جغرافیا به عنوان یک رشته عنوان پستی است که قرار است با شما به اشتراک بگذاریم.امیدواریم که این پست جذاب مورد پسند شما قرار بگیرد. این پست توسط ونوس نصیرفام تهیه وتقدیم می گردد.
شما جغرافیا را به عنوان یکی از مؤلفههای درس علوم اجتماعی تا مقطع متوسطه خوانده اید. شما در حال حاضر برخی از پدیدههای جغرافیایی طبیعت در جهان و بخشهای مختلف آن آگاه هستید. اکنون، شما “جغرافیا” را به عنوان یک موضوع مستقل و یادگیری در مورد محیط فیزیکی زمین، فعالیتهای انسان و روابط متقابل آنها مطالعه خواهید کرد. بنابراین، یک سؤال مرتبط که میتوانید در این مرحله بپرسید این است – چرا باید جغرافیا بخوانیم؟ ما بر روی سطح زمین زندگی میکنیم. زندگی ما از جهات مختلف تحت تأثیر محیط اطرافمان است. به منابع وابسته هستیم، خود را در مناطق اطراف حفظ کنیم. جوامع بدوی با «وسایل امرار معاش طبیعی» یعنی گیاهان و حیوانات خوراکی زندگی میکردند. با گذشت زمان تکنولوژیها را توسعه دادیم و شروع به تولید مواد غذایی ما با استفاده از منابع طبیعی مانند زمین، خاک و آب کردیم. ما عادات غذایی خود و لباس با توجه به شرایط آب و هوایی حاکم را تنظیم کردیم. در پایه منابع طبیعی، فنآوری، تغییراتی در توسعه، سازگاری و اصلاح فیزیکی محیط زیست، سازمانهای اجتماعی و توسعه فرهنگی وجود دارد. شما به عنوان دانشجوی جغرافیا باید کنجکاو باشید که درباره همه پدیدههایی که در فضا متفاوت هستند بدانید. شما در مورد سرزمین ها و مردم مختلف یاد میگیرید. شما همچنین باید علاقهمند به درک تغییرات باشید که در طول زمان رخ داده اند. شما سرزمین ها و مردم متنوع یاد می گیرید. شما نیز باید علاقه مند باشید درک تغییراتی که در طول زمان رخ داده است. جغرافیا شما را به درک تنوع و بررسی علل ایجاد چنین تغییراتی در طول زمان و مکان مجهز میکند. شما مهارتهایی را برای درک جهان تبدیل شده به نقشه و داشتن حس بصری از سطح زمین توسعه خواهید داد. درک و مهارتهای بهدست آمده در علم مدرن و کارتوگرافی کامپیوتری شما را مجهز می کند تکنیکهایی مانند جی آی اس به طور معناداری به تلاش ملی برای توسعه کمک می کند. حالا سؤال بعدی که ممکن است بپرسید این است که جغرافیا چیست؟ شما می دانید که زمین خانه ماست. همچنین خانه بسیاری از افراد سایر موجودات کوچک و بزرگ که روی زمین زیست و زندگی میکنند. سطح زمین یکنواخت نیست. دارای تنوع در ویژگیهای فیزیکی است. کوهها، تپهها، درهها، دشتها، فلاتها، اقیانوسها، دریاچهها، بیابانها وجود دارد. در ویژگیهای اجتماعی و فرهنگی آن نیز تغییراتی وجود دارد. روستاها، شهرها، جادهها، راه آهن، بندر، بازار و بسیاری عناصر دیگر ایجاد شده توسط انسان در کل دوره توسعه فرهنگی خود وجود دارد. این تنوع سرنخی برای درک رابطه بین محیط فیزیکی و ویژگیهای اجتماعی/فرهنگی است. محیط فیزیکی صحنه را فراهم کرد، بر آن جوامع بشری نمایش مهارتهای خلاقانه خود را با ابزار و تکنیکهایی که آنها ابداع کردند و در روند توسعه فرهنگی خود تکامل یافتهاند. اکنون، باید بتوانید پاسخ سؤالی که قبلاً مطرح شده بود را امتحان کنید”جغرافیا چیست”؟ به زبان بسیار ساده میتوان گفت که جغرافیا توصیف زمین است. اصطلاح جغرافیا برای اولین بار توسط Eratosthenese، محقق یونانی (۲۷۶-۱۹۴ قبل از میلاد) ابداع شد. این کلمه مشتق شده از دو ریشه از زبان یونانی geo (زمین) و گرافوس (توصیف) است. زمین همیشه محل زندگی انسانها بوده و از این رو، دانشمندان جغرافيا به عنوان «توصيف زمين به منزله اقامتگاه انسانها» تعریف کردند. شما آگاه هستید این واقعیت که حقیقت همیشه چند وجهی و”زمین” نیز چند بعدی است، به همین دلیل است که بسیاری از رشته های علوم طبیعی مانند زمینشناسی، پدولوژی، اقیانوسشناسی، گیاهشناسی، جانورشناسی و هواشناسی و تعدادی از رشتههای مشابه در علوماجتماعی مانند اقتصاد، تاریخ، جامعهشناسی، علومسیاسی، انسانشناسی و غیره است. بررسی جنبههای مختلف سطح زمین است. جغرافیا از نظر موضوع و روش با سایر علوم متفاوت است اما در عین حال ارتباط تنگاتنگی با سایر رشتهها دارد. جغرافيا پايگاه دادههاي خود را از همه جهات طبيعي و علوم اجتماعي و تلاش برای سنتز آنها گرفته است. ما متذکر شدیم که در سطح زمین در محیط فیزیکی و فرهنگی آن تغییراتی وجود دارد. تعدادی از پدیدهها شبیه به هم هستند و بسیاری از آنها بیشباهت هستند. بنابراین، منطقی بود که جغرافیا را به عنوان مطالعه تمایز منطقه درک کنیم. بنابراین، جغرافیا برای مطالعه همه آنها درک شد پدیدههایی که در فضا تغییر میکنند. جغرافیدانان تنها تغییرات موجود را مطالعه نمیکنند پدیده های روی سطح زمین (فضا) بلکه به مطالعه آن میپردازد ارتباط با عوامل دیگر که باعث این تغییرات میشوند. بهعنوان مثال، الگوهای کشت با منطقه به منطقه، اما این تنوع در الگوی کشت، به عنوان یک پدیده مربوط به تغییرات خاک، آب و هوا، مطالبات در بازار، ظرفیت کشاورز برای سرمایهگذاری و نهادههای تکنولوژیکی در دسترس متفاوت است. بنابراین، دغدغه جغرافیا این است که رابطه علی بین هر دو پدیدهها یا بین بیش از یک پدیده را دریابد. یک جغرافیدان پدیدههای موجود در چارچوبی از رابطه علت و معلولی نه تنها در تفسیر کمک میکند، بلکه پدیدههای آینده را نیز پیشبینی میکند. پدیدههای جغرافیایی، اعم از فیزیکی و انسانی، ایستا نیستند، بلکه بسیار پویا هستند. آنها در طول زمان در نتیجه تعامل فرآیندهای بین زمین همیشه در حال تغییر و انسانهای خستگیناپذیر و همیشه فعال تغییر میکنند.
