ابزارها و تکنیک های مدیریت پروژه GIS
هدف یادگیری
هدف این پست بررسی نمونههایی از ابزارها و تکنیکهای رایج موجود برای مدیریت پروژههای GIS است.
به عنوان یک مدیر پروژه، متوجه خواهید شد که ابزارها و تکنیکهای متعددی وجود دارد که میتوانند به تسهیل تلاشهای شما کمک کنند. در حالی که برخی از این ابزارها در قالب سیستمهای اطلاعات جغرافیایی (GIS) ارائه شدهاند، بسیاری از آنها به صورت مستقل از این سیستمها عمل میکنند. برخی دیگر مفاهیم مدیریتی هستند که مدیران باید هنگام نظارت بر پروژههای بزرگ با وظایف متعدد، اعضای تیم، مشتریان و کاربران نهایی به آنها توجه کنند. این بخش به معرفی و تشریح این ابزارها و تکنیکها میپردازد، با این حال، نحوه پیادهسازی آنها به نوع پروژه، محدوده آن و الزامات خاصی که در هر پروژه وجود دارد، بستگی دارد.
اگرچه این موضوعات میتوانستند در پست های قبلی پراکنده شوند، اما به طور کلی این مفاهیم برای تحلیلگران یا تکنسینهای سطح پایه GIS ضروری نیستند. در حقیقت، این مفاهیم مجموعهای از مهارتها و تکنیکهایی را تشکیل میدهند که معمولاً پس از انجام کارهای اولیه GIS در یک پروژه به کار گرفته میشوند.
برنامه ریزی
یکی از چالشبرانگیزترین و دلهرهآورترین مؤلفههای مدیریت پروژه برای بسیاری از مدیران، نیاز به نظارت بر گروهی بزرگ و متنوع از اعضای تیم است. در حالی که این متن به نکات مربوط به تعاملات فردی و مدیریت روابط نمیپردازد (برای این منظور، ممکن است بخواهید مجموعهای از متون روانشناسی یا جامعهشناسی را مطالعه کنید)، اطمینان از اینکه هر یک از اعضای تیم در حال انجام وظایف خود هستند و بهروز میباشند، راهی مؤثر برای کاهش مشکلات احتمالی در پروژههای پیچیده است. برای دستیابی به این هدف، ابزارهای متعددی برای پیگیری زمانبندی پروژه و پیشرفت در دستیابی به اهداف وجود دارد.
یکی از این ابزارها، نمودار گانت (که به نام سازنده آن، هنری گانت، نامگذاری شده است) است. این نمودار میلهای به طور خاص برای ردیابی وظایف در طول چرخه عمر پروژه استفاده میشود. نمودارهای گانت وابستگی میان وظایف مرتبط را نشان میدهند و تمرکز آنها بر تاریخ شروع و پایان هر کار خاص است. معمولاً در نمودارهای گانت، زمان تخمینی تکمیل هر کار با یک رنگ و زمان واقعی تکمیل آن با رنگی دیگر نمایش داده میشود (شکل ۱۰٫۲ “نمودار گانت“). این کدگذاری رنگی به اعضای پروژه این امکان را میدهد که به سرعت پیشرفت پروژه را ارزیابی کنند و مناطق نیازمند توجه را شناسایی نمایند.
شکل ۱۰٫۲ نمودار گانت
نمودارهای PERT (تکنیک ارزیابی و بازبینی برنامه) مشابه نمودارهای گانت هستند زیرا هر دو برای هماهنگی تکمیل وظایف در یک پروژه خاص استفاده میشوند (شکل ۱۰٫۳ “نمودار PERT”). با این حال، نمودارهای PERT بیشتر بر رویدادهای پروژه تمرکز دارند تا تاریخ شروع و پایان، همانطور که در نمودار گانت مشاهده میشود. این روش بهویژه در پروژههای بسیار بزرگ که در آن رعایت دقیق زمانبندی مهمتر از ملاحظات مالی است، کاربرد دارد.
