در نیازهای مشتری و تغییر در سیاست های دولت هدایت می شود. سهم این مطالعه در ارائه یک نمای کلی از چگونگی ترسیم نقشههای ملی، کاداستر و سازمانهای ثبت اسناد و املاک در توسعه آینده نزدیک و برجسته کردن این موضوع است که اگرچه اهداف، در بیشتر موارد، با کیفیت یک زمین خوب و بیطرف همسو هستند. در سیستم اداری، مقامات تمایل کمی برای پیگیری تغییرات دگرگون کننده یا پارادایمیک از طریق استراتژی های خود نشان می دهند. ما مشاهده می کنیم که کار استراتژی این مقامات اغلب با تغییر در نیازهای مشتری و تغییر در سیاست های دولت هدایت می شود. سهم این مطالعه در ارائه یک نمای کلی از چگونگی ترسیم نقشههای ملی، کاداستر و سازمانهای ثبت اسناد و املاک در توسعه آینده نزدیک و برجسته کردن این موضوع است که اگرچه اهداف، در بیشتر موارد، با کیفیت یک زمین خوب و بیطرف همسو هستند. در سیستم اداری، مقامات تمایل کمی برای پیگیری تغییرات دگرگون کننده یا پارادایمیک از طریق استراتژی های خود نشان می دهند. ما مشاهده می کنیم که کار استراتژی این مقامات اغلب با تغییر در نیازهای مشتری و تغییر در سیاست های دولت هدایت می شود. سهم این مطالعه در ارائه یک نمای کلی از چگونگی ترسیم نقشههای ملی، کاداستر و سازمانهای ثبت اسناد و املاک در توسعه آینده نزدیک و برجسته کردن این موضوع است که اگرچه اهداف، در بیشتر موارد، با کیفیت یک زمین خوب و بیطرف همسو هستند. در سیستم اداری، مقامات تمایل کمی برای پیگیری تغییرات دگرگون کننده یا پارادایمیک از طریق استراتژی های خود نشان می دهند.
کلید واژه ها:
اداره زمین ؛ سیستم های کاداستر ; سازمان های دولتی ؛ استراتژی ؛ اطلاعات مکانی معتبر
۱٫ مقدمه
زمین یک منبع کمیاب است که در معرض بسیاری از منافع رقابتی قرار دارد. تقریباً هر کاری که ما انجام می دهیم در زمین اتفاق می افتد، در زمین تولید می شود یا در زمین ساخته می شود. اداره زمین به طور گسترده ای به عنوان “یک جزء کلیدی از زیرساخت ها در نظر گرفته می شود که از روش تعامل جامعه با زمین برای تضمین توسعه پایدار حمایت و تسهیل می کند” [ ۱ ] (ص. ۳۴۰). اداره زمین، به عنوان مثال، از کارایی بازارهای زمین و املاک، ارزش گذاری زمین و مالیات، امنیت مالکیت زمین و حقوق زمین، و استفاده های مختلف از زمین (به عنوان مثال، کشاورزی، جنگلداری، و توسعه املاک و مستغلات) حمایت می کند [ ۲ ]. سیستم های مدیریت زمین (LAS) چارچوب های نهادی هستند که اجرای سیاست های زمین را در کشور مربوطه خود تسهیل می کنند [ ۳ ]]. در این زمینه، سیاستهای زمین، سیاستهایی در سطح ملی هستند که اهداف مهم ملی مانند اقتصاد، عدالت اجتماعی و ثبات سیاسی را از طریق فعالیتها و نهادهایی مانند مالیات، بازار زمین و برنامهریزی کاربری اراضی ارتقا میدهند [ ۱ ].
ابزار عملیاتی کلیدی LAS، سیستم کاداستر است [ ۴ ، ۵ ]. یک سیستم کاداستر موقعیت فیزیکی املاک را ثبت می کند و حقوق مالکیت را فهرست می کند، اغلب از طریق سه عنصر اساسی: کاداستر، ثبت زمین و نقشه کاداستر. سیستم های کاداستر طبیعتا پویا هستند. در سراسر وجود خود، آنها به عنوان رابطه مردم به زمین تکامل یافته اند و نیازهای جوامع تغییر کرده اند [ ۶ ]. معمولاً چهار مرحله توسعه، از کاداسترهای مالی و حقوقی تا برنامه ریزی و سیستم های چند منظوره، برای سیستم های کاداستر شناخته شده است [ ۱ ]]. فشار برای توسعه و اصلاح بیشتر سیستمهای کاداستر به هیچ وجه از بین نرفته است، زیرا چندین روند بزرگ از دیجیتالی شدن تا شهرنشینی و روند فزاینده به سمت شفافیت، دسترسی و دادههای باز، همچنان محیط عملیاتی سیستمهای کاداستر را شکل میدهند [ ۷ ]. اینکه چگونه چنین محرکهای تغییر بر ماهیت، نقش و راهحلهای فنی سیستمهای کاداستر تأثیر میگذارند، همچنان موضوعی برای حدس و گمان و بحث باقی میماند، همانطور که همه موضوعات مربوط به آینده را ببینید. [ ۸ ، ۹ ]]. با این حال، برخی از نشانههای تأثیر تغییرات در محیط عملیاتی بر سیستمهای کاداستر باید از طریق روشی که مقامات مسئول وظایف اداری زمین دستورالعملهای آینده نزدیک خود را در اسنادی که اقدامات آنها را هدایت و تقویت میکنند، تنظیم میکنند، قابل تشخیص باشد. .
در بسیاری از کشورها، مقامات مسئول وظایف اداری زمین را می توان به عنوان سازمان های دولتی طبقه بندی کرد. به طور کلی، سازمان های دولتی را می توان به عنوان واحدهایی که مسئول اجرای سیاست های عمومی هستند تعریف کرد [ ۱۰ ]. آنها دارای برخی ویژگی های متحد کننده هستند، مانند درجاتی از خودمختاری از جهت گیری سیاسی. جهت گیری استراتژیک از پیش تعیین شده از طریق تصمیم گیری سیاسی؛ استقلال بودجه؛ تأمین مالی از ترکیبی از درآمدهای خود، مشارکت های اختصاصی و یارانه های بودجه دولت. و پاسخگویی عمومی که توسط قانون و سنت تعریف شده است [ ۱۱ ]. علیرغم این ویژگیهای مشترک، سازمانهای دولتی نیز بسیار متنوع هستند و عملکرد آنها با وابستگی به مسیر و همچنین محتوای وظیفه اصلی آنها مشخص میشود [ ۱۰ ]]. جوهانسون [ ۱۱ ] (ص. ۸۷۳) خاطرنشان کرده است که وظایف اداری هسته اصلی عملکرد سازمانهای دولتی است: آنها قرار هستند “وظایف دولتی را تحت اختیارات تفویض شده از طریق الزام قانونی اجرا کنند”. از این رو، از نظر پاسخگویی، ادارات دولتی نسبت به مقامات بالاتر، مانند وزارتخانه ها یا سیاستمداران (پاسخگویی به سمت بالا) پاسخگویی دارند [ ۱۲ ]. با این حال، در همان زمان، وظایف آنها را می توان به گونه ای تعریف کرد که پاسخگویی را در برابر نهادهای موازی گسترده (پاسخگویی افقی) یا به موسسات یا گروه های سطح پایین تر، مانند شهروندان (پاسخگویی به سمت پایین) تولید کند [ ۱۲ ].
بسیاری از نویسندگان استدلال کردهاند که ما برای درک کار استراتژی در سازمانهای عمومی، از جمله سازمانهای دولتی، به عنوان مثال، نیاز به درک ویژگیهای بخش عمومی داریم [ ۱۳ ، ۱۴ ]. ادبیات مربوط به استراتژیها در بخش خصوصی تمایل دارد بر موضوعاتی مانند «به دست آوردن سهم بازار» یا «رشد از طریق رقابت» [ ۱۱ ] تأکید کند. سازمانهای عمومی، در مقابل، اغلب در زمینهای کثرتگرایانه حرکت میکنند که در آن چندین منافع داخلی و خارجی باید برآورده شوند [ ۱۵ ]. این حتی ممکن است باعث ایجاد تنش در درون سازمان ها شود [ ۱۶ ]. Höglund و Svärdsten [ ۱۷برای مثال، اشاره کرده اند که بسیاری از گفتمان های رقیب در کار استراتژی سازمان های بخش عمومی وجود دارد. آنها پیشنهاد میکنند که استراتژی در بخش عمومی باید در رابطه با پیروی از گفتمانهای محلی یا به قول خودشان، مجموعههای تفسیری درک شود: صرفهجویی در هزینه، نیاز به اندازهگیری عملکرد، همکاری، نتایج اجتماعی، پاسخگویی به نیازهای مشتری، حاکمیت قانون. ، و هدایت از دولت. آنها همچنین استدلال میکنند که این مجموعههای شناسایی شده میتوانند با گفتمانهای مدیریتی در سطح بالاتر بخش عمومی مرتبط باشند که اغلب برای توصیف توسعه بخش عمومی غربی، یعنی مدیریت عمومی (PA)، مدیریت عمومی جدید (NPM) و عمومی جدید استفاده میشوند. حکومت داری (NPG) [ ۱۷]. این گفتمانها را نباید بهعنوان مراحل متوالی دید، بلکه باید بهعنوان حالتهای همزیستی و همپوشانی در نظر گرفت، مثلاً [ ۱۸ ، ۱۹ ]. مدیریت عمومی (PA) که در میان سایر ویژگیها، تمرکز زیادی بر اجرای سیاستها و پیروی از حاکمیت قانون دارد، پارادایم غالب قرن بیستم بود و به دنبال آن پارادایم مدیریت عمومی جدید (NPM) که در عوض بر تکنیکهای مدیریتی تأکید میکند. بخش خصوصی مانند کنترل ورودی و خروجی و ارزیابی. حکومت عمومی جدید (NPG) جدیدترین پارادایم پدید آمده از این سه است. NPG از نظر تئوری از جامعه شناسی سازمانی و نظریه شبکه استخراج می شود و بر فرآیندها و نتایج خدمات تأکید دارد. Höglund و Svärdsten [ ۱۷] اشاره می کند که کارمندان دولت باید کار استراتژیک خود را با این گفتمان ها متعادل کنند. به عنوان مثال، مجموعه “صرفه جویی در هزینه” که از گفتمان NPM ناشی می شود، اغلب نسبت به مجموعه “نتایج اجتماعی” که از گفتمان NPG در کار استراتژی بخش عمومی ناشی می شود، امتیاز دارد [ ۱۷ ].
استراتژی به خودی خود مفهومی مبهم و مورد بحث است، به عنوان مثال، [ ۲۰ ]. برای مثال، هامبریک و فردریکسون [ ۲۱ ] خاطرنشان کردهاند که استراتژی آنقدر گسترده شده است که میتواند تقریباً هر چیزی را معنی کند. جدای از بحث های مفهومی و معنایی، یک استراتژی در نهایت در مورد هدف، جهت و اهداف است: راهی برای فرموله کردن اهداف برای تغییر مورد نظر به هر شکلی از ایده های کلی تا اقدامات مشخص، به عنوان مثال، [ ۱۱ ]. بنابراین، برای مثال، محتوا، تمرکز، درجه مشخص بودن و مقیاس مکانی و زمانی استراتژی ها بین سازمان ها متفاوت است. با این حال، باید یک عنصر مشترک «نگاه به آینده» به جای «تنظیم وضعیت موجود» در همه استراتژیها وجود داشته باشد، همانطور که ویزر و همکارانش. [ ۲۲] اشاره کرده اند. این چشمانداز آیندهگرا، استراتژیها را به یک موضوع مطالعه جالب تبدیل میکند. آنها دریچه ای به نحوه واکنش سازمان ها – چه سازمان های خصوصی یا دولتی – به تغییرات در محیط عملیاتی خود ارائه می دهند: موضوعات اصلی سازمان ها چیست، به عنوان مثال، چه اهدافی را انتخاب کرده اند تا از طریق عملیات خود دنبال کنند. این سوال که چرا یک سازمان اهداف خاصی را برای تعقیب انتخاب میکند، بهویژه در مورد آژانسهای عمومی، به دلیل محیط تصمیمگیری ذاتاً پیچیده و تحت تأثیر سیاسی در این آژانسها، مرتبط است.