جوامع بشری بدوی بودند و بهطور مستقیم به محیط نزدیک آنها وابسته است. بنابراین، جغرافیا به مطالعه طبیعت و تعاملات انسانی به عنوان یک کل یکپارچه میپردازد. «انسان» جزء لاینفک «طبیعت» است و «طبیعت» دارای آثار «انسان» است. «طبیعت» بر جنبههای مختلف زندگی انسان آثار آن میتواند روی غذا، پوشاک، سرپناه و اشتغال تأثیر گذارد. انسان از طریق سازگاری و اصلاح با طبیعت کنار آمده است. همانطور که میدانید، حال جامعه از مرحله جوامع بدوی که مستقیماً به جوامع بیواسطه خود وابسته بودند، محیط فیزیکی برای معاش عبور کرده است. جوامع کنونی محیط طبیعی خود را با ابداع و استفاده از تکنولوژی و در نتیجه، افق دید خود را گسترش دادهاند عملیات با اختصاص و استفاده از منابع فراهم شده توسط طبیعت اصلاح شدهاند. به تدریجی با توسعه فنآوری، بشر توانست قید و بند محیط فیزیکی خود را باز کند. فنآوری بهکاهش سختی کار کمک کرد، بهرهوری نیروی کار و ایجاد اوقات فراغت برای انسان برای رسیدگی به نیازهای بالاتر زندگی افزایش یافت. همچنین مقیاس تولید و تحرک نیروی کار را افزایش داد. تعامل بین محیط فیزیکی و انسان را شاعری در گفت و گوی زیر به طور بهطور مختصر «انسان» و «طبیعت» (خدا) توصیف کرده است. بشر مدعی سهم خود استفاده از منابع طبیعی شده است. با کمک تکنولوژی، انسان از مرحله ضرورت به مرحله آزادی رفت. نقش آنها در همه جا و ایجاد امکانات جدید در همکاری با طبیعت قرار دادهاند. فضا با کمک وسایل حمل و نقل و شبکه ارتباطی سازماندهی شد. پیوندها (مسیرها) و گرهها (تسویه حساب همه انواع و سلسله مراتب) فضا را یکپارچه کرد و بهتدریج سامان یافت. بهعنوان یک رشته علماجتماعی، جغرافیا «سازمانفضایی» و “یکپارچگی فضایی را مطالعه میکند. ” جغرافیا بهعنوان یک رشته بهسه مجموعه سوال: (i) برخی از سؤالات مربوط به شناسایی الگوهای طبیعی و ویژگیهای فرهنگی که بر روی سطح زمین یافت میشود. اینها سؤالاتی در مورد چه هستند؟ ( ii) برخی از سؤالات مربوط به توزیع ویژگیهای طبیعی و انسانی/فرهنگی در سطح زمین. اینها سؤالاتی در مورد جایی که؟
در مجموع، هردوی این سؤالها مراقبت از جنبههای توزیعی و مکانی ویژگیهای طبیعی و فرهنگی جواب می دهند. این پرسشها اطلاعات فهرستبندیشدهای از ویژگیها و محل قرارگیری ارائه میدهند. این یک رویکرد بسیار محبوب در دوران استعمار بود. این دو سؤال جغرافی درست نکرد یک رشته علمی تا سؤال سوم اضافه شد. (iii) سؤال سوم مربوط به توضیح یا روابط علّی بین ویژگیها و فرآیندها و پدیدههااست. این جنبه از جغرافیا مربوط به این سؤال است که چرا؟ جغرافیا به عنوان یک رشته با فضا مرتبط است و ویژگیها و خصوصیات مکانی را مورد توجه قرار میدهد. الگوهای توزیع، مکان و تمرکز پدیدهها در فضا و تفسیر آنها ارائه توضیحاتی برای این الگوها را مطالعه میکند. به تداعیها و روابط متقابل بین پدیدهها فضا توجه میکند و آنها را ارائه توضیحاتی برای این الگوها تفسیر میکند. همچنین توجه به ارتباط و روابط متقابل بین پدیدههای ناشی از تعامل پویا بین انسانها و آنها محیط فیزیکی طول میکشد.
جغرافی به عنوان یک رشته یکپارچهجغرافیا یک رشته ترکیبی است. تلاش برای سنتز فضایی، و تلاش تاریخ سنتز زمانی دارد. رویکرد آن ماهیت کلنگر است. این واقعیت را تشخیص میدهد که جهان سیستمی از وابستگیهای متقابل است. جهان کنونی به عنوان یک دهکده جهانی تلقی میشود.