نمودارهای PERT شامل شناسایی مسیر بحرانی پروژه هستند. پس از تخمین بهترین و بدترین سناریوهای ممکن برای زمان اتمام تمام وظایف، مسیر بحرانی توالی وقایعی را نشان میدهد که طولانیترین مدت زمان ممکن برای پروژه را ایجاد میکند. هرگونه تأخیر در انجام وظایف مسیر بحرانی موجب تأخیر کلی در تکمیل پروژه میشود، بنابراین این وظایف باید تحت نظارت دقیق مدیر پروژه قرار گیرند.
شکل ۱۰٫۳ نمودار PERT
هر دو نوع نمودار Gantt و PERT مزایا و معایب خاص خود را دارند. نمودارهای گانت معمولاً برای پروژههای کوچک و خطی (با کمتر از سی وظیفه که بهطور متوالی انجام میشوند) ترجیح داده میشوند. برای پروژههای بزرگتر، این نمودارها (۱) به راحتی در یک نمایشگر گانت قابل نمایش نیستند و تجسم آنها را دشوار میکنند، و (۲) به سرعت پیچیده میشوند و اطلاعات موجود در آن بهطور مؤثر مرتبط نمیشوند. همچنین، نمودارهای گانت میتوانند مشکلساز باشند زیرا نیاز به درک عمیق از زمانبندی کل پروژه دارند، حتی پیش از اینکه اولین وظیفه بهطور رسمی آغاز شود. علاوه بر این، نمودارهای گانت همبستگی بین وظایف مختلف را در نظر نمیگیرند. نهایتاً، هر تغییر در زمانبندی وظایف در نمودار گانت منجر به بازسازی کامل برنامه میشود که میتواند زمانبر و خستهکننده باشد.
نمودارهای PERT نیز مشکلات خاص خود را دارند. برای مثال، زمان تکمیل هر وظیفه دقیقاً مانند نمودار گانت مشخص نیست. علاوه بر این، پروژههای بزرگ میتوانند بسیار پیچیده شده و شامل چندین صفحه شوند. از آنجا که هیچ یک از این دو روش کامل نیستند، مدیران پروژه اغلب از نمودارهای گانت و PERT بهطور همزمان استفاده میکنند تا از مزایای هر دو روش در پروژههای خود بهرهمند شوند.
کار با داده های CAD
اگرچه GIS بخش عمدهای از سهم بازار نقشهبرداری تولید شده توسط کامپیوتر را در اختیار دارد، اما تنها ابزار موجود در این زمینه نیست. همانطور که اکنون احتمالاً متوجه شدهاید، GIS اساساً یک راهحل نقشهبرداری مبتنی بر پایگاهداده است. در مقابل، طراحی به کمک کامپیوتر (CAD) یک راهحل نقشهبرداری مبتنی بر گرافیک است که بسیاری از نقشهنگاران، به ویژه مهندسان، از آن استفاده میکنند. در گذشته، در سیستمهای CAD، نقاط، خطوط و چندضلعیها به ویژگیها پیوند نداشتند و صرفاً بهعنوان نقاشیهایی بودند که برخی از واقعیتها را نمایش میدادند. با این حال، نرمافزارهای CAD اخیراً ویژگیهای “هوشمند” را بهطور فزایندهای وارد کردهاند، به این معنی که اطلاعات ویژگیها بهطور صریح به نمایشهای فضایی مرتبط میشوند.
CAD بهطور معمول در بسیاری از پروژههای نقشهبرداری و مهندسی عمران به کار میرود. به عنوان مثال، طراحی یک نقشه کاداستر برای توسعه مسکن یک پروژه پیچیده است که به دقت بسیار بالایی نیاز دارد تا اطمینان حاصل شود که تمامی خطوط برق، فاضلاب، حمل و نقل و گاز در مکانهای دقیق به هم میرسند (شکل ۱۰٫۴ “نقاشی CAD از یک پروژه مفهومی توسعه زمین”). خطای حتی یک اینچ، چه در بعد عمودی و چه در بعد افقی، میتواند منجر به نیاز به طراحی مجدد طرح اصلی شود که هزینه و زمان زیادی را برای مشتری به دنبال خواهد داشت. بروز تعداد زیادی از این خطاها ممکن است به این معنا باشد که شما و مهندستان به زودی باید به دنبال شغل جدیدی بگردید!