این مطالعه بر روی یک زیرگروه خاص از سازمانهای عمومی – نقشهبرداری ملی، کاداستر و مقامات ثبت اراضی بزرگنمایی میکند. متذکر می شویم که سیستم های ثبت زمین بین حوزه های قضایی متفاوت است، و وظایف و مسئولیت های این مقامات در حوزه های قضایی مختلف به طور متفاوتی سازماندهی شده است (به عنوان مثال، [ ۲۳ ، ۲۴ ] را ببینید.]). برخی از کشورها دارای مقامات جداگانه ای هستند که مسئول ثبت حقوقی هستند که حقوق واقعی در اموال غیر منقول را ثبت می کند (اغلب به عنوان ثبت زمین شناخته می شود)، برای یک ثبت فنی که اطلاعات را ثبت و حفظ می کند، به عنوان مثال، در مورد مکان واحدهای دارایی، استفاده از زمین، و ارزش زمین (اغلب به عنوان کاداستر نامیده می شود)، و برای تجسم جغرافیا و محتویات ثبت فنی (اغلب به عنوان نقشه کاداستر شناخته می شود). برعکس، برخی کشورها این مسئولیت ها را تحت یک مرجع واحد ترکیب کرده اند. علیرغم تفاوت در ساختارها و وظایف سازمانی، همه مقامات ملی نقشه برداری، کاداستر و ثبت اراضی به وظایف اداری اراضی و تولید، نگهداری و تحویل اطلاعات کاداستر کمک می کنند.
جهتهای بالقوه آینده اداره زمین و سیستمهای کاداستر در سالهای اخیر توجه قابل توجهی را به خود جلب کردهاند، به عنوان مثال، [ ۷ ، ۸ ، ۹ ، ۲۵ ، ۲۶ ، ۲۷ ]]. با این حال، هیچ مطالعه قبلی بررسی نکرده است که چگونه انتظارات در مورد جهت های آینده به استراتژی هایی در واحدهای مسئول انجام وظایف اداری زمین تبدیل می شود. این مطالعه به این شکاف می پردازد و هدف آن درک این موضوع است که چگونه مقامات ملی نقشه برداری، کاداستر و ثبت زمین، جهت های آینده نزدیک خود را در استراتژی های خود تنظیم می کنند. به طور خاص، این مطالعه به بررسی نوع اهدافی میپردازد که مقامات با استراتژیهای خود دنبال میکنند. ما همچنین میپرسیم که آیا در طول دهه گذشته تغییرات زمانی در نقاط کانونی استراتژیک آنها وجود داشته است یا خیر. بهعلاوه، ما میپرسیم چه چیزی باعث میشود که کار استراتژی این مقامات بررسی کنند که چگونه بافت کثرتگرایانه ذاتی آژانسهای دولتی بر کار استراتژی آنها تأثیر میگذارد. لازم به ذکر است که سوالات مربوط به اجرای استراتژی و عملکرد این مراجع خارج از محدوده این تحقیق می باشد. یک پرسشنامه آنلاین برای جمع آوری داده ها از نمونه ای از مقامات نقشه برداری ملی، کاداستر و ثبت اسناد و املاک استفاده می شود. از نظر تجربی، مطالعه به یک زمینه اروپایی محدود می شود. در اکثر کشورهای اروپایی، نقشه برداری، کاداستر و فعالیت های ثبت زمین به رهبری عمومی دارای سنت های طولانی مدت بوده و علاوه بر این، بسیاری از سیستم های کاداستر اروپایی ایده آل های چند منظوره اداره زمین را در اوایل به کار گرفته اند.۸ ].
این مطالعه با ارائه یک نمای کلی از نقاط کانونی استراتژیک و محرک های کار استراتژی مقامات نقشه برداری ملی، کاداستر و ثبت زمین به ادبیات مدیریت زمین کمک می کند. این نوع دانش برای درک مسیرهای آینده نزدیک کل بخش اداره زمین مهم است. بعلاوه، این نوع دانش، به عنوان مثال، به ارزیابی میزان تلاش مقامات به سوی کیفیت های مورد توافق گسترده یک LAS خوب و خنثی [ ۳ ] اجازه می دهد. مطالعه ما ارتباط قوی بین نقاط کانونی استراتژیک مقامات ملی و چهار ویژگی یک LAS “ایده آل” فرموله شده توسط Enemark و همکاران پیدا می کند. [ ۳]: (۱) خدمات LAS به نیازهای دولت ها، مشاغل و مردم، (۲) LAS از آخرین فناوری ها استفاده می کند، (۳) خدمات LAS حقوق، مسئولیت ها، محدودیت ها (RRRs) و خطرات در رابطه با زمین و (۴) یک LAS اطلاعات بسیار گسترده تری در مورد توسعه پایدار ارائه می دهد. این استراتژیها علاقه شدیدی به خدمت به شهروندان و پاسخگویی به نیازهای مشتری نشان میدهند و استفاده و امکانات جدیدترین فناوریها را به طور گسترده ترویج میکنند. مقامات نیز به طور گسترده در نظر دارند که RRRها و خطرات مربوط به زمین را از طریق استراتژی های خود در نظر بگیرند، حتی اگر به نظر می رسد که آنها دیدگاه نسبتاً ثابتی در مورد RRR دارند. جالب توجه است، ما متوجه شدیم که مقامات به صراحت اهداف توسعه پایدار سازمان ملل متحد (UN) را دنبال نمی کنند [ ۲۸ ]] یا ارائه اطلاعات در مورد توسعه پایدار از طریق استراتژی های خود. با توجه به محرک های کار استراتژی، ما پاسخ به نیازهای در حال تغییر مشتری و تغییر سیاست ها توسط دولت را به عنوان قوی ترین تأثیرات برای محتوای استراتژی این مقامات شناسایی می کنیم.
مقاله به صورت زیرادامه پیدا می کند. در بخش ۲ ، ما طرح مطالعه و روش های مورد استفاده برای جمع آوری و تجزیه و تحلیل داده ها را شرح می دهیم. بخش ۳ یافته های مطالعه را ارائه می دهد. در بخش ۴ ، یافتههای خود را در پرتو ادبیات مدیریت زمین و همچنین ادبیات کار استراتژی آژانس دولتی مورد بحث قرار میدهیم. بخش ۵ مقاله را به پایان می رساند.
۲٫ مواد و روشها
یک پرسشنامه به عنوان یک استراتژی تحقیقاتی مناسب در نظر گرفته شد، زیرا هدف کلی این مطالعه ارائه یک نمای کلی از نقاط کانونی استراتژیک و محرک های کار استراتژی مقامات نقشه برداری ملی، کاداستر و ثبت زمین است. یک پرسشنامه برای این نوع بررسی اکتشافی مناسب است و به ما امکان می دهد به گروهی پراکنده از نظر جغرافیایی از متخصصان که در این آژانس ها کار می کنند به روشی کارآمد دسترسی داشته باشیم. طرح مطالعه در شکل ۱ ارائه شده است . در این تحقیق کیفی، ادبیات قبلی قبل از شروع جمعآوری و تجزیه و تحلیل دادهها برای کمک به زمینهسازی و جهتدهی مطالعه و ایجاد وضوح در تفکر در مورد مفاهیم و توسعه نظریه، مرور میشود، به عنوان مثال، [ ۲۹ ]]. چهار مرحله پرس و جو در ادامه با جزئیات بیشتر توضیح داده شده است.
ابتدا، ما یک بررسی انتقادی از ادبیات دانشگاهی با تمرکز بر ویژگیهای کار استراتژی آژانس دولتی و نقش مقامات نقشهبرداری ملی، کاداستر و ثبت زمین انجام دادیم. هدف از بررسی، ایجاد درک مفهومی از موضوع مورد مطالعه و کمک به جهت دهی به جمع آوری داده ها بود. ما در شناسایی و تفسیر متون مرتبط بر یک ارزیابی انتقادی مستمر از ادبیات تکیه کردیم (یعنی از یک لیست از پیش تعیین شده از کلمات جستجو یا یک استراتژی غربالگری و گنجاندن متمرکز استفاده نکردیم)، و از این رو رویکرد به جستجوی ادبیات می تواند باشد. توصیف شده به عنوان هرمنوتیک [ ۳۰]. ادبیات گسترده ای در مورد کار استراتژی به طور کلی وجود دارد، اما بررسی ما برای دستیابی به درک مفاهیم و تئوری های مرتبط کار استراتژی بخش عمومی (از جمله آژانس های دولتی) هدف گذاری شده است. علاوه بر این، ادبیات مدیریت زمین و سیستم کاداستر را بررسی کردیم تا اطمینان حاصل کنیم که مفاهیم و تئوری های شناخته شده به روشی معنادار اعمال شده اند.
مرحله دوم فرآیند طراحی و آزمون پرسشنامه بود. این پرسشنامه در مجموع شامل ۲۴ سوال بوده و برای تکمیل آن ۲۰ تا ۲۵ دقیقه طراحی شده است. با هدایت دانش انباشته شده در مرحله بررسی ادبیات، پرسشنامه برای پوشش چهار دسته موضوعی طراحی شد: (۱) فرآیند استراتژی (۱۳ سوال)، (۲) اهداف استراتژی (۳ سوال)، (۳) ارتباط بین استراتژی و عمل ( ۶ سوال) و (۴) محرک های کار استراتژی (۲ سوال). از آنجایی که میخواستیم پاسخهای عمیقی را جمعآوری کنیم که امکان کاوش کیفی را فراهم کند، سؤالات باز ترجیح داده شد (۱۶ سؤال از سؤالات سؤالات باز بودند). سوالات باز همچنین فرصتی را برای پاسخ دهندگان فراهم می کند تا آزادانه تر و به سبک خود پاسخ دهند یا حتی شرایط و ساختار خود پرسشنامه را زیر سوال ببرند، به عنوان مثال، [۳۱ ]. سؤالات بسته و ترکیبی (۸ سؤال) نیز برای سهولت دسترسی به پرسشنامه گنجانده شد. فهرستهای دستهبندی برای سؤالات بسته عمدتاً با تکیه بر دانش قبلی از کار استراتژی بخش عمومی ایجاد شده است. سوالات بسته با گزینه های طبقه بندی شده نیز شامل گزینه ای مانند “دیگر، چه؟” به پاسخ دهندگان اجازه می دهد تا پاسخی خارج از محدوده از پیش تعیین شده دسته بندی کنند. مقیاس بندی و گزینه های اطلاعات ویژگی با پیروی از دستورالعمل های کلی طراحی پرسشنامه تعیین شد [ ۳۱]. برای اطمینان از کارایی پرسشنامه، بر روی دو کارشناس از سازمان ملی زمین شناسی فنلاند (NLS) آزمایش شد. برخی تنظیمات جزئی بر اساس بازخورد کارشناسان NLS در پرسشنامه انجام شد. این مطالعه تنها بخشی از سوالات را مورد استفاده قرار می دهد. در اینجا، ما بر پاسخ های داده شده به پنج سوال مرتبط با اهداف استراتژی و محرک های کار استراتژی تمرکز می کنیم:
-
لطفاً مهمترین موضوعات یا اهداف استراتژی فعلی سازمان خود را شرح دهید. (سوال باز)
-
اگر می توانید توضیح دهید که در طول ۱۰ سال گذشته کدام موضوعات در استراتژی سازمان شما اهمیت پیدا کرده اند و از طرف دیگر کدام موضوعات از اهمیت کمتری برخوردار شده اند؟ (سوال باز)
-
هدف و ماموریت سازمان خود را با کلمات خود چگونه توصیف می کنید؟ (سوال باز)
-
کدام یک از موارد زیر را به عنوان محرک های کلیدی کار استراتژی در سازمان خود در نظر می گیرید؟ (می توانید چندین گزینه را انتخاب کنید) (سوال بسته با هشت گزینه ارائه شده)
-
لطفاً توضیح دهید که کدام عوامل را به عنوان مهمترین محرک برای کار استراتژی سازمان خود در نظر می گیرید و چگونه بر کار تأثیر می گذارد؟ (سوال باز)
مرحله سوم جمع آوری داده ها بود. با نمونه ای از ۲۸ مرجع ملی نقشه برداری، کاداستر و ثبت زمین اروپا با دعوت به پاسخگویی به پرسشنامه تماس گرفته شد. ما تصدیق می کنیم که گروه بزرگتری از مقامات ملی نقشه برداری، کاداستر و ثبت زمین وجود دارد، اما فاقد اطلاعات تماس مستقیم با پاسخ دهندگان بالقوه خارج از نمونه بودند. علاوه بر این، ما اطمینان حاصل کردیم که نمونه شامل مقاماتی از نقاط مختلف اروپا برای کاهش سوگیری اعتبار خارجی است. پیوند پرسشنامه برای یک کارشناس از هر آژانس ارسال شد. دریافت کنندگان چندین نوع پست در آژانس های انتخاب شده دارند، مانند مشاور ارشد، رهبر استراتژی، توسعه دهنده کسب و کار و مدیرکل. فرض بر این بود که همه صلاحیت پاسخگویی به پرسشنامه را دارند. دریافت کنندگان همچنین راهنمایی شدند تا در صورت عدم تخصص در مورد موضوع، ایمیل و پیوند پرسشنامه را در آژانس خود ارسال کنند. این پرسشنامه به مدت دو هفته در ماه مه ۲۰۲۱ باز بود. چند روز قبل از بسته شدن فرم پرسشنامه، یک ایمیل یادآوری برای گیرندگان ارسال شد.
