آموزش AHP(Analytical Hierarchy Process) فرایند تحلیل سلسله مراتبی(قسمت۱)


در این پست قصد دارم مراحل لازم فرایند تحلیل سلسله مراتبیAHP را آموزش دهم ،در این پست به تعریف وآموزش AHP همراه با روش های مورد نیازپرداخته ومورد بررسی خواهد گرفت امیدوارم این پست مورد پسندشما قرار  گیرد.

پیشگفتار

 

یکی از کارآمد ترین تکنیک های تصمیم گیری فرایند تحلیل سلسله مراتبی (Analytical Hierarchy process-AHP) که اولین بار توسط توماس ال ساعتی درسال ۱۹۸۰ مطرح شد. که بر اساس مقایسه های زوجی بنا نهاده شده و امکان بررسی سناریوهای مختلف را به مدیران می دهد.

فرآیند AHP شامل تجزیه یک مسئله تصمیم گیری پیچیده به سلسله مراتبی از معیارها و زیرمعیارها و سپس تخصیص وزن به هر معیار بر اساس اهمیت نسبی آنها است. سپس تصمیم گیرنده با استفاده از مقایسه های زوجی، جفت معیارها یا گزینه ها را با هم مقایسه می کند و مقادیر عددی را برای نشان دادن اهمیت نسبی آنها اختصاص می دهد.

سپس فرآیند AHP یک بردار اولویت را برای هر جایگزین بر اساس وزن معیارها و مقایسه‌های زوجی محاسبه می‌کند. این به تصمیم گیرنده کمک می کند تا با در نظر گرفتن معیارهای متعدد و اهمیت نسبی آنها تصمیمی آگاهانه و منطقی اتخاذ کند.

AHP به طور گسترده در بسیاری از زمینه ها، از جمله تجارت، مهندسی، مدیریت محیط زیست و مراقبت های بهداشتی برای کمک به تصمیم گیرندگان برای ارزیابی جایگزین های پیچیده و تصمیم گیری آگاهانه تر استفاده شده است.

AHP را می توان در طیف گسترده ای از موقعیت های تصمیم گیری، از جمله تجارت، مهندسی، مدیریت محیط زیست و سیاست های عمومی استفاده کرد. به عنوان مثال، می توان از آن برای ارزیابی و اولویت بندی سرمایه گذاری های سرمایه ای، انتخاب تامین کنندگان، یا تعیین بهترین مکان برای یک تاسیسات جدید استفاده کرد. AHP همچنین می تواند برای ارزیابی اثرات زیست محیطی پروژه ها یا سیاست های مختلف یا اولویت بندی هزینه های عمومی در زیرساخت ها یا برنامه های اجتماعی مورد استفاده قرار گیرد.

یکی از نقاط قوت AHP توانایی آن در مدیریت چندین معیار و جایگزین است. AHP به تصمیم گیرندگان اجازه می دهد تا طیف وسیعی از عواملی را که ممکن است برای تصمیم گیری مهم باشند، در نظر بگیرند و جایگزین های مختلف را بر اساس این عوامل مقایسه و ارزیابی کنند. این می تواند کمک کند تا اطمینان حاصل شود که تصمیم به خوبی آگاه است و همه ملاحظات مربوطه را در نظر می گیرد.

AHP همچنین می تواند برای مدیریت عدم قطعیت و ریسک در تصمیم گیری استفاده شود. برای مثال، می‌توان از آن برای ارزیابی ریسک‌ها و مزایای بالقوه استراتژی‌های سرمایه‌گذاری مختلف یا برای ارزیابی اثرات بالقوه زیست‌محیطی و اجتماعی گزینه‌های مختلف سیاست استفاده کرد. با در نظر گرفتن ریسک‌ها و عدم قطعیت‌های بالقوه مرتبط با هر گزینه، تصمیم‌گیرندگان می‌توانند تصمیمات آگاهانه‌تر و قوی‌تری بگیرند.