شکل ۱۰٫۴ ترسیم CAD یک پروژه مفهومی توسعه زمین
صرف نظر از این، نقشههای CAD که برای ایجاد طرحهای توسعه استفاده میشوند معمولاً تنها اطلاعات محلی مرتبط با محل پروژه و تاثیر مستقیم آن بر ساخت واحدهای مسکونی را شامل میشوند، مانند ارتفاعات محلی، خاک و زیرلایهها، کاربری زمین و انواع پوشش گیاهی، جریانهای آب سطحی و منابع آب زیرزمینی. بنابراین، مهندسان عمران معمولاً از سیستمهای مختصات محلی استفاده میکنند که در آن مختصات مبدا (نقطه ۰، ۰) بر اساس نشانههای محلی مانند چاهها، شیرهای آتشنشانی، ستونها یا سایر نقاط کنترل مشابه تعیین میشود. در حالی که این روش برای مهندسان قابل قبول است، کاربران GIS معمولاً علاوه بر توجه به پدیدههای محلی، به گرهزدن پروژه به دنیای بزرگتر نیز توجه دارند.
برای مثال، اگر یک پروژه توسعه بر جریان آب طبیعی در ایالت کالیفرنیا تأثیر بگذارد، سازمانهایی مانند سپاه مهندسان ارتش ایالات متحده (یک سازمان دولتی ملی)، وزارت ماهی و بازی کالیفرنیا (یک سازمان دولتی ایالتی)، و هیئت کنترل کیفیت آب منطقهای (یک سازمان دولتی محلی) هر یک الزامات نظارتی خاصی برای توسعهدهنده اعمال خواهند کرد. این آژانسها میخواهند بدانند که جریان آب از کجا سرچشمه میگیرد، به کجا میریزد، پروژه توسعه در کجای مسیر آب قرار دارد و چه درصدی از مسیر تحت تأثیر قرار میگیرد. این نگرانیها فقط با بررسی پروژه در زمینه بزرگتر حوضه (های) اطراف که پروژه در آن واقع شده است، قابل رفع است. برای این کار، مجموعه دادههای استاندارد GIS خارجی باید در پروژه استفاده شود (مانند نقشههای رودخانهها، جریانسنجها، بارانسنجها، نقشههای زیستگاهها، بررسیهای ملی خاک و نقشههای منطقهای کاربری اراضی/پوشش گیاهی). این دادهها معمولاً بر اساس استانداردهای جهانی تنظیم میشوند و به همین دلیل، به طور خودکار با دادههای CAD محلی مهندس همپوشانی ندارند.
به عنوان مدیر پروژه، وظیفه تیم شما خواهد بود که دادههای CAD (معمولاً در فرمتهای فایل DWG، DGN یا DXF) را وارد کرده و آنها را دقیقاً با سایر لایههای داده GIS که دارای ارجاع جغرافیایی هستند، تطبیق دهید. در حالی که این کار در گذشته چالشبرانگیز بود، بستههای نرمافزاری CAD و GIS به طور مداوم ابزارهایی برای اطمینان از سازگاری دادهها توسعه میدهند. به عنوان مثال، بسته نرمافزاری ArcGIS ESRI دارای نوار ابزار “Georeferencing” است که به کاربران امکان میدهد دادههای CAD را جابجا، تغییر اندازه، چرخش و تنظیم مجدد کنند و با اضافه کردن نقاط کنترل، دادهها را با دقت جغرافیایی تراز نمایند.