ما پاسخهایی را از کارشناسان ۱۸ آژانس مختلف از ۱۷ کشور مختلف دریافت کردیم (نرخ پاسخ ۶۴ درصد). مقامات شرکت کننده در پیوست A فهرست شده اند . همانطور که قبلاً ذکر شد، وظایف و مسئولیت های مقامات نقشه برداری ملی، کاداستر و ثبت زمین متفاوت است. نمونه ما شامل مقاماتی با مسئولیت های متفاوت است. ده آژانس پاسخگو (۵۶%) مسئول نقشه برداری، کاداستر و فعالیت های مربوط به ثبت اسناد و املاک، پنج (۲۸%) برای نقشه برداری و فعالیت های مرتبط با کاداستر، دو (۱۱%) برای فعالیت های نقشه برداری و یک (۶%) هستند. ) برای فعالیت های مربوط به ثبت اسناد و املاک.
مرحله چهارم تجزیه و تحلیل داده ها بود. داده های کمی (یک سوال بسته) و کیفی (چهار سوال باز) جمع آوری شد. مطالب جمعآوریشده ابتدا خوانده شد تا دید کلی از پاسخها به دست آید. در سوال بسته، از پاسخ دهندگان خواسته شد تا دسته بندی ها را انتخاب کنند و از این رو برای این سوال، کدگذاری از قبل تعیین شده بود و تجزیه و تحلیل را آسان و ساده می کرد. آمار مقولهها مستقیماً از ابزار تجزیه و تحلیل دادههای پلتفرم آنلاین مورد استفاده بهدست آمد. داده های کیفی امکان کاوش عمیق تری از اهداف استراتژی و محرک های استراتژی آژانس ها را فراهم کرد. برای جلوگیری از «بستن» پاسخهای سؤالات باز، هیچ دستهبندی توصیفی از پیش تعیینشده برای این سؤالات استفاده نشد. بجای،۳۲ ]، داده های کیفی به صورت استقرایی با استفاده از تحلیل محتوا کدگذاری شدند، به عنوان مثال، [ ۳۳ ]. تجزیه و تحلیل با استفاده از نرم افزار تجزیه و تحلیل داده های کیفی Atlas.ti انجام شد. علاقه اصلی در این مطالعه در کشف قانونمندی ها نهفته است. بنابراین، کدها برای شناسایی مضامین در حال ظهور برای هر یک از چهار سؤال باز گروه بندی شدند. مضامین به طور مستقل توسط دو محقق برای تایید یافته ها شناسایی شدند. سپس نتایج تجزیه و تحلیل برای دستیابی به اجماع در مورد نتایج نهایی مورد بحث قرار گرفت.
۳٫ نتایج
این بخش به تشریح یافته های پرسشنامه می پردازد. ما با تشریح اهداف استراتژی که مقامات ملی نقشه برداری، کاداستر و ثبت زمین از طریق استراتژی های خود دنبال می کنند، شروع می کنیم. همچنین توضیح میدهیم که چگونه این اهداف با بیانیههای هدف و مأموریت مقامات و نحوه توسعه نقاط کانونی استراتژیک در طول دهه گذشته همسو میشوند. پس از آن، یافتههای مربوط به محرکهای کار استراتژی را گزارش میکنیم.
۳٫۱٫ اهداف استراتژی
۳٫۱٫۱٫ مضامین تکراری
از پاسخ دهندگان خواسته شد تا مهمترین اهداف استراتژی مقامات مربوطه خود را نام ببرند. هنگامی که اهداف گزارش شده تجزیه و تحلیل و گروه بندی شدند، چهار موضوع اصلی پدیدار شد: (۱) دیجیتالی شدن و خدمات دیجیتال، (۲) کیفیت، کمیت، دسترسی و امنیت داده ها و خدمات، (۳) مشتریان و نیازهای جامعه، و (۴) ) توسعه سازمانی. جدول ۱ درصد پاسخ دهندگانی را نشان می دهد که یک یا چند هدف استراتژی مرتبط با این موضوعات را مطرح کرده اند. لازم به ذکر است که موضوعات یک تا سه به شدت در هم تنیده و تا حدی همپوشانی دارند، به ویژه از نقطه نظر استراتژی. این در پاسخها نیز نشان داده شد، زیرا پاسخهای داده شده اغلب اهداف مرتبط با این موضوعات را در یک جمله ترکیب میکنند.
دیجیتالی شدن و خدمات دیجیتال به شکلی به عنوان یک نقطه کانونی استراتژیک مهم در اکثر پاسخ ها (۷۵%) ذکر شده است. به عنوان پسزمینه، اکثر مقامات در حال حاضر موج اول دیجیتالی شدن را پشت سر گذاشتهاند، یعنی از نقشهها و اسناد کاغذی به ثبتهای مبتنی بر سیستم اطلاعاتی و خدمات الکترونیکی روی آوردهاند. پاسخ ها به وضوح نشان داد که تمرکز از اجرای خدمات الکترونیکی به تعمیر و نگهداری و به روز رسانی آنها به شکلی کارآمدتر و کاربرپسندتر و همچنین به اندیشیدن به داده های کاداستر و ثبت زمین به عنوان بخشی از شبکه گسترده تر داده های معتبر تغییر کرده است. یکی از پاسخ دهندگان پاسخ داد که “ما می خواهیم به ایجاد راه حل های دیجیتال با اهمیت استراتژیک برای جامعه کمک کنیم”. یکی دیگر از پاسخ دهندگان پاسخ داد که یکی از اهداف آنها “توسعه پایدار و حفظ اکوسیستم های ثبت ملی و سیستم اطلاعاتی” است. در همین راستا، در یکی از پاسخها گفته شد که هدف این است که «تأثیرگذار فعال در اکوسیستمها و شبکهها» باشیم. علاوه بر این، ایجاد، توسعه و نگهداری زیرساخت داده های مکانی (SDI) به عنوان یک تمرکز استراتژیک مهم توسط چندین پاسخ دهنده گزارش شد. “دسترسی به SDI مدرن” به عنوان یک هدف استراتژی در یک پاسخ گزارش شد. یکی دیگر از پاسخ دهندگان همچنین گفت که هدف آنها ایجاد یک زیرساخت ملی داده مکانی است که امکان استفاده از داده های مکانی بخش عمومی را از طریق یک نقطه دسترسی عمومی واحد فراهم می کند. در یکی از پاسخ ها گفته شد که هدف این است که «تفوذگر فعال در اکوسیستم ها و شبکه ها» باشد. علاوه بر این، ایجاد، توسعه و نگهداری زیرساخت داده های مکانی (SDI) به عنوان یک تمرکز استراتژیک مهم توسط چندین پاسخ دهنده گزارش شد. “دسترسی به SDI مدرن” به عنوان یک هدف استراتژی در یک پاسخ گزارش شد. یکی دیگر از پاسخ دهندگان همچنین گفت که هدف آنها ایجاد یک زیرساخت ملی داده مکانی است که امکان استفاده از داده های مکانی بخش عمومی را از طریق یک نقطه دسترسی عمومی واحد فراهم می کند. در یکی از پاسخ ها گفته شد که هدف این است که «تفوذگر فعال در اکوسیستم ها و شبکه ها» باشد. علاوه بر این، ایجاد، توسعه و نگهداری زیرساخت داده های مکانی (SDI) به عنوان یک تمرکز استراتژیک مهم توسط چندین پاسخ دهنده گزارش شد. “دسترسی به SDI مدرن” به عنوان یک هدف استراتژی در یک پاسخ گزارش شد. یکی دیگر از پاسخ دهندگان همچنین گفت که هدف آنها ایجاد یک زیرساخت ملی داده مکانی است که امکان استفاده از داده های مکانی بخش عمومی را از طریق یک نقطه دسترسی عمومی واحد فراهم می کند.
