۴٫۳٫۳ استراتژی جمعآوری دادهها
برای اینکه یک متغیر را عملیاتی کنید، باید یک واحد مشاهده داشته باشید. در تحقیق در مورد استفاده از PGIS، تمایز واحدهای مشاهده از نظر واحدهای تعامل در مقابل واحدهای سازمان مهم است. یک واحد تعامل است واحد نمونهگیری تعامل اجتماعی از نظر فعالیت گروهها، در حالی که واحد سازمان، گروهبندی بازیگران تصمیمگیری است. ساندرسون و فیشر (۱۹۹۴) که در زمینة تعامل انسان و رایانه کار میکنند، بهوضوح اشاره میکنند که واحدهای تعامل، به وسیلة اعمال شناختی کاربران رایانة شخصی، کنشهای گفتاری افراد و کنشهای گفتاری که توجه گروه را در جلسات هدایت میکنند، مراحل ملاقات گروهها را شامل میشوند: کل توالی جلسات یک پروژة گروهی تا مطالعة مجموعهای از پروژههای گروهی طی چندین سال. پاسکورو (۱۹۹۱) توضیح میدهد که سطح تعامل بینسازمانی، چقدر با سطح تعامل سازمانی متفاوت است. به نظر میرسد تا حد زیادی تعامل بر اساس ماهیت «بوروکراسی جریان اطلاعات» که عاملی کلیدی در تسهیل (ممانعت از) جریان اطلاعات در میان شرکتکنندگان است، متفاوت میباشد. مهم نیست که ما با واحدهای تعامل یا سازمان کار میکنیم، واحدهای مشاهده برای متغیرها بعداً به واحدهای تجزیه و تحلیل در راستای تخصیص حالت درمان تبدیل میشوند. به همین دلیل است که در نظر گرفتن حالت درمان، مقدم بر جمعآوری دادهها است.
فرصتهای جمعآوری دادهها بسیار زیاد است؛ زیرا تنظیمات تحقیقاتی و تکنیکهای جمعآوری دادههای زیادی وجود دارد که میتوان از آنها بهعنوان بخشی از زمینة جاسازی یک مطالعه استفاده کرد. این فرصتها برای مشاهدة همان چیزی است که برینبرگ و مک گراث (۱۹۸۵)، آن را استراتژیهای پژوهشی نامیدند، اما ما ترجیح میدهیم این فرصتها را «استراتژیهای جمعآوری داده» بنامیم. به نظر میرسد که استراتژی تحقیقـ همانطور که در بالا توضیح داده شدـ اصطلاح فراگیرتر است که شامل بیان مسئله، انتخاب حالت درمان، استراتژی جمعآوری دادهها، استراتژی تجزیه و تحلیل دادهها و استراتژی گزارش است (یین ۱۹۹۴). درنتیجه، در اینجا توضیح میدهیم که استراتژی جمعآوری دادهها، چگونه بهعنوان زمینة جاسازیشده، زمینه را برای استراتژی تجزیه و تحلیل دادهها فراهم میکند. علاوه بر این، حالتهای درمانی که در بخش قبل به آن پرداخته شد، نحوة برخورد با متغیرها را نشان میدهد.
جمع آوری دادهها؛ بنابراین، انتخاب حالت درمان کمک میکند تا راهبرد جمعآوری دادهها را انتخاب کنیم؛ زیرا استراتژی جمعآوری دادهها ما را به انواع خاصی از درمان متغیرها محدود میکند. پیادهسازی درمانها درواقع با استراتژی جمعآوری دادهها محدود و/ یا تسهیل میشوند- شرایطی از تعامل فازی که قبلاً در بحث استراتژی تحقیق ذکر شد.
استراتژی جمعآوری دادهها از محیط مطالعة تحقیقاتی و یک یا چند تکنیک جمعآوری داده تشکیل شده است که برای تسهیل جمعآوری دادهها با هم ترکیب میشود. محیط مطالعه و مجموعهای از تکنیک(ها)، فرصتی را برای جمعآوری دادههایی ایجاد کرده که نیازهای تخصیص حالت درمان را پس از بیان سؤال تحقیق برآورده میکند.
