۳٫۲٫۳الزامات نرمافزاری
ما در بخش ۳٫۱، استراتژی تصمیمگیری کلان- خرد را توصیف کردیم که شامل فعالیتهای فازی است که در تصمیمگیری فضایی مشترک استفاده میشود. هریک از فاز- فعالیتها را میتوان با روشهای کمک تصمیمگیری مختلف پشتیبانی کرد؛ ابزارها، روشها و ابزارها ترکیبی از ادبیات سیستمهای پشتیبانی تصمیم مدیریت، سیستمهای پشتیبانی تصمیم فضایی، سیستمهای پشتیبانی گروهی و جوانان هستند.
ادبیات مشترک GIS این روشها و ابزارهای در سه سطح از قابلیتهای عملکردی طبقهبندی شدهاند . برخی یا همة روشها و ابزارهای کمک به تصمیم، میتوانند بهطور بالقوه برای فعالیت مشترک GIS مفید باشند؛ البته این بستگی به موقعیت دارد. روشها و ابزارها به ترتیب از ابتداییترین تا پیچیدهترین فهرستبندی شدهاند و بهعنوان اجزای سازندة یک سیستم در نظر گرفته میشوند. قابلیتهای سطح ۱، احتمالاً بیشترین استفاده را دارند و بنابراین در بستههای نرمافزاری بهعنوان پشتیبانی اساسی ظاهر میشوند؛ زیرا نیاز شناختی اولیه برای دستکاری اطلاعات را برآورده میکنند. در مقابل، قابلیتهای سطح ۲ به اندازهای تخصصی هستند که فقط برای برخی از گروههایی که نیاز به تجزیه و تحلیل دادهها دارند، مورد نیاز است. قابلیتهای سطح ۳، پیچیدهترین هستند و در هنگام استفاده از سطوح دیگر دشوارترند. درمجموع، روشها و ابزار تصمیمگیری توسعهیافته بهعنوان قابلیتهای مستقل در گذشته، در حال حاضر به روشی یکپارچه برای افزایش مزایای کاربر ارائه شده است.
علاوه بر ادغام قابلیتها، ذکر این نکته نیز حائز اهمیت است که ترتیب جلسه میتواند تأثیر فوقالعادهای بر ماهیت و استفاده از قابلیت بسیاری از ویژگیها، در ابتدا برای تعامل چهره به چهره در یک فعالیت تصمیمگیری در همان زمان و مکان داشته باشد. با این حال، آرام کردن این فرضیات در مورد زمان و مکان میتواند تأثیر عمدهای بر سودمندی روشها و ابزارها داشته باشد. پیادهسازی چنین ابزارهایی در یک جلسة توزیعشده، یعنی زمان و مکان متفاوت، چالش توسعة سیستم را افزایش میدهد. کاهش تعامل چهره به چهره، احتمالاً به پشتیبانی بیشتر از نرمافزار برای کمک به مدیریت تعامل توزیعشده نیاز دارد.
بسیاری از قابلیتهای عملکردی ارائهشده میتواند برای انواع مختلف وظایف تصمیمگیری در موقعیتهای مختلف تصمیمگیری مفید باشد. تعیین اینکه از کدام قابلیتها استفاده شود، موضوع «تناسب» با یک موقعیت است. برای کمک به درک درست از جایی که ممکن است یک تناسب وجود داشته باشد، میتوان این موضوع را در قالب تحلیل نیازمندیهای سیستم چارچوببندی کرد. تجزیه و تحلیل نیازمندیها با نیازسنجی از این جهت متفاوت است که نیازمندیهای سیستم، راهحلهایی را برای نیازهای اطلاعاتی مورد توجه قرار داده و اجرا میکند. در اینجا، ما از رن و همکاران (۱۹۹۳) استفاده میکنیم. استراتژی کلان سهفازی در سمت چپ جدول و هریک از مراحل را با فعالیتهای فاز استراتژی (وظایف) پر کردن سلولها به شناسایی قابلیتهای عملکردی جدول ۳ بستگی دارد. ۴ میتواند (بهطور بالقوه) وظایف یک موقعیت تصمیم خاص را، همانطور که در بحث جدول ۳٫۱ انجام دادیم، بررسی کند. هنگام در نظر گرفتن یک موقعیت خاص، این تمرین را به خواننده واگذار میکنیم.