مسافتها با استفاده از وسایل حملونقل بهتر و افزایش دسترسی کاهش یافته است. رسانههای سمعی و بصری و فنآوری اطلاعات پایگاه داده را غنی کرده است. فنآوری فرصتهای بهتری برای نظارت بر پدیدههای طبیعی و همچنین اقتصادی و پارامترهای اجتماعی دارد. جغرافیا به عنوان یک رشته یکپارچه دارای رابط با علوم طبیعی و اجتماعی متعدداست. همه علوم، چه طبیعی و چه اجتماعی، یک هدف اساسی دارند و آن درک واقعیت است. جغرافيا تلاش ميكند تا ارتباطهاي آن را درك كند، پدیدههایی که در بخشهایی از واقعیت مرتبط هستند. هر رشته، مربوطه با دانش علمی جغرافیا مرتبط است، زیرا بسیاری از عناصر آنها در فضا متفاوت هستند. جغرافیا به درک کلیت واقعیت در منظر فضایی آن کمک میکند.
بنابراین، جغرافیا نه تنها به این نکته توجه میکند تفاوت در پدیدهها از مکانی به مکان دیگر، اما آنها را به طور کلی ادغام میکند که ممکن است در جاهای دیگر متفاوت باشد. یک جغرافیدان نیاز به درک گستردهای از تمام زمینههای مرتبط دارد، تا بتوانیم آنها را بهصورت منطقی ادغام کنیم. این ادغام را میتوان با چند مثال درک کرد.جغرافیا وقایع تاریخی را تحتتأثیر قرار میدهد. فاصله فضایی خود عامل بسیار قدرتمندی برای تغییر مسیر تاریخ جهان بوده است. عمق فضایی برای بسیاری از کشورها، بهویژه در قرن گذشته، دفاع ارائه کرد.در جنگهای سنتی، کشورهایی که مساحت بزرگی دارند، به قیمت فضا زمان میبرند. دفاعی که گستره اقیانوسی در سراسر کشورهای جهان جدید ارائه میکند، آنها را از جنگهایی که در خاکشان تحمیل میشود محافظت میکند. اگر به رویدادهای تاریخی در سراسر جهان، هر یک از آنها را میتوان جغرافیایی تفسیر کرد. در هند، هیمالیا عالی عمل کرده که موانع و حفاظت فراهم میکرد اما گذرگاهها مسیرهایی را برای مهاجران و مهاجمان آسیای مرکزی فراهم میکرد. سواحل دریا تماس با مردم شرق و جنوبشرقی آسیا، اروپا و آفریقا را تشویق کرده است. جهتیابی تکنولوژی به کشورهای اروپایی کمک کرد تا تعدادی از کشورهای آسیایی و آفریقایی، از جمله هند که از طریق اقیانوسها قابلدسترسی بودند مستعمره خود قراردهند. عوامل جغرافیایی روند تاریخ را در نقاط مختلف جهان تغییر داد.
هر پدیده جغرافیایی در طول زمان دستخوش تغییر میشود و میتواند بهطور زمانی توضیح داده شود. تغییرات در شکل زمین، آب و هوا، پوشش گیاهی، فعالیتهای اقتصادی مشاغل و تحولات فرهنگی یک سیر تاریخی مشخص را طی کرده است. بسیاری از ویژگیهای جغرافیایی ناشی از فرآیند تصمیمگیری توسط مؤسسات مختلف در یک نقطه زمان خاص است. امکان تبدیل زمان بر حسب مکان و نقاط بر حسب زمان وجود دارد. مثلا، میتوان گفت که مکان A در فاصله ۱۵۰۰ کیلومتری از مکان B قرار دارد یا به طور متناوب، همچنین می توان گفت که مکان A دو ساعت فاصله دارد (اگر کسی با هواپیما) یا هفده ساعت دور (اگر با قطاری در حال حرکت سریع سفر کند). بههمین دلیل، زمان بخشی جداییناپذیر از آن مطالعات جغرافیایی به عنوان بعدچهارم است.