یکی از محدودیت های بالقوه AHP، پتانسیل پیچیدگی و دشواری در پیاده سازی است. AHP شامل یک رویکرد ساختاریافته و رسمی برای تصمیم گیری است که می تواند زمان بر باشد و به مقدار قابل توجهی داده و تجزیه و تحلیل نیاز دارد. همچنین مهم است که اطمینان حاصل شود که ساختار سلسله مراتبی برای مشکل تصمیم گیری مناسب است، زیرا سلسله مراتب نادرست یا ناقص می تواند منجر به نتایج مغرضانه یا نادرست شود.

به طور کلی، AHP یک ابزار تصمیم گیری قدرتمند است که می تواند در طیف گسترده ای از برنامه ها استفاده شود. با این حال، مانند هر روش تصمیم‌گیری، استفاده مناسب از روش و در نظر گرفتن دقیق محدودیت‌ها و سوگیری‌های بالقوه رویکرد مهم است.

یکی از ویژگی های کلیدی AHP توانایی آن در رسیدگی به معیارهای کمی و کیفی است. AHP به تصمیم گیرندگان این امکان را می دهد که طیف وسیعی از عوامل را در نظر بگیرند که ممکن است کمیت یا اندازه گیری مستقیم آنها دشوار باشد، مانند اثرات اجتماعی یا زیست محیطی. با تجزیه مسئله تصمیم به سلسله مراتبی از معیارها و زیرمعیارها، AHP به تصمیم گیرندگان اجازه می دهد تا عوامل عینی و ذهنی را به روشی ساختاریافته و شفاف در نظر بگیرند.

یکی دیگر از جنبه های مهم AHP، توانایی آن در رسیدگی به مبادلات بین معیارها است. AHP به تصمیم گیرندگان این امکان را می دهد تا اهمیت نسبی هر معیار و زیرمعیار را بسنجند و در صورت لزوم بین آنها معاوضه هایی ایجاد کنند. این می تواند به ویژه در مسائل تصمیم گیری پیچیده که ممکن است اولویت های رقابتی یا اهداف متضاد وجود داشته باشد مفید باشد.

رویکرد AHP همچنین می‌تواند برای مدیریت تصمیم‌گیری گروهی، که در آن ذینفعان متعدد در فرآیند تصمیم‌گیری درگیر هستند، گسترش یابد. در این حالت، مقایسه‌های زوجی توسط کل گروه انجام می‌شود و وزن‌ها بر اساس اجماع قضاوت‌های گروه محاسبه می‌شوند. با درگیر کردن چندین ذینفع در فرآیند تصمیم‌گیری، رویکرد AHP می‌تواند به اطمینان از در نظر گرفتن دیدگاه‌های مختلف و اینکه تصمیم به خوبی پشتیبانی می‌شود کمک کند.

مانند هر روش تصمیم گیری، AHP محدودیت ها و کاستی های بالقوه خود را دارد. برای مثال، AHP ممکن است به انتخاب مقیاس مورد استفاده برای مقایسه‌های زوجی حساس باشد و ممکن است خطر سوگیری یا ذهنیت در قضاوت‌های تصمیم‌گیرندگان وجود داشته باشد. با این حال، با برنامه ریزی و اجرای دقیق، AHP می تواند ابزار قدرتمندی برای سازماندهی و تجزیه و تحلیل تصمیمات پیچیده باشد.

 

مقایسه زوجی روشی است که برای ارزیابی و رتبه بندی مجموعه ای از گزینه ها بر اساس عملکرد نسبی آنها به صورت جفت استفاده می شود. به عبارت دیگر، مقایسه زوجی شامل مقایسه هر گزینه با هر جایگزین دیگر و اختصاص امتیاز یا اولویت به هر مقایسه است.