توسعه اپلیکیشن
به عنوان مدیر پروژه، ممکن است متوجه شوید که بسته نرمافزاری GIS مورد استفاده تیم شما برخی از ویژگیهای اساسی که میتوانند بهرهوری تیم را به طور چشمگیری افزایش دهند، نداشته باشد. در این موارد، ممکن است ارزشمند باشد که خود اقدام به توسعه برنامههای GIS کنید. برنامههای GIS میتوانند به صورت مستقل یا به عنوان سفارشیسازیهای یک بسته نرمافزاری GIS موجود باشند که برای رفع نیازهای خاص پروژه طراحی شدهاند. این برنامهها میتوانند از ساده (مانند اعمال مجموعهای از نمادها/رنگها و دستورالعملهای متنی برای ویژگیهای نگاشتشده) تا پیچیده (مثلاً مرتبسازی لایهها، انتخاب ویژگیها بر اساس قوانین از پیش تعریفشده، انجام تجزیه و تحلیل فضایی، یا تولید نسخه سختکپی نقشهها) باشند.
برخی از برنامههای سادهتر را میتوان با استفاده از مجموعه ابزارهای داخلی و عملکردهایی که در نرمافزار GIS موجود است، ایجاد کرد. به عنوان مثال، بسته نرمافزاری ArcGIS از ESRI شامل یک زبان ماکرو به نام Model Builder است که به کاربران بدون نیاز به دانش زبانهای برنامهنویسی این امکان را میدهد که یک سری وظایف خودکار، که به آنها گردش کار گفته میشود، ایجاد کنند. این گردش کارها میتوانند بهطور مکرر اجرا شده و فرآیندهای اضافی را کاهش دهند. برنامههای پیچیدهتر GIS ممکن است نیاز به استفاده از زبان ماکرو نرمافزار GIS یا نوشتن کد اصلی با استفاده از زبانهای برنامهنویسی مانند پایتون داشته باشند. برای مثال، در ArcGIS این امکان وجود دارد که برنامههای نوشتهشده توسط کاربر، به نام اسکریپتها، در پلتفرم استاندارد توسعه یابند و ترکیب شوند.
در حالی که ممکن است بخواهید برای رفع نیازهای خاص پروژه خود یک برنامه GIS از ابتدا ایجاد کنید، بسیاری از این برنامهها قبلاً توسعه داده شدهاند. این برنامههای از پیش نوشته شده، که بسیاری از آنها به صورت متنباز ارائه میشوند، میتوانند به تیم پروژه شما کمک کنند تا زمان، هزینه و مشکلات مرتبط با توسعه را کاهش دهند. نمونههایی از برنامههای GIS متنباز نوشته شده برای زبانهای برنامهنویسی خانواده C به شرح زیر است (Ramsey, 2007):
- MapGuide Open Source (http://mapguide.osgeo.org) – یک برنامه کاربردی مبتنی بر وب برای ارائه مجموعهای از ابزارهای تجزیه و تحلیل و مشاهده در سراسر پلتفرمها.
- OSSIM (http://www.ossim.org) – برنامهای برای پردازش کارآمد تصاویر شطرنجی بسیار بزرگ.
- GRASS (http://grass.itc.it) – قدیمیترین محصول GIS متنباز که توسط ارتش ایالات متحده برای تجزیه و تحلیل دادههای پیچیده و مدلسازی توسعه یافته است.
- MapServer (http://mapserver.gis.umn.edu) – یک سرور نقشه اینترنتی محبوب که دادههای GIS را به محصولات نقشهبرداری تبدیل میکند.
- QGIS (http://www.qgis.org) – محیط مشاهده GIS برای سیستمعامل لینوکس.
- PostGIS (http://postgis.refractions.net) – برنامهای که قابلیت تجزیه و تحلیل و دستکاری دادههای مکانی را به پایگاه داده PostgreSQL اضافه میکند.
- GMT (http://gmt.soest.hawaii.edu) – مجموعهای از ابزارهای دستکاری داده و تولید گرافیکی برای تحلیل دادههای پیچیده.
