مقدمه
تصمیم گیری گروهی با مشکلات جغرافیایی سروکار دارد که مدت زیادی وجود داشته است. با این حال، علاقه به تصمیمگیری مشارکتی اهمیت بیشتری پیدا میکند؛ زیرا بیشتر افراد با نگرانی در مورد مسائل زیستمحیطی، کاربری زمین، منابع طبیعی و حملونقل معتقدند کسانی که تحت تأثیر تصمیمها قرار میگیرند، باید بخشی از این فرایند باشند. بسیاری از مسائل تصمیمگیری جغرافیایی بدون ساختار و مملو از تعارض مکانی در نظر گرفته میشوند؛ زیرا راهحلهای آنها مستلزم مشارکت چند ذینفع با ارزشهای ذینفعان متفاوت است. در این فصل مقدماتی، خواننده را با آنچه «سیستمهای اطلاعات جغرافیایی مشارکتی» (PGIS) مینامیم، آشنا کرده و مروری بر آنچه «علم اطلاعات جغرافیایی مشارکتی» مینامیم، ارائه میکنیم. سیستمهای اطلاعات جغرافیایی که توسط گروههایی با دیدگاههای ذینفعان متعدد طراحی و استفاده میشوند، بهعنوان «سیستمهای اطلاعات جغرافیایی مشارکتی» توصیف میشوند. سیستمهای اطلاعات جغرافیایی مشارکتی دارای تمامی قابلیتهای GIS، با قابلیتهای اضافی برای پشتیبانی تصمیمگیری گروهی هستند. مطالعات رفتاری اجتماعی در مورد استفاده از سیستمهای اطلاعات جغرافیایی مشارکتی بهعنوان فرایند تعامل انسان- رایانه- انسان، سنگ بنای جنبة تجربی علم اطلاعات جغرافیایی مشارکتی است. علم اطلاعات جغرافیایی مشارکتی، زیرشاخهای از علم اطلاعات جغرافیایی است که به درک استفاده از PGIS در جامعه کمک میکند. ما خواننده را با چارچوب خود برای این کتاب آشنا میکنیم که مبتنی بر متعادل کردن تأکید بین حوزههای تحقیق- نظریه، روش و ماهیت است.
تصمیمگیری فضایی یک فعالیت روزمره است که بین افراد و سازمانها مشترک است. مردم زمانی که فروشگاهی را برای خرید، مسیری را برای رانندگی، مسیری را برای دویدن یا محلهای را برای زندگی انتخاب میکنند، تحت تأثیر جغرافیا تصمیم میگیرند. سازمانها از این نظر تفاوت چندانی ندارند. آنها واقعیت های فضایی سازمان هنگام انتخاب یک مکان، انتخاب استراتژی توسعه زمین، تخصیص منابع جهت سلامت عمومی و مدیریت زیرساخت های حمل و نقل یا خدمات عمومی را در نظر می گیرند. بیشتر تصمیمات فضایی فردی بهطور موقت، بدون تجزیه و تحلیل رسمی گرفته میشود. چنین تصمیماتی اغلب مبتنی بر اکتشافات تجربی و ترجیحات (ارزشها) درونیشده است. این رویکرد مصلحتآمیز برای تصمیمگیری فضایی، گاهی اوقات میتواند با یک «برابری تصمیمگیری» نسبتاً کوچک در موقعیتهای تصمیمگیری روزانه، مانند انتخاب یک مکان برای خرید یا یک مکان سرگرمی، توضیح داده شود. هزینة انتخاب (تصمیم) ضعیف میتواند انتخاب کمتری از کالاها، قیمتهای بالاتری که نسبت به جاهای دیگر پرداخت میشود یا شبی خستهکننده در یک سالن سینما باشد. برخلاف موقعیتهای تصمیمگیری روزمره که افراد با آن مواجه میشوند، برابری تصمیم برای سازمانها و ائتلافهای بینسازمانی اغلب بسیار بالاست؛ در نتیجه، گرایشهای کنونی سازمانهای مدرن به سمت ساختارهای مسطحتر و مشارکت بسیاری از گروههای ذینفع در حل مشکلات تصمیمگیری، نیاز به فناوری اطلاعات با قابلیت پشتیبانی از تصمیمگیری مشارکتی را ایجاد کردهاند. چنین فناوری اطلاعاتی در سالهای اخیر، برای پشتیبانی رایانهای از تصمیمگیری گروهی که با هدف حل مشکلات تجاری مانند استراتژیهای بازار، برنامهریزی شرکتی و توسعة محصول به وجود آمده، توسعه یافته است. راهحلهای پشتیبانی تصمیمگیری گروهی در حال حاضر بهعنوان محصولات تجاری ارائه میشوند که با این فرض توسعه یافتهاند که گروههای کاری بر ساختارهای سازمانی در حال ظهور در آیندة نزدیک تسلط خواهند داشت (اورزبورن و همکاران ۱۹۹۰، کلمن و خانا ۱۹۹۵). فناوری اطلاعات مشابه با هدف حل تصمیم فضایی مشکلات، بهعنوان مثال، مذاکرات توسعة استفاده از زمین/ منابع، انتخاب مکان، انتخاب استراتژیهای زیستمحیطی و اقتصادی و توسعة شهری/ منطقهای، اکنون در ادبیات جغرافیا و برنامهریزی مورد بحث قرار گرفته است. (Armstrong 1993, Faber et al. 1995, Nyerges 1995, Shiffer 1992, 1995). این افزایش علاقه به تصمیمگیری فضایی مشارکتی (CSDM) بهطور خاص و تصمیمگیری مشارکتی بهطور کلی، نهتنها با روند در سازمانهای تجاری، بلکه مهمتر از همه با درک این موضوع که راهحلهای مؤثر برای مشکلات تصمیمگیری فضایی نیاز به همکاری و اجماع دارد، تحریک شده است. ساختمان، بسیاری از مسائل فضایی بهعنوان «شرور» یا دشوار نامگذاری میشوند (Rittel and Webber 1973)؛ زیرا آنها حاوی چیزهای نامشهودی هستند که بهراحتی قابل اندازهگیری و مدلسازی نیستند. ساختار آنها فقط تا حدی شناخته شده یا توسط عدم قطعیتها و راهحلهای بالقوه اغلب به کاربریهای محلی ناخواسته LULU جنجالهایی را که در حیاط پشتی من (NIMBY) برانگیختند تبدیل میشوند. اینها شامل مکانیابی محل دفن زباله و زبالههای خطرناک است (Couclelis and Monmonier 1995، برنامههای (NOAA 1993، Brunell 1999). این مشکلات نیازمند مشارکت و همکاری افرادی است که حوزههای مختلف شایستگی، برنامههای سیاسی و منافع اجتماعی را نمایندگی میکنند. بهعنوان یک نتیجه، اغلب گروههای متنوعی باید برای ایجاد راهحلهایی برای مشکلات فضایی فراگیر درگیر شوند (Golay and Nyerges 1995).
