۷٫۲٫۲سؤال تحقیق ۳٫۱
چه رابطهای بین استفاده از نقشههای اختصاص دادهشده در رابطه با مدلهای تصمیم وجود دارد؟ برای بررسی این سؤال پژوهشی، ما فرضیة صفر زیر را فرموله کردیم: هیچ رابطهای بین تعداد حرکتهای نقشه و تعداد حرکتهای MCDM در طول جلسات تصمیم وجود ندارد. ما این فرضیه را با ارتباط تعداد حرکات نقشه و تعداد حرکات MCDM با استفاده از آمارة همبستگی پیرسون آزمایش کردیم. برای انجام این کار، مجبور شدیم شمارشها را همانطور که در مورد سؤال تحقیق ۱٫۱ توضیح داده شد، کاهش دهیم. مقدار ضریب همبستگی پیرسون (r=-0.124, Sig. =0.001) از نظر آماری معنیدار است، اما همبستگی بسیار پایین است. اگرچه ما فرضیة صفر را رد میکنیم، اما نتیجه، یک رابطة معکوس بسیار ضعیف را نشان میدهد؛ به این معنی که نقشه حرکت میکند و حرکت MCDM به احتمال زیاد به شیوهای سیستماتیک در بین وظایف رخ نمیدهد.
هنگام پردازش دادهها با استفاده از رویکرد تحلیل متوالی، در جدول۷٫۶، تعداد دقایق استفاده از وسایل کمکی تصمیمگیری را برای هریک از سه جلسه ارائه میکنیم. توجه داشته باشید که جلسة ۳ (وسط پنج جلسه)، تعداد دقیقة بسیار بیشتری نسبت به دو جلسة دیگر دارد. نقشهها در جلسة ۳ بسیار بیشتر از جلسة ۱ یا ۵ مورد استفاده قرار گرفتند. ابزارهای MCDM در جلسة ۳، تقریباً دو برابر بیشتر از جلسة ۱ استفاده شد. ابزارهای کمکی جدول/ متن بهندرت مورد استفاده قرار گرفتند. ابزار اجماع در جلسة ۱، حدود دو برابر بیشتر از جلسة ۳ یا ۵ مورد استفاده قرار گرفت. در استفاده از تجزیه و تحلیل متوالی دادهها، واقعاً نمیتوانیم بگوییم که چگونه یک مجموعه از کمکها در رابطه با سایر کمکها استفاده شده است، بهجز برای توصیف
جدول ۷٫۶ کل زمان صرفشده با کمکهای تصمیمگیری در جلسه
مقدار نسبی استفادة پاسخ برای زمانی که از آنها استفاده شد، از فقدان اطلاعات در مورد همزمانی در کدگذاری دادهها رنج میبرد.
بحث در مورد یافتهها و ارزیابی استراتژی هنگام اجرای ساید بای ساید ارزیابی استراتژیهای تحلیل، میبینیم که در ستون با تجزیه و تحلیل سنتی انجامشده با همبستگی پیرسون به همان اندازه که در ستون اکتشافی تحت LSA وجود دارد (جدول ۷٫۷ را ببینید). هنگامی که یک همبستگی را انجام میدهیم، اطلاعات کمی در مورد رابطة زمانی یا منطقی بین MAPS و کمکهای MCDM داریم. هیچ چیزی در چارچوب نظری (برای EAST2) وجود ندارد که به ما کمک کند؛ فراتر از اینکه نقشهها و جداول هر دو مولد مکالمة خوبی هستند. در این ارزیابی جانبی، به نظر میرسد که روابط گیجکنندهتری با سایر متغیرها (g، k، l) وجود دارد که ممکن است بر استفاده از کمکهای تصمیمگیری تأثیر بگذارد. علاوه بر این، متغیرهای نمایندة g، k و l ممکن است کنترل یا اندازهگیری شوند، اما فقط در تجزیه و تحلیل شرکت نکنند؛ بهعنوان مثال، «g» میتواند نمایندة تعارض باشد.