علاوه بر این، برنامههای GIS همیشه از ابتدا ایجاد نمیشوند. بسیاری از آنها از کتابخانههای منبعباز مشترک استفاده میکنند که عملکردهایی مانند پشتیبانی از قالبها، پردازش جغرافیایی و بازپخش سیستمهای مختصات را فراهم میآورند. نمونههایی از این کتابخانهها عبارتند از:
- GDAL/OGR (http://www.gdal.org) – مجموعهای از مترجمان برای قالبهای دادههای جغرافیایی شطرنجی و برداری.
- Proj4 (http://proj.maptools.org) – مجموعهای از ابزارها برای تغییر سیستمهای مختلف نقشهبرداری، کرویها و نقاط داده.
- GEOS (http://geos.refractions.net) – مجموعهای از توابع برای پردازش هندسه خطی دو بعدی.
- Mapnik (http://www.mapnik.org) – کیت ابزاری برای توسعه نقشههای بصری جذاب از انواع فایلها (مانند shapefiles، TIFF، OGR/GDAL).
- FDO (http://fdo.osgeo.org) – مجموعهای از ابزارها برای دستکاری، تعریف، ترجمه و تجزیه و تحلیل مجموعهدادههای جغرافیایی.
در حالی که برنامهها و کتابخانههای مبتنی بر زبان C که پیشتر ذکر شدند، به دلیل سابقه طولانی در توسعه و استفاده گسترده، رایج هستند، خانوادههای زبانی جدیدتر نیز به خوبی پشتیبانی میشوند. بهعنوان مثال، زبان جاوا برای توسعه برنامههای منحصر به فرد GIS (مانند gvSIG، OpenMap، uDig، Geoserver، JUMP، و DeeGree) به همراه کتابخانههای خود (GeoAPI، WKB4J، GeoTools و JTS Topology Suite) استفاده شده است. همچنین، برنامههای .Net مانند MapWindow، WorldWind و SharpMap به عنوان گزینههای کاربردی جدید اما قدرتمند از کتابخانههای خاص خود (Proj.Net، NTS) و همچنین کتابخانههای مبتنی بر C پشتیبانی میکنند.
سری نقشه
یک مدیر پروژه اغلب موظف است که کاغذ یا نقشههای دیجیتال از محل پروژه تولید کند. این نقشهها معمولاً شامل اطلاعات استانداردی مانند عنوان، فلش شمالی، نوار مقیاس، اطلاعات تماس شرکت، منبع دادهها و غیره هستند. این فرآیند ساده است اگر سایت به اندازه کافی کوچک باشد که ویژگیهای مربوط به آن بتوانند در یک نقشه گنجانده شوند. با این حال، اگر سایت بسیار بزرگ باشد، مسیر خطی (مانند پروژههای بزرگراه) را دنبال کند، یا شامل مکانهای محلی دورافتاده و غیرمرتبط باشد، مشکلاتی به وجود میآید. در این موارد، مدیر پروژه باید مجموعهای از نقشههای بهراحتی قابل ارجاع و تکثیر ایجاد کند که دقیقاً در یک مقیاس مشابه باشند، حداقل همپوشانی داشته باشند و اطلاعات ثابت را در تمام صفحات حفظ کنند.
برای انجام این کار، میتوان از یک سری نقشه برای تولید نقشههای استاندارد شده از GIS استفاده کرد (به عنوان مثال، «کتاب نقشه DS» برای ArcGIS 9 و «صفحات مبتنی بر داده» برای ArcGIS 10). یک سری نقشه اساساً یک سند چندصفحهای است که با تقسیم قاب کلی دادهها به کاشیهای منحصر به فرد، بر اساس یک شبکه شاخص تعریفشده توسط کاربر، ایجاد میشود. شکل ۱۰٫۵ “محل کاشی پروژه در یک سری خروجی” نمونهای از یک سری نقشه را نشان میدهد که یک سایت پروژه را به شبکهای از کاشیهای مشابه تقسیم میکند. شکل ۱۰٫۶ “خروجی از یک سری نقشه” نقشههای استانداردی را که هنگام چاپ این سری تولید میشود، نشان میدهد. اگرچه قطعاً میتوان این نقشهها را بدون استفاده از مولد سری نقشه ایجاد کرد، اما این عملکرد به طور چشمگیری به سازماندهی و نمایش پروژههایی که وسعت آنها نمیتواند در یک نقشه واحد گنجانده شود، کمک میکند.