موضوع دوم برآمده از پاسخ ها، کیفیت، کمیت، دسترسی و امنیت داده ها و خدمات بود، زیرا در مجموع ۵۶٫۳ درصد از پاسخ دهندگان به اهداف استراتژی مرتبط اشاره کردند. کیفیت داده در اینجا به ویژه به دقت، به روز بودن و قابلیت استفاده از داده ها اشاره دارد. مقدار داده ها به پوشش داده ها مربوط می شود. یکی از پاسخ دهندگان اشاره کرد که هدف “پوشش کامل (کاداستر) کشور با بالاترین استاندارد کیفیت است. در برخی از پاسخها، پوشش دادهها بیشتر بهعنوان یک سؤال مرتبط با طیف مجموعههای دادهای در دسترس عموم تلقی میشد (به عنوان مثال، هدف ارائه دادههای مربوط به ساختمان در یک پاسخ مطرح شد). دسترسی به داده ها و خدمات نیز در چندین پاسخ مطرح شد. برای بسیاری از پاسخ دهندگان، تعریف دسترسی چیزی شبیه به «استفاده از خدمات آسان است، قابل اعتماد و قابل دسترسی برای تمام اشخاص دولتی و خصوصی که مایل به استفاده از آنها هستند. علاوه بر این، عباراتی مانند «دسترسی آسان به دادههای مکانی» برای توصیف اهداف دسترسی استفاده شد. به طور کلی، پاسخ دهندگان تاکید کردند که مایلند داده هایی را ارائه دهند که واقعاً مورد استفاده قرار می گیرند نه صرفاً داده ها را بدون هیچ هدف معنی دار جمع آوری کنند. برخی از پاسخ دهندگان نیز در پاسخ های خود به اهمیت دسترسی به داده ها کمی بیشتر فکر کردند. به عنوان عاملی برای حمایت از رشد اقتصادی و همچنین اساس یک جامعه خوب در نظر گرفته شد. امنیت خدمات نیز در موارد متعددی مطرح شد. به عنوان مثال، یکی از پاسخ دهندگان خلاصه کرد که هدف استراتژیک اصلی سازمان آنها “خدمات با ارزش و ایمن برای مشتریان” است. علاوه بر این، عباراتی مانند «دسترسی آسان به دادههای مکانی» برای توصیف اهداف دسترسی استفاده شد. به طور کلی، پاسخ دهندگان تاکید کردند که مایلند داده هایی را ارائه دهند که واقعاً مورد استفاده قرار می گیرند نه صرفاً داده ها را بدون هیچ هدف معنی دار جمع آوری کنند. برخی از پاسخ دهندگان نیز در پاسخ های خود به اهمیت دسترسی به داده ها کمی بیشتر فکر کردند. به عنوان عاملی برای حمایت از رشد اقتصادی و همچنین اساس یک جامعه خوب در نظر گرفته شد. امنیت خدمات نیز در موارد متعددی مطرح شد. به عنوان مثال، یکی از پاسخ دهندگان خلاصه کرد که هدف استراتژیک اصلی سازمان آنها “خدمات با ارزش و ایمن برای مشتریان” است. علاوه بر این، عباراتی مانند «دسترسی آسان به دادههای مکانی» برای توصیف اهداف دسترسی استفاده شد. به طور کلی، پاسخ دهندگان تاکید کردند که مایلند داده هایی را ارائه دهند که واقعاً مورد استفاده قرار می گیرند نه صرفاً داده ها را بدون هیچ هدف معنی دار جمع آوری کنند. برخی از پاسخ دهندگان نیز در پاسخ های خود به اهمیت دسترسی به داده ها کمی بیشتر فکر کردند. به عنوان عاملی برای حمایت از رشد اقتصادی و همچنین اساس یک جامعه خوب در نظر گرفته شد. امنیت خدمات نیز در موارد متعددی مطرح شد. به عنوان مثال، یکی از پاسخ دهندگان خلاصه کرد که هدف استراتژیک اصلی سازمان آنها “خدمات با ارزش و ایمن برای مشتریان” است. پاسخ دهندگان تاکید کردند که مایلند داده هایی را ارائه دهند که واقعاً مورد استفاده قرار می گیرند نه صرفاً داده ها را بدون هیچ هدف معنی دار جمع آوری کنند. برخی از پاسخ دهندگان نیز در پاسخ های خود به اهمیت دسترسی به داده ها کمی بیشتر فکر کردند. به عنوان عاملی برای حمایت از رشد اقتصادی و همچنین اساس یک جامعه خوب در نظر گرفته شد. امنیت خدمات نیز در موارد متعددی مطرح شد. به عنوان مثال، یکی از پاسخ دهندگان خلاصه کرد که هدف استراتژیک اصلی سازمان آنها “خدمات با ارزش و ایمن برای مشتریان” است. پاسخ دهندگان تاکید کردند که مایلند داده هایی را ارائه دهند که واقعاً مورد استفاده قرار می گیرند نه صرفاً داده ها را بدون هیچ هدف معنی دار جمع آوری کنند. برخی از پاسخ دهندگان نیز در پاسخ های خود به اهمیت دسترسی به داده ها کمی بیشتر فکر کردند. به عنوان عاملی برای حمایت از رشد اقتصادی و همچنین اساس یک جامعه خوب در نظر گرفته شد. امنیت خدمات نیز در موارد متعددی مطرح شد. به عنوان مثال، یکی از پاسخ دهندگان خلاصه کرد که هدف استراتژیک اصلی سازمان آنها “خدمات با ارزش و ایمن برای مشتریان” است. و همچنین اساس یک جامعه خوب عمل می کند. امنیت خدمات نیز در موارد متعددی مطرح شد. به عنوان مثال، یکی از پاسخ دهندگان خلاصه کرد که هدف استراتژیک اصلی سازمان آنها “خدمات با ارزش و ایمن برای مشتریان” است. و همچنین اساس یک جامعه خوب عمل می کند. امنیت خدمات نیز در موارد متعددی مطرح شد. به عنوان مثال، یکی از پاسخ دهندگان خلاصه کرد که هدف استراتژیک اصلی سازمان آنها “خدمات با ارزش و ایمن برای مشتریان” است.
در نیمی از پاسخ ها (۵۰%) مشتریان و نیازهای جامعه حضور داشتند. با توجه به پاسخها، به نظر میرسد اکثر مقامات به دنبال «خدمات بهتر» هستند. معنای بهتر، البته، وابسته به زمینه است، و برای درک کامل آن، ابتدا باید استانداردهای کنونی خدمات ارائه شده هر مرجع را درک کنیم. به نظر می رسد جهت کلی در توسعه خدمات به سمت خدماتی باشد که با فناوری تلفن همراه قابل دسترسی هستند. پاسخ ها همچنین حاکی از آن است که علاقه به تمرکز بر ایجاد خدمات مرتبط با مشتریان و جامعه به عنوان یک کل به طور گسترده در بین مقامات وجود دارد. به عنوان مثال، یکی از پاسخ دهندگان پاسخ داد که هدف این است که “یک سازمان داده محور باشیم و ارزش افزوده ای برای مشتریان و جامعه به طور کلی فراهم کنیم”. در برخی از پاسخ ها تاکید شد که هدف ارائه خدمات به شهروندان است.
موضوع چهارم توسعه سازمانی بود. در مجموع، ۳۱٫۳ درصد از پاسخ دهندگان اهداف استراتژی مرتبط را مطرح کردند. یکی از پاسخگویان گفت که یکی از اهداف اصلی ارزیابی ساختار سازمان و همچنین مکان دفاتر محلی است. یکی دیگر از پاسخ دهندگان نیز به این نکته اشاره کرد که انجام اصلاحات سازمانی یک هدف استراتژی است. همچنین در پاسخ ها به «توسعه سازمان پایدار» اشاره شده است. یکی از پاسخها به سادگی از کلمه «بوروکراسی زدایی» برای توصیف نقاط کانونی استراتژیک استفاده کرد. علاوه بر این، هدف برای “محل کاری جذاب” ذکر شد.
علاوه بر این، پاسخ دهندگان به اهداف متعددی اشاره کردند که خارج از این چهار مضمون است. برای مثال، اهداف استراتژی زیر در پاسخ ها مطرح شد: کاداستر سه بعدی. نوآوری؛ عملکرد داخلی؛ تغییرات آب و هوایی؛ مدیریت قلمرو؛ مسائل شهری؛ مسائل مربوط به چشم انداز؛ ایجاد محیطی برای بازار زمین کارآمد؛ و اجرای گسترده نوآوری ها و نتایج تحقیقات.
۳٫۱٫۲٫ اهداف استراتژی در مقابل بیانیه های هدف و ماموریت
برای درک بهتر در مورد میزان همسویی اهداف استراتژی و بیانیه های ماموریت مقامات، از پاسخ دهندگان خواسته شد که هدف و ماموریت آژانس خود را شرح دهند. همانطور که انتظار می رفت، بیانیه های هدف و مأموریت توصیف شده دارای ویژگی های مشابهی با اهداف استراتژی بودند. تمرکز بر مشتریان، هم بر مشتریان و هم شهروندان بخش دولتی و خصوصی، در بیانیه ها نیز وجود داشت. دسترسی، در دسترس بودن و کیفیت داده ها نیز در چندین پاسخ ذکر شده است. تعداد کمی از پاسخ دهندگان اشاره کردند که سازمان آنها تلاش می کند تا آغازگر یا نیروی محرکه ای برای توسعه یا تحول دیجیتال در کشورهای مربوطه باشد.
با این حال، اظهارات توصیف شده بیشتر بر تأکید بر منافع عمومی یا چشم انداز خوب مشترک اداره زمین متمرکز است تا اهداف استراتژیک. یکی از پاسخ دهندگان پاسخ داد: “موسسه برای خودش نیست، بلکه برای خدمت به دیگران است.” بیانیه های ماموریت، به عنوان مثال، بر نقشی که این مقامات در تسهیل رشد اقتصادی و تضمین ثبات اجتماعی دارند، تأکید می کند. مقامات به وضوح خود را به عنوان تولید کننده داده های جغرافیایی معرفی می کنند و می بینند که هدف آنها تولید داده هایی است که امکان ایجاد خدمات را فراهم می کند و در نتیجه به تسهیل نوآوری و ایجاد ارزش در جامعه کمک می کند. در یک پاسخ، هدف از اختیار تا هسته اصلی اداره زمین سلب شد: «ثبت زمین و ارائه تصویری روشن به مردم از اینکه چه اموالی متعلق به چه کسانی است».
۳٫۱٫۳٫ تغییرات زمانی در اهداف استراتژی
همچنین از پاسخ دهندگان خواستیم نام ببرند که در ده سال گذشته کدام موضوعات راهبردی رایج تر شده اند و از سوی دیگر کدام مضامین در همین مدت جایگاه خود را از دست داده اند. تا حدودی تعجب آور نیست، مضامین مشابهی که به عنوان مضامین هدف استراتژی کنونی ظاهر می شوند نیز به عنوان موضوعاتی مطرح شده اند که اخیراً اهمیت بیشتری یافته اند. پاسخ به این سوال حاکی از آن است که تحول دیجیتال، و تغییر به سمت خدمات الکترونیکی، به ویژه، تغییراتی را در نقاط کانونی استراتژیک ایجاد کرده است. یکی از پاسخ دهندگان توضیح داد که در دهه گذشته، تغییری از تحویل داده ها و محصولات به دسترسی به داده ها اتفاق افتاده است. در پاسخ دیگری، تغییرات زمانی در منافع استراتژی به شرح زیر توضیح داده شد: در سال ۲۰۱۲ تمرکز بر اجرای وظایف اجباری و توسعه سیستم های اطلاعاتی بود و در سال ۲۰۱۷ تمرکز بر انتقال خدمات به یک محیط الکترونیکی و بهبود خدمات مشتریان معطوف شد. اکنون، در سال ۲۰۲۱، نقاط کانونی استراتژی همچنان در مدیریت ثبت، بهبود سیستم های اطلاعاتی، توسعه خدمات الکترونیکی و بهبود خدمات به مشتریان است. با این حال، بهبودها بیشتر به نوآوری مربوط می شود تا انطباق رسمی. همچنین بر موضوعاتی مانند کارایی نگهداری ثبت و داده های باز تأکید بیشتری می شود. بهبود سیستم های اطلاعاتی، توسعه خدمات الکترونیکی و بهبود خدمات به مشتریان. با این حال، بهبودها بیشتر به نوآوری مربوط می شود تا انطباق رسمی. همچنین بر موضوعاتی مانند کارایی نگهداری ثبت و داده های باز تأکید بیشتری می شود. بهبود سیستم های اطلاعاتی، توسعه خدمات الکترونیکی و بهبود خدمات به مشتریان. با این حال، بهبودها بیشتر به نوآوری مربوط می شود تا انطباق رسمی. همچنین بر موضوعاتی مانند کارایی نگهداری ثبت و داده های باز تأکید بیشتری می شود.
شرایطی مانند همکاری، کاربران، استفاده از دادهها، اشتراکگذاری اطلاعات، زنجیرههای ارزش، اکوسیستمها، شبکهها و محیطهای هوشمند ساختهشده در بسیاری از پاسخها به چشم میخورد. این دیدگاه را تقویت می کند که داده های کاداستر و ثبت زمین به طور فزاینده ای به عنوان بخشی از یک شبکه گسترده تر دیده می شوند و مقامات به جای تمرکز صرف بر روی فرآیندهای خود، در صدد ایجاد شبکه ها و اکوسیستم های قوی تر برای ایجاد خدمات بهتر به شهروندان هستند. علاوه بر این، چند نفر از پاسخ دهندگان خاطرنشان کردند که ابعاد داده های کاداستر نیز در حال گسترش است. محدودیتهای حقوق عمومی و نقشهبرداری ابزار به عنوان نمونههایی از انواع جدید دادههای ثبت شده در سیستمهای کاداستر ذکر شد. علاوه بر این، کاداستر سهبعدی، و بهویژه کاداستر سهبعدی که دادهها را برای سرویسهای وب فراهم میکند، به عنوان نمونهای از ابعاد گسترده اطلاعات کاداستر استفاده شد. ساده سازی فرآیندها و دیجیتالی کردن فرآیندهای قانونی نیز به عنوان موضوعی مطرح شد که در سال های اخیر اهمیت یافته است. در نهایت، برخی از پاسخ دهندگان اشاره کردند که موضوعات پایداری، مانند تغییرات آب و هوایی و پایداری اجتماعی، اخیراً به عنوان نقاط کانونی استراتژیک در سازمانهایشان ظاهر شدهاند.