پیادهسازی برخی از قابلیتهای هنوز به روشی سیستماتیک به محصولات نرمافزاری تجاری راه پیدا نکرده است. در بحثی که در بخش بعدی پیش میآید، بیشتر بر قابلیتهایی تمرکز میکنیم که به نرمافزارهای تجاری در دسترس – شرح روشها و ابزارهای شناساییشده در چند سال گذشته راه پیدا کردهاند.
۳٫۳قابلیتهای پشتیبانی تصمیم
علیرغم دستهبندی «منظم» قابلیتها پیشرفت میکند که در سالهای اخیر به این نکته اشاره شده است که «تقابل متقابل» قابلیتها واقعاً مهم است؛ بنابراین، در بحثی که در ادامه میآید، شاهد این خواهیم بود که بارورسازی متقابل از نظر برخی قابلیتها در «زمینة استفادة» سایر قابلیتها مورد بحث قرار میگیرد.
سطح ۱: پشتیبانی مدیریت اطلاعات اولیه
(a) مدیریت اطلاعات دادهها و مدیریت اطلاعات، یکی از سه فناوری اطلاعات جغرافیایی اصلی عمدتاً به دلیل
حجم زیادی از دادههای در حال پردازش مدیریت اطلاعات برای گروهها را میتوان با استراتژیهای یکپارچهسازی مجازی که بر بازیابی شبکهای از کپیهای داده به شکل شفاف تکیه میکنند، پشتیبانی کرد. علاوه بر این، سیستمهای مدیریت دادههای توزیعشده، بهعنوان مثال Oracle و MS SQLServer، دو رقیب اصلی در بازار هستند که از بازیابی و ذخیرة دادهها در شبکههای کامپیوتری محلی و گسترده پشتیبانی میکنند. اگرچه همة GISها دارای قابلیتهای مدیریت دادة اولیه هستند، بستههای GIS کمی قابلیتهای مدیریت داده را در بخش مدیریت دادههای مکانی سیستم توزیع کردهاند. یک استثنا، پسوند Oracle 8 برای مدیریت دادههای مکانی است. Oracle8i Spatial میتواند دادههای مکانی را مستقیماً ذخیره و مدیریت کند. مدیریت دادههای توزیعشده، یک نیاز اساسی برای پشتیبانی گروهی است، اما تصمیمگیرندگان بهندرت مستقیماً از این فناوری استفاده میکنند؛ زیرا اطلاعات خلاصه فقط با سفارشیسازی ارائه میشود.
با این حال، حتی قبل از ارائة اطلاعات خلاصه، این اطلاعات خلاصه معمولاً بر اساس دستههای اساسی دادههایی است که برای پردازش دادههای مکانی پایه بهکار میروند. به همین دلیل، زبانهای طراحی پایگاه داده مبتنی بر گروه در این دسته از پشتیبانی تصمیمگیری گنجانده شدهاند – اگرچه این زبانها ممکن است بهجای خود تصمیمگیرندگان، بهدرستی توسط تحلیلگران تصمیم استفاده شوند؛ با این وجود، طراحیهای پایگاه داده این نوع را هدایت میکنند.
تجزیه و تحلیل برای تولید گزینه انجام شد . منطقی است که بررسی گروهی از دستههای دادة پایه به اضافة ویژگیها داشته باشیم؛ بنابراین، معیارهایی برای چارچوببندی مشکل تصمیمگیری استفاده میشوند. تجزیه و تحلیل درخت ارزش، میتواند برای تعیین طراحی پایگاه داده استفاده شود؛ زیرا درخت ارزش رابطة بین مقادیر، اهداف و معیارها برای مسائل تصمیمگیری را حفظ میکند.