جغرافیای فیزیکی و علومطبیعی
جغرافیای فیزیکی سنتی با زمینشناسی، هواشناسی، هیدرولوژی و پدولوژی مرتبط است وبنابراین، ژئومورفولوژی، اقلیمشناسی، اقیانوسشناسی و جغرافیایخاک به ترتیب پیوند بسیار نزدیکی با علومطبیعی همانطور که داده های خود را از این علوم می گیرند دارند. جغرافیایزیستی ارتباط نزدیکی با گیاهشناسی، جانورشناسی و همچنین بومشناسی دارد بهعنوان انسان طاقچه مکانی متفاوت در آن واقع شده است. یک جغرافیدان باید کمی در ریاضیات و هنر، بهویژه در ترسیم نقشه مهارت داشته باشد. جغرافیا ارتباط زیادی با مطالعه مکانهای نجومی و با طول و عرض جغرافیایی سروکار دارد. شکلزمین ژئویید است اما ابزار اصلی جغرافیدان نقشهای که دو تا نمایش ابعادی زمین است. مشکل تبدیل ژئوئیدها به دو بعد میتوان با پیشبینی های ساخته شده بهصورت گرافیکی یا ریاضی پرداخت. نقشهکشی و تکنیکهای کمی به مهارت کافی در ریاضیات، آمار و اقتصادسنجی نیاز دارند. نقشهها از طریق تخیل هنری تهیه میشوند. ساخت اسکیس، نقشه های ذهنی و کار نقشهکشی به مهارت در هنر نیاز دارد.
جغرافیا و علوماجتماعی
روابط بین جغرافیا و تاریخ قبلاً به تفصیل تشریح شده است وجود دارد. هر رشته ای فلسفهای دارد که دلیل آن رشته است. فلسفه ریشههای یک رشته و در روند تکامل آن، آن را نیز فرآیندهای تاریخی متمایز را تجربه می کند. بنابراین، اندیشه تاریخجغرافیایی به عنوان شاخه مادر جغرافیا بهطور جهانی در برنامههای درسی آن گنجانده شده است. همه رشتههای علوماجتماعی، از جمله جامعهشناسی، علومسیاسی، اقتصاد و جمعیت شناسی جنبههای مختلف واقعیت اجتماعی را مطالعه میکنند. شاخههای جغرافیا، یعنی اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و جمعیتی و سکونتگاهی با این رشتهها پیوند تنگاتنگی دارند زیرا هر یک از آنها ویژگیهای فضایی دارند. دغدغه اصلی قلمرو علومسیاسی، مردم و حاکمیت است، در حالیکه جغرافیای سیاسی نیز به مطالعه دولت بهعنوان یک واحد فضایی و سیاسی آنها و همچنین رفتار – اخلاق مردم علاقه دارد. علم اقتصاد با ویژگی های اساسی اقتصاد مانند تولید، توزیع، مبادله و مصرف سروکار دارد. هر یک از این ویژگیها دارای جنبههای فضایی نیز هستند و در اینجا نقش جغرافیای اقتصادی برای بررسی فضایی جنبههای تولید، توزیع، مبادله و مصرف مطرح میشود. به همین ترتیب، جغرافیایجمعیت ارتباط نزدیکی با رشته جمعیتشناسی دارد. بحث فوق نشان میدهد که جغرافیا رابطة قوی با علوم طبیعی و اجتماعی دارد. خودش روششناسی مطالعه که آن را از سایرین متمایز میکند دنبال میکند. با سایر رشتهها رابطه تنگاتنگ دارد. در حالیکه همه رشتهها محدوده فردی خود دارند، این فردیت مانع از جریان اطلاعات نمیشود مورد تمام سلولهای بدن که دارای هویت فردی هستند توسط غشاء جدا میشود اما جریان خون مسدود نمیشود. جغرافیدانان دادههای بهدست آمده از رشته های مشابه و تلاش برای سنتز در فضا استفاده میکنند. نقشهها ابزار بسیار مؤثر جغرافیدانان هستند که در آن دادههای جدولی به شکل بصری تبدیل میشوند الگوی فضایی را نشان دهد.