مقایسه زوجی را می توان در زمینه های مختلف از جمله تصمیم گیری، سیستم های رای گیری و رتبه بندی ورزشی استفاده کرد. به عنوان مثال، در یک تورنمنت، می توان از مقایسه زوجی برای رتبه بندی تیم ها بر اساس تعداد بازی هایی که در برابر یکدیگر برده اند استفاده کرد.

روش های مختلفی برای مقایسه زوجی وجود دارد. یکی از روش های رایج، فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) است که یک تکنیک ساختاریافته برای سازماندهی و تجزیه و تحلیل تصمیمات پیچیده است. روش‌های دیگر عبارتند از روش وزن‌دهی ساده افزودنی (SAW) و روش روش ترتیب اولویت با شباهت به راه‌حل ایده‌آل (TOPSIS).

در مقایسه زوجی، اطمینان از اینکه گزینه های مورد مقایسه از نظر معیارهای مورد استفاده قابل مقایسه هستند، مهم است. همچنین مهم است که سوگیری‌های بالقوه‌ای را که می‌توانند بر نمرات تخصیص یافته به هر مقایسه تأثیر بگذارند، در نظر بگیریم.

یکی از مزایای کلیدی مقایسه زوجی این است که می‌تواند تصمیم‌گیری پیچیده را با تقسیم کردن آن به بخش‌های کوچکتر و قابل مدیریت‌تر ساده‌تر کند. با مقایسه گزینه‌ها به صورت جفت، تشخیص اینکه کدام گزینه‌ها در مناطق خاص قوی‌تر یا ضعیف‌تر هستند، آسان‌تر می‌شود، که سپس می‌تواند تصمیم کلی را تعیین کند.

تکنیک های دیگری نیز برای مقایسه زوجی وجود دارد، از جمله روش شمارش بوردا، روش کوپلند و روش کمنی-یونگ. هر یک از این روش ها نقاط قوت و ضعف خاص خود را دارند و ممکن است برای انواع خاصی از تصمیمات یا موقعیت ها مناسب تر باشند.

شایان ذکر است که مقایسه زوجی همیشه بهترین رویکرد برای تصمیم گیری نیست. در برخی موارد، ممکن است استفاده از روش متفاوتی مانند تحلیل تصمیم چند معیاره (MCDA) مناسب‌تر باشد که معیارهای متعدد و اهمیت نسبی آنها را در نظر می‌گیرد. مهم است که تصمیم مورد نظر را به دقت در نظر بگیرید و مناسب ترین روش را برای موقعیت انتخاب کنید.

به طور کلی، مقایسه زوجی می تواند ابزار مفیدی برای تصمیم گیری و رتبه بندی گزینه های جایگزین باشد.

  • فرآیند تحلیل سلسله مراتبی در واقع یکی از جامع­ ترین سیستم­ های طراحی شده برای تصمیم­ گیری با معیارهای چندگانه است. این فرآیند که بر مبنای مقایسات زوجی بنا شده است، قادر به دخالت گزینه­ های مختلف در تصمیم­ گیری است و همچنین امکان تحلیل حساسیت روی معیارها و زیرمعیارها را دارد.
  • از مزایای ممتاز این روش محاسبه نرخ سازگاری و ناسازگاری تصمیم است.

یکی از انواع تصمیم گیری تصمیمات شخصی می باشد.تصمیمات شخصی، انتخاب هایی هستند که افراد بر اساس ترجیحات، ارزش ها و باورهای خود می گیرند. تصمیمات شخصی می تواند از انتخاب های کوچک و روزمره، مانند اینکه چه چیزی بپوشم یا چه بخوریم، تا تصمیمات مهم زندگی، مانند محل زندگی یا شغلی که باید دنبال کرد، متغیر باشد.