اگرچه زبانهایی که از طراحی پایگاه داده پشتیبانی میکنند، بیشتر تمایل دارند محرمانه و متعدد باشند، اما ساختمان استاندارد رو به رشدی وجود دارد که به آن «زبان مدلسازی یکپارچه» (UML) میگویند(رامبوگ جاکوبسون و بوش،۱۹۹۹). برخی از فروشندگان GIS، بهعنوان مثال ESRI، نیاز به تبدیل UML به روشی مناسب برای مشخص کردن طراحی سیستمها و گنجاندن یک ماژول در Arc/Info 8.0 برای ایجاد چنین مشخصاتی را حس کردهاند. علاوه بر این، راهنمای طراحی پایگاه دادههای جغرافیایی که اخیراً به نام «مدلسازی دنیای ما»(زیلر،۱۹۹۹) منتشر شده است، حاوی بخشی در مورد استفاده از UML است که به ارتقای استانداردها در طراحی پایگاه داده کمک میکند.
استفاده از GIS مبتنی بر گروه، نهتنها برای دسترسی به دادههای مشترک، بلکه برای برنامهها نیز الزامی است. Microsoft Windows COM (Common Object Model) و فنآوری COM+ (منتشرشده با ویندوز ۲۰۰۰) و فنآوری Sun MicroSystems Enterprise Java Beans دو رویکرد محبوب برای پیوند دادن و جاسازی اشیا هستند. اینها پیشرفتهایی در توسعة برنامههای کاربردی هستند؛ زیرا ما از پردازش دادههای مبتنی بر برنامهها به پردازش دادهمحور اسناد و همچنین، گسترش پردازش دادههای تعاملی به اینترنت میرویم. هر دوی این پیشرفتها،پشتیبانی برنامههای یکپارچه برای مدیریت دادهها را تقویت میکنند و تنها میتوانند به یکپارچهسازی تکنیکهای نمایش بصری و تجزیه و تحلیل – دو فناوری اصلی دیگر در GIS کمک کنند.
(b) وسایل کمک بصری فناوری نمایش نقشههای رایانهای، رکن اساسی در GIS بهعنوان یکی از سه فناوری اصلی بوده است. بستههای GIS پلتفرم کوچک (افزایش عملکرد) در مرحلهای هستند که GIS میتواند بر روی هر دسکتاپ باشد. همة فروشندگان عمده ادعا میکنند که حداقل ۲۵۰۰۰ نسخه توزیع شده است. توسعة رابط کاربری برای پشتیبانی از بازنماییهای خاص، برنامة حوزة رشد عمده در بسیاری از بخشهای بازار است؛ زیرا نرمافزار برای ایجاد نمایشهای مناسب برای فعالیتهای کاری خاص سفارشی میشود. علاوه بر این، پشتیبانی چندرسانهای در بستههای GIS ظاهر میشود؛ همانطور که با قابلیت دستکاری عکس و صدا در بستههای پلتفرم کوچک نشان داده شده است. نمودارها و جداول ممکن است به آن نمایشها پیوند داده شوند تا ارائة اطلاعات را بهبود بخشند. برای مثال، نرمافزار GeoChoicePerspectives برای پشتیبانی تصمیمگیری فضایی مشترک (به بخش ۳٫۶٫۳ مراجعه کنید) از نمایشگرهای «histobar » استفاده میکند (به صفحة ۱ مراجعه کنید). میتوان تفسیر هیستوبار را بهگونهای تنظیم کرد که میلههای بلند (گرافیکهای رنگارنگ زیاد) مکانهای توسعة زیستگاه ترجیحی بیشتری را نشان دهد. گاهی اوقات، مقادیر کم داده در یک پایگاه داده، بهعنوان مثال برای هزینة توسعة مجدد، باید بهعنوان نمایشگر نوار بالا (ترجیح داده شده) نشان داده شود. برای سایر ویژگیها، مانند اندازة سایت، محدودة متوسطی از مقادیر دادهها، بهعنوان مثال بین ۳ تا ۵ هکتار، برای توسعة (دوباره) منطقة زیستگاه ترجیح داده میشود.
یکی از چالشهای نمایش گرافیکی، شامل حرکت به سمت قابلیتهای نمایش توزیعشده، پیروی از پاشنههای مدیریت دادههای توزیعشده و منجر به پشتیبانی از اسناد مشترک است. GeoChoicePerspectives نمایشگرهای مشترک را در یک شبکة محلی با استفاده از انتقال فایل نمای نقشه پیادهسازی میکند. رویکرد راحتتر برای کاربران، راهحل «سفید سفید مشترک» است؛ مانند سیستمهای گروهی شرکتهای GroupSystems برای ویندوز، یکی از چندین سیستم پشتیبانی گروهی (GSS) در بازار. قابلیت تختة سفید مشترک میتواند از نمادهای گروهی روی نقشهها پشتیبانی کرده و «فضای نوشتن گروهی» را بهعنوان استوریبورد فراهم کند که در آن، نمادها در یک فضای مشترک برای اظهار نظر دیگران باقی میمانند.