پاسخها شامل ارجاع کمتری به موضوعاتی بود که در دهه گذشته اهمیت خود را در استراتژیها از دست دادهاند. با این حال، پاسخ ها به وضوح نشان می دهد که نقشه برداری سنتی زمین، آرشیو دیجیتال و تولید نقشه در حال ناپدید شدن از دستور کار است. یکی از پاسخدهندگان خاطرنشان کرد که کارایی فرآیند داخلی بهعنوان یک نقطه دیگر در استراتژی مورد علاقه نیست. جالب توجه است که برخی از پاسخ دهندگان ذکر کردند که تمرکز بر کیفیت داده ها در حال کاهش است، در حالی که برخی دیگر تأکید کردند که اهمیت کیفیت داده ها اخیراً افزایش یافته است.
۳٫۲٫ محرک های کار استراتژی
این مطالعه همچنین به بررسی این موضوع می پردازد که چه چیزی باعث کار استراتژی در مقامات نقشه برداری ملی، کاداستر و ثبت زمین می شود. هشت محرک مختلف در پرسشنامه ذکر شد و از پاسخ دهندگان خواسته شد انتخاب کنند که کدام یک از آنها کار استراتژی را در آژانس خود هدایت می کنند. پاسخ دهندگان می توانستند چندین گزینه را انتخاب کنند. گزینه های داده شده بر اساس مرور ادبیات انجام شده به عنوان گام اول مطالعه تعیین شدند. به طور خاص، مطالعات در مورد کار استراتژی در آژانس های دولتی، به عنوان مثال، [ ۱۰ ، ۱۱ ]، انتخاب و فرمول بندی گزینه های داده شده را هدایت کرد. شکل ۲پاسخ به این سوال را خلاصه می کند. همچنین از پاسخ دهندگان خواسته شد تا در یک سوال بعدی توضیح دهند که کدام عوامل را به عنوان مهم ترین محرک ها برای کار استراتژی آژانس مربوطه خود می دانند و چگونه این محرک ها بر کار استراتژی تأثیر می گذارند.
دو گزینه توسط ۶۵ درصد از پاسخ دهندگان انتخاب شد: پاسخ به نیازهای مشتری در حال تغییر و تغییر سیاست توسط دولت. سه گزینه، یعنی تغییر در بودجه یا سایر منابع موجود، نیاز به تجدید شیوه ها به دلیل تغییر در محیط کسب و کار یا مسئولیت های سازمان و آمادگی برای تغییرات آتی در محیط کسب و کار، همگی توسط ۵۹ درصد از پاسخ دهندگان انتخاب شدند. متذکر می شویم که در این مقاله، اصطلاحات محیط کسب و کار و محیط عملیاتی به عنوان مترادف برای توصیف فضای عمل، یعنی ترکیبی از عوامل اجتماعی-فرهنگی، سیاسی، بوم شناختی و اقتصادی در نظر گرفته می شوند که یک مرجع در داخل آن فعالیت می کند. گزینه های باقی مانده کمتر انتخاب شدند. ۲۴ درصد از پاسخ دهندگان گفتند که دستورات یا اراده مدیریت ارشد، استراتژی را در آژانس آنها هدایت می کند. اطلاعات پژوهشی جدید یا توصیههای سازمانهای بینالمللی بهعنوان محرک کار استراتژی توسط ۱۸ درصد از پاسخدهندگان در نظر گرفته شد. گزینه ای که به عنوان کم نفوذترین محرک در نظر گرفته شد دستورات مستقیم سیاستمداران یا دولت بود. هجده درصد از پاسخ دهندگان فکر می کردند که برخی از عوامل دیگر بر کار استراتژی در آژانس آنها تأثیر می گذارد. این نشان می دهد که گزینه های داده شده محرک های واقعی کار استراتژی را نسبتاً خوب پوشش می دهند. گزینه ای که به عنوان کم نفوذترین محرک در نظر گرفته شد دستورات مستقیم سیاستمداران یا دولت بود. هجده درصد از پاسخ دهندگان فکر می کردند که برخی از عوامل دیگر بر کار استراتژی در آژانس آنها تأثیر می گذارد. این نشان می دهد که گزینه های داده شده محرک های واقعی کار استراتژی را نسبتاً خوب پوشش می دهند. گزینه ای که به عنوان کم نفوذترین محرک در نظر گرفته شد دستورات مستقیم سیاستمداران یا دولت بود. هجده درصد از پاسخ دهندگان فکر می کردند که برخی از عوامل دیگر بر کار استراتژی در آژانس آنها تأثیر می گذارد. این نشان می دهد که گزینه های داده شده محرک های واقعی کار استراتژی را نسبتاً خوب پوشش می دهند.
پاسخ به سوال بعدی حاکی از آن است که در مورد مهم ترین محرک کار استراتژی این مقامات اتفاق نظر وجود ندارد. اهمیت درک و آماده سازی برای تغییرات در محیط کسب و کار اغلب مورد تاکید قرار گرفت، همانطور که نیاز به تجدید شیوه ها و مدل های کسب و کار به دلیل چنین تغییراتی بود. به عنوان مثال، آمادگی برای تغییرات آتی در محیط کسب و کار به عنوان “ضروری برای کارایی و جهت گیری آژانس” تلقی می شد. یکی از پاسخدهندگان اشاره کرد که «فناوریهای جدید مدل عملیاتی ما را به چالش میکشند» و اشاره کرد که تأثیرات بالقوه فناوریهای جدید در سطح عمیقتری مورد بررسی قرار میگیرد. یکی دیگر از پاسخ دهندگان تأکید کرد که اسکن به ویژه چشم انداز فناوری اطلاعات در حال تغییر (IT) مهم است زیرا ثبت در نهایت از طریق سیستم های فناوری اطلاعات کار می کند.
علاوه بر این، پاسخ به نیازهای متغیر مشتری در چندین پاسخ به عنوان مهم ترین محرک کار استراتژی ذکر شده است. به عنوان مثال، گفته شد که “نیاز دائمی برای توسعه عملیات برای رفع نیازهای مشتریان و شرکا وجود دارد”. در پاسخی دیگر، نیاز به اطمینان از خدمات مؤثر و قابل اعتماد به شهروندان به عنوان یک محرک برای کار استراتژی تلقی شد. به طور کلی، پاسخ به این سوال نشان میدهد که مقامات، کار توسعه و استراتژی خود را به عنوان چیزی که در خدمت «نیازهای جامعه» انجام میشود، منعکس میکنند. در دسترس بودن بودجه و تغییرات بودجه نیز توسط برخی از پاسخ دهندگان مطرح شد، که با توجه به اینکه اکثر این مقامات حداقل تا حدی به بودجه دولتی متکی هستند، انتظار می رفت.
۴٫ بحث
مقامات ملی نقشه برداری، کاداستر و ثبت زمین، سازمان های دولتی هستند که مسئول تولید، نگهداری و تحویل اطلاعات کاداستر هستند. ما الگوهای روشنی را در مورد نوع اهدافی که این مقامات از طریق استراتژی های خود دنبال می کنند، تشخیص می دهیم. تمرکز بر فناوری (به ویژه دیجیتالی شدن)، ویژگی های داده، خدمت به مشتریان و جامعه، و توسعه سازمانی است. هنگامی که یافتهها در پرتو ایدهآلهای سیستمهای اداره زمین، مانند آنچه توسط Enemark و همکاران توصیف شده است، منعکس میشوند. [ ۳ ]، ما میتوانیم ببینیم که عمل و نظریه تا حد زیادی همسو هستند. Enemark و همکاران [ ۳] بیان کرد که یک LAS خوب و خنثی دارای چهار ویژگی است. به نظر می رسد مقامات از طریق استراتژی های خود به طور گسترده ای با سه مورد اول از این خواسته ها مطابقت دارند. منافع استراتژی شناسایی شده به وضوح هدفی را برای “خدمت به نیازهای دولت ها، مشاغل و مردم” نشان می دهد (کیفیت ۱). به نظر میرسد تمرکز فعلی بر ایجاد «خدمات بهتر» یا «خدمات مرتبط» باشد، که نشان میدهد مقامات به طور فزایندهای در حال بررسی نیازهای کاربران در عصر دولت الکترونیک و دیجیتالی کردن جوامع هستند و تلاش میکنند به آنها پاسخ دهند. مشاهدات مشابهی قبلاً انجام شده است، برای مثال، کریگشولم و همکاران. [ ۳۴ ] و تودورفسکی و لمن [ ۳۵]. مسئولان نیز در بیانیه های هدف تشریح شده خود بر این کیفیت و هدف خدمت به جامعه از طریق توانمندسازی و پیشبرد نوآوری و ارزش آفرینی تاکید فراوان دارند. در این راستا، آژانس ها مسئولیت پذیری افقی و رو به پایین قوی را نشان می دهند [ ۱۲ ].
دومین کیفیت یک LAS خوب، “استفاده از آخرین فناوری ها” به صراحت در استراتژی ها قابل مشاهده است. تاکید شدید بر روندهای بزرگ فناوری به عنوان نیروهای محرک اصلی برای سیستم های کاداستر بالغ قبلاً نیز ذکر شده است [ ۷ ]]. یافتههای این مطالعه این تصور را تأیید میکند که متخصصان اداره زمین در هنگام پیشبینی و ترسیم جهتهای آینده، بر جنبه فنی وظایف اداری زمین تأکید میکنند. به نظر نمیرسد که مقامات در استراتژیهای خود بر فناوریها یا راهحلهای فنآوری خاصی تأکید میکنند، بلکه اهداف کلی مربوط به دیجیتالی شدن را تدوین میکنند. البته باید توجه داشت که مسئولان در این زمینه گروه همگنی نیستند. برخی جاه طلبی نشان می دهند که در تحول دیجیتال خدمات دولتی در کشور خود پیشتاز باشند. در مقابل، برخی دیگر از مراجع، طبق یافتههای ما، هنوز در مرحله راهاندازی زیرساختهای دادههای مکانی هستند و هیچ قصدی برای تبدیل شدن به رهبران فعال تحول نشان نمیدهند.۳۶ ]، که اصلاحات NPM را در بین کشورها مقایسه کرد و بین حفظ کشورها، مدرن کردن کشورها، بازاری کردن کشورها و به حداقل رساندن کشورها تمایز قائل شد. ما شواهدی پیدا میکنیم، بهویژه در مورد حفظ کشورهایی که با برداشتن گامهای فزاینده به سمت ساختارها و شیوههای فعلی به حفظ وضعیت موجود تمایل دارند و کشورهایی را که نیاز به تغییرات اساسی در سازماندهی نظام اداری را تصدیق میکنند، نوسازی میکنیم.