تصمیمات شخصی تحت تأثیر عوامل مختلفی از جمله ارزش های شخصی، تجربیات، احساسات و سوگیری های شناختی قرار می گیرند. به عنوان مثال، تصمیم یک فرد برای دنبال کردن حرفه ای در یک زمینه خاص ممکن است تحت تأثیر علایق و مهارت های شخصی و همچنین انتظارات اجتماعی یا فشار خانواده باشد.

یکی از جنبه های مهم تصمیم گیری شخصی، مفهوم سبک های تصمیم گیری است. سبک های تصمیم گیری به رویکرد فرد در تصمیم گیری اشاره دارد و می تواند تحت تأثیر عواملی مانند ویژگی های شخصیتی، توانایی های شناختی و تجربیات گذشته باشد. برخی از سبک های رایج تصمیم گیری عبارتند از:

  1. تحلیلی: این سبک شامل تجزیه و تحلیل دقیق تمام اطلاعات موجود قبل از تصمیم گیری است. افرادی که از این سبک استفاده می کنند، معمولا منطقی، منطقی و جزئی گرا هستند.
  2. شهودی: این سبک شامل تکیه بر غرایز درونی یا شهود برای تصمیم گیری است. افرادی که از این سبک استفاده می کنند تمایل دارند خودجوش، خلاق و دارای ذهن باز باشند.
  3. دستورالعمل: این سبک شامل تصمیم گیری سریع بر اساس چند عامل یا معیار کلیدی است. افرادی که از این سبک استفاده می کنند، قاطعانه، قاطعانه و کنش گرا هستند.
  4. رفتاری: این سبک شامل تصمیم گیری بر اساس هنجارهای اجتماعی، ارزش های شخصی یا انتظارات دیگران است. افرادی که از این سبک استفاده می کنند تمایل دارند همدل، دلسوز و رابطه گرا باشند.
  5. مفهومی: این سبک شامل تصمیم گیری بر اساس مفاهیم یا ایده های انتزاعی است. افرادی که از این سبک استفاده می کنند، تمایل به تخیل، رویا و آینده نگر دارند.

در نهایت، تصمیمات شخصی بازتابی از ارزش ها، باورها و اولویت های یک فرد است. برای افراد مهم است که قبل از تصمیم گیری، گزینه های خود را به دقت بررسی کنند، اطلاعات جمع آوری کنند و مزایا و معایب احتمالی هر انتخاب را بسنجید. تصمیمات شخصی می تواند عواقب قابل توجهی هم برای فرد و هم برای اطرافیانشان داشته باشد، بنابراین مهم است که با تفکر و دقت به تصمیم گیری نزدیک شویم.

در تحلیل AHP ما از واژه ای به نام تصمیم گیری صحبت می کنیم و اینکه تصمیم گیری چیست و زمانی و در چه مرحله ای از زندگی تان مجبور به تصمیم گیری شده اید،انتخاب مدیر،انتخاب شغل،انتخاب همسر،انتخاب اتومبیل و….. هر فرایند تصمیم گیری شامل چه مراحلی بوده و اولین مرحله ای که دارای فرایند تصمیم گیری است هدف را برای شما مشخص می کند. مثلا:انتخاب همسر:عوامل اقتصادی و فرهنگی را برای معیارهای خودمان در نظر می گیریم.

در مرحله بعدی هر معیار را به چند زیر معیار تقسیم بندی می کنیم.مثلا در عوامل اقتصادی میزان درامد تاثیرگذار بوده و در معیار فرهنگی سطح تحصیلات را نیز در نظر می گیریم و در عوامل اجتماعی خانواده شخص مهم می باشد.پس هدف و معیارها و زیرمعیارها مشخص گردید.

مرحله بعد گزینه ها را مشخص کنیم:فردشماره۱،فرد شماره۲،فردشماره۳٫

مرحله بعدی:هرکدام از معیارها و زیرمعیارهارا دوبه دو باهم مقایسه کرده و اهمیت هرمعیار را نسبت به معیار دیگر تعیین می کنیم. عوامل اقتصادی برای ما مهم است یا عوامل فرهنگی یا عوامل اجتماعی چقدر نسبت به عوامل فرهنگی دارای اولویت می باشد.