شاخههای جغرافیا
به وضوح که جغرافیا یک موضوع مطالعه بین رشتهای نشان داده است. مطالعه از هر موضوع بر اساس رویکردی انجام میشود. رویکردهای اصلی برای مطالعه جغرافیا (۱) سیستماتیک و (۲) منطقهای. رویکرد جغرافیای سیستماتیک همان جغرافیای عمومی است. این رویکرد توسط الکساندر فون هومبولت، جغرافی دان آلمانی (۱۷۶۹-۱۸۵۹) در حالیکه منطقهای بود معرفی شد رویکرد جغرافیایی توسط آلمانی دیگری جغرافیدان معاصر هومبولت، کارل ریتر (۱۷۷۹-۱۸۵۹) ایجاد شد. در رویکرد سیستماتیک، یک پدیده بهطور کلی در جهان مورد مطالعه قرار میگیرد و سپس شناسایی گونهشناسیها یا الگوهای فضایی انجام میشود. بهعنوانمثال، اگر فردی علاقهمند به مطالعه پوششگیاهیطبیعی باشد، مطالعه در سطح جهانی بهعنوان اولین گام انجام خواهد شد. گونهشناسیهایی مانند باران جنگلهای استوایی یا جنگلهای مخروطی چوب نرم یا بادهای جنگلهای موسمی و غیره شناسایی، بحث و تبادل نظر میشود محدود شده است. در رویکرد منطقهای، جهان به مناطقی سطوح مختلف سلسله مراتبی تقسیم میشود و سپس همه پدیدههای جغرافیایی در یک منطقه خاص بررسی میشود. این مناطق ممکن است طبیعی، سیاسی یا منطقه تعیین شده باشند. پدیدههای یک منطقه به شیوهای کلنگر مورد بررسی قرار میگیرند تا وحدت در تنوع را جستجو کنند. دوگانه انگاری یکی از ویژگیهای اصلی جغرافیا است که از همان ابتدا مطرح شد. این دوگانگی به این جنبه مورد تأکید در مطالعه بستگی داشت. اندیشمندان پیشین بر جغرافیای فیزیکی تأکیدکردند. اما انسان جزء لاینفک سطح زمین آن است. آنها جزئی از طبیعت هستند. آنها همچنین از طریق توسعه فرهنگی خود کمک کردهاند. بنابراین جغرافیای انسانی با تأکید بر فعالیت های انسانی توسعه یافت.
شاخههای جغرافیا (بر اساس رویکرد سیستماتیک)
۱٫ جغرافیای فیزیکی
(i) ژئومورفولوژی به مطالعه لندفرمها، تکامل آنها و فرآیندهای مرتبط اختصاص دارد.
(ii)اقلیمشناسی شامل مطالعه ساختار جو و عناصر آب و هوا و اقلیم و انواع و مناطق اقلیمی است.
(iii) هیدرولوژی قلمرو آب را بر روی سطح زمین از جمله اقیانوسها، دریاچهها، رودخانهها و دیگر آبها و تأثیر آن بر زندگی مختلف اشکال از جمله زندگی انسان و فعالیتهای آنها مطالعه میکند.
(IV) جغرافیای خاک به مطالعه فرآیندهای تشکیل خاک، انواع خاک، وضعیت حاصلخیزی، توزیع و استفاده از آن اختصاص دارد.
۲٫جغرافیای انسانی
(i) جغرافیای اجتماعی/فرهنگی شامل مطالعه جامعه و پویایی های فضایی آن و همچنین فرهنگ عناصر کمک به جامعه است.