یافتهها نشان میدهد که سومین کیفیت یک LAS خوب، «حساب حقوق، محدودیتها، مسئولیتها و خطرات مربوط به زمین»، همچنین در استراتژیهای نقشهبرداری ملی، کاداستر و مقامات ثبت زمین ادغام شده است. مقامات اهدافی مانند افزایش پوشش کاداستر و افزایش کیفیت داده ها و خدمات را مطرح کردند. با این حال، به نظر میرسد که مقامات دیدگاه نسبتاً ثابتی در مورد اینکه چه نوع RRRها و خطراتی باید در کاداسترها و دفاتر ثبت زمین در نظر گرفته شوند، دارند. تنها تعداد کمی از پاسخ دهندگان ابعاد رو به گسترش اطلاعات کاداستر و ثبت اسناد و املاک و چگونگی این گسترش را در استراتژی های خود بیان کردند. در ادبیات آکادمیک، چشم انداز افزایش بهره برداری عمودی از اموال غیرمنقول در مدیریت زمین و سیستم های کاداستر به طور گسترده مورد مطالعه قرار گرفته است.۳۷ ، ۳۸ ]. با این حال، شکاف دائمی بین تواناییهای فنی برای تولید اطلاعات چند بعدی مکانی (کاداستر) و تحویل چنین اطلاعاتی توسط مقامات ملی نقشهبرداری، کاداستر و ثبت زمین وجود دارد. هو و همکاران [ ۳۹ ] اشاره کردهاند که محدودیتهای بودجهای سازمانهای دولتی عامل اصلی محدودکننده نوآوری اطلاعات جغرافیایی سه بعدی است. از آنجایی که تبدیل از اطلاعات دو بعدی به چند بعدی یک تغییر پارادایم برای آژانس ها ایجاد می کند، هزینه های دیگری غیر از سرمایه گذاری صرفاً در معماری فنی مانند آموزش پرسنل نیز باید در نظر گرفته شود و چنین سرمایه گذاری هایی تاکنون از نظر اقتصادی نبوده است. امکان پذیر [ ۳۹]. بر اساس یافتههای ما، مقامات به شدت بر تأثیر محدودیتهای بودجه بر عملیات و محتوای استراتژی خود تأکید نمیکنند، اما با این حال، تغییرات در بودجه یا سایر منابع موجود را بهعنوان محرک مهم کار استراتژی میبینند. یک تفسیر این است که حتی اگر دکترین اقتصاد مبتنی بر NPM در استفاده از منابع عمومی کمیاب، به عنوان مثال، [ ۴۰ ]، به شدت در داده های ما وجود ندارد، در دسترس بودن منابع، انتخاب اهداف استراتژی را محدود می کند، به عنوان مثال، اهداف به دلیل محدودیت منابع به طور پیش فرض نزدیک به وضعیت موجود تنظیم می شوند.
کیفیت چهارم، “اطلاعات گسترده ای در مورد توسعه پایدار ارائه می دهد”، کیفیتی است که ضعیف ترین ارتباط را با نقاط کانونی استراتژیک شناسایی شده دارد. اگرچه تعداد کمی از پاسخ دهندگان تغییر آب و هوا و توسعه پایدار را به عنوان اهداف استراتژی ذکر کردند، اکثریت بزرگی در پاسخ های خود بر موضوعات پایداری یا هدف ارائه اطلاعات در مورد توسعه پایدار تاکید نکردند. با توجه به اینکه جاهطلبیهای سیاسی برای مهار میانگین دمای جهانی افزایش یافته است، این یک یافته تا حدی شگفتانگیز است، و انتظار میرود همه سطوح دولت مشارکتهای موفقیتآمیز را در کاهش و سازگاری با تغییرات آب و هوایی چارچوب، تسریع و عملیاتی کنند، به عنوان مثال، [ ۴۱ ]. علاوه بر این، به طور فزاینده ای پذیرفته می شود که امنیت مالکیت زمین، یکی از عملکردهای اساسی LAS [1 ، ۳ ]، زیربنای بسیاری از اهداف توسعه پایدار سازمان ملل (SDGs) است [ ۴۲ ]. البته لازم به ذکر است که ممکن است مسئولین این کیفیت را به عنوان چیزی که در سایر اهداف راهبردی از جمله تامین نیازهای جامعه گنجانده شده است، بدانند و از این رو در اینجا به موضوعات پایداری به طور جداگانه تاکید نکرده باشند. مقامات همچنین ممکن است اقدامات خود را بیان کنند که با هدف پیشبرد توسعه پایدار از طریق اسناد، فرآیندها یا پروژه های دیگر غیر از استراتژی انجام می شود. رویکرد ما اجازه این نوع بررسی بیشتر از دلایل این مشاهدات را نمی دهد.
ما همچنین متذکر می شویم که مفهوم توسعه پایدار به طور مداوم در حال تکامل است و اغلب درک ناقصی دارد [ ۴۳]. فقدان انسجام مفهومی، تعریف نقشی که اداره زمین میتواند و/یا باید در حمایت از توسعه پایدار ایفا کند، برای دست اندرکاران و محققین چالش برانگیز است. یافتههای ما نشان میدهد که گفتمان منسجمتری در مورد توسعه پایدار در میان متخصصان مورد نیاز است تا سهم مقامات ملی نقشهبرداری، کاداستر و ثبت زمین در توسعه پایدار را روشن کند. به عنوان مثال، مقامات به عنوان تولیدکنندگان اطلاعات (به طور فزاینده) قابل اعتماد، دقیق و به روز در مورد مرزهای دارایی، RRRها و کاربری های مختلف زمین، می توانند به ایجاد شاخص هایی کمک کنند که پیشرفت به سوی اهداف توسعه پایدار و به ویژه اهداف را رصد می کنند. مانند «شهرها و جوامع پایدار» (SDG 11) و «زندگی در خشکی» (SDG 15). علاوه بر این،۴۴ ، ۴۵ ]. والاس و ویلیامسون [ ۴۴ ] همچنین استدلال کردند که تغییر در طراحی LAS به این جهت احتمالاً با موانع زیادی روبرو خواهد شد، از محدودیتهای سیستمهای نرمافزاری گرفته تا فقدان اراده سیاسی برای انجام چنین اصلاحات در مقیاس بزرگ در سیستمهای موجود. یافتههای ما تا حدی نشان میدهد که چنین موانعی وجود دارد، زیرا ما عملاً هیچ ابتکار عملی در راستای یک LAS مشاهده نمیکنیم که از دستیابی به اهداف پایداری مؤثرتر از سیستمهای فعلی پشتیبانی کند.
یافته های مربوط به محرک های کار استراتژی با ادبیات استراتژی بخش عمومی مطابقت دارد. به ویژه، ما می توانیم ارتباط با ویژگی های اساسی سازمان های عمومی [ ۱۰ ، ۱۱ ] و مجموعه های تفسیری Höglund و Svärdsten [ ۱۷ ] را شناسایی کنیم.]، همانطور که مقامات پاسخ دادند که کار استراتژی اغلب با تغییر سیاست توسط دولت و همچنین با تغییر نیازهای مشتری هدایت می شود. در پرسشهای باز، پاسخدهندگان بر اهمیت درک و آمادگی برای تغییرات در محیط کسبوکار تأکید کردند. این بدان معناست که مقامات متوجه می شوند که محیط عملیاتی آنها به طور فزاینده ای پیچیده و نامطمئن می شود. با این حال، به طور متناقض، کمتر از یک پنجم از مقامات گزارش شده است که کار استراتژی و نقاط کانونی استراتژیک خود را به اطلاعات تحقیقاتی جدید یا توصیه های سازمان های بین المللی در این زمینه مرتبط می کنند. با توجه به اینکه برای رشته های مرتبط با علم و فناوری مانند حوزه آمایش سرزمین، جالب توجه است.۴۶ ].
از آنجایی که در پرسشهای مربوط به محرکهای کار استراتژی، از پاسخدهندگان خواسته شد تا بر اساس فهرستی از پیش تعیینشده از مقولهها، پاسخهایی ارائه کنند، توجه به این نکته مهم است که تفسیرهای متفاوت پاسخدهندگان از گزینههای داده شده ممکن است یافتهها را مخدوش کند. به عنوان مثال، گزینههای تغییر خطمشی توسط دولت و دستورات مستقیم سیاستمداران یا دولت برای توصیف موقعیتهای مختلف در نظر گرفته شده است – در مورد اول، فرض میشود که یک مقام دارای استقلال قابلتوجهی بر عملکرد استراتژی است، حتی اگر تغییر سیاستها توسط دولت تأثیر بگذارد. نقاط کانونی استراتژیک، در حالی که گزینه دوم موردی را توصیف می کند که در آن استقلال بسیار کمتری (اگر وجود داشته باشد) بر روی کار استراتژی وجود دارد. با این حال، ممکن است پاسخ دهندگان گزینه ها و تفاوت های ظریف مربوط به آن را متفاوت تفسیر کرده باشند. در حقیقت،۳۱ ]. در این تحقیق سعی شده است تا با طراحی دقیق محدوده مقوله ها و توصیف دسته ها و آزمون پرسشنامه با کارشناسان قبل از جمع آوری داده ها، تنوع تفاسیر را به حداقل برسانیم، اما اذعان داریم که استفاده از سوالات بسته و دسته بندی های از پیش تعیین شده در پرسشنامه به طور اجتناب ناپذیری بر اعتبار یافته ها تأثیر می گذارد.
متذکر می شویم که محدودیت های دیگری نیز برای یافته های این مطالعه وجود دارد. ابتدا باید محدودیت های مربوط به حجم نمونه و نمایندگی نمونه را بشناسیم. این مطالعه قصد ندارد نمونه ای نماینده از مراجع ملی نقشه برداری، کاداستر و ثبت اسناد و املاک را مورد تحقیق قرار دهد. جمعآوری دادهها محدود به مقاماتی بود که در کشورهای اروپایی فعالیت میکردند و بیشتر به گروهی از مقامات محدود شد که ما اطلاعات تماس با آنها را داشتیم و میدانستیم که در تبادل دانش و همکاری بینالمللی فعالیت میکنند. با رویکرد انتخابی اجرای پرسشنامه، توانستیم به نرخ پاسخ نسبتاً بالایی (۶۴ درصد) برسیم. با این حال، ما متذکر می شویم که ممکن است سوگیری هایی برای یافته ها وجود داشته باشد. پاسخ دهندگان از کشورهای مشابه، یعنی از کشورهای کوچک، کشورهای شمال اروپا، به شدت در نمونه ارائه شده است. این ممکن است درک بیش از حد قوی ایجاد کند، به ویژه از همگرایی اهداف استراتژی مقامات. همچنین ممکن است مقامات با توجه قابل توجه به کار استراتژی بیشتر به پرسشنامه پاسخ دهند. در سؤالات مقدماتی، برخی از مراجع اشاره کردند که کار استراتژی رسمی را به طور منظم انجام نمی دهند، زیرا هدف آنها پیروی از استراتژی و قوانین دولت است. این نشان می دهد که مقامات از منظر خودمختاری اداری نیز یک گروه همگن تشکیل نمی دهند. همچنین ممکن است مقامات با توجه قابل توجه به کار استراتژی بیشتر به پرسشنامه پاسخ دهند. در سؤالات مقدماتی، برخی از مراجع اشاره کردند که کار استراتژی رسمی را به طور منظم انجام نمی دهند، زیرا هدف آنها پیروی از استراتژی و قوانین دولت است. این نشان می دهد که مقامات از منظر خودمختاری اداری نیز یک گروه همگن تشکیل نمی دهند. همچنین ممکن است مقامات با توجه قابل توجه به کار استراتژی بیشتر به پرسشنامه پاسخ دهند. در سؤالات مقدماتی، برخی از مراجع اشاره کردند که کار استراتژی رسمی را به طور منظم انجام نمی دهند، زیرا هدف آنها پیروی از استراتژی و قوانین دولت است. این نشان می دهد که مقامات از منظر خودمختاری اداری نیز یک گروه همگن تشکیل نمی دهند.