درمرحله زیر معیارها:آیا خانواده شخص برای ما دارای اولویت می باشد یا سطح تحصیلات و یا میزان درامد نسبت به خانواده مهم است یا برعکس.پسمعیارهای زوجی را برای معیارها و زیرمعیارها انجام دادیم.

در مرحله بعدی :گزینه های مختلفی که داشتیم از لحاظ معیارهای که برای خودمان دارای اولویت بود دو به دو مقایسه گردید تا در نهایت بتوانیم بهترین گزینه را برای خودمان انتخاب کنیم.

در فرایند تحلیل سلسله مراتبی هم دقیقا همین اتفاق رخ می دهد.

فرایند سلسله مراتبی یکی از جامع ترین سیستم های طراحی شده برای تصمیم گیری با معیارهای چندگانه است.این فرایند که بر مبنای مقایسات زوجی بنا شده است قادر به دخالت گزینه های مختلف در تصمیم گیری است و همچنین امکان تحلیل حساسیت در معیارها و زیر معیارها را دارد.از مزایای عالی این روش محاسبه نرخ سازگاری و ناسازگاری در تصمیم گیری است.اتفاقی که در این روش رخ خواهد داد گزینه های مختلفی را در فرایند تصمیم گیری دخالت خواهد داد.

در فرایند تحلیل سلسله مراتبی پیچیدگی های ناشی از تفسیر عوامل مختلف بر مسئله را با تمرکز مرحله به مرحله این عوامل و با تاکید برنتایج مطرح می شود که مسئله باید به صورت سلسله مراتبی و براعضای کوچکتر تقسیم شوند و سپس این اعضا با یکدیگر همپوشانی و Overlay می شوند و با یکدیگر ترکیب شده تا گزینه مناسب انتخاب شود.ساختار سلسله مراتبی روشی برای سازماندهی عناصر یا موجودات در یک سیستم بر اساس اهمیت نسبی، اختیار یا سطح کنترل آنهاست. در یک سلسله مراتب، هر عنصر یا موجودیت بر اساس رابطه اش با سایر عناصر یا موجودیت های سیستم در موقعیت یا سطح خاصی قرار می گیرد.سلسله مراتب را می توان در بسیاری از سیستم های مختلف از جمله سازمان ها، دولت ها و سیستم های کامپیوتری یافت. به عنوان مثال، در یک سلسله مراتب سازمانی، کارکنان بر اساس عناوین شغلی و مسئولیت هایشان در سطوح مختلف سازماندهی می شوند. در بالای سلسله مراتب، مدیر عامل یا سایر مدیران سطح بالا قرار دارند و در پایین، کارمندان سطح ابتدایی قرار دارند.سلسله مراتب را می توان به صورت بصری با استفاده از نمودارها، مانند نمودارهای سازمانی یا نمودارهای جریان، نشان داد. این نمودارها معمولاً سطوح یا موقعیت های مختلف در سلسله مراتب و روابط بین آنها را نشان می دهند.یکی از مزایای ساختار سلسله مراتبی این است که راه روشن و سازمان یافته ای را برای مدیریت و کنترل یک سیستم ارائه می دهد. با تعریف نقش ها و مسئولیت های هر سطح یا موقعیت در سلسله مراتب، سیستم می تواند کارآمد و موثر عمل کند. علاوه بر این، سلسله مراتب می تواند حس نظم و ثبات را ایجاد کند که می تواند برای سیستم های پیچیده مهم باشد.