(ii)جغرافیای جمعیت و سکونتگاه (روستایی و شهری). رشد جمعیت، توزیع، تراکم، نسبت جنسی، مهاجرت و ساختار شغلی و غیره را مورد مطالعه قرار میدهد. جغرافیای سکونتگاهی به مطالعه ویژگی سکونتگاههای روستایی و شهری میپردازد.
(iii) جغرافیای اقتصادی اقتصاد فعالیتهای مردم از جمله کشاورزی، صنعت، گردشگری، تجارت و حمل و نقل، زیرساختها و خدمات و غیره را مطالعه میکند.
(IV) جغرافیای تاریخی به مطالعه فرآیندهای تاریخی که از طریق آن فضا سازماندهی میشود. هر منطقهای قبل از رسیدن به جایگاه امروزی، تجربههای تاریخی را پشت سر گذاشته است. ویژگیهای جغرافیایی نیز تغییرات زمانی را تجربه میکنند و اینها دغدغههای جغرافیای تاریخی را تشکیل میدهند.
(v)جغرافیایسیاسی از زاویه رویدادهای سیاسی به فضا مینگرد و مرزها، روابطفضایی بین واحدهای سیاسی همسایه، تحدید حدود حوزههای انتخابی را بررسی میکند. سناریوی انتخابات و چارچوب نظری برای درک رفتار سیاسی جمعیت توسعه مییابد.
۳٫ جغرافیایزیستی
رابط بین جغرافیای فیزیکی و جغرافیای انسانی منجر به توسعه جغرافیایزیستی که شامل میشود:
(i) جغرافیایگیاهی که الگوی فضایی پوشش گیاهی طبیعی در زیستگاههای آنها را مطالعه میکند.
(ii) جغرافیای باغوحش که الگوهای مکانی و جغرافیایی ویژگیهای حیوانات و زیستگاههای آنها را مطالعه می کند.
(iii) اکولوژی/ اکوسیستم به مطالعه علمی زیستگاههای مشخصه گونهها میپردازد.
(IV) نگرانیهای جغرافیای محیطی در سراسر جهان منجر به تحقق مشکلات زیستمحیطی مانند طبقهبندی زمین، آلودگی و نگرانی برای حفظ محیطزیست دارد منجر به معرفی این شاخه جدید در جغرافیا شد.
شاخههای جغرافیا بر اساس رویکرد منطقهای
۱٫ مطالعات منطقهای / مطالعات ناحیهای:
شامل مطالعات کلان، میان و خرد منطقهای
۲٫ برنامهریزی منطقهای:
شامل کشور/روستایی و شهرک/ برنامهریزی شهری
۳٫ توسعه منطقهای
۴٫ تحلیل منطقهای
دو جنبه وجود دارد که برای هر رشته مشترک است، اینها عبارتند از:
(i) فلسفه
(الف) اندیشه جغرافیایی
(ب) زمین و تعامل انسانی/ اکولوژی انسانی
(II) روشها و تکنیکها(الف) کارتوگرافی از جمله کارتوگرافی کامپیوتری
(ب) تکنیکهای کمی / تکنیکهای آماری
(ج) روشهای بررسی میدانی(د) ژئو انفورماتیک شامل تکنیکهایی مانند سنجش ازدور، GIS،GPS و غیره
طبقهبندی فوق فرمت جامعی از شاخههای جغرافیا را ارائه میدهد. بهطور کلی برنامههای درسی جغرافیا در این قالب تدریس و آموخته میشود اما این قالب ثابت نیست. هر رشتهای باید با ایدهها، مشکلات، روشها و تکنیک های جدید رشد کند. مثلاً زمانی که نقشهبرداری دستی بود در حالحاضر تبدیل به کارتوگرافی کامپیوتری شد. فنآوری محققان را قادر میسازد تا حجم زیادی از دادهها را مدیریت کنند. اینترنت اطلاعات گسترده فراهم می کند. بنابراین، ظرفیت تلاش تجزیه و تحلیل به شدت افزایش یافته است. GISچشماندازهای دانش را بیشتر باز کرده است. GPS به ابزاری مفید برای یافتن مکانهای دقیق تبدیل شده است. فنآوریها ظرفیت تلاش برای سنتز با صوت نظری درك كردن را افزایش داده است.