نیاز به پشتیبانی تصمیمگیری کامپیوتری، ناشی از اهمیت تصمیمگیری گروهی و حل مسئله است که عمدتاً در طول جلسات انجام میشود. از مشکلات رایج مرتبط با این جلسات میتوان به تأکید بیش از حد بر فعالیتهای اجتماعی- عاطفی و نه وظیفهای، عدم تعریف کافی یک مشکل قبل از عجله در قضاوت، فشار و مهار خلاقیت که زیردستان در حضور رؤسا احساس میکنند و احساس قطع ارتباط/ بیگانگی از جلسه (Nunamaker et al. 1993) اشاره کرد. تعدادی دیگر از مشکلاتی که مانع اثربخشی جلسات میشوند، توسط موزویک و نلسون (۱۹۸۷) ارائه شدهاند و شامل (بعد ازلوئیس ۱۹۹۴) این مواردند: کنار گذاشتن موضوع خیلی طولانی، بینتیجه، بینظم، بدون هدف یا دستورکار، افراد مسلط، غیرمؤثر برای تصمیمگیری، بحثهای سرگردان، اضافی یا منحرفکننده. با وجود این ویژگیهای منفی، جذابیت یک رویکرد گروهی در تصمیمگیری بهطور کلی از این واقعیت ناشی میشود که مشارکتهای فردی توسط یک اثر همافزایی ناشی از پویایی جلسات افزایش مییابد. سیج(۱۹۹۱) چندین توانایی تصمیمگیری انسانی را شناسایی میکند که فناوری اطلاعات ممکن است در جلسات تقویت شود. این شامل موارد زیر است:
۱٫به تصمیمگیرندگان کمک میکند تا با شناسایی ویژگیهای بارز محیط، شناخت نیازها، شناسایی اهداف مناسب برای اندازهگیری موقعیتهای تصمیم، فرمولبندی، چارچوببندی یا ارزیابی کنند. حل موفقیتآمیز یک موضوع
۲٫ارائة پشتیبانی در افزایش تواناییهای تصمیمگیرندگان برای به دست آوردن و تجزیه و تحلیل اثرات احتمالی دورههای اقدام جایگزین
۳٫افزایش توانایی تصمیمگیرندگان در تفسیر تأثیرات بر حسب اهداف که منجر به ارزیابی گزینهها و انتخاب آنها میشود. یک گزینة جایگزین ترجیحی بنابراین،یک نتیجة نهایی از جلسة تصمیمگیری با پشتیبانی کامپیوتر میتواند بیشتر از مجموع سادهای از مشارکتهای فردی جذابیت رویکرد گروهی با پشتیبانی رایانه در تصمیمگیری فضایی ناشی از امکان درگیر کردن شرکتکنندگان مختلف بهعنوان ذینفعان شایسته از طریق ارتباطات رایانهای، کاوش مشکل و پشتیبانی مذاکره باشد. فناوری اطلاعاتی که بهطور بالقوه میتواند برای تسهیل رویکرد کامپیوتری در تصمیمگیری فضایی مورد بهرهبرداری قرار گیرد، سیستمهای اطلاعات جغرافیایی (GIS) است.
استفاده از GIS در جامعه در دهة گذشته سریعتر از هر فنآوری اطلاعات تحلیلی دیگری گسترش یافته است. تحولات جدید دهة ۱۹۹۰، با تمرکز بر اینترنت و شبکة جهانی وب، امکانات جدیدی را برای دسترسی بهتر به اطلاعات مکانی و افزایش مزایای استفاده از آن ارائه داده است. در حالی که جریان اصلی فناوری GIS بر ایجاد ابزارهای نقشهبرداری و تجزیه و تحلیل فضایی با استفادة آسان و همهجا حاضر متمرکز بود، اما فاقد قابلیت تلفیق علایق و تعاملات برای حمایت از تصمیمگیری فضایی مشترک (CSDM) بود؛ به عنوان مثال، در زمینة چهره. جلسات حضوری و سایر قابلیتها (مثلاً حمایت از کار مشترک توزیعشده در مکان و زمان) برای تقویت مشارکت گستردة شهروندان در تصمیمگیری فضایی عمومی،مانند برنامهریزی کاربری زمین و تحقق کاملتر این اصل دموکراتیک موردنیاز است. آنها باید مستقیماً در فرایند تصمیمگیری شرکت کنند.
بدون دیدگاه