۷٫۲٫۳سؤال تحقیق ۴٫۱
رابطة بین استفاده از نقشه و توابع تصمیم و بین استفاده از جدول تصمیم و توابع تصمیم چیست؟ برای بررسی این سؤال تحقیق برای نقشهها، فرضیة صفر زیر را فرموله کردیم: هیچ تفاوتی در حرکت نقشه با توجه به توابع تصمیم وجود ندارد. ما علاقهمند بودیم تا بفهمیم که آیا فرکانس تخصیص نقشه با توجه به توابع تصمیمگیری در محدودیتهای کار از پیش تعریفشده متفاوت است یا خیر. ما این فرضیه را با استفاده از روش تحلیل واریانس یکطرفه (ANOVA) آزمایش کردیم. متغیر وابسته، حرکت نقشه و عامل تابع تصمیم بود. توابع تصمیمگیری شامل: ۱) ساختاربندی عملکرد، ۲) کاوش مسئله، ۳) شناسایی معیارها، ارزشگذاری و اولویتبندی و ۴) ارزیابی و انتخاب گزینهها بود. ما همچنین، دستهبندی «هیچکدام» را برای نشان دادن کمبود فعالیت درج کردیم. تفاوت در میانگینهای حرکت نقشه از نظر آماری، فقط برای ارزیابی/ انتخاب گزینههای تصمیمگیری، یعنی EA/SA در مقایسه با سایر توابع معنیدار بود (جدول ۷٫۸ را ببینید)؛ بنابراین، فقط برای مورد EA/SA میتوانیم فرضیة صفر را رد کنیم که نشان میدهد میانگین حرکت نقشه در EA/SA با سایر مراحل متفاوت است.
این یافته، مشاهداتی را برجسته میکنند که گروهها از نقشهها عمدتاً برای تجسم نتایج ارزیابی و بسیار کمتر برای ساختار/ طراحی مسئلة تصمیمگیری استفاده میکردند. درنتیجه، این سؤال مطرح میشود: «آیا نقشههای ارائهشده در انتخاب گروه فضایی بهسادگی برای کاوش مسئله، شناسایی معیارها، ارزشگذاری و اولویتبندی کافی نبودند؟» بر اساس تحلیل واریانس، نقشههای پیادهسازیشده در انتخاب گروه فضایی، تنها نقش پشتیبانی محدودی در توابع تصمیمگیری آزمایش داشتند. در تلاش برای یافتن پاسخ، فرکانسهای استفاده از نقشه توسط توابع تصمیم را بررسی کردیم. دو
جدول ۷٫۷ تحلیل ویژگیهای رابطة مقایسهای برای سؤال تحقیق ۳٫۱ (استفاده از نقشهها و مدلهای تصمیمگیری در رابطه با یکدیگر)
جدول ۷٫۸ ANOVA نقشه توسط توابع تصمیم حرکت میکند. فقط تفاوتهای قابل توجه در جدول ارائه شده است.
توابع تصمیمگیری که در آن، شرکتکنندگان گروه بیشتر از نقشهها استفاده میکردند، عبارتاند از: ۱) ارزیابی و انتخاب گزینههای جایگزین (EA/SA) و ۲) شناسایی، ارزشگذاری و اولویتبندی از شاخص (CI/CV/CP). در این نقشهها، اغلب از نقشة نواری استفاده میشود که مقادیر ویژگیها و موقعیت سایت را نشان میدهد. نقشه و تصویر ارتوفتو برای بررسی بیشتر استفاده از نقشهها بر اساس تابع، فرضیة صفر زیر را ایجاد کردیم: هیچ تفاوتی در فراوانی استفاده از کمکهای نقشه بین نیمههای جلسه وجود ندارد. ما این فرضیه را با روش آماری آزمون تی زوجی آزمایش کردیم. نتایج آزمون T با میانگین نیمة اول = ۰٫۶۲ و نیمة دوم میانگین = ۱٫۸۴ (t=-4.570، Sig.=0.000)، به ما اجازه میدهد که فرضیة صفر را رد کنیم و الگوی متفاوتی از استفاده از نقشه را با استفاده از MCDM نشان دهیم. نقشهها در طول نیمة دوم آزمایش، بسیار بیشتر از نیمة اول، به اصطلاح اکتشافی، در تمام وظایف مورد استفاده قرار گرفتند.