شکل ۱۰٫۵ کاشی کاری سایت پروژه به یک سری خروجی
منبع: داده های موجود از سازمان زمین شناسی ایالات متحده، مرکز مشاهده و علم منابع زمین (EROS)، سیوکس فالز، SD.
شکل ۱۰٫۶ خروجی از یک سری نقشه
منبع: داده های موجود از سازمان زمین شناسی ایالات متحده، مرکز مشاهده و علم منابع زمین (EROS)، سیوکس فالز، SD.
تبدیل شبکه به زمین
مدیران پروژه باید به انتقال دادهها از واحدهای نقشهبرداری درون برنامهای به موقعیتهای واقعی توجه داشته باشند. همانطور که در فصل ۳ “دادهها، اطلاعات و مکانیابی آنها” بخش ۳٫۲ “دادههای مربوط به دادهها” توضیح داده شد، تبدیل زمین سهبعدی به دوبعدی به طور طبیعی منجر به بروز خطاهای دقت و صحت میشود. در حالی که پروژههایی که محدودهی کمی را پوشش میدهند ممکن است به طور قابل توجهی تحت تأثیر این خطاها قرار نگیرند، پروژههای بزرگتر که محدوده وسیعی دارند، ممکن است با مشکلات اساسی مواجه شوند.
زمانی که نقشهبرداران زاویهها و فاصلههای ویژگیهای روی زمین را برای وارد کردن به یک GIS اندازهگیری میکنند، این اندازهگیریها “زمینی” محسوب میشوند. اما دادههای فضایی در GIS بر اساس یک سیستم مختصات از پیش تعریفشدهاند که به آن “اندازهگیریهای شبکه” گفته میشود. در مورد زاویهها، اندازهگیریهای زمین نسبت به یک استاندارد شمالی، مانند شمال واقعی، شمال شبکه یا شمال مغناطیسی انجام میشود. در حالی که اندازهگیریهای شبکه همیشه نسبت به شمال شبکه سیستم مختصات است. بنابراین، شمال شبکه و شمال واقعی ممکن است نیاز به چرخش داشته باشند تا به درستی تراز شوند.
در مورد فواصل، دو منبع اصلی خطا وجود دارد: (۱) خطای مقیاس و (۲) خطای ارتفاع. خطای مقیاس به پدیدهای اشاره دارد که در آن نقاط اندازهگیری شده در زمین سهبعدی (یعنی اندازهگیریهای زمینی) ابتدا باید به بیضی سیستم مختصات (یعنی میانگین سطح دریا) ترجمه شوند و سپس به صفحه شبکه دوبعدی تبدیل گردند (شکل ۱۰٫۷ “تبدیل شبکه به زمین”). در حقیقت، خطای مقیاس با حرکت از فضاهای سهبعدی به دوبعدی ارتباط دارد و با اعمال یک ضریب مقیاس (SF) برای هر اندازهگیری در مجموعه دادهها قابل اصلاح است.