چالش دیگر برای نمایش گرافیکی، شامل یکپارچهسازی نقشهها با سایر روشها و ابزارهای پشتیبانی تصمیم (مثلاً مدلها) با استفاده از نمایش نقشههای اکتشافی و تعاملی بسیار است. نمونهای از چنین نقشههای تعاملی به نام مسیر/ نقشة ارزش (نگاه کنید به صفحة ۲) از نمونة اولیهای به نام DECADE (Dynamic, Exploratory Cartography for Decision Support) میآید(جانکوسکی،انریکو و انریکو،۲۰۰۱).
مسیر/ نقشة مقدار در Plate 2، نمایش نقشة منفرد را نشان میدهد که به صورت پویا با نمودار مختصات موازی مرتبط است. هنگامی که کاربر با ماوس روی گزینهای که در نقشه نشان داده شده است کلیک میکند، شیء اشارهشده در نقشه برجسته شده و مسیر مقدار مربوطه در نمودار مختصات موازی برجسته میشود. از طرف دیگر، کاربر ممکن است به قسمتی از خط در نمودار اشاره کند و کل مسیر مقدار و همچنین، موقعیت گزینة مربوطه در نقشه برجسته شود. چنین یکپارچهسازی مسیر/ نقشة ارزش، ارزیابی هر گزینه را با توجه به معیارهای تصمیمگیری چندگانه آسان میکند. علاوه بر این، کاربر ممکن است با کلیک کردن بر روی یک شیء در نقشه یا روی یک خط در طرح، برجستهسازی را «اصلاح» کند. هنگامی که نشانگر ماوس از صفحهنمایش خارج میشود یا به اشیای دیگر اشاره میکند، شیء انتخابشده برجسته میماند.
(c) پشتیبانی همکاری گروهی تکنیکهای همکاری گروهی در قلب GSS هستند. این تکنیکها از ارتباطات اولیه پشتیبانی میکنند. چندین GSS، از جمله قابلیتهای آنها، در(کینی،واتسون،باستروم،۱۹۹۲) بررسی شده است. این قابلیتها از فناوری سختافزاری استفاده میکنند که شامل استفاده از دادهها و انتقال صدا، رأیگیری الکترونیکی، تختههای سفید الکترونیکی، کنفرانس رایانهای و نمایشگرهای صفحهنمایش بزرگ است. پست الکترونیکی (ایمیل) نوعی ارتباط خام است که از طریق آن، میتوان پیامی را برای همة اعضای گروه ارسال کرد. در یک GSS، شرکتکنندگان با محیط مکالمة ساختاریافته برای ادامة گفتگوهای رشتهای پشتیبانی میشوند. این ساختار تا حد زیادی ناشی از توانایی طراحی دستورکار جلسه با موضوعات سفارشیشده برای بحث فعلی است. دستور جلسه دارای موضوعاتی است که توسط عملیاتی مانند تولید ایده، جمعآوری، نمایش، بحث و رأیگیری پشتیبانی میشود. همة این عملیات، منجر به حمایت از ایجاد اجماع میشود. تولید ایدة همزمان و ناشناس از هر رایانهای که در یک گروه پیوند داده شده است، یکی از این موارد است.
کاراییهای عمده به وجود آمد توسط ابزار GSS پوشههای فایل را بهعنوان «سطلهای مجموعه» برای مرتبسازی ایدهها و سپس قرار دادن آنها در دستهها به ترکیب ایدهها کمک میکند. سپس ترکیب توسط رهبر/ تسهیلگر گروه میتواند دوباره برای همة شرکتکنندگان در گروه نمایش داده شود. رأی دادن به فهرست ایدهها، زمانی که توافق بهطور مکرر برای مرتبسازی انجام شود، روشی برای ایجاد اجماع بین شرکتکنندگان است.