علاوه بر این، تجزیه و تحلیل ما به پاسخ های پرسشنامه محدود شد. حتی یک پرسشنامه با دقت طراحی و اجرا شده محدودیت هایی در مورد عمق پوشش دارد، به عنوان مثال، [ ۳۱ ]]. بنابراین، روشهای تکمیلی و منابع دادهای برای نگاه دقیقتر به محتوای استراتژی مقامات و نقاط کانونی استراتژیک کنونی درخواست میشود. برنامه اولیه ما جمع آوری اسناد راهبردی رسمی نمونه پرسشنامه، برای دستیابی به درک عمیق تر از نقاط کانونی استراتژیک و اعتبارسنجی یافته های پرسشنامه بود و حتی آنها را از گیرندگان درخواست کردیم. با این حال، تنها هفت مرجع چنین سندی را ارائه کردند و از این رو تجزیه و تحلیل رسمی به پاسخ های پرسشنامه محدود شد. اسناد راهبردی دریافتی مورد بررسی دقیق قرار گرفت و نشان داد که پاسخ های پرسشنامه تا حد زیادی با محتوای اسناد رسمی مطابقت دارد. با این حال، از آنجایی که ما قادر به دسترسی به بیش از نیمی از اسناد استراتژی رسمی مقامات نبودیم، تعمیم پذیری این مشاهدات باید با دقت در نظر گرفته شود. علاوه بر این، بررسی هفت سند رسمی نشان داد که این اسناد اغلب کوتاه و مختصر هستند و از نظر محتوایی تنوع قابل توجهی وجود دارد. برخی از مقامات، به عنوان مثال، معیارها یا شاخص های مرتبط با هدف و اهداف تعیین شده را در اسناد ارائه می دهند، در حالی که برخی دیگر به ارائه تصویری تر با اطلاعات کمتر در مورد اجرای استراتژی متکی هستند. از این رو، جمعآوری اطلاعات عمیق و قابل مقایسه در مورد اهداف استراتژی و محرکهای استراتژی نیازمند یک روش (نیمه)ساختارمند و متناسب با جمعآوری دادهها، مانند مصاحبه است. بررسی هفت سند رسمی نشان داد که این اسناد اغلب کوتاه و مختصر هستند و از نظر محتوا تنوع قابل توجهی وجود دارد. برخی از مقامات، به عنوان مثال، معیارها یا شاخص های مرتبط با هدف و اهداف تعیین شده را در اسناد ارائه می دهند، در حالی که برخی دیگر به ارائه تصویری تر با اطلاعات کمتر در مورد اجرای استراتژی متکی هستند. از این رو، جمعآوری اطلاعات عمیق و قابل مقایسه در مورد اهداف استراتژی و محرکهای استراتژی نیازمند یک روش (نیمه)ساختارمند و متناسب با جمعآوری دادهها، مانند مصاحبه است. بررسی هفت سند رسمی نشان داد که این اسناد اغلب کوتاه و مختصر هستند و از نظر محتوا تنوع قابل توجهی وجود دارد. برخی از مقامات، به عنوان مثال، معیارها یا شاخص های مرتبط با هدف و اهداف تعیین شده را در اسناد ارائه می دهند، در حالی که برخی دیگر به ارائه تصویری تر با اطلاعات کمتر در مورد اجرای استراتژی متکی هستند. از این رو، جمعآوری اطلاعات عمیق و قابل مقایسه در مورد اهداف استراتژی و محرکهای استراتژی نیازمند یک روش (نیمه)ساختارمند و متناسب با جمعآوری دادهها، مانند مصاحبه است.
۵٫ نتیجه گیری ها
سیستم های اداره زمین و کاداستر به طور مداوم در حال تحول هستند. مقامات ملی نقشه برداری، کاداستر و ثبت اراضی، به عنوان سازمان های دولتی مسئول انجام وظایف اداری اراضی در بسیاری از کشورها، نقش بسزایی در شکل دادن به توسعه اداره زمین و سیستم های کاداستر دارند. مطالعه ما نمای کلی از اهداف استراتژی و محرک های استراتژی گروهی از مقامات نقشه برداری ملی، کاداستر و ثبت زمین اروپا را ارائه می دهد. ما متوجه شدیم که مقامات اغلب اهداف مربوط به (۱) دیجیتالی شدن و خدمات دیجیتال، (۲) کیفیت، کمیت، دسترسی و امنیت داده ها و خدمات، (۳) مشتریان و نیازهای جامعه، و (۴) سازمانی را دنبال می کنند. توسعه. قوی ترین محرک های کار استراتژی، تغییر نیازهای مشتریان و تغییر سیاست ها توسط دولت است.
دگرگونی دیجیتالی جوامع و به ویژه خدمات عمومی، در سالهای اخیر بر نقاط کانونی راهبردی مقامات تأثیر گذاشته است: توجه فزایندهای به موضوعاتی مانند دسترسی به دادهها و امنیت دادهها و خدمات و همچنین به موضوعاتی معطوف شده است. همکاری و ایجاد زنجیره ارزش یا اکوسیستم برای تولید و خدمات عمومی داده ها برای ارائه خدمات بهتر به شهروندان. تأثیرات دیجیتالی شدن به فرآیندهای قانونی در برخی کشورها گسترش یافته است و این نوع توسعه احتمالاً در آینده تسریع خواهد شد. مطالعه ما همچنین نشان میدهد که فشارهای دیگر، مانند تغییرات آب و هوایی، شهرنشینی، و بهرهبرداری شدیدتر از زمین، در بیشتر موارد در استراتژیهای مقامات نادیده گرفته شدهاند. برای سیستم های کاداستر،
اکتشافات جامع در مورد اهداف استراتژی و محرک های استراتژی مقامات نقشه برداری ملی، کاداستر و ثبت زمین تا کنون از دست رفته است. از این رو مطالعه ما نقطه شروعی برای بحث در مورد نقش استراتژی های این مقامات و نقاط کانونی استراتژیک فراهم می کند. ما استدلال می کنیم که این نوع بحث ها به فوریت مورد نیاز است. همانطور که یافتههای ما نشان میدهد، مسئولان میتوانند اهداف و جهتگیریهایی را فراتر از وضعیت موجود تدوین کنند، اما در عین حال مشاهده میکنیم که بسیاری از مسئولان فاقد دید جامعی درباره توسعه خود هستند. علاوه بر این، این موضوع مهم است که بپرسیم آیا نسخه به روز شده یک چشم انداز مشترک برای توسعه سیستم کاداستر مورد نیاز است یا خیر. انتشارات، مانند کاداستر ۲۰۱۴ [ ۴۷ ] و کاداستر ۲۰۱۴ و پس از آن [ ۲۴]، برای کل بخش اداره زمین تأثیرگذار بوده اند، اما در دنیایی که به سرعت در حال تغییر است، دیگر به بسیاری از مسائل و فشارهای امروزی که مقامات با آن روبه رو هستند، پاسخ نمی دهند.
سهم مهم ما همچنین به شناسایی چندین مسیر تحقیقاتی بالقوه آینده کمک می کند. به نظر می رسد مقامات تغییرات سریع در حال وقوع در محیط عملیاتی را تصدیق می کنند، اما به نظر می رسد فاقد ابزار و روش هایی برای شناسایی تغییرات مرتبط و پیامدهای بالقوه آنها برای وظایف اداری زمین هستند. بنابراین، تحقیقات بیشتری در مورد چگونگی ترویج و اجرای حاکمیت پیشبینی مقامات نقشهبرداری ملی، کاداستر و ثبت اسناد زمین مورد نیاز است. دوم، به عنوان تغییر پیش بینی شده به یک LAS که به طور گسترده از ارائه اطلاعات در مورد توسعه پایدار حمایت می کند [ ۳ ، ۴۴ ]] آشکار نشده است، مطالعاتی که به موانع این امر می پردازند، کمک خوبی به ادبیات مدیریت زمین خواهد بود. در نهایت، بسیار جالب خواهد بود که بررسی کنیم که چگونه و از طریق کدام کانال ها، هدایت دولت واقعاً تدوین استراتژی ها را در مقامات نقشه برداری ملی، کاداستر و ثبت زمین هدایت می کند. مقامات در یک زمینه کثرت گرایانه حرکت می کنند که در آن منافع چند سهامدار باید تحت محدودیت های بودجه برآورده شود. مفهوم سازی این واقعیت به درک استراتژی کار این مقامات در سطح عمیق تر کمک می کند.
منابع
- ویلیامسون، آی. Enemark، S. والاس، جی. رجبی فرد، ع. آمایش سرزمین برای توسعه پایدار ، چاپ اول; ESRI Press Academic: Redlands, CA, USA, 2010; ISBN 9781589480414. [ Google Scholar ]
- ون در مولن، P. جنبه پویا مدیریت زمین: یک جزء اغلب فراموش شده در طراحی سیستم. محاسبه کنید. محیط زیست سیستم شهری ۲۰۰۲ ، ۲۶ ، ۳۶۱-۳۸۱٫ [ Google Scholar ] [ CrossRef ]
- Enemark، S. ویلیامسون، آی. Wallace, J. ساخت سیستم های مدرن مدیریت زمین در اقتصادهای توسعه یافته. جی. اسپات. علمی ۲۰۰۵ ، ۵۰ ، ۵۱-۶۸٫ [ Google Scholar ] [ CrossRef ]
- Enemark, S. درک پارادایم مدیریت زمین. در مجموعه مقالات فن آوری نوآورانه برای اداره زمین، سمپوزیوم برگزار شده توسط کمیسیون FIG 7، دانشگاه ویسکانسین، مدیسون، WI، ایالات متحده، ۲۴-۲۵ ژوئن ۲۰۰۵٫ فدراسیون بین المللی نقشه برداران: کپنهاگ، دانمارک، ۲۰۰۶; صص ۱۷-۲۷٫ [ Google Scholar ]
- استودلر، دی. رجبی فرد، ع. ویلیامسون، IP ارزیابی سیستم های مدیریت زمین. سیاست کاربری زمین ۲۰۰۴ ، ۲۱ ، ۳۷۱-۳۸۰٫ [ Google Scholar ] [ CrossRef ][ نسخه سبز ]
- تینگ، ال. ویلیامسون، IP روندهای کاداستر: یک ترکیب. اوست Surv. ۱۹۹۹ ، ۴۴ ، ۴۶-۵۴٫ [ Google Scholar ] [ CrossRef ]
- کریگشولم، پی. زاویالوا، اس. ریکینن، ک. استاهل، پی. Viitanen، K. درک آینده سیستم کاداستر فنلاند – مطالعه دلفی. سیاست کاربری زمین ۲۰۱۷ ، ۶۸ ، ۱۳۳-۱۴۰٫ [ Google Scholar ] [ CrossRef ]
- بنت، آر. رجبی فرد، ع. کلانتری، م. والاس، جی. ویلیامسون، I. آینده کاداستر: ایجاد چشم اندازی جدید برای ماهیت و نقش کاداستر. در مجموعه مقالات کنگره FIG 2010، مواجهه با چالش ها – ایجاد ظرفیت، سیدنی، استرالیا، ۱۱ تا ۱۶ آوریل ۲۰۱۰٫ [ Google Scholar ]
- کریگشولم، پی. ریکینن، ک. Ståhle، P. مسیرهایی برای یک سیستم کاداستر آینده: یک رویکرد اجتماعی و فنی. خطمشی استفاده از زمین ۲۰۲۰ ، ۹۴ ، ۱۰۴۵۰۴٫ [ Google Scholar ] [ CrossRef ]
- پولیت، سی. تالبوت، سی. کالفیلد، جی. Smullen، A. آژانس ها. چگونه دولت ها کارها را از طریق سازمان های نیمه خودمختار انجام می دهند . Palgrave Macmillan: Basingstoke، UK، ۲۰۰۴٫ [ Google Scholar ]
- جوهانسون، جی.-ای. شکل گیری استراتژی در سازمان های دولتی عمومی Adm. ۲۰۰۹ , ۸۷ , ۸۷۲-۸۹۱٫ [ Google Scholar ] [ CrossRef ]
- کالین، اس. مسئولیت پذیری در دولت تنظیم کننده. J. حقوق جامعه. ۲۰۰۰ ، ۲۷ ، ۳۸-۶۱٫ [ Google Scholar ]
- هانسن، جی آر. Ferlie, E. کاربرد نظریه های مدیریت استراتژیک در سازمان های بخش عمومی: توسعه یک گونه شناسی. مدیریت عمومی. Rev. ۲۰۱۴ , ۱۸ , ۱-۱۹٫ [ Google Scholar ] [ CrossRef ]
- اندروز، آر. Van de Walle، S. مدیریت عمومی جدید و ادراک شهروندان از کارایی خدمات محلی، پاسخگویی، برابری و اثربخشی. مدیریت عمومی. Rev. ۲۰۱۳ , ۱۵ , ۷۶۲-۷۸۳٫ [ Google Scholar ] [ CrossRef ]
- Rainey، HG درک و مدیریت سازمان های عمومی ، ویرایش ۴٫ Jossey-Bass: سانفرانسیسکو، کالیفرنیا، ایالات متحده آمریکا، ۲۰۰۹٫ [ Google Scholar ]
- یارزابکوفسکی، پ. فنتون، ای. استراتژیسازی و سازماندهی در زمینههای کثرتگرا. طرح برد بلند. ۲۰۰۶ ، ۳۹ ، ۶۳۱-۶۴۸٫ [ Google Scholar ] [ CrossRef ][ نسخه سبز ]
- هوگلند، ال. Svärdsten، F. کار استراتژی در بخش عمومی-عمل متعادل کننده گفتمان های رقیب. Scand. جی. مناگ. ۲۰۱۸ ، ۳۴ ، ۲۲۵-۲۳۲٫ [ Google Scholar ] [ CrossRef ][ نسخه سبز ]
- آزبورن، SP حکومت عمومی جدید؟ مدیریت عمومی. Rev. ۲۰۰۶ , ۸ , ۳۷۷-۳۸۷٫ [ Google Scholar ] [ CrossRef ]
- تورفینگ، جی. Triantafillou، P. چه چیزی در یک نام؟ درک حکمرانی عمومی جدید به عنوان یک نظام سیاسی-اداری. بین المللی Rev. Public Adm. ۲۰۱۳ ، ۱۸ ، ۹-۲۵٫ [ Google Scholar ] [ CrossRef ]
- Ronda-Pupo، GA; Guerras-MartIn، L. دینامیک تکامل مفهوم استراتژی ۱۹۶۲-۲۰۰۸: تجزیه و تحلیل هم واژه. استرات مدیریت J. ۲۰۱۱ , ۳۳ , ۱۶۲-۱۸۸٫ [ Google Scholar ] [ CrossRef ]
- Hambrick، DC; فردریکسون، جی دبلیو آیا مطمئن هستید که استراتژی دارید؟ آکادمی مدیریت مجری ۲۰۰۱ ، ۱۵ ، ۴۸-۵۹٫ [ Google Scholar ] [ CrossRef ]
- ویزر، آ. بیکل، مگاوات؛ کومرر، ک. لانگ، دیجی به سوی استفاده پایدارتر از فلز – درسهای آموختهشده از اسناد استراتژی ملی. منبع. خط مشی ۲۰۲۰ , ۶۸ , ۱۰۱۷۷۰٫ [ Google Scholar ] [ CrossRef ]
- انجمن ثبت زمین اروپا ثبت زمین و کاداستر در اروپا ثبت اسناد و املاک و کاداستر. در دسترس آنلاین: https://www.elra.eu/facts-sheets/land-registries-cadastres-in-europe/2-land-registry-and-the-cadaster/ (در ۲۲ دسامبر ۲۰۲۱ قابل دسترسی است).