شکل ۱۰٫۷ تبدیل شبکه به زمین
علاوه بر خطای مقیاس، با افزایش ارتفاع سایت پروژه، خطای ارتفاع نیز به طور فزایندهای قابل توجه میشود. برای درک این موضوع، شکل ۱۰٫۸ “شبکه در مقابل اندازهگیری زمین” را در نظر بگیرید، جایی که یک خط اندازهگیری شده به طول ۱۰۰۰ فوت در ارتفاع باید ابتدا برای اندازهگیری به بیضی زمین تبدیل شود و سپس مجدداً برای تطابق با صفحه شبکه سیستم مختصات کوچک گردد. هر یک از این مراحل نیاز به جبرانی دارد که به آن “ضریب ارتفاع” (EF) گفته میشود. در بسیاری از موارد، ضریب مقیاس (SF) و ضریب ارتفاع (EF) با یکدیگر ترکیب میشوند و به یک فاکتور ترکیبی واحد (CF) تبدیل میگردند که به طور خودکار برای هر اندازهگیری گرفتهشده از GIS اعمال میشود.
شکل ۱۰٫۸ اندازه گیری شبکه در مقابل زمین
علاوه بر خطاهای EF و SF، هنگام بررسی مناطقی با فاصله بیش از ۵ مایل باید احتیاط بیشتری به خرج داد. در این فواصل، خطاهای جزئی شروع به انباشت میکنند و ممکن است منجر به اختلافات قابل توجهی شوند. بهویژه، پروژههایی که از محدودههای مناطق سیستم مختصات عبور میکنند (برای مثال، مناطق سیستم مختصات جهانی مرکاتور عرضی [UTM] یا مناطق سطح صفحه) احتمالاً از خطاهای غیرقابلقبول در تبدیل شبکه به زمین رنج خواهند برد.
اگرچه ابزارها و تکنیکهای ذکرشده در این بخش ممکن است فراتر از محدوده یک متن مقدماتی درباره GIS باشند، این صفحات برخی از نگرانیهایی را بیان میکنند که در طول مدت فعالیت شما بهعنوان مدیر پروژه GIS ممکن است با آنها مواجه شوید. اگرچه در مشاغل ابتدایی مرتبط با GIS نیازی به درک جامع از این مسائل نخواهید داشت، اما آگاهی از آنها اهمیت دارد. تبدیل شدن به یک کاربر ماهر GIS نیازمند توسعه مجموعهای گسترده از مهارتها است، چه از نظر فنی و چه از نظر بینفردی.
خوراکی های کلیدی
به عنوان مدیر پروژه، شما باید از طیف گسترده ای از ابزارها و تکنیک ها برای تکمیل پروژه GIS خود استفاده کنید.
ابزارها و تکنیک هایی که استفاده می کنید لزوماً به عنوان بخشی از بسته نرم افزاری GIS بومی شما گنجانده نمی شوند. در این موارد، شما باید تمام منابع مدیریت پروژه را که در اختیار دارید، اعمال کنید.
تمرین
پروژه GIS زیر را در نظر بگیرید: شهر میامی با شما تماس گرفته است تا تأثیر طغیان ناشی از افزایش سطح دریا بر املاک شهرداری در صد سال آینده را مشخص کند. با فرض اینکه سطح دریا در طول این بازه زمانی یک متر بالا میآید، فرآیندی را که برای پاسخ به این پرسش انجام میدهید با جزئیات شرح دهید. با فرض اینکه دو ماه فرصت دارید تا این کار را انجام دهید، جدول زمانی ایجاد کنید که مراحلی را که برای پاسخ به درخواست شهر انجام می دهید را نشان می دهد. در بحث خود، اطلاعات مربوط به لایه های داده (هم رستری و هم بردار)، منابع داده، و ویژگی های داده مورد نیاز برای رفع مشکل را بگنجانید. برخی از مراحل geoprocessing که برای تبدیل دادههای GIS پایه شما به لایههای خاص پروژه مورد نیاز است را بیان کنید تا این مشکل خاص را برطرف کند. پس از اتمام تجزیه و تحلیل جغرافیایی، چگونه می توانید از اصول نقشه کشی برای ارائه موثرترین داده ها به مقامات شهری استفاده کنید؟ در مورد مشکلات بالقوه ای که ممکن است در طول تجزیه و تحلیل ایجاد شود صحبت کنید و در مورد نحوه رسیدگی به این مسائل بحث کنید.