پیادهسازی قابلیتهای GSS با GIS تا حد زیادی به محیط سیستمعامل و بهویژه ابزارهای پشتیبانی رابط کاربری بستگی دارد. ادغام میتواند از کوپلینگ شل تا محکم باشد(نییرجس،۱۹۹۳) . یکی از راههای پیادهسازی چنین قابلیتهایی در محیط GIS، انجام آن در کنار GIS با تکیه بر سیستمعامل و رابط کاربری مشابه، مانند مایکروسافت ویندوز است. این نوع استراتژی در دو دورة GIS در دانشگاه واشنگتن برای پیادهسازی قابلیت پشتیبانی از یادگیری مشارکتی و تفکر انتقادی، با استفاده از GroupSystems برای ویندوز (GroupSystems 2000) و ArcView 2.1 (ESRI 1995) استفاده شد؛ اما تصور میشد که اجرای آن توسط گروههای دانشجویی که پروژههای GIS را انجام میدهند، به صورت دشوار مورد استفاده قرار گیرد(نییرجس و کریسمن،۱۹۹۴). رویکرد دیگر، تکیه بر محیط GSS برای ارائة قلاب به توابع GIS است. این توابع از یک منو با رابط کاربری GSS فراخوانی میشوند (فابر، والاس و میلر ۱۹۹۶)؛ با این حال، چنین رویکردهایی سودمندی هر دو بسته را محدود میکند. از آنجایی که انتقال داده در سطح پایین برای ارائة رویکرد سندمحور در استفاده از اطلاعات وجود ندارد؛ به همین دلیل، توسعه برای استفاده از توابع تبادل پویای داده در مایکروسافت ویندوز ۹۵ انجام شده است تا ارتباط مستقیمی برای ادغام آرا از ایستگاههای کاری تصمیمگیرندگان فراهم کند. چنین رویکردی برای توسعة یک جفت متوسط بین ArcView GIS 3.2 و نرمافزار ارزیابی معیارهای چندگانه، همانطور که در GeoChoicePerspectives پیادهسازی شده است، استفاده شد.
رأیگیری الکترونیکی به هستة اصلی پشتیبانی همکاری گروهی تعلق دارد. چندین نوع رأیگیری در پشتیبانی تصمیمگیری گروهی امکانپذیر است. رأیگیری سنتی بدون رتبه، یعنی یک نفرـ یک رأی، در تمام بستههای GSS و همچنین، بستههایی مانند GeoChoicePerspectives پشتیبانی میشود. نسخة فضایی از رویکرد یکنفرهـ یک رأی در ActiveResponse GIS (فابر، والاس و میلر ۱۹۹۶) پیادهسازی شده است. در نسخة فضایی، بهعنوان مثال در زمینة حمایت از طرح جنگل، هر شرکتکننده میتواند یک منطقه (مناطق) را که باید محافظت شود (یا بسته به پیشنهاد مورد بررسی محافظت نمیشود)، ترسیم کند. نرمافزار همپوشانی چندضلعی را برای محاسبة بزرگترین واحد منطقة مشترک رأی (محافظت) انجام میدهد؛ یعنی تقاطع چندضلعیهایی که با هم تداخل دارند.
رویکرد دیگر برای رأی دادن، رأی رتبهبندیشده است که به موجب آن، چندین فهرست گزینهـ هر فهرستی که در درون خود رتبهبندی میشودـ برای ترکیب در نظر گرفته میشوند. GeoChoicePerspectives از تکنیک Borda اصلاحشده برای ترکیب گزینههای رتبهبندیشده استفاده میکند (هوانگ و لین ۱۹۸۷، بلک ۱۹۵۸). تکنیک Borda به گزینههای تصمیمگیری رتبهبندی میکند بر اساس این منطق که هرچه جایگاه طرح جایگزین در فهرست رأیدهندگان بالاتر باشد، بالاتر است.