- De Vries، WT; Laarakker، PM; Wouters، HJ زندگی جدا از هم: ارزیابی مقایسه ای از ادغام آژانس های کاداستر و ثبت زمین های عمومی در اروپا. تبدیل. خط مشی فرآیند مردمی دولت ۲۰۱۵ ، ۹ ، ۵۴۵-۵۶۲٫ [ Google Scholar ] [ CrossRef ]
- ریکینن، ک. تویوونن، اس. کریگشولم، پی. هیرونن، جی. کولیس، ک. موضوعات آینده در محیط عملیاتی سیستم کاداستر فنلاند. سیاست کاربری زمین ۲۰۱۶ ، ۵۷ ، ۷۰۲-۷۰۸٫ [ Google Scholar ] [ CrossRef ]
- شکل. کاداستر ۲۰۱۴ و پس از آن ; انتشارات الکترونیکی؛ استودلر، دی.، اد. شکل: کپنهاگ، دانمارک، ۲۰۱۴; ۷۳p، در دسترس آنلاین: https://fig.net/resources/publications/figpub/pub61/Figpub61.pdf (دسترسی در ۲۲ دسامبر ۲۰۲۱).
- LINZ. اطلاعات زمین نیوزلند در کاداستر ۲۰۳۴ – یک استراتژی ۱۰ تا ۲۰ ساله برای توسعه سیستم کاداستر: دانستن «کجا» حقوق مرتبط با زمین ؛ انتشارات الکترونیکی؛ اطلاعات زمین نیوزلند: ولینگتون، نیوزیلند، ۲۰۱۴٫ در دسترس آنلاین: https://www.linz.govt.nz/land/surveying/survey-system/cadastre-2034 (در ۲۲ دسامبر ۲۰۲۱ قابل دسترسی است).
- مجمع عمومی سازمان ملل متحد تغییر جهان ما: دستور کار ۲۰۳۰ برای توسعه پایدار ؛ مجمع عمومی سازمان ملل متحد: نیویورک، نیویورک، ایالات متحده آمریکا، ۲۰۱۵٫ [ Google Scholar ]
- دان، سی. جایگاه بررسی ادبیات در پژوهش نظریه زمینه ای. بین المللی J. Soc. Res. روش. ۲۰۱۱ ، ۱۴ ، ۱۱۱-۱۲۴٫ [ Google Scholar ] [ CrossRef ]
- Boell, SK; Cecez-Kecmanovic، D. یک رویکرد هرمنوتیک برای انجام بررسی ادبیات و جستجوهای ادبیات. اشتراک. دانشیار Inf. سیستم ۲۰۱۴ ، ۳۴ ، ۱۲٫ [ Google Scholar ] [ CrossRef ]
- Schira, MM; Spehar، B. اثر دیفرانسیل معکوسهای قطبیت کنتراست در مربعهای بسته و اتصالات L باز. جلو. روانی ۲۰۱۱ ، ۲ ، ۴۷٫ [ Google Scholar ] [ CrossRef ]
- هولتون، ج.ا. از نظریه پایه تا نظریه پردازی پایه در تحقیقات کیفی. در SAGE Handbook of Qualitative Business and Management Methods Research: History and Traditions ; Sage Publishing: Thousand Oaks، CA، USA، ۲۰۱۸٫ [ Google Scholar ]
- Weber, R. Basic Content Analysis , ۲nd ed.; Sage Publishing: Thousand Oaks، CA، USA، ۱۹۹۰٫ [ Google Scholar ]
- کریگشولم، پی. ریکینن، ک. Ståhle, P. تغییر استفاده از اطلاعات کاداستر: مطالعه موردی کاربر محور. Land ۲۰۱۸ , ۷ , ۸۳٫ [ Google Scholar ] [ CrossRef ][ نسخه سبز ]
- تودورفسکی، دی. Lemmen, C. تجزیه و تحلیل نیازهای کاربر: اولین گام به سوی یکپارچه سازی استراتژیک خدمات نقشه برداری و کاداستر. در مجموعه مقالات هفته کاری FIG 2007، هنگ کنگ SAR، چین، ۱۳-۱۷ مه ۲۰۰۷٫ فدراسیون بین المللی نقشه برداران (FIG): کپنهاگ، دانمارک، ۲۰۰۷٫ موجود به صورت آنلاین: http://www.fig.net/pub/fig2007/papers/ts_7g/ts07g_01_todorovski_lemmen_1202.pdf (دسترسی در ۲۲ دسامبر ۲۰۲۱).
- پولیت، سی. بوکارت، جی. اصلاح مدیریت عمومی – تحلیل مقایسه ای ، ویرایش دوم. انتشارات دانشگاه آکسفورد: آکسفورد، انگلستان، ۲۰۰۴٫ [ Google Scholar ]
- Van Oosterom, P. تحقیق و توسعه در کاداسترهای سه بعدی. محاسبه کنید. محیط زیست سیستم شهری ۲۰۱۳ ، ۴۰ ، ۱-۶٫ [ Google Scholar ] [ CrossRef ]
- استوتر، جی. پلوگر، اچ. van Oosterom، P. کاداستر سه بعدی در هلند: تحولات و کاربرد بین المللی. محاسبه کنید. محیط زیست سیستم شهری ۲۰۱۳ ، ۴۰ ، ۵۶-۶۷٫ [ Google Scholar ] [ CrossRef ][ نسخه سبز ]
- هو، اس. Crompvoets، J.; Stoter, J. نوآوری اطلاعات جغرافیایی سه بعدی در آژانس های نقشه برداری عمومی اروپا: دیدگاه ارزش عمومی. Land ۲۰۱۸ , ۷ , ۶۱٫ [ Google Scholar ] [ CrossRef ][ نسخه سبز ]
- ورهوست، ک. ورشوئر، بی. پیترز، بی جی; بوکارت، جی. کنترل سازمان های دولتی مستقل به عنوان شاخصی از مدیریت عمومی جدید. مدیریت بین المللی ۲۰۰۴ ، ۹ ، ۲۵-۳۵٫ [ Google Scholar ]
- آموندسن، اچ. Hovelsrud، GK; آل، سی. کارلسون، ام. وستسکوگ، اچ. دولتهای محلی به عنوان محرکهای تحول اجتماعی: به سوی جاهطلبی ۱٫۵ درجه سانتیگراد. Curr. نظر. محیط زیست حفظ کنید. ۲۰۱۸ ، ۳۱ ، ۲۳-۲۹٫ [ Google Scholar ] [ CrossRef ]
- اونگر، ای.-م. بنت، آر.ام. لمن، سی. Zevenbergen، J. LADM برای توسعه پایدار: یک مطالعه اکتشافی در مورد استفاده از مدل های داده خاص دامنه برای حمایت از SDGs. خط مشی استفاده از زمین ۲۰۲۱ ، ۱۰۸ ، ۱۰۵۴۹۹٫ [ Google Scholar ] [ CrossRef ]
- منسا، جی. توسعه پایدار: معنا، تاریخ، اصول، ارکان، و مفاهیم برای کنش انسانی: بررسی ادبیات. Cogent Soc. علمی ۲۰۱۹ ، ۵ ، ۱۶۵۳۵۳۱٫ [ Google Scholar ] [ CrossRef ]
- والاس، جی. ویلیامسون، I. توسعه کاداستر برای خدمات رسانی به بازارهای املاک پیچیده. محاسبه کنید. محیط زیست سیستم شهری ۲۰۰۶ ، ۳۰ ، ۶۱۴-۶۲۶٫ [ Google Scholar ] [ CrossRef ]
- بنت، آر. والاس، جی. ویلیامسون، I. سازماندهی اطلاعات زمین برای مدیریت پایدار زمین. سیاست کاربری زمین ۲۰۰۸ ، ۲۵ ، ۱۲۶-۱۳۸٫ [ Google Scholar ] [ CrossRef ]
- هیلتونن، ای. منابع خوب سیگنال های ضعیف: مطالعه جهانی در مورد جایی که آینده پژوهان به دنبال سیگنال های ضعیف هستند. J. Futures Stud. ۲۰۰۸ ، ۱۲ ، ۲۱-۴۴٫ [ Google Scholar ]
- شکل. کاداستر ۲۰۱۴ – چشم اندازی برای سیستم کاداستر آینده ; انتشارات الکترونیکی؛ Kaufmann, J., Steudler, D., Eds. ۱۹۹۸; ۳۸p.، در دسترس آنلاین: https://www.fig.net/resources/publications/figpub/cadastre2014/translation/c2014-english.pdf (دسترسی در ۲۲ دسامبر ۲۰۲۱).
شکل ۱٫ طرح مطالعه.
شکل ۲٫ محرک های استراتژی به ترتیب نزولی کار می کنند.
بدون دیدگاه