محیط مطالعه برای تحقیقات تجربی، یکی از سه نوع ویژگی اساسی را شامل میشود؛ از جمله: آزمایشگاهی، میدانی و تلاقی بین آنها به نام آزمایشگاه میدانی. اگر متوجه نباشیم که در هریک از آنها تغییرات کوچک مهمی وجود دارد، غفلت خواهیم کرد؛ بهعنوان مثال، یک آزمایشگاه مهندسی و یک آزمایشگاه رفتاری اجتماعی، قرار است روابط اجتماعی- رفتاری را بین شرکتکنندگان به روشهای مختلف ساختار دهند که اولی برای قابلیت استفادة نرمافزار کنترل میشود. آزمون نسبت به دومی برای مطالعات رفتاری اجتماعی. تنظیمات میدانی به اندازة تعداد مکانهای کاری متنوع است؛ از اینرو برخی از تنظیمات ساختارمندتر از دیگر تنظیماتاند. با این حال، نکتة اصلی ما در اینجا، این است که این سه تنظیمات میتوانند به اندازة کافی تنوع در «کنترل ناشی از پژوهشگر بر روابط اجتماعی- رفتاری» در محیط را مشخص کنند- بُعد زیربنایی «محیط تحقیقات»، همانطور که در سمت چپ شکل ۴٫۱ نشان داده شده است. این بدان معناست که محققان، تنظیمات آزمایشگاهی را ساختار میدهند. شرکتکنندگان در محل کار، بهجای محققان، تنظیمات میدانی را از نظر اجتماعی ساختار میدهند. محققان و شرکتکنندگان با هم در ساختار روابط رفتاری اجتماعی که در آزمایشگاههای صحرایی اتفاق میافتد، کمک میکنند. یک محقق باید از میان این تنظیمات، یکی یا هرسه را برای مطالعة خاصی انتخاب کند.
کار کردن ساکمن (۱۹۹۱) در مورد تحقیق در مورد فرهنگ سازمانی، تفاوتهای موجود در چندین تکنیک جمعآوری دادهها را برحسب علاقة محقق به «پیشساختار دستهبندی دادهها» در زمان مشاهدة دادهها توصیف کرد. با استفاده از بُعد زیربنایی پیشساختار، میتوانیم بهطور تقریبی تکنیکهای جمعآوری دادهها را از بیشترین تا کمترین پیشساختار ارائه کنیم: ابزار نظرسنجی، کدگذاری اسناد، مصاحبة ساختاریافته، بحث گروهی، مصاحبة عمیق و مشاهدة مستقیمـ همانطور که در پایین شکل ۴٫۱ نشان داده شده است. پیشساختار بر اساس چارچوب مفهومی از قبل موجودِ محقق دربارة یک موضوع، یعنی ساختاربندی متغیرها (مفاهیم دادهای) برای جمعآوری دادههایی که محقق «در آن قفل شده است»، رخ میدهد؛ از اینرو،
بهعنوان نمونههایی از پیشساختار در جمعآوری دادهها، هم بسته و هم ابزارهای نظرسنجی پایان باز، سؤالاتی را مطرح میکنند که طبق چارچوب مفهومی از پیش موجودِ محقق ابداع شدهاند. یک کد سند است.
شکل ۴٫۱ استراتژی گردآوری دادهها، انتخابی از میان ترکیبی از روشهای تنظیم مطالعه و جمعآوری دادهها است. اعداد مقدماتی (از جدول ۴٫۲) به چارچوب استراتژی داده اضافه شده است. اعداد بهگونهای قرار میگیرند که یک حالت برای «جلب توجه گروهی» در مورد آن مفید باشد. سازهها (متغیرها) که در سؤالات تحقیق ظاهر میشوند.
معمولاً اختصاص داده میشود از پروتکل کدهایی که در حین کار با مواد سند ایجاد میشود (یا حداقل اصلاح میشود). مصاحبههای ساختاریافته یک جهت در ذهن دارند، اما مصاحبهشونده فرصتی برای هدایت گفتگو دارد. جهتگیری بحثهای گروهی به میل گروه است. مصاحبهکننده در یک مصاحبة عمیق، معمولاً به یک موضوع اجازه میدهد تا به میل خود صحبت کند- البته، سؤالات فرعی از قبل آماده شده است. در مشاهدة مستقیم، بهعنوان مثال با استفاده از دوربین فیلمبرداری، پیشساختار کمی درگیر بوده یا اصلاً درگیر نیست؛ زیرا فرد هر آنچه را که دوربین میگیرد، مشاهده میکند. البته، تمام تکنیکهای جمعآوری دادهها مقداری پیشساختار دارند، اما مقدار آن در طول پیوستار نسبتاً متفاوت است. یک محقق باید از بین این تکنیکها، یکی یا همة آنها را برای مطالعة خاصی انتخاب کند.
بدون دیدگاه