این سؤال تحقیق را برای جداول تصمیم به روشی مشابه بررسی کنید. در مورد نقشهها، فرضیة صفر زیر را فرموله کردیم: هیچ تفاوتی در فراوانی استفاده از کمکهای MCDM بین نیمههای جلسه وجود ندارد. ما انتظار داشتیم در نیمة اول جلسه، شاهد استفادة کمتر از کمکهای MCDM نسبت به نیمة دوم باشیم؛ زیرا انتظار میرفت نیمة اول هر جلسة آزمایشی، بیشتر شامل بحث اکتشافی باشد تا بحث یکپارچه. برای آزمون فرضیه از روش آماری آزمون تی زوجی استفاده کردیم. نتایج آزمون T معنیدار نبود (t=-0.427، Sig.=0.670)؛ بنابراین، فرضیة صفر را پذیرفته و نشاندهندة عدم تفاوت در حرکات MCDM بین نیمههای جلسه بود. علاوه بر این، مقایسة میانگین حرکات MCDM در بین وظایف، تأیید کرد که کمکهای MCDM با فرکانس مشابه در هر دو نیمة جلسه استفاده شد.
هنگام انجام تحلیل متوالی تأخیر بر روی دادهها، ابتدا زمانهای درون توابع تصمیمگیری را در جلسات اول، سوم و پنجم بررسی کردیم (جدول ۷٫۹). پیچیدگی وظایف (ساده، متوسط، پیچیده) در هر جلسه تصادفی شد. برخی از گروهها در جلسة اول، تکلیف ۱ را در جلسة دوم و برخی دیگر در جلسة سوم، چهارم و پنجم شروع کردند. مجموع بارهای گزارششده با مجموع دفعات «تحلیل پیچیدگی» برابر نخواهد بود؛ زیرا تعداد کارهایی که در این تحلیل گنجانده شده است با کارهایی که برای پیچیدگی جمعآوری شده است، متفاوت است. ما تصمیم گرفتیم جلسات ۱، ۳ و ۵ را بررسی کنیم تا ایدهای از عملکرد کار در طول زمان به دست آوریم.
ما از کمک تصمیمگیری کدگذاریشده در طول عملکردهای مختلف تصمیمگیری استفاده کرده و اطلاعات را بر اساس ترتیب جلسات، یعنی برای جلسات ۱، ۳ و ۵، برای همة شرکتکنندگان جمعآوری میکنیم. ما از جلسات اول (۱)، وسط (۳) و پنجم (۵ و آخرین) برای مقایسة استفاده از کمکهای تصمیمگیری توسط هر تابع در سیستم کدگذاری توابع تصمیمگیری استفاده میکنیم. کدگذاری توابع تصمیم به ترتیب هنجاری فهرست شده است. اینکه آیا شرکتکنندگان از این ترتیب پیروی کنند یا خیر، در این تحلیل در نظر گرفته نمیشود. ترتیب رتبهبندی زمانها از بالا به پایین، عبارتاند از: ارزیابی گزینهها (EA)، اولویتبندی معیارها (CP)، شناسایی معیارها (CI)، گزینههای انتخابی (SA)، ارزشگذاری معیارها (CV) و کاوش مسئله (PE).
جدول ۷٫۹ کل زمان در توابع تصمیم مربوطه برای جلسات ۱، ۳ و ۵
مجدداً، به زمان جلسة بزرگ برای جلسة ۳ اشاره میکنیم- شاید بتوان توضیح داد که شرکتکنندگان واقعاً وارد کار میشوند، در حالی که جلسة ۱ «در حال یادگیری» بود و جلسة ۵ «بیایید آن را تمام کنیم».
اکنون که تصوری از کل زمان استفاده از نقشهها یا جداول تصمیم نسبت به یکدیگر بر اساس فعالیت تابع تصمیم داریم، میتوانیم درصد زمان استفاده از MAPS و MCDM را با هم مقایسه کنیم (جدول ۷٫۱۰ را ببینید). در طول کاوش مسئله، مقدار زمان تقریباً یکسان است؛ با این حال، برای شناسایی معیارها، ارزشگذاری معیارها و اولویتبندی معیارها، قطعاً بهجای MAPS بر استفاده از MCDM تأکید میشود. هنگامی که معیارها ایجاد شد، بر MAPS نسبت به MCDM تأکید میشود؛ سپس، در انتخاب یک جایگزین، تأکید دوباره به MCDM تغییر میکند. مجموع درصدها برای استفاده از MAPS و MCDM به ۱۰۰ نمیرسد؛ زیرا TABT و CONS بخش دیگر زمان را تشکیل میدهند. خواننده میتواند ببیند که در عملکرد «گزینههای جایگزین»، سایر کمکهای تصمیمگیری به حساب میآیند.