رتبة اختصاص دادهشدة موقعیت رأیگیری یک گزینه با اضافه کردن رتبههای هر گزینه از هر رأیدهنده با استفاده از تابع تجمع رأی Borda تعیین میشود. برنده جایگزینی است که بالاترین امتیاز محاسبهشده را دریافت میکند؛ بهطوری که به همة گزینهها امتیازی اختصاص مییابد که با ۰ برای کمترین مطلوبیت، ۱ برای مطلوبیت کمتر بعدی، ۲ برای سومین مطلوبیت کمتر و غیره شروع میشود. همة نمرات بر اساس تعداد رأیدهندگان وزن میشوند و درنتیجه، امتیاز Borda برای هر گزینه به دست میآید. این نوع تجمیع آرا از برنده شدن یک جایگزین بحثبرانگیز که در بین برخی از اعضای گروه در رتبة بسیار بالا و در میان برخی دیگر بسیار پایین است، جلوگیری کرده و یک جایگزین اجماع را ترویج میکند. بهعنوان مثال، جدول رتبهبندی اجماع و نقشة رتبهبندی اجماع متناظر آن، بر اساس تابع تجمیع آرا Borda در شکل ۳٫۳ و صفحة ۳ نشان داده شده است.
در شکل ۳٫۳، امتیازهای واریانس پایین، موقعیتهایی را نشان میدهند که در آن سه تصمیمگیرنده، گزینهای را در موقعیت مشابهی در هریک از فهرستهای فردی خود اولویتبندی کردهاند («۰» دقیقاً موقعیت یکسانی را برای هر سه نشان میدهد). نمرات واریانس بالا نشاندهندة این است که یک تصمیمگیرنده، گزینهای را در لیست رتبهبندیشده در مقایسه با تصمیمگیرندگان دیگری که ممکن است همان سایت را پایینتر یا در وسط لیست رتبهبندی کرده باشند، بالاتر میبرد.
در صفحة ۳، سایتهای گزینه با اولویت بالاتر (رتبهبندیشده بهعنوان ۳، ۵، ۷…) با دایرههای بزرگتر و سایتهای گزینه با اولویت پایینتر با دایرههای کوچکتر نشان داده شدهاند. واریانس (از شکل ۳٫۳) در بین رتبههای ترکیبی با استفاده از یک طرح رنگی (سایهدهی) به تصویر کشیده شده است. سبز (در یک تصویر سیاه و سفید به صورت خاکستری متوسط نشان داده میشود) اجماع بیشتری را نشان میدهد؛ یعنی در یکسوم پایینتر.
شکل ۳٫۳ امتیازات و واریانسهای اجماع برای گزینههای سایت زیستگاه
امتیازات واریانس و قرمز (که به صورت خاکستری تیرهتر نشان داده میشود، اگر سیاه و سفید باشد) اجماع کمتری را نشان میدهد؛ یعنی در یکسوم نمرات واریانس بالاتر.
اغلب، بحث میشود که روش بوردا و سایر روشهای تخصیص امتیاز نسبت به دستکاری نتایج با تغییر دستورکار رأیدهندگان حساس هستند. معرفی یک گزینة تصمیمگیری «نامربوط» به سیستم، میتواند بهطور مؤثر ترتیب امتیاز کل گزینههای موجود را معکوس کند؛ اگرچه هیچ تغییری ایجاد نشود. در رتبهبندی رأیدهندگان ساخته شده است. درواقع، روش اصلی Borda، خود ممکن است قانون اکثریت را نقض کند؛ زیرا میتواند گزینهای را که اولین انتخاب اکثریت است، شکست دهد. سیستمهای مشتق شمارش Borda که اخیراً پیشنهاد شده است، از جمله سیستم سهمیة Borda و نمایندگی تناسبی(دومارت۱۹۷۷) Borda برای مقابله با این مشکلات توسعه یافته است. گرلین و همکاران (۱۹۸۲) استدلال کردند که بعید است بوردا برنده را تغییر دهد؛ زمانی که یک جایگزین بازنده از گزینههای مورد رأی حذف میشود. اگرچه امتیاز Borda برای مدت طولانی تحتالشعاع عملکرد انتخاب اجتماعی Condorcet قرار داشت، به نظر میرسد که بار دیگر در حال به رسمیت شناخته شدن است که میتواند با استفادة مکرر از آن در شرکتهای خصوصی و سازمانهای ورزشی (مانند المپیک، لیگ ملی فوتبال) نشان داده شود. ، یا تور دو فرانس) (برامز و فیشبرن ۱۹۹۱).
بدون دیدگاه