جغرافی فیزیکی و اهمیت آن
جغرافیای فیزیکی شامل مطالعه لیتوسفر (فرمهای زمین، زهکشی، امداد و فیزیوگرافی)، جو (ترکیب آن، ساختار، عناصر و کنترلهای آب و هوا و اقلیم؛ درجهحرارت، فشار، باد، بارش، انواع آب و هوا و غیره)، هیدروسفر (اقیانوسها، دریاها، دریاچهها و ویژگیهای مرتبط با قلمرو آب) و زیستکره (اشکال حیات از جمله انسان و ارگانیسم کلان و مکانیسم حفظ آنها، یعنی زنجیره غذایی، پارامترهای اکولوژیکی و تعادل اکولوژیکی). خاکها از طریق فرآیند پدوژنز تشکیل میشوند و به سنگهای مادر، آب و هوا، فعالیتهای بیولوژیکی و زمان بستگی دارند. زمان بلوغ خاک را فراهم میکند و به توسعه پروفیلهای خاک کمک میکند.
هر عنصر برای انسان مهم است. لندفرمها زمینهای را فراهم میکند که فعالیتهای انسانی بر آن واقع شده است. از دشتها برای کشاورزی استفاده میشود. فلاتها جنگلها و مواد معدنی را فراهم میکنند.
کوهها مراتع، جنگلها، توریستها را فراهم میکنند نقاط و منبع رودخانههایی هستند که آب مناطق پست را تأمین میکنند. آب و هوا بر انواع خانه، لباس و عادات غذایی ما تأثیر میگذارد. آب و هوا تأثیر عمیقی بر پوشش گیاهی، الگوی کشت، دامداری و برخی صنایع و غیره دارد. بشر فنآوریهایی را توسعه داده است که عناصر آب و هوایی را در یک فضای محدود مانند هوا تهویه مطبوع و خنک کننده تغییر میدهد. دما و بارندگی، تراکم جنگلها و کیفیت علفزار را تضمین میکند. در هند، بارندگیهای موسمی ریتم کشاورزی را به حرکت در می آورد. بارندگی سفرههای آبزیرزمینی را شارژ میکند که بعداً آب موردنیاز کشاورزی و مصارف خانگی را تأمین میکند. ما اقیانوسها را مطالعه میکنیم که انبار منابع هستند. علاوه بر ماهی و سایر غذاهای دریایی، اقیانوس ها از نظر منابع معدنی غنی هستند. هند این فنآوری را برای جمعآوری گرههای منگنز از بستر اقیانوسی فراهم کرد. خاکها منابع تجدیدپذیری هستند که بر تعدادی از فعالیتهای اقتصادی به عنوان کشاورزی تأثیر می گذارد. حاصلخیزی خاک هر دو بهطور طبیعی تعیین شده و از نظر فرهنگی ایجاد شده است. خاک همچنین زمینهای را برای زیستکره فراهم میکند که گیاهان، حیوانات و میکروارگانیسمها را در خود جای دهد.
مطالعه جغرافیای فیزیکی در حال ظهور به عنوان یک رشته ارزیابی و مدیریتمنابعطبیعی است. برای دستیابی به این هدف، درک رابطه پیچیده بین محیط فیزیکی و انسان ضروری است. محیط فیزیکی منابع را فراهم می کند و انسانها از این منابع استفاده میکنند و توسعه اقتصادی و فرهنگی آنها را تضمین کند. سرعت تسریع منابع استفاده با کمک تکنولوژی روز عدم تعادل اکولوژیکی در جهان ایجاد کرده است. از اینرو، درک بهتری از فیزیکی محیطزیست توسعه پایدار کاملاً ضروری است.
بدون دیدگاه