۵۰ بار، همانطور که از آن زمان انتظار میرود، قابلیت اجماع (CONS) از جمله نرمافزارهایی است که باید استفاده شود.
بحث در مورد یافتهها و ارزیابی استراتژی میانگین نقشه بهطور قابل توجهی پیش میرود و بین دو نیمة جلسه برای هر کار متفاوت است. شگفتآور بود که شرکتکنندگان از کمکهای MCDM بدون تفاوت زیادی در فرکانس حرکات در هر دو نیمة آزمایش استفاده کردند. نمونة اولیة نرمافزار Spatial Group Choice که در طول آزمایش مورد استفاده قرار گرفت، هم عملکردهای تحلیلی مفید برای ارزیابی جایگزین و هم عملکردهای اکتشافی/ تجسمی را که بهطور بالقوه میتوانست در مرحلة کاوش مشکل استفاده شود، به شرکتکنندگان ارائه میکرد. ما حدس زدیم که نیمة اول و «اکتشافیتر» آزمایش با استفادة مکرر از نقشهها نسبت به نیمة دوم مشخص میشود- اما فقط به دلیل شواهد حکایتی دربارة نقشهها بهعنوان کمکهای اکتشافی در ادبیات مختلف. خیلی کمتر
جدول ۷٫۱۰ دقایق استفاده از کمک تصمیمگیری MAPS و MCDM در توابع تصمیمگیری در جلسات ۱، ۳ و ۵
*جمع زمان برای هر تابع تصمیم (مخرج) برگرفته از جدول ۷٫۹ است.
استفادة مکرر از نقشهها در نیمة اول جلسات آزمایشی، نشان میدهد که نیاز احتمالی به انواع جدیدی از نقشهها، مانند نقشههایی که برای ترسیم خط، نسب گفتمان مشارکتی و ساختار مسئله، مانند درک فضایی و سیستم پشتیبانی تصمیم (جانکوسکی و استاسیک،۱۹۹۷،مور،۱۹۹۷). با این حال، همچنین به نیاز به کمکهای تحلیلی و تجسمی اشاره میکند که ممکن است در موقعیتهای تصمیمگیری اکتشافی کمک کند.
مقایسة کنار هم نشان میدهد که استراتژیهای سنتی (با استفاده از ANOVA به علاوة T-Test) و استراتژی تحلیل متوالی (با استفاده از LSA) دارای اطلاعات هستند. افزایش برای ویژگیهای ۱ و ۳، اما نه برای ۲ و ۴-۱۰ (جدول ۷٫۱۱). احتمالاً مقدار قابل توجهی اطلاعات گیجکننده از طریق ۸ تا ۱۰ وجود دارد. اطلاعات گیجکننده از متغیرهایی میآید که در تجزیه و تحلیل در نظر گرفته نشدهاند. واضح است که مجموعهای گسترده از اطلاعات ایجاد شده است، اما از نظر اینکه چه چیزی واقعاً بر چه چیزی تأثیر میگذارد، «خیلی عمیق» نیست. متغیرهای روابط ویژگی ۸، ۹ و ۱۰ را میتوان در نظر گرفت، اما در این تحلیل وجود ندارد. این متغیرها، متغیرهای بعدی هستند که در حین بررسی استفاده از کمک تصمیمگیری مورد بررسی قرار میگیرند یا حداقل برای آنها کنترل میشود.
۷٫۲٫۴سؤال تحقیق ۴٫۳
آیا پیچیدگی کار بر تعارض گروهی تأثیر میگذارد؟ برای بررسی این سؤال تحقیق، فرضیة صفر زیر را فرموله کردیم: هیچ تفاوتی در سطح تعارض بین تکلیف ۱ (کمترین پیچیدگی) و وظیفة ۴ (بیشترین پیچیدگی) وجود ندارد.