با این حال، یکی از معایب ساختار سلسله مراتبی این است که می تواند صلب و غیر قابل انعطاف باشد. تقسیم دقیق نقش‌ها و مسئولیت‌ها می‌تواند خلاقیت و نوآوری را محدود کند و پاسخگویی به شرایط متغیر یا رویدادهای غیرمنتظره را دشوار کند. علاوه بر این، سلسله مراتب می تواند عدم تعادل قدرت ایجاد کند و منجر به درگیری بین سطوح یا موقعیت های مختلف در سیستم شود.به طور کلی، ساختارهای سلسله مراتبی می توانند روش مفیدی برای سازماندهی سیستم ها باشند، اما باید با دقت طراحی و اجرا شوند تا اطمینان حاصل شود که انعطاف پذیر، پاسخگو و عادلانه هستند.

سلسله مراتب همچنین می تواند در زمینه های مختلف فراتر از سازمان ها، مانند ساختارهای اجتماعی، سیستم های سیاسی و سیستم های اطلاعاتی مورد استفاده قرار گیرد. به عنوان مثال، سلسله مراتب اجتماعی می تواند بر اساس عواملی مانند ثروت، موقعیت اجتماعی و سطح تحصیلات باشد. سلسله مراتب سیاسی می تواند بر اساس سطوح حکومتی باشد که سطوح بالاتر نسبت به سطوح پایین دارای اختیارات و قدرت بیشتری هستند. سلسله مراتب اطلاعات را می توان برای ساختار دادن به داده ها و اطلاعات مورد استفاده قرار داد، با سطوح بالاتر نشان دهنده مقوله های گسترده تر و سطوح پایین تر نشان دهنده جزئیات خاص تر.

علاوه بر انواع سلسله مراتبی که قبلاً ذکر شد، سلسله مراتب را نیز می توان بر اساس جهت گیری آنها طبقه بندی کرد. سه جهت گیری رایج عبارتند از:

  1. سلسله مراتب افقی: در این نوع سلسله مراتب، هر سطح یا جایگاه دارای اهمیت و اختیار یکسان است و تصمیم گیری به طور معمول غیرمتمرکز است. این نوع سلسله مراتب اغلب در تیم‌های خود مدیریتی استفاده می‌شود، جایی که هر یک از اعضا در تصمیم‌گیری حرف یکسانی دارند.
  2. سلسله مراتب عمودی: در این نوع سلسله مراتب سطوح بالاتر نسبت به سطوح پایین دارای اختیار و کنترل بیشتری هستند. تصمیم گیری معمولاً متمرکز است و یک زنجیره فرمان واضح وجود دارد. این نوع سلسله مراتب اغلب در سازمان های نظامی یا در بوروکراسی ها استفاده می شود.
  3. سلسله مراتب دایره ای: در این نوع سلسله مراتب بالا و پایین مشخصی وجود ندارد و تصمیم گیری بر اساس اجماع و همکاری است. هر سطح یا موقعیت دارای اهمیت و اختیار یکسانی است و تمرکز بر تصمیم گیری مبتنی بر تیم وجود دارد. این نوع سلسله مراتب اغلب در سازمان هایی استفاده می شود که برای همکاری و همکاری ارزش قائل هستند.

به طور کلی، ساختارهای سلسله مراتبی می توانند برای سازماندهی و مدیریت سیستم ها مفید باشند، اما با معایب احتمالی نیز همراه هستند. برای سازمان ها و افراد مهم است که جوانب مثبت و منفی ساختارهای سلسله مراتبی مختلف را به دقت در نظر بگیرند و ساختاری را انتخاب کنند که به بهترین وجه با نیازها و اهداف آنها مطابقت دارد.

سلسله مراتب ها نیز بسته به زمینه ای که در آن استفاده می شوند، می توانند سطوح مختلفی از رسمیت داشته باشند. سلسله مراتب رسمی به صراحت تعریف و به رسمیت شناخته شده اند و معمولاً دارای خطوط روشنی از اختیارات و پاسخگویی هستند. از سوی دیگر، سلسله مراتب غیررسمی مبتنی بر روابط اجتماعی و ساختارهای قدرت غیررسمی است و ممکن است توسط سلسله مراتب رسمی به رسمیت شناخته یا تصدیق نشود.

سلسله مراتب نیز می توانند درجات مختلفی از انعطاف پذیری داشته باشند. سلسله مراتب سفت و سخت با قوانین و رویه های سخت مشخص می شود و فضای کمی برای انحراف یا خلاقیت وجود دارد. سلسله مراتب انعطاف پذیر، از سوی دیگر، امکان استقلال و سازگاری بیشتری را فراهم می کند و ممکن است برای سیستم های پیچیده یا پویا مناسب تر باشد.

یکی دیگر از جنبه های مهم ساختارهای سلسله مراتبی، میزان ارتباط و همکاری بین سطوح یا موقعیت های مختلف است. در برخی از سلسله مراتب، ارتباطات به شدت از بالا به پایین جریان دارد، با ورودی یا بازخورد کمی از سطوح پایین تر. در سلسله مراتب دیگر، ارتباطات و همکاری دو طرفه بین سطوح مختلف بیشتر است که می تواند نوآوری و حل مسئله را ارتقا دهد.

توجه به این نکته ضروری است که ساختارهای سلسله مراتبی بسته به نحوه طراحی و اجرای آنها می توانند اثرات مثبت و منفی داشته باشند. از جنبه مثبت، سلسله مراتب می تواند خطوط روشنی از اختیارات و مسئولیت پذیری را فراهم کند، کارایی و ثبات را ارتقا دهد و تضمین کند که وظایف توسط واجد شرایط ترین افراد تکمیل می شود. از جنبه منفی، سلسله مراتب می تواند عدم تعادل قدرت ایجاد کند، انطباق و مقاومت در برابر تغییر را ترویج کند و خلاقیت و نوآوری را محدود کند.

به طور کلی، ساختارهای سلسله مراتبی می توانند روش مفیدی برای سازماندهی سیستم های پیچیده باشند، اما باید به دقت طراحی و اجرا شوند تا اطمینان حاصل شود که آنها انعطاف پذیر، انطباق پذیر و عادلانه هستند. همچنین مهم است که بدانیم سلسله مراتب تنها راه سازماندهی سیستم ها نیستند و سایر رویکردها، مانند ساختارهای مسطح یا دایره ای، ممکن است در زمینه های خاص مناسب تر باشند.

هر فرایند سلسله تحلیل مراتبی دارای ۴اصل کلی است:۱٫شرط معکوسی،۲٫شرط همگنی،۳٫ شرط وابستگی و ۴٫شرط انتظارات.

اصول فرایند تحلیل سلسله مراتبی

اصل ۱٫ شرط معکوسی  (Reciprocal Condition)

اصل ۲٫ همگنی (Homogeneity)

اصل ۳٫ وابستگی (Dependency)

اصل ۴٫ انتظارات(Expectation)

 

شرط معکوسی

اگرترجیح عنصر A بر عنصر B برابر n باشد ترجیح عنصر B بر عنصر A برابر n/1خواهد بود .

همگنی

عنصر A با عنصر B باید همگن و قابل قیاس باشند . به بیان دیگر برتری عنصر A بر عنصر B نمی تواند بی نهایت یا صفر باشد.

وابستگی

هر عنصر سلسله مراتبی به عنصر سطح بالاتر خود می تواند وابسته باشد وبه صورت خطی این وابستگی تا بالاترین سطح می تواند ادامه داشته باشد.

انتظارات

هر گاه تغییر در ساختمان سلسله مراتبی رخ دهد پروسه ارزیابی باید مجددا انجام گیرد.

فرایند تحلیل سلسله مراتبی در یک نگاه

  • ساخت سلسله مراتبی
  • مقایسه های زوجی
  • ترکیب وزنها
  • تحلیل حساسیت
  • روش رتبه بندی

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خانهدربارهتماسارتباط با ما