جدول ۷٫۱۱ تحلیل ویژگیهای رابطة تطبیقی برای سؤال تحقیق ۴٫۱ رابطة بین استفاده از نقشه و توابع تصمیم و بین استفاده از جدول تصمیم و توابع تصمیم پیچیده
برای آزمایش این فرضیه از تحلیل واریانس یکطرفه (ANOVA) استفاده کردیم که به موجب آن، متغیر وابسته سطح تعارض (اندازهگیریشده با مدتزمانی که گروهها در موقعیتهای تعارض درگیر بودند) و عامل پیچیدگی کار (وظایف ۱ و ۴) بود. نتایج نشان داد که بین تعارض گروهی در تکالیف ۱ و ۴ تفاوت آماری معناداری وجود ندارد؛ بنابراین، فرضیة صفر را میپذیریم.
تجزیه و تحلیل متوالی تأخیر مجموعه دادهها نشان میدهد که تفاوت زیادی در درصد زمان صرفشده در کار گروهی با تضاد بین وظیفة ۱ و وظیفة ۴ وجود ندارد (ستون ۳ (۲۶) و ستون ۵ را مقایسه کنید .)
(۳۷) در جدول ۷٫۱۲
بحث در مورد یافتهها و ارزیابی استراتژی یافتههای تحلیل سنتی مبنی بر اینکه پیچیدگی کار با سطح تعارض بین تکلیف ۱ (سادهتر) و کار ۴ (پیچیدهتر) مرتبط نیست، تا حدودی با ادبیات فعلی مخالف است. رن، وبلر و ویدمان (۱۹۹۵)، نموداری را ارائه میکنند که نشان میدهد سطوح بالای پیچیدگی با سطوح بالاتر تعارض محیطی مرتبط است. با این حال، نمودار آنها تعارض بالاتر را در نظر میگیرد که با تفاوت بین سه سطح مرتبط است: سطح دانش، سطح تجربه و اعتماد و سطح جهانبینی و ارزشها. از آنجایی که همة شرکتکنندگان برای شرکت در این آزمایش داوطلب شدند و آزمایش در زمینة زیستمحیطی قرار داشت، احتمالاً اکثر شرکتکنندگان دیدگاه زیستمحیطی مشابهی داشتند؛ حتی اگر از هر شرکتکننده خواسته بودیم دیدگاه ذینفعان را در نظر بگیرند. نتایج تحلیل متوالی تأخیر نشان نمیدهد که بین تعارض و پیچیدگی، رابطة جالب دیگری وجود دارد که در جدول ۷٫۱۲ نشان داده شده است. هنگام مقایسة استفاده از کمکهای تصمیمگیری MAPS با کمکهای تصمیمگیری MCDM در ردة کار گروهی با تعارض، با کنترل دوم پیچیدگی کار، میبینیم که در کار ۱ MAPS (11 دقیقه) و MCDM (10 دقیقه) از کمکهای مربوطه استفاده میشود. به همین ترتیب، در حالی که در کار ۴ استفاده از کمکهای MCDM (52 دقیقه) حدود ۹ برابر کمکهای MAPS (6 دقیقه) است؛ بنابراین، جداول تصمیمی که بهعنوان MCDM کدگذاری شدهاند، در مواردی که تعارض یا پیچیدگی وجود دارد، مفید نیستند.
جدول ۷٫۱۲ دقایق با استفاده از وسایل کمکی تصمیمگیری مرتبط با کار گروهی و پیچیدگی کار
۱ دقایق جمعآوریشده روی کدهای روابط کاری گروهی بهتنهایی مشاهده میشود، اما جداول تصمیم هنگام در نظر گرفتن پیچیدگی و تضاد با هم بسیار مفید هستند.
در ارزیابی جانبی، مقدار به دست آوردن اطلاعات «۰» است؛ بهجز بینش اضافی که با گنجاندن کمکهای تصمیمگیری در LSA (جدول ۷٫۱۳) به دست آوردیم.
جدول ۷٫۱۳ تحلیل ویژگیهای رابطة مقایسهای برای سؤال تحقیق ۴٫۳ (وظیفة پیچیدگی بر تعارض گروهی تأثیر